روزی نیست که در گوشه و کنار کشور صدای اعتراضی برنخیزد. اعتراضاتی که به اشکال گوناگون بروز مییابند. موضوع برای اعتراض کم نیست: وضعیت معیشتی وخیم و فقر، دستمزدهای ناچیز، گرانی و تورم سرسامآور، بیکاری، تخریب بیامان محیط زیست، فساد و چپاول سران رژیم، سرکوب و نقض آزادیهای اجتماعی و سیاسی، نقض آزادیهای فردی، بیآبی، ریزگردها و آلودگی هوا، و…
از پسِ اعتراضات دی ماه، روزی نگذشته که مسئلهای جدید به سیاههی اعتراضات افزوده نشود. در روزهای اخیر، مردمی که آب و نان نداشتند، به معضل خاموشی برق نیز دچار گشتهاند آن هم در تابستانی داغ و در گرمایی که گاه به بالای ۵۰ درجه نیز میرسد.
در اوایل اسفند ۹۵، پس از اعتراضات مردم اهواز به ریزگردها و قطع مداوم آب و برق، روحانی به اهواز رفت. وی در این سفر به مردم وعده داد: “امروز به مردم اهواز اعلام میکنیم براساس گزارش وزیر نیرو و شرایطی که پیشبینی شده، دیگر شاهد قطعی آب نخواهند بود و تلاشهای زیادی هم برای رفع مشکل قطعی برق در حال انجام است.” امروز، تیر ماه سال ۹۷، نتیجه وعدههای آن روز را نه تنها در اهواز بلکه در سراسر ایران شاهدیم. این تنها یکی از موارد بیشماریست که نشان میدهد وضعیت مردم با استمرار این رژیم نه تنها بهتر نشده بلکه روز به روز بدتر شده و معضلی که شاید کمتر از یک سال و نیم پیش به مناطقی از ایران محدود بود، امروزه به سراسر ایران گسترش یافته است.
البته در این میان نیز مسئولان سیاست فرار به جلو را پیشه خود کردهاند و مردم را مقصر اصلی معرفی میکنند. آنان مردم را شماتت میکنند که در “ساعات پیک” در مصرف برق “صرفهجویی” نمیکنند. ساعاتی که بنا به اطلاعیههای شرکت توزیع برق از ساعت ۱۲ تا ۱۷ و از ۲۰ تا ۲۳ شب است؛ یعنی در گرمترین ساعات روز که مردم از گرمای طاقتفرسای بعدازظهر تابستان به وسایل سرمایشی پناه میبرند و ساعاتی از غروب و شب که خانوادهها خسته از دغدغههای روزانه و گرمای بیسابقهی تابستان گرد میآیند تا اندکی بیاسایند. مسئولان رژیم در حالی مردم را به “مصرف بیش از حد آب و برق” متهم میکنند که طبق مطالعهای در سال ۹۳، مصرف سرانه برق خانگی در ایران بیشتر از متوسط مصرف جهانی نیست.
به گفته برخی، کمبود برق کنونی ناشی از خشکسالی و کمبود آب در پشت سدهاست. بنا به آمار، ۷۹ درصد برق تولیدی در ایران با انرژی گاز و ۱۴ درصد با نفت تولید میشود، یعنی منابعی که به وفور در ایران یافت میشوند. با توجه به سهم ۵ درصدی انرژی آبی در تولید برق، کمبود برق کنونی را نمیتوان تنها به خشکسالی نسبت داد. گرچه باید گفت حتا در چنین صورتی، باز مقصران اصلی سران و مسئولان رژیم هستند که به هشدارهای کارشناسان و اعتراضات مردم نسبت به تخریب محیط زیست طی سالهای گذشته وقعی ننهاده و صدای هر اعتراضی را با دستگیری و حبس پاسخ دادهاند. گذشته از آن، ایران کشوریست با منابع طبیعی فراوان تولید انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی. در حالی که سهم انرژیهای تجدیدپذیر تنها ۵ / ۰ درصد است. با وجودی که طبق گزارش اتحادیه جهانی انرژی هستهای، نیاز ایران به برق سالانه ۴ درصد افزایش مییابد، که خاموشیهای کنونی گواهی است بر بیتوجهی سران رژیم به برنامهریزیهای لازم برای تأمین این نیاز مردم.
