بعد از یک دوره آرامش نسبی ناشی از تحقق برخی خواستهای کارگران هفتتپه، با توجه به مشکلات و ابهامات بعد از واگذاری شرکت و پیگیری خواستها، اوضاع به سمت اعتصاب و ناآرامی در چرخش است. چنین به نظر میرسید که بعد از خلعید از مالک اصلی شرکت نیشکر هفتتپه ، دست وی از هفتتپه بهکلی کوتاه شده است.رویدادهای اخیر و آنچه اکنون در شرکت نیشکر هفتتپه و صنایع جانبی آن در جریان است نشان میدهد اینگونه نیست. هنوز وضعیت مالکیت مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه قطعی نشده و نهفقط این، بلکه تجزیه و تفکیک بخشهایی از شرکت نیز آغازشده و برخی از زیرمجموعههای آن مانند کارخانه رب گوجه به اسدبیگی یعنی همان مالک خلعید شده قبلی، واگذارشده و کارخانه mdf نیز یا واگذارشده یا درحال واگذاری به نامبرده است. این در حالی است که در اثر مبارزات درخشان و اعتصابات باشکوه چندساله کارگران هفتتپه با خواست محوری خلعید از اسد بیگی و شعار “نه رستمی نه بیگی- شرکت بشه دولتی”، سرانجام در بهمن سال ۹۹ رأی ابطال واگذاری کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و خلعید از مالک خصوصی آن(اسدبیگی) صادر شد. صدور رأی البته هنوز به معنای اجرا و عملی شدن آن نبود. با تداوم پیکار و اعتراض و اعتصاب در هفتتپه، این حکم، تازه در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ از رسانههای رسمی اعلام شد تا اینکه سرانجام در مرداد سال ۱۴۰۰ به اسدبیگی ابلاغ شد. باوجودآنکه یک سال از ابلاغ این حکم سپریشده اما اینطور به نظر میرسد که اسدبیگی راندهشده از در، سعی میکند از پنجره وارد مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه شود. در مهرماه ۱۴۰۰ جلسهای به ریاست معاون اول رئیسجمهور در خصوص تعیین تکلیف شرکت کشت و صنعت هفتتپه برگزار شد و مدیریت این مجتمع به “شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان” واگذار و قرار شد که پس از سه ماه مالکیت قطعی این شرکت تعیین تکلیف شود که چنین نشد.همینکه زمزمه اعتراض کارگران هفتتپه نسبت به این تأخیر بالا گرفت، اعلام شد وزارت اقتصاد مشغول ارزیابی از مدیریت جدید و وضعیت شرکت نیشکر هفتتپه است. بنابراین تصمیم قطعی در مورد واگذاری مالکیت این شرکت به ” شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان” که مدیریت شرکت را برعهدهگرفته است به بهانه این ارزیابی، بازهم به تأخیر افتاد.دوره ارزیابی وزارت اقتصاد نیز در ۲۸ خرداد سال جاری به اتمام رسید اما بلاتکلیفی وضعیت مالکیت هفتتپه پایان نیافت. اعتراض از حالت زمزمه خارج شد و کارگران آمادگی خود را برای اعتصاب و تجمع و اعتراض خیابانی اعلام کردند.پنج تیر ۱۴۰۱، نامه مخبر معاون اول رئیسی به خان دوزی وزیر اقتصاد در خصوص” درخواست صدور مجوز واگذاری و انتقال مالکیت شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه و ثبت تغییرات سهام به نام شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی” ارسال شد اما بازهم گرهی از مشکل اصلی باز نشد. جمعی از کارگران هفتتپه با انتشار اطلاعیهای در تاریخ ۱۱ تیر با تیتر”هشدار! قبل از واگذاری شرکت به هفت طرح باید اعتراض کنیم!” ضمن اشاره به برخی وعدههای انجامنشده مدیریت جدید، از ضرورت اعتراض و اعلام نارضایتی از این مدیریت سخن گفتند.اما بازهم توجهی به این هشدارها نشد که بماند،سکوت و بیتفاوتی یا درواقع همکاری و توافق ضمنی مدیریت جدید با واگذاری کارخانه رب گوجه و در ادامه آن کارخانه mdf به اسدبیگی نیز آشکارتر شد.
