اعتصاب شکن
قهرمان طبقه کارگر شهامت داشته باش ثروتمندان متحد شدهاند زمینها و کوهها را غصب و خصوصی کارگران را استثمار بهشت به گرسنگان میفروشند جهنم به وارثین خود انان همه چیز به کام خود میخواهند انان
قهرمان طبقه کارگر شهامت داشته باش ثروتمندان متحد شدهاند زمینها و کوهها را غصب و خصوصی کارگران را استثمار بهشت به گرسنگان میفروشند جهنم به وارثین خود انان همه چیز به کام خود میخواهند انان
طنین افکنید کارگران زحمتکشان بیکاران خشم قلبتان را بیرون بریزید یک روز کارگران شیکاگو بپا خواستند بسان صاعقه ای ناگهان خواب از پلک سرمایه داران پرید آن روز جشن پر شکوه درخشان بود ناقوس مرگ
آهای بهمن مه الود جنگل بلوط شاخه های زیتون شاهد باشید غرش مسلسل من نشان هزاران آفتاب خندان است نشان صلح این جنگ است ۱۹ بهمن سوگوار ۱۵ دهان سرخ ۱۵ گوزن جوان پیمانی خونین به خاطر نان مشترک به
اول ماه می است زمین پر از شادی و هیاهو است کارگران آواز می خوانند پرچم های سرخ در دستان پا برهنه ها لاقباها در اهتزازند فریاد می زند کارگر بیایید در صف کار بیایید در صف نان بیایید در صف آزادی
کارگری از تبار رنج کار در کوره های فلز گلوله میسازد برای سفره ای بی نان فرزندان گرسنه پایان روز گرسنه تر از هر روز در شانه های تاریخ اعتراض به گرسنگی اتحاد کارگری جرم است جواب ! گلوله ای
تاکی تابوت فروش شهر فریاد زند پابه پای باد گلوله روی دیوار بر شبنم صبحگاهان صبح خیر گوید فرزندان سیاه پوشند دست مادران بوسند مردانه بی هیچ اضطرابی بعد از تو هیچ استبدادی مرا تایید نخواهد کرد
ستاره خلق از چه در هراسید جلادان سرمایه سردارانم را سر دار زدید زنده زنده سوزاندید آفتاب صداقت را در گودالهای خاوران نهال کاشتید عشق را در سردابهای اوین به جرم گرسنگی زیستن در زیر خط فقر
هیچ آ ژ یر ی از بلندگوهای کارخانه به صدا درنخواهد امد هیچ دودی از کارخانه ای بلند نمیشود سازش موقوف امروز جنگ طبقاتی است روز قیام روز کارگران تهید ستان بیکاران اول ماه مه دنیا را
من پری کوچک غمگینی را می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد و دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد ، آرام آرام ( فروغ فرخ زاد) در قفس حسن حسام برای سپیده قلیان برای قِرقی چه تفاوت
پیک نسیم از خواب ناز بر میخیزد در جنگلی که ریشه در خار داشت پانزده مرد دلیر پانزده شاخه گل به گل نشست شکوفه داد زیر پای خوکان جنگل خاموش ماند از نیش زهر ماران انگاه
نظرات شما