هفت‌تپه‌ی سربلند، پرچم مبارزه را دوباره به اهتزاز درآورد

اعتصاب یکپارچه کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه که ۲۶ خرداد ۹۹ آغاز شد تا این لحظه ( یکشنبه اول تیر ۹۹) ادامه یافته است.  این اعتصاب یکدست و متحدانه، یک‌بار دیگر نشان داد که مبارزه کارگران هفت‌تپه که در سال ۹۷ وارد فاز جدیدی شده بود و مورد سرکوب خشونت‌بار رژیم سرمایه‌داری حاکم قرار گرفت، تا تحقق خواست‌های کارگران این شرکت ادامه دارد. روز دوشنبه کارگران کارخانه نیشکر دست از کار کشیدند و در مقابل کارخانه تجمع کردند. سپس با راه‌پیمایی به‌طرف تجهیزات مکانیکی و سایر بخش‌ها، یک تجمع اعتراضی در برابر دفتر مدیریت شرکت برپا نمودند. این اعتصاب که با شرکت گروه بزرگی از کارگران کارخانه، تجهیزات مکانیکی، زیربنایی، امور اداری، خوراک دام و کارگران بخش کشاورزی آغازشده بود، در روزهای بعد گسترش بیشتری یافت . صفوف کارگران اعتصابی فشرده‌تر شد و تمام بخش‌های شرکت را در برگرفت.

کارگران هفت‌تپه در اعتصاب بزرگ قبلی خود که از اول مهر سال۹۸ آغاز شد و طی دو مرحله بیش از ۷۰ روزبه درازا کشید و پس از وعده‌های مدیریت و کارفرما و حامیان دولتی آن‌ها، در ۱۲ آذر همان سال پایان گرفت، هشدار داده بودند که اگر وعده‌ها عملی و به خواست کارگران رسیدگی نشود، دوباره دست به اعتصاب خواهند زد. اعتصاب اخیر هفت‌تپه اگرچه از همان لحظه آغاز، یکپارچه و همبسته بود و ضعف نسبی اعتصاب قبلی را نداشت و کارگران بخش‌های مختلف در آن حضور فعال داشتند اما از همان روزهای نخست با تلاش مذبوحانه عوامل کارفرما و مدیریت و رسانه‌های دولتی حامی سرمایه‌داران برای ایجاد یأس و نفاق و دودستگی در میان کارگران و درهم شکستن اعتصاب روبرو گردید. خبرگزاری دولتی فارس برای پاشیدن تخم یأس و ناامیدی در میان کارگران اعتصابی، خبر دروغین و ادعای تعطیلی شرکت نیشکر هفت‌تپه را مطرح کرد بدان امید که این اعتصاب را از هم بپاشاند. اما سندیکای کارگران نی‌شکر هفت‌تپه که از لحظه آغاز اعتصاب فعالانه همراه کارگران و اعتصاب بوده است این خبر جعلی و اقدام مذبوحانه را افشا کرد. سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه در اطلاعیه مورخ ۲۹ خرداد ۹۹ ضمن اشاره به ماهیت “مدعیان ریاکار عدالت‌خواهی”و افشای نقشه همیشگی طمع ورزان برای به تعطیل کشاندن هفت‌تپه و غارت اموال و تقسیم زمین‌ها میان عناصر اصلی شبکه محلی مافیای حاکم برشوش و درعین‌حال مقاومت کارگران در برابر این‌گونه نقشه‌ها و تلاش‌ها نوشت ” بیش از یک دهه است که کارگران هفت‌تپه علیه این طرح که هرگز کنار گذاشته نشده و هر بار به شکلی مطرح‌شده درگیر بوده و هستند. کارگران مستأصل و ناامید نشدند بلکه با پیگیری بر حق‌خواهی، وجدان‌های بیدار هم‌طبقه‌ای‌های خود و همه آزادیخواهان و حامیان حقوق کارگری را به یاری و همبستگی فراخواندند. این کارگران امروز هم که حقانیتشان در مورد فاسد و نالایق بودن کارفرمای هفت‌تپه و زد و بندهای رانتی‌اش با دستگاه مدیریت آشکارشده، در مقابل نابودی نیشکر هفت‌تپه و غارت زمین‌های آن مقاومت می‌کنند. ”