اسدبیگی در تمام دوره سلطه کامل خود بر شرکت نیشکر هفتتپه و علیرغم تلاشهای گوناگون برای تجزیه و تفکیک شرکت و یا فروش اراضی کشاورزی نتوانسته بود کار چندانی انجام دهد، اکنون در دوران خلعید از وی و مدیریت طرح توسعه توانسته است مالکیت کارخانه رب گوجه را بگیرد و در تدارک تصاحب کارخانه mdf است. این رویدادی که بهدرستی از جانب کارگران هفتتپه جدی گرفتهشده و با آن شدیداً به مخالفت و اعتراض برخاستهاند، گویای نهفقط کنار آمدن مدیریت جدید ازجمله برخی از مدیران اسدبیگی از نمونه مدیران بازنشسته که هنوز در شرکت نیشکر هفتتپه مشغول به کار هستند با مالک پیشین خلعید شده است، بلکه گویای حمایت دستگاههای اداری و قضایی و سازمان خصوصیسازی از اسد بیگی و دشمنی آشکار آنها با کارگران هفتتپه نیز هست.
سهشنبه ۱۴ تیرماه کارگران کارخانه رب گوجه مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، در محل ورودی شرکت دست به تجمع زدند و نسبت به واگذاری مالکیت این کارخانه به مالک قبلی اعتراض کردند. در کارخانه mdf نیز فشارهای گوناگونی علیه کارگران اعمال میشود. این فشارها بیشازپیش خصوصاً علیه کارگران معترض و پیشرو اعمال میشود.برای نمونه کارگران متخصص و جوشکار به کار در قسمت پاکسازی و لایروبی و غیره وادار شدهاند.آخرین اقدام علیه کارگران معترض، پروندهسازی و ممانعت از ورود برخی از کارگران و تهدید به اخراج آنها بوده است.یکی از کارگران بنام “عادل سعدی” بعدازاینکه به اخراج تهدید شد، روز ۲۶ تیر بهقصد خودکشی در محل کار با طناب خود را حلقآویز کرد که توسط دو تن از همکاران خود از مرگ حتمی نجات یافت.از برخی دیگر از کارگران خواستهشده تعهد بدهند که دیگر در تجمعات کارگری شرکت نمیکنند.
بدیهی است که کارگران آگاه و هوشیار هفتتپه نمیتوانستند و نمیتوانند در برابر این اجحافات و تلاش آشکار برای تجزیه و تفکیک بخشهای مختلف شرکت نیشکر هفتتپه و باز شدن مجدد پای اسدبیگی به هفتتپه بیتفاوت باشند و نیستند.درست برعکس همزمان با آغاز این تحرکات، هوشیارانه به آگاهیرسانی و مقابله با آن روی آوردهاند. کارگران هفتتپه بر قطعی شدن مالکیت “شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان” و قطع کامل دست اسد بیگی از هفتتپه و صنایع جانبی آن تأکیددارند.
ابراهیم عباسی منجزی نماینده آگاه و محبوب کارگران هفتتپه، خطاب به مسئولینی که سرگرم همکاری با اختلاس گران هستند هشدار داد و گفت:” اگر واگذاری سهام کامل نیشکر هفتتپه، کارخانه رب گوجه و کارخانه mdf به طرح توسعه نیشکر خوزستان انجام نگیرد، شک نکنید اعتصاب سراسری از سر گرفته میشود.اول شوش، بعد استانداری و بعد پایتخت.خود دانید!”
بنابراین روشن است که کارگران در تدارک اعتصاب و اعتراض خیابانی برآمدهاند. در چنین شرایطی وزیر اقتصاد پذیرفت با نمایندگان کارگران نیشکر هفتتپه نشست داشته باشد و در مورد تکلیف نهایی مالکیت شرکت نیشکر هفتتپه توضیح دهد. در نشستی که با حضور چند تن از نمایندگان کارگران هفتتپه و وزیر اقتصاد برگزار شد نیز کارگران خواهان قطعی شدن مالکیت شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی و همچنین سایر مطالبات کارگران ازجمله همسانسازی حقوقها شدند.
