رئالیسم، یکی از مهمترین جریانهای ادبی در تاریخ ادبیات جهان از اوایل قرن نوزدهم در اروپا آغاز شد و به سرعت به سایر نقاط جهان از جمله به ایران سرایت کرد. رئالیسم در ادبیات ایران، همانند سایر نقاط جهان به معنای تلاش برای بازنمایی دقیق و واقع گرایانه ی زندگی و شرایط انسانی ست. ادبیات رئالیستی در ایران، از دوران مشروطه تاکنون، مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و در هر دوره، بازتابی از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران بوده است. نویسندگان این دوره تلاش کردند تا با استفاده از این سبک، تصویری واقعی و بدون رتوش از جامعه، مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی ارائه دهند .
رئالیسم در دوران مشروطه:
دوره مشروطه (۱۲۸۵ – ۱۳۰۴ شمسی) نقطه عطفی در تاریخ ایران بود که در آن، جامعه شاهد تحولات مهمی در عرصههای مختلف، از جمله سیاست، اجتماع و فرهنگ بود. این تحولات، در ادبیات نیز انعکاس یافت و زمینهساز شکلگیری رئالیسم در ایران شد. از پیشگامان رئالیسم در دوره مشروطه میتوان به میرزا فتحعلی آخوندزاده، زینالعابدین مراغهای، سید اشرفالدین حسینی قزوینی، میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل، علی اکبر دهخدا و بسیارانی دیگر اشاره کرد. آنها با نگارش آثار خویش به نقد اوضاع اجتماعی و سیاسی زمان خود پرداختند.
میرزا فتحعلی آخوندزاده نویسنده ی آزادیخواه ایرانی و بنیانگذار ادبیات نو در ایران، نخستین نمایشنامهنویس ایرانی، پیشرو فن نمایشنویسی اروپایی در آسیا و از پیشگامان جنبش ترقیخواهی ست.”ستارگان فریبخورده” یکی از مهمترین آثار اوست. این نویسنده در این اثر با رویکردی انتقادی، واقعیتهای زمان خود را توصیف می کند. داستان از این قرار است که منجمان پادشاه، او را از خطری قریبالوقوع آگاه میسازند و شاه به تکاپو میافتد تا این حادثه را دفع کند. او با مشاورانش جلسهای ترتیب میدهد و منجم پیری پیشنهاد میکند که شاه موقتاً از سمت خود کنارهگیری کند و یک محکوم به مرگ بر تخت بنشیند تا بلا بر سر او نازل شود. بدینمنظور، شخصی به نام یوسف سَرّاج انتخاب میشود؛ پیشهوری زحمتکش که از افشای ستمهای حکومت مطلقه ابایی ندارد. یوسف، هنگام نشستن بر تخت سلطنت، دست به اصلاحات میزند و یک مجلس مشورتی تشکیل میدهد. اصلاحات یوسف، بازتابدهنده آرمانهای آخوندزاده و دیگر روشنفکران آن زمان است. او تلاش میکند تا با برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی، جامعه را از سلطه طبقات حاکم و ثروتمندان آزاد سازد. اما این تلاش او به مذاق درباریان و ثروتمندان خوش نمی آید و نهایتأ از سلطنت خلع میشود. این اثر، در قالب یک روایت تاریخی، به بیان مسائل اجتماعی دوران نویسنده پرداخته و نشان میدهد که چگونه تغییرات بنیادی جامعه با مقاومت شدید طبقات حاکم مواجه می شود. آخوندزاده در این داستان، با به تصویر کشیدن سختیها و ناکامی توده های مردم، به نقد نظام و روابط قدرت پرداخته و نشان میدهد که چگونه این سیستمها باعث ایجاد و تداوم نابرابری و ستم میشوند. او با نمایش زندگی یوسف سَرّاج و دیگر شخصیتهای داستان، به ضرورت آگاهی طبقاتی و مبارزه برای تغییر اجتماعی اشاره میکند. این اثر با نگاهی انتقادی و واقعگرایانه، تلاش میکند تا خوانندگان را به درک عمیقتری از مشکلات ساختاری جامعه و اهمیت تغییرات بنیادی سوق دهد.