به‌رغم آن‌که یک هفته از اعتصاب و تجمع کارگران می‌گذرد و به‌رغم آن‌که حقانیت مبارزه و خواست‌های کارگران بر همگان آشکارشده، اما نه اسد بیگی کارفرمای فاسد هفت‌تپه نه دولتی که شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه را  با زدوبند و رشوه‌گیری‌های پشت پرده، به مفت به این سرمایه‌دار دزد فاقد”اهلیت” واگذار نمود، توجهی به تجمع‌ها و خواست‌های کارگران ننموده‌اند. بخش اعظم خواست‌های کارگران خواست‌هایی هستند که کارگران در اعتصاب بزرگ  سال ۹۸ نیز آن‌ها را عنوان کرده بودند.

درحال حاضر دستمزد کارگران سه ماه به تأخیر افتاده است. از زمانی که هفت‌تپه به بخش خصوصی واگذارشده، دستمزد کارگران همواره با چند ماه تأخیر پرداخت می‌شود. دستمزد چند ماه کارگران به‌طور دائم گروگان کارفرماست و کارگران هر بار تنها با اعتراض و اعتصاب توانسته‌اند مزد معوق خود را دریافت کنند. امید اسد بیگی ( و مهرداد رستمی) همواره از اعتراض و اعتصاب کارگران به نفع خویش سوءاستفاده نموده و با بهانه کردن آن، اقدام به دریافت تسهیلات و امتیازات گوناگون دیگری نموده و از کارگران به‌عنوان سپر انسانی استفاده نموده‌اند. درحال حاضر نیز دارند از وضعیت پیش‌آمده به سود خویش سوءاستفاده و بهره‌برداری می‌کنند. رسانه‌ها و محافل حامی سرمایه‌داران نیز دارند چنین وانمود می‌کنند که اگر برای اسد بیگی(و رستمی) مشکلی ایجاد شود، کشت و صنعت نی‌شکر هفت‌تپه نیز با مشکل روبرو می‌شود و دستمزدها و سایر خواست‌های کارگران نیز معلق می‌ماند. در همین رابطه است که حسین آ میلی نماینده تام‌الاختیار اسد بیگی می‌گوید ” قرار بود ۱۰ خرداد حقوق یک ماه کارگران پرداخت شود ولی با توجه به روند محاکمه و جلسات دادگاه آقایان اسد بیگی و رستمی، مشکلاتی پیش‌آمده و حساب‌های آن‌ها متوقف‌شده است.” روشن است که اشاعه این فکر و استفاده از این تاکتیک برای آن است که کل پرونده هفت‌تپه و متهم ردیف اول آن اسد بیگی را تحت‌الشعاع قرار دهند، عدم بازداشت و مجازات وی را توجیه کنند و زمینه‌های بیشتری را برای کنار آمدن دستگاه قضایی با وی فراهم کنند. این در حالی است که یکی دیگر از خواست‌های کارگران هفت‌تپه، بازداشت اسد بیگی متهم ردیف اول پرونده اختلاس میلیاردی و ابر قاچاقچی ارز است. کم‌ترین اقدام دستگاه قضایی در مورد اسد بیگی می‌توانست این باشد که از محل دارایی‌ها و نقدینگی این دزدان، دستمزد سه ماه و سایر مطالبات معوقه کارگران را به‌فوریت و یکجا به‌حساب کارگران واریز کند. اما ازآنجاکه بسیاری از مقامات دولتی و قضایی، خود در این دزدی‌ها و رشوه‌گیری‌ها و واگذاری‌ها سهیم بوده‌اند و اساساً حامی سرمایه‌داران هستند، علی‌رغم اتهامات و جرم‌های سنگینی که متوجه اسد بیگی است، به او اجازه داده‌شده آزادانه تردد و گرسنگی را بر کارگران این شرکت تحمیل کند. این موضوع خیلی روشن است که با توجه به گرانی‌ها و افزایش پیوسته قیمت کالاهای اساسی موردنیاز کارگران، حتی با پرداخت به‌موقع دستمزدهای فعلی نیز کارگران نمی‌توانند از پس هزینه‌های زندگی برآیند. اما در هفت‌تپه همین دستمزدهای ناچیز نیز توسط اسد بیگی دزد و قاچاقچی بالا کشیده شده است.بنابراین خواست پرداخت دستمزد‌های معوقه یکی از خواست‌های مهم کارگران هفت‌تپه است. تمام مطالبات معوقه کارگران، به‌ویژه دستمزدهای عقب‌افتاده بدون فوت وقت به‌فوریت باید به‌حساب کارگران واریز شود.

