کوهنورد
وقتی فرسنگها راه را میپیمایم تا در قله جام جان تازهای برگیرم آنگاه به بیمهری آدمیان میگریم که چگونه فراموش میشوند میمیرند آنزمان شعر اندوه را میسرایم شعر اندوه تاریخ خلقی است زخم تاولی
وقتی فرسنگها راه را میپیمایم تا در قله جام جان تازهای برگیرم آنگاه به بیمهری آدمیان میگریم که چگونه فراموش میشوند میمیرند آنزمان شعر اندوه را میسرایم شعر اندوه تاریخ خلقی است زخم تاولی
من از اردوی کارم فرزند کارگر سرود برابری بر لب نامم پرولتاریاست پدرم با آرزوهایش در معدن سنگ مدفون شد فریاد میزد مرده باد فقر مرده باد فقر من نیز هر روز تابوتی برای خود میسازم (اگر روزی با مرگ
در سحر گاه ماه می پانزده پرچم سرخ قانون جدیدی سرودن بنیاد کهنه تاریخ جهان دیگر هیچ بشارت دادند پیکاری به وسعت جنگل علیه استثمار علیه سرمایه اول ماه می پرچم رزم ماست ما کارگران آب خاک آهنیم خشم ما
به یاد نویسندهٔ آزادیخواه بکتاش اگر قلمم را بدزدید با انگشتان لهشده خواهم نوشت خواهم سرود خواهم خواند در سردابهای بینشان برای زنده ماندن زندگی کردن برای نا سرودهها نانوشتهها خواهم نوشت که
نگاهش میکنم از دودکش کارخانه به تنهای نحیف خستهشان به دستانی پر چرب سیاه به چشمان بیخواب که چون کوره آتش میسوزد سندانی مقاوم تکیه بر پتک صبر برای سفرهای نان باز نارنجکی فلفلی بهجای نان باز
دوباره پابرهنهها در کوچه و خیابان سرود انترناسیونال سر میدهند رقص انقلاب شبح مرگ بر کاخهایشان سایه میافکند سرمایهداران خود را خیس میکنند از خشم و نفرت کارگران گوش کن صدایشان بلند و بلندتر
سال ۵۵ سال محاصرهٔ خانههای تیمی سال به رگبار بسته شدن وارثان جنگل سال سکوت و خفقان بر دانشگاهها سال ریختن خون خلق بر سنگفرشهای خیابان سالی که مزدوران ساواک سال موفقیت عظیم نام نهادند سال آرامش
این صدای گام انقلاب است دل تاریخ را میشکافد رعشه بر اندام جلادان میاندازد در جنگل حماسه درو شدیم با ریشه پر بار از آهن سرخ روییدیم ایمان آوردیم سر نوشت ما در پیکار ماست ۱۹ بهمن آرزوی سالها
۱۹ بهمن رنگ خون بود طلوع سرخ موعود پیمان با خون خلق جنگل سرخ ۱۵ آذرخش یخ زدن جوانه زدن به گل نشستند میآمدن ارتش سرخ گرسنگان شانهبهشانه نجواکنان با ناله مرغ سحر دلشان جنگل سبز آن زمان که زاغ
با شوقی عظیم پایکوبان به استقبال کمونیسم میرویم یک قرن مبارزه بوی سوختن مطالباتمان از دود کش کارخانه تا کف خیابان به مشام میرسد فردا تقسیم کلمات سرخ نگو همیشه همین بوده تمام میشوی پوسیده دست
نظرات شما