در اطلاعیه نمایندگان کارگران هفتتپه در خصوص جلسه با وزیر اقتصاد و بعد از پایان این جلسه چنین اعلام شد؛ که کارگران در این جلسه “قویاً خواستار قطعی شدن مالکیت شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی شده و بر همسانسازی حقوقها نیز تأکید کردهاند. درعینحال وزیر اقتصاد نیز چنین اعلام نمود، علت تأخیر در واگذاری”ارزیابی از مدیریت جدید و وضعیت هفتتپه بوده تا اتفاقات گذشته در واگذاریها تکرار نشود” و به دنبال آن اعلام نمود که “دولت از عملکرد مدیریت جدید رضایت کامل دارد و انتقال مالکیت هفتتپه به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی بهزودی اتفاق خواهد افتاد. ”
درهمان لحظاتی که نمایندگان کارگران هفتتپه، خواستهای کارگران این شرکت ازجمله تعیین تکلیف مالکیت شرکت را ، در جلسه و جدال با وزیر اقتصاد پیش میبردند، جمعی از کارگران هفته، اطلاعیه هشدار گونه دیگری را در تاریخ ۱۶ تیر انتشار دادند. در این اطلاعیه کارگران هفتتپه ضمن حمایت از نمایندگان خود اعلام کردند” اگر دیدید این مقامات دارند حرفهای بیراه میزنند خودتان را خسته نکنید و برگردید ما اینجا خودمان و در خیابان تکلیف کار را مشخص میکنیم” در همین اطلاعیه از مردم شوش و سایر شهرهای خوزستان نیز خواسته شد که به تجمعات کارگران هفتتپه به پیوندند.
هماکنون باوجودآنکه بیش از ۱۰ روز از جلسه نمایندگان کارگران هفتتپه با خاندوزی وزیر اقتصاد و وعدهی او که انتقال مالکیت هفتتپه به شرکت توسعه نیشکر بهزودی اتفاق خواهد افتاد، سپریشده است، اما هنوز وضعیت مالکیت شرکت و همچنین موضوع بازگرداندن کارخانه رب گوجه که به اسد بیگی واگذارشده، همچنان نامشخص است.
روزنامه مهر در گزارشی به نقل از عید علی ناصری مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان، نوشت ؛ واگذاری مالکیت هفتتپه مستلزم مصوبه سران سه قوه است. هرچه هست اما صبر و تحمل کارگران هفتتپه نسبت به چنین تأخیر طولانیمدتی به سر آمده است.درعینحال تجارب مبارزه به کارگران هفتتپه آموخته است که نمیتوان و نباید صرفاً به وعدهی مقامات دولتی اعتماد کرد و نیک میدانند که هیچ خواستی بدون مبارزه برآورده نمیشود.خبرگزاری جمهوری اسلامی ۲۶ تیر ۱۴۰۱ از قول نماینده شوش در مجلس اعلام کرد”کشت و صنعت هفتتپه با مصوبه سران قوا به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی واگذار شد”. اگر این خبر صحت داشته باشد باید گفت اولتیماتوم کارگران و نمایندگان هوشیار و آگاه آنها نتیجه داده است. بااینهمه باید دید که ماجرا بهطور واقعی به چه شکلی درآمده است. حتی اگر این واگذاری قطعیت یافته باشد اما هنوز خواستها متعدد دیگر کارگران سر جای خودشان هستند و مبارزه در هفتتپه ادامه دارد. مقابله با تعرض آرام و با چراغ خاموش دولت و آوردن اسدبیگی از حاشیه به متن آنهم باهدف تکهتکه کردن شرکت نیشکر هفتتپه، اکنون به یکی از موضوعات مهم در هفتتپه و شاید مهمترین موضوع در لحظه فعلی تبدیلشده است. جرقه اعتصاب و تجمع، این بار از همینجا و اساساً در اعتراض به همین موضوع آغاز میشود. کارگران هفتتپه بهصراحت اعلام نمودهاند تحت هیچ شرایطی واگذاری کارخانه رب گوجه و کارخانه mdf را نمیپذیرند.
تردیدی در این مسئله وجود ندارد که کارگران آگاه و هوشیار هفتتپه، جلو نفوذ گامبهگام اسد بیگی را خواهند گرفت.