با آن که مسئولان آمار لازم را برای بررسی دقیق منتشر نمیکنند، میتوان حدس زد عدم تولید برق کافی برای پاسخ به نیازهای مردم ناشی از عدم سرمایهگذاری در نوسازی، توسعه و تجهیز تأسیسات تولید برق است.
اما به جز ناکارآمدی مسئولان رژیم در برنامهریزیهای دراز مدت، آنان نسبت به زندگی مردم بیتفاوتاند که در روزهای اولیه قطع برق، حتا جدول خاموشیها را اعلام نکردند تا مردم بتوانند طبق آن برنامه زندگی خود را تنظیم کنند. برای آنان اهمیتی ندارد که بیخبری از قطع برق میتواند به جز اختلال در برنامه زندگی مردم، زندگی و سلامت بسیاری، به ویژه سالخوردگان، کودکان، بیماران و ناتوانان را به مخاطره اندازد.
و اگر جان مردم برایشان اهمیتی ندارد، مالشان کمتر. اهمیت ندارد که قطعی برق و نوسانات شبکه برقرسانی موجب سوختن وسایل برقی خانوادهها شود؛ وسایلی که شاید با زحمت و تکاپوی فراوان برای اندکی آسایش خریدهاند و در صورت خرابی، بسیاری از خانوادهها با توجه به تورم کنونی، امکان خرید مجدد آن را ندارند.
سرانجام پس از اعتراضات مردم، ادارات توزیع برق، اقدام به پخش جدول خاموشیها کردند. جدولی که به گفته بسیاری از مردم رعایت نمیشود. شهروندان بسیاری به ساعات خارج از جدول خاموشیها و تکرار آنها در روز معترض هستند.
این خاموشیها نه تنها مشترکین خانگی بلکه تولیدکنندگان، دامداران و کشاورزان و کسبه زیادی را دچار مشکل کرده است. در هفته گذشته شاهد اعتراضات متعددی از سوی مرغداران، نانوایان، و سایر کسبه خردهپا بودیم که خاموشیها، زیانهای مالی زیادی به آنان وارد کرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در پی قطعیهای بدون اعلام قبلی برق، رکورد ۱۰۰ هزار تماس شکایت با سامانه فوریت های قطع برق (شماره ۱۲۱) در طی یک روز و در یک استان به ثبت رسیده است. اما تجربه نشان داده است، چنین شکایتهایی راه به جایی نخواهند برد.
تنها چاره، اعتراضی سراسری است. اعتراضی که موفقیت آن به میزان گسترش و استمرار آن بستگی دارد. آن هم عدم پرداخت قبضهای آب و برق است. در سالیان پیش نیز این راهکار در محدودههایی در پیش گرفته شد، که با تهدید مسئولان به قطع آب و برق روبرو گشت. اما شرایط اجتماعی امروز، تفاوتی اساسی با سالیان گذشته دارد. در شرایط کنونی پس از تظاهرات دی ماه ۹۶ و در جریان تظاهرات و اعتراضات روزمره مردم به معضلات گوناگون، رژیم در شرایطی نیست که بتواند به قطع آب و برق همه مشترکینی اقدام کند که از پرداخت قبوض آب و برق خودداری میکنند، زیرا میداند در چنین صورتی، احتمال فراروییدن اعتراضات به تجمعات و تظاهرات خیابانی وجود دارد. برای اعتراض به بیکفایتیها و ناکارآمدیها، برای مطالبه اساسیترین نیازها در قرن بیست و یکم، برای اعتراض به وضعیت موجود، به اعتراضی مؤثر برخیزیم؛ اعتراضی همبسته و مشترک و همگانی. برای اعتراض به کمبود آب و برق، قبضهای آب و برق را پرداخت نکنیم.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۸۱ در فرمت پی دی اف
نظرات شما