تمدید دفترچه‌های بیمه خدمات درمانی از مطالبات دیگر کارگران هفت‌تپه است. سازمان تأمین اجتماعی ظاهراً به دلیل بدهکاری کارفرمای این شرکت، از تمدید دفترچه بیمه کارگران خودداری می‌کند. حال آن‌که اگر کارفرما مرتکب خطا و تخلفی شده و سهم بیمه را به‌حساب سازمان تأمین اجتماعی واریز نکرده است، این ربطی به کارگران ندارد. سهم بیمه کارگران که ۱۰ سال و ۲۰ سال و کم‌تر و بیشتر در این شرکت کارکرده‌اند به‌طور مرتب از دستمزد آن‌ها کسر شده است. بنابراین طرف حساب سازمان تأمین اجتماعی باید کارفرما باشد نه کارگران. سازمان تأمین اجتماعی مجاز نیست کارگران را تحت‌فشار قرار دهد و از تمدید اعتبار دفترچه‌ها امتناع ورزد. دفترچه بیمه خدمات درمانی کارگران بدون فوت وقت باید تمدید اعتبار گردد.

یکی دیگر از خواست‌های مهم کارگران هفت‌تپه خلع ید از اسد بیگی و رستمی و لغو خصوصی‌سازی کشت و صنعت نی‌شکر هفت‌تپه است. این خواست از نخستین روزهای واگذاری این شرکت، یکی از خواست‌های مهم و دائمی در اعتصابات متعدد کارگران در پنج سال اخیر بوده است. کارگران هفت‌تپه در اعتصاب خود خواهان بازداشت اسد بیگی، مجازات وی و بازگرداندن ثروت‌های اختلاس شده هستند. کارگران هفت‌تپه به‌صراحت ابراز داشته‌اند که خواهان اداره هفت‌تپه به‌صورت تعاونی و شورایی و یا بازگشت مالکیت آن به دولت و  کنترل و نظارت شورایی کارگران بر اداره امور آن هستند.