کارگران مبارز هفتتپه طی مبارزات قهرمانانه ، اعتصابات یکپارچه و اعتراضات باشکوه خیابانی و باسابقه درخشان و بیمانندی که در برافراشتن پرچم شوراها در جنبش کارگری دارند، در برابر یکی از سیاستهای اصلی دولت یعنی خصوصیسازی ایستادند و سلب مالکیت از مالک خصوصی هفتتپه را بر دولت تحمیل کردند.کارگران هفتتپه بساط اسدبیگی را که توانسته بود گروه بزرگی از مقامات دولتی از وزیر و استاندار و فرماندار و دادستان و قاضی گرفته تا فلان نماینده مجلس و امامجمعه را بخرد و با خود همراه کند، از دروازه شرکت نیشکر هفتتپه بیرون انداختند، دیگر اجازه نخواهند داد از در دیگری وارد هفتتپه شود. کارگران هفتتپه پرداخت بهموقع دستمزدها را پس از خلعید از اسد بیگی عملی کردند. ادامه کاری شرکت را تضمین کردند . برخی کارگران اخراجی به سرکار بازگشتند و با واگذاری شرکت نیشکر هفتتپه به شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی خوزستان، یک آرامش نسبی ولو کوتاهمدت در صفوف کارگران ایجاد شد.اگر که وضعیت امروز کارگران هفتتپه را با دیروز که اسدبیگی همهکاره بود مقایسه کنیم، بدون شک کارگران هفتتپه دستاوردهای مهمی داشتهاند و وضعیت امروزشان بهتر از دیروز است.اما این تمام ماجرا نیست. قرار نبوده و قرار نیست در وضعیت امروز درجا بزنیم بلکه برای فردایی بهتر باید تلاش و مبارزه کرد و این همان کاری است که کارگر هفتتپه خواهد کرد. وضعیت فردای شرکت نیشکر هفتتپه با توجه به رویدادهایی که به آن اشاره شد، اکنون مبهم و ناروشن است. نقص و کمبودهای زیادی هست که کارگران هفتتپه باید از سر راه خود بردارند. هنوز برخی از مدیران اسدبیگی مصدر کار هستند که باید برکنار شوند.بازگشت به کار اسماعیل بخشی یکی از خواستهای مهم کارگران هنوز تحققنیافته است. یکسان شدن دستمزدها در تمام شرکتهای تابعه شرکت توسعه نیشکر، یکسانسازی قراردادها، تعیین تکلیف وضعیت کارگران فصلی و غیره ازجمله خواستهای دیگر کارگران است که تا این لحظه برآورده نشدهاند. شورای اسلامی بهرغم آنکه دفترش توسط کارگران گل گرفته شد،کماکان به خرابکاری مشغول است. جریان آبرو باخته”عدالتخواهان” پیش برنده امیال و نوکر رئیسی نیز از هرگونه امکان و موقعیتی برای نفوذ درمیان کارگران بهرهبرداری میکند. شوربختانه معدود کارگرانی نیز یا طعمه این شکارچیان میشوند و یا از روی میل وارد بازی و نشستوبرخاست با آنها میشوند و بدیهی است که با این کار، میان خود و صف کارگران فاصله میاندازند. اینها البته ممکن است یکی دو نفر را فریب دهند و یا در بهترین حالت معدودی را به جرگه خود نزدیک سازند، اما هیچ پایگاهی درمیان کارگران نداشتهاند و ندارند و نمیتوانند مبارزات کارگران را به بیراهه ببرند یا در اتحاد کار گران خدشه وارد کنند.
آنچه در شرایط فعلی بسیار مهم است این است که کارگران هفتتپه هوشیاری خود را حفظ کنند و هرگونه تلاش و توطئه برای ایجاد شکاف و دودستگی درمیان کارگران را خنثی سازند، اتحاد خود را حفظ و آن را مستحکمتر کنند. بسیار مهم است که از تشکل مستقل و نمایندگان مبارز خود مثل همیشه قویاً حمایت کنند و در صورت لزوم به ترمیم آن اهتمام ورزند. مهم است که شورای اسلامی چیها و نفوذیهای “عدالتخواه” را رسوا و منفرد و طرد کنند و در کنار سایر خواستها ، خواست بازگشت به کار اسماعیل بخشی را ازیاد نبرند. فراموش نکنیم که نیروی کارگران، در اتحاد و مبارزه متحد و متشکل آنهاست. آنان که در جلسه با نمایندگان کارگران وعده انجام کار میدهند و بعد از پایان جلسه آن را پشت گوش میاندازند، با اعتصاب و تجمع و اعتراض خیابانی است که مجبور میشوند به وعده خود عمل کنند و چه کسی است که نداند هفتتپه خود میدانی برای اثبات این واقعیت بوده است!
نظرات شما