یکی دیگر از مهم ترین آثار آخوندزاده، “ملا صفر” نام دارد که نمایشنامه یی ست طنزآمیز و یکی از اولین نمونه های تئاتر نوین ایران محسوب می شود. ملا صفر شخصیتی ست که به عنوان یک ملای دروغگو و ریاکار به تصویر کشیده می شود. او برای کسب سود و منفعت شخصی، مردم را فریب میدهد و از ناآگاهی و ساده لوحی آنها سوء استفاده می کند. در جریان داستان، ملا صفر با موقعیت ها و افرادی روبرو می شود که او را به چالش می کشند و در نهایت او را در موقعیتی قرار می دهند که نقشه ها و دسیسه هایش برملا می شود. نمایشنامه با طنز و نقد اجتماعی همراه ست و آخوندزاده با این اثر، فساد و ریاکاری در میان روحانیت و جامعه را به روشن ترین شکلی ارائه می کند. او به وضوح نشان می دهد که چگونه دین و باورهای موجود در جامعه می تواند به سادگی ملعبه دست افراد سودجو قرار گیرد. آخوندزاده با زبان طنز و انتقاد تند و تیز خود، نه تنها به نقد ملا صفر بلکه به نقد کل جامعه و سیستم اجتماعی و دینی زمان خود می پردازد. “ملا صفر” نمونه یی از آثار اجتماعی و انتقادی میرزا فتحعلی آخوندزاده است که به روشنی فساد و ناهنجاری های موجود در جامعه ناصری را به نمایش می گذارد.
همچنین، زینالعابدین مراغهای با نگارش “سیاحتنامه ابراهیمبیگ” تصویری واقعی و رئالیستی از اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران در این دوران ارائه میدهد. “سیاحتنامه ابراهیمبیگ” اثر زینالعابدین مراغهای داستانی انتقادی و اجتماعی است که به مسائل و مشکلات جامعه ایران در دوران قاجار میپردازد. این داستان از زبان ابراهیمبیگ، یک ایرانی مقیم مصر، روایت میشود. او پس از سالها دوری از وطن، تصمیم میگیرد به ایران بازگردد تا از نزدیک با وضعیت کشورش آشنا شود. ابراهیمبیگ با آرزوها و تصورات مثبتی از وطن خود، سفری به ایران را آغاز میکند. اما از همان ابتدا، با واقعیتهای تلخ و ناامید کنندهیی روبهرو میشود. در سفرش از استانبول به تبریز و سپس تهران، با فساد، بیعدالتی، فقر و عقبماندگی گستردهیی مواجه میشود. او مشاهده میکند که چگونه مردم، تحت ستم حکام محلی و دولتمردان فاسد قرار دارند و چگونه بیکفایتی و خودخواهی مسؤولان، کشور را به ورطهی نابودی کشانده است. ابراهیمبیگ با بسیاری از مردم عادی، از جمله کشاورزان، پیشهوران و بازرگانان، گفتگو میکند و از نزدیک با مشکلات و سختیهای آنان آشنا میشود. او در این سفر، شاهد فروپاشی اخلاقی و اجتماعی جامعه است و به نقد شدید نظام حکومتی و ساختارهای اجتماعی میپردازد. داستان به طور مداوم به مقایسه وضعیت ایران با کشورهای پیشرفتهتر میپردازد و از خوانندگان میخواهد تا به فکر تغییر بیفتند. زینالعابدین مراغهای، با نگارش این کتاب، تلاش می کند تا با استفاده از قالب سفرنامه، نقدی جامع و عمیق بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران ارائه دهد و ضرورت بیداری و آگاهی ملی را گوشزد کند. این اثر به عنوان یکی از آثار برجسته ادبیات رئالیسم انتقادی ایران شناخته میشود و نقش مهمی در بیداری و آگاهیبخشی به جامعه ایفا می کند.
یکی دیگر از نویسندگان بزرگ رئالیسم ادبی در ایران “نسیم شمال” است. نسیم شمال، نام مستعار “سید اشرفالدین حسینی قزوینی”، یکی از شاعران و روزنامهنگاران برجسته ایرانی دوران مشروطه است. او در ۱۸۷۰ میلادی در قزوین به دنیا می آید و در سال ۱۹۳۴ در تهران چشم از جهان برمی بندد. نسیم شمال به خاطر اشعار طنزآمیز، اجتماعی و سیاسی خود که در روزنامهیی به همین نام منتشر میشود، شهرت می یابد .سید اشرفالدین حسینی تحصیلات خود را در حوزههای علمیه قزوین و تهران به پایان میرساند. او با توجه به اینکه با ادبیات و شعر فارسی و عربی آشناست و به دلیل استعداد و ذکاوت خود، خیلی زود به فعالیتهای ادبی و سیاسی روی می آورد. نسیم شمال از حامیان و طرفداران جنبش مشروطه است و در این دوران با انتشار اشعار و مقالات خود، نقش مهمی در آگاهیبخشی و تحریک مردم به مبارزه برای حقوق خود ایفا می کند. روزنامه “نسیم شمال” که اشعار و نوشتههای او را منتشر میکند، از جمله نشریات تاثیرگذار و پرمخاطب دوران مشروطه است. اشعار نسیم شمال با زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم، مشکلات اجتماعی، فساد و بیعدالتیهای موجود در جامعه را به نقد میکشد و مردم را به مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی تشویق میکند. او با استفاده از طنز و کنایه در اشعار خود، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازد و از این طریق می تواند تأثیرگذاری زیادی بر جامعه داشته باشد. نسیم شمال به عنوان یکی از چهرههای مهم ادبی و سیاسی دوران مشروطه، در تاریخ ایران جایگاه ویژهای دارد.
” میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل” یکی دیگر از چهرههای برجسته ادبیات رئالیستی دوران مشروطه در ایران است که در سال۱۸۷۴ میلادی در شیراز به دنیا می آید و در ۱۹۰۸ میلادی به امر محمد علی شاه در باغ شاه تهران اعدام میشود. جهانگیرخان بهعنوان روزنامهنگار، شاعر، و فعال سیاسی، نقش مهمی در جنبش مشروطه ایران ایفا میکند و با اشعار تند و انتقادی، به نقد استبداد، فساد و بیعدالتیهای موجود می پردازد. ستون طنزآمیز “چرند و پرند” که توسط علیاکبر دهخدا در این روزنامه نوشته میشود، یکی از بخشهای محبوب و تأثیرگذار آن است. میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل با فعالیتهای روزنامهنگاری و مبارزات سیاسی خود، نقشی بیبدیل در پیشبرد اهداف جنبش مشروطه ایفا میکند. او با شجاعت و ازخودگذشتگی، صدای مردم را به گوش حاکمان میرساند و با تلاشهایش، زمینهساز تغییرات مهمی در تاریخ معاصر ایران میشود. یاد و نام او به عنوان یک مبارز آزادیخواه ، همواره در تاریخ ایران گرامی داشته میشود.
علی اکبر دهخدا نیز نامی آشنا در ادبیات رئالیستی ایران در دوران مشروطه است. از او آثار بسیار ارزنده و متعددی برجای مانده است که می توان علاوه بر لغت نامه بزرگ دهخدا در پنجاه جلد و کتاب چهار جلدی امثال و حکم در گردآوری و توضیح هزاران ضربالمثل، شعر بسیار وزین و پرمعنای ” یاد آر ز شمع مرده یاد آر” را نام برد که در این شعر با زبانی ساده و احساسی عمیق، از فقدان دوست و همکار اعدام شده اش ” میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل” سخن میگوید و یادآوری میکند که چگونه باید یاد کسانی که برای آزادی و عدالت تلاش میکنند، زنده نگهداشته شود. دهخدا با این شعر، نه تنها یاد او را گرامی میدارد، بلکه پیام همبستگی و امید به آینده را نیز به همنسلان و آیندگان منتقل میکند.
از دیگر رئالیست های مهم دوره ی پایانی مشروطه می توان از ابولقاسم لاهوتی (سراینده ی شعر سرود انترناسیونال به فارسی)، میرزاده ی عشقی، فرخی یزدی، عارف قزوینی و بسیارانی دیگر نام برد.
.رئالیسم در دوره پهلوی اول:
در دوره پهلوی اول (۱۳۰۴-۱۳۲۰ شمسی معادل ۱۹۲۵ – ۱۹۴۱ میلادی)، با توجه به الزامات کسب مافوق سود از طرف امپریالیسم جهانی از طریق نوسازی و مدرنیزاسیون کشورهای مختلف و صدور سرمایه به اقصی نقاط جهان از جمله به ایران، ضروری بود نیروهای مولده در این کشورها از جمله در ایران رشد یابد، این امر باعث تشدید نابرابریها و مشکلات عدیده اجتماعی گردید. و همچنین باعث شد در حوزه های مختلف فرهنگی، هنری، ادبی و غیره تحولاتی روی دهد. این موضوع در ادبیات آن دوره نیز بازتاب می یابد و نویسندگان رئالیست با تمرکز بر نقد اوضاع اجتماعی و سیاسی، به خلق آثاری ماندگار میپردازند. محمد علی جمالزاده که به عنوان پدر داستاننویسی مدرن ایران شناخته میشود، در داستانهایش به نقد شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخته و از طریق طنز و واقعگرایی، به بیان مشکلات و نابرابریها میپردازد. در رمان “دارالمجانین” یکی از نوشته های او، مردی که به دنبال بهبود بیماری روانی است، وارد یک آسایشگاه روانی میشود. در آنجا با بیماران مختلف آشنا گردیده و از طریق گفتگوهایشان، مسائل اجتماعی و روانی را مورد بررسی قرار میدهد. این داستان نه تنها به درمان بیماران بلکه به نمایش اختلالات جامعه میپردازد و ابعاد گوناگون مسائل انسانی و اجتماعی را بررسی میکند.