اما یکی دیگر از خواست‌های بسیار مهم هزاران کارگر هفت‌تپه، بازگشت به کار اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی است. مطابق اطلاعیه مورخ ۳۰ خرداد ۹۹ سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه، علاوه بر کارگر مبارز اسماعیل بخشی، محمد خنیفر، ایمان اخضری و سالار بیژنی نیز از کار اخراج شده‌اند و باید به سرکارهای خود بازگردند. اکنون بیش از هر وقت دیگری حقانیت اسماعیل بخشی و سایر کارگران مبارزی که در جریان اعتصاب‌ها، تجمع‌ها و اعتراضات خیابانی در سال ۹۷ و ۹۸ بازداشت و بعضاً به زندان افتادند و مورد شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفتند و اخراج شدند، بر همگان ثابت‌شده است. تمام پرونده‌های دستگاه قضایی و امنیتی در مورد کارگران آگاه و پیشرو و فعالان اعتصاب و حامیان کارگران هفت‌تپه رسماً بایستی مختومه اعلام شوند. سپیده قلیان از حامیان کارگران هفت‌تپه که با قید وثیقه آزاد شده بود به دادسرای اوین احضارو روز یکشنبه اول تیر دوباره بازداشت و در زندان اوین به بند کشیده شده است. بازداشت سپیده قلیان به شدت بایستی محکوم شود و این فعال سیاسی باید از زندان رها شود. اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی به خاطر دفاع از خواست‌های کارگران و به جرم افشاگری علیه اسد بیگی و رستمی و افشای جرم‌ها و تخلفات آن‌ها که اکنون در دادگاه جمهوری اسلامی نیز عنوان و محرز شده است، اخراج شده‌اند و بنابراین بی‌درنگ باید به سرکارهای خود بازگردند و دستمزد آن‌ها در تمام دوره زندان و اخراج بی‌کم‌وکاست بایستی به آن‌ها پرداخت شود. طرح خواست بازگشت به کار اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی از سوی هزاران کارگر اعتصاب‌کننده هفت‌تپه، بسیار مهم و حاکی از شناخت توده کارگران از نمایندگان واقعی خود و حمایت آگاهانه از آن‌هاست. طرح این خواست، به‌ویژه در شرایطی که برخی افراد و گرایش معینی در داخل کارگران تلاش دارند تمام خواست‌های کارگران هفت‌تپه را به پرداخت دستمزدهای معوقه خلاصه کنند و مطالبات اساسی‌تر کارگران را به حاشیه برانند از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. طرح این خواست و پشتیبانی آشکار از اسماعیل بخشی که از اعتصاب مهرماه ۹۸ با مطرح‌شدن “اسماعیل رو گرفتن- ما همه بخشی هستیم” بر پرچم مبارزات کارگران هفت‌تپه نقش بسته است، به‌ویژه در شرایطی که برخی افراد و محافل فاقد نفوذ در میان کارگران هفت‌تپه به سم‌پاشی و بدگویی علیه اسماعیل بخشی و سندیکای کارگران نی‌شکر هفت‌تپه می‌پردازند از اهمیت دوچندانی برخوردار می‌شود چراکه موضع کارگران هفت‌تپه در برابر این خراب‌کاران و هتاکان را نیز بیان می‌کند. طرح این خواست درواقع به معنای حمایت عمومی کارگران هفت‌تپه از اسماعیل بخشی و از سندیکای مبارز و مستقل کارگران نی‌شکر هفت‌تپه است که به‌رغم سرکوب‌ها، موانع، محدودیت‌ها و صدماتی که به آن واردشده اما همواره در کنار و همدوش کارگران این شرکت بوده و در اعتصاب اخیر نیز مانند گذشته با موضع‌گیری‌های صریح و به‌موقع، در امر مبارزه کارگران و هدایت آن نقش مؤثر و مفیدی ایفا نموده است. خواست بازگشت به کار کارگران اخراجی به‌ویژه اسماعیل بخشی نه‌فقط از زاویه دفاع و حمایت از شخص اسماعیل بخشی بلکه همچنین و به‌ویژه ازاین‌جهت که اسماعیل بخشی پرچم‌دار شوراها درکشت و صنعت هفت‌تپه و درکل جنبش کارگری است حائز اهمیت جدی است. و سرانجام خواست بازگشت به کار کارگران اخراجی به‌ویژه  اسماعیل بخشی از این بابت بسیار مهم است  که هفت‌تپه در پرتو کوشش‌های اسماعیل بخشی عضو هیئت‌مدیره  سندیکای کارگران نی‌شکر هفت‌تپه و عضو شورای مستقل کارگران هفت‌تپه همراه با دیگر کارگران آگاه و پیشرو این شرکت، جنبش طبقه کارگر را چندین گام به جلو سوق داد و هفت‌تپه تا مدتی به قلب سرخ و تپنده جنبش کارگری تبدیل شد. بنابراین با تمام توان باید از بازگشت به کار اسماعیل بخشی و سایر کارگران اخراجی دفاع و حمایت کرد.

