کوه سهند
در درونم طوفانی است و مهآلود بر سر خلقها ظلمها جاری است سوز و سرمای زمستان درختان را خشکانده لبها را دوختن دستها را بستن جوانمردها را گشتند سینهها را داغدار کردن سهند گریه میکند بر دستهای
در درونم طوفانی است و مهآلود بر سر خلقها ظلمها جاری است سوز و سرمای زمستان درختان را خشکانده لبها را دوختن دستها را بستن جوانمردها را گشتند سینهها را داغدار کردن سهند گریه میکند بر دستهای
دوره پهلوی دوم (۱۳۲۰ – ۱۳۵۷ شمسی) دورهیی از رونق و شکوفایی نسبی در ادبیات ایران است. در این دوره، جریانهای مختلف ادبی، از جمله رئالیسم انتقادی، به حیات خود ادامه میدهند. شعرا و نویسندگان
رئالیسم، یکی از مهمترین جریانهای ادبی در تاریخ ادبیات جهان از اوایل قرن نوزدهم در اروپا آغاز شد و به سرعت به سایر نقاط جهان از جمله به ایران سرایت کرد. رئالیسم در ادبیات ایران، همانند سایر نقاط
بعد از تو رفیق جغدهای خانه فربه شدند موشهای بسیاری زاییدند ابن همه هراس از تو بود از اندیشههای تو بعد از تو کوههای این دیار تنهای تنها گشت به روی خود نیاوردن سکوت آفتابکاران را شگفتن ارغوان را
دفتر سیمانیاش را صفحه به صفحه ورق می زند شکنجه پنهان دخمههایش را مرور میکند آن شقایق سرخ وحشی آرام آرام صبور سنگین سرگردان مثل نبض یک عاشق ۸ سال ۸ سال تمام اوین، کمیته مشترک، زندان قزلحصار
رفقا گوش کنید صدای سرودی میآید از اعماق خاوران من این صدا را میشناسم صدای میخک سرخی است که با گلولهای بر دهان سرود آزادی میخواند این است جهان کمونیست قهرمانی پا برهنه با مشعلی خونین من این
شبحی میبینم در صف کارگران این شبح ساحره نیست شبح یک علم است یک جهانبینی علمی که چنین میگوید و چنین باید کرد آرمان کمونیست هر کسی را به توان هر کسی را به نیاز طبقه باید از بین رود همه با هم
هنر و ادبیات هر جامعه، همواره در همبستگی و تأثیرپذیری از تغییرات بنیادین آن جامعه قرار دارد. تاریخ این موضوع را به روشنی نشان میدهد؛ انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب کبیر اکتبر شوروی دو نمونه برجسته
چریک فدایی خلقی که به همراه کاظم سعادتی و بهروز دهقانی و مناف فلکی و علیرضا نابدل شاخه چریکهای فدائی تبریز را پایهگذاری کردند. آندم اشک از چشمانم جاری شد که خون ارس موج زد بر برکههای
قلمم را بر میدارم بر زخمهایم مرهم مینهم تا از آذرخش میهن بگویم اینجا شب است سکوت چشمها پر از ساچمه دستها پر از تاول کار کار کار گیسوان زنان در زندان جهالت خسته خسته خسته شعرهای ارغوانی با
نظرات شما