صادق هدایت یکی دیگر از برجسته ترین نویسندگان این دوره است. هدایت با سبک نگارش خاص مشکلات اجتماعی، فساد و نابرابریها اشاره میکند. “بوف کور” بهعنوان شاهکار او، به بیان اضطرابها و بحرانهای وجودی انسان میپردازد. از مهمترین آثار متعدد او علاوه بر “بوف کور”، میتوان از “سه قطره خون” و”سگ ولگرد” نام برد. داستان “سگ ولگرد” او، روایت زندگی یک سگ به نام “پات” است که از آسایش و امنیت خانهیی مرفه به خیابانهای تهران رانده میشود و با سختیها و بیرحمیهای جامعه روبرو میگردد. این داستان نمایانگر تضادهای طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی است که در جامعه وجود دارد. پات در ابتدا در محیطی آسوده زندگی میکند، اما با یک اتفاق ناگهانی به خیابان میافتد و باید با دنیایی مملو از فقر، گرسنگی و بیخانمانی دست و پنجه نرم کند. این تغییر ناگهانی، نمادی از سقوط از قشر خرده بورژوازی به طبقه فرودست است که بسیاری از افراد در جوامع نابرابر با آن مواجه میشوند. پات، که نماینده تمام انسانها و موجودات آسیبپذیر جامعه است، به تدریج با قساوت و بیرحمی دیگران مواجه میشود و در نهایت بهطور تراژیک جان میدهد. این داستان، به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی اشاره میکند که در جوامع سرمایهداری وجود دارد. هدایت با به تصویر کشیدن سرنوشت تراژیک پات، به مخاطب نشان میدهد که چگونه بیعدالتی و بیتوجهی به حقوق ضعیفترین اقشار جامعه، میتواند به تباهی و نابودی آنان منجر شود. از این رو، داستان “سگ ولگرد” درسی بزرگ برای انسانها و جوامع دارد: ضرورت توجه به برابری انسان ها در استفاده از امکانات اجتماعی، همدلی با فرودستان و تلاش برای ساختن جامعهای برابر و انسانی. آموزههای این داستان به ما یادآوری میکند که نادیده گرفتن مشکلات و نیازهای اقشار ضعیف، میتواند به تبعاتی ناگوار برای کل جامعه منجر شود. همچنین، نشان میدهد که تنها با ایجاد سیستمی عادلانه و حمایتگر، میتوان به رفاه و خوشبختی همگانی دست یافت.
نیما یوشیج بهعنوان بنیانگذار رئالیسم در شعر نو فارسی، با شکستن قالبهای سنتی و ایجاد نوآوری در شعر، به موضوعات اجتماعی و مشکلات جامعه پرداخته و از طریق اشعارش به نقد وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران میپردازد. از مهم ترین آثار او “افسانه”، “مانلی”، “ققنوس”، “آی آدم ها” و … می باشد. شعر “ققنوس” نیما یوشیج یکی از آثار برجسته و نمادین اوست که میتوان آن را به عنوان نمادی از پویایی و دیالکتیک تاریخی تفسیر کرد. در تفکر “ققنوسی” او، تاریخ به عنوان یک فرآیند مداوم از تضادها و تحولات در نظر گرفته میشود که از طریق آن، جامعه از یک مرحله به مرحله دیگر پیش میرود. آموزه های او در این نگرش اشاره به واقعیاتی از جمله “تضاد و تغییرمداوم” دارد که بیان هنرمندانه ی “اسباب تحولات اجتماعی و اقتصادی ست، و در واقع نیروی محرک تاریخ است”. و همچنین اشاره دارد به “نابودی و زایش مجدد” که نماد نابودی سیستمهای قدیمی و زایش سیستمهای جدید از طریق انقلابها و تحولات اجتماعی ست. در عین حال شعر ققنوس، شعر امید و پویایی است. و این هر دو، خود، عناصری مهم در ادبیات رئالیستی هستند. نیما با استفاده از نماد ققنوس، به تغییرات اجتماعی و تاریخی اشاره دارد. این شعر به مخاطب یادآوری میکند که از دل نابودیها و شکستها، میتوان به زایشهای جدید و تحولات مثبت دست یافت.(ادامه دارد)
نظرات شما