درحال حاضر کوشش‌های موذیانه‌ و پیچیده‌ای برای ایجاد انحراف مبارزه و ایجاد شکاف و نفاق و دودستگی در میان کارگران در شرف انجام است. کارگران هفت‌تپه، سندیکای کارگران نی‌شکر هفت‌تپه و فعالان آن و تمام کارگران آگاه و پیشرو این شرکت، باید در قبال این تلاش‌ها هوشیاری خود را حفظ کنند و با حفظ اتحاد و یکپارچگی خود، این کوشش‌های موذیانه را خنثی سازند. تمام کسانی که درصدد ایجاد نفاق و دودستگی برآمده‌اند و سعی در تقلیل خواست‌های کارگران هفت‌تپه دارند و درراه ناکام گذاشتن اعتصاب گام می‌نهند بایستی بی‌رحمانه رسوا و طرد شوند. اسماعیل بخشی در آخرین روز خرداد ماه با ارسال پیامی به اعتصاب کنندگان، همه کارگران هفت‌تپه را به اتحاد دعوت کرد. خوشبختانه روز یکشنبه اول تیرماه ۹۹ کارگران هفت‌تپه در هفتمین روز اعتصاب خود در محوطه کارخانه تجمع کردند و سپس با حضور در”سنگر” به سخن‌رانی و تبادل‌نظر درباره چگونگی روند ادامه اعتصاب پرداختند. فعالان کارگری در همین روز در سخن‌رانی‌های خود بر ضرورت اتحاد کارگران، خرد جمعی و ادامه اعتصاب تا تحقق مطالبات کارگران تأکید کردند. کارگران هفت‌تپه با این اقدام آگاهانه و هوشیارانه و به‌موقع و تصمیم به سازمان‌دهی و پیشبرد شورایی اعتصاب، کوشش‌های مخرب و نفاق طلبانه برای منشعب کردن صفوف کارگران را خنثی و آن را مهار کردند.

اعتصاب یکپارچه هزاران کارگر هفت‌تپه نشان از این واقعیت است که جنبش طبقه کارگر مرعوب سرکوب خشن و بی‌رحمانه طبقه حاکم و رژیم سیاسی ارتجاعی  پاسدار منافع این طبقه نشده و ژست‌های عدالت‌جویانه دستگاه قضایی نیز نتوانسته است کارگران را فریب دهد. حمایت  سندیکای کارگران نی‌شکر هفت‌تپه از اعتصاب و مطالبات کارگران، حمایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه از کارگران هفت‌تپه ، حمایت جمعی از کارگران گروه ملی فولاد اهواز از اعتصاب و مطالبات کارگران هفت‌تپه وانتشار اعلامیه همبستگی کارگران فولاد با شعار”فولاد، هفت‌تپه، اتحاد اتحاد!”، در ادامه‌ی خود می‌تواند روزهای سرشار از اتحاد و همبستگی هفت‌تپه، فولاد، هپکو، آذر آب را بازتولید کند و فرازهای نوینی را در برابر جنبش طبقه کارگر بگشاید.

اعتصاب یکپارچه هزاران کارگر هفت‌تپه تا همین‌جا نشان داد که تمام تلاش‌های مذبوحانه رژیم، سرکوب و بگیروببند و زندان و شکنجه، برای متوقف ساختن مبارزه در هفت‌تپه و ایزوله کردن کارگران آگاه و پیشرو و فعالان سندیکای کارگران این شرکت، با شکست قطعی روبرو شده است. هفت‌تپه‌ی سربلند، پرچم مبارزه را دوباره به اهتزاز درآورده است. مبارزه در هفت‌تپه تا تحقق مطالبات و اهداف کارگران ادامه دارد.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۷۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.