پس از گذشت ٧ سال از قیام مردم سوریه که پی آمد سرکوب آن توسط رژیم استبدادی بعثی، جنگهای داخلی، رشد گروههای رنگارنگ اسلامگرا ، مداخلات قدرتهای منطقهای و بینالمللی، کشتار بیش از ٤٦٠هزار تن از مردم، بیش از یکمیلیون معلول، آوارگی ١٢میلیون انسان و ویرانی این کشور بود، چشمانداز حل بحران سوریه همچنان تیرهوتار باقیمانده است.
در ظاهر چنین به نظر میرسید که پس از مداخله نظامی مستقیم امپریالیسم روس، بمباران گسترده مناطق تحت تصرف مخالفان و عقبنشینیهای آنها، بحران سوریه به نفع رژیم این کشور، روسیه و جمهوری اسلامی ایران، در حال پایان یافتن است. ماجرا تا آنجا پیش رفت که روسیه برای اینکه رقبای خود را کاملاً کنار بگذارد، ابتکار بهاصطلاح اجلاسهای صلح و سازش ژنو را از دست سازمان ملل که به نفع قدرتهای امپریالیست اروپائی و آمریکائی بود، بیرون آورد و با حمایت جمهوری اسلامی و ترکیه تلاش نمود بحران سوریه را از طریق اجلاس آستانه به نفع خود و رژیم سوریه خاتمه دهد. البته امتیازاتی هم به ترکیه و جمهوری اسلامی بدهد. اما در واقعیت آشکار شد که اینیک توهم بیش نبوده است. چراکه گرچه گروههای نظامی تحت حمایت قدرتهای رقیب روسیه بسیاری از مناطق تحت کنترل خود را ازدستدادهاند و تضعیفشدهاند، اما معضل بزرگتری، جایگزین معضل پیشین شده است. قدرتهای حامی گروههای رقیب بشار اسد، مستقیماً وارد درگیریهای نظامی شدند که با آنها نمیشد همان برخوردی را داشت که با گروههای نظامی مخالف. امپریالیسم آمریکا ، تحت پوشش حمایت از کردهای سوریه به مداخله مستقیم نظامی روی آورد و مناطق تحت کنترل آنها را بسط داد. رژیم ترکیه برای عقب نماندن از ماجرا به بهانه مبارزه با تروریسم، به مداخله مستقیم نظامی متوسل شد، بخش دیگری از سوریه را به تصرف درآورد و طرفداران خود را در آنجا مستقر ساخت. اما این هنوز پایان ماجرا نیست. دولت ترکیه اعلام کرده است که به مناطق دیگری که اکنون تحت کنترل کردها است، حمله خواهد کرد. دولت آمریکا و قدرتهای اروپائی نیز برای افزایش نقش و نفوذ خود در سوریه و مقابله با روسیه به دنبال دستآویزهایی برای بسط مداخله نظامی برآمدند. ماجرای حمله شیمیایی در دوما که دریکی از مناطق تحت تصرف مخالفان رخ داد و به کشته شدن ٧٠ تن و مسمومیت و مجروح شدن ٥٠٠ از مردم عادی انجامید، دستآویزی شد که دولت آمریکا و متحدان اروپائی آن دست به یک قدرتنمایی نظامی در برابر روسیه بزنند.
از همان آغاز روشن بود که برخلاف آنچه شبکههای تبلیغاتی و خبرگزاریها ادعا میکردند، واکنش آمریکا در قبال این مسئله نه واقعاً بر سر حمله شیمیائی و در حمایت از مردم بیدفاع غیرنظامی و گوشمالی دادن رژیم بشار اسد، بلکه یک قدرتنمائی در برابر روسیه بود. بنابراین دامنه حمله نظامی منطبق بر این هدف سیاسی نمیتوانست آنگونه که برخی انتظار داشتند یا تصور میکردند وسیع و پردامنه باشد. چون قراری نبود که کار به درگیری نظامی با روسیه بکشد. فقط هدف این بود که به روسیه اعلام کنند بدون نقش و سهم آنها ماجرای سوریه پایان نخواهد یافت. از همین زاویه نیز جنجالهای تبلیغاتی امروز طرفین که آیا تمام موشکها به هدف اصابت کرده یا تعدادی از آنها پیش از اصابت به هدف نابودشدهاند، فاقد ارزشاند، اگر درک شود که هدف قدرتهای امپریالیست غربی از این اقدام نظامی چه بود. بنابراین از همان آغاز مشخص بود که یک حمله نظامی با دامنه محدود انجام خواهد گرفت.
به هر رو، در پی حمله شیمیائی، دستآویز مناسب پیداشده بود. رئیسجمهور آمریکا بشار اسد را متهم به این حمله کرد، او را حیوان نامید و گفت بهای سنگینی خواهد پرداخت. پسازآن نیز اعلام کرد که بهزودی سوریه را موردحمله نظامی قرار خواهد داد.
ترامپ در پاسخ به واکنش روسیه نیز، که اعلام کرده بود موشکها و پایگاههای آنها را منهدم خواهد کرد، به این کشور نیز هشدار داد که موشکها درراه هستند.
اما آنگونه که خبرگزاریها انتظار انجام حمله نظامی قریبالوقوع روز چهارشنبه را داشتند، حملهای رخ نداد. دلایل آن نیز پوشیده نبود. اولاً- اقدام حمله نظامی به یک کشور دیگر هرچند هم که دامنه آن محدود باشد، لااقل نیاز به تأیید شورای امنیت ملی این کشور داشت. ثانیاً- هماهنگی با ناتو، جلب حمایت لااقل قدرتهای نظامی مهم اروپائی و اعضای دائمی شورای امنیت ازجمله انگلیس و فرانسه برای این اقدام، به لحاظ سیاسی و نظامی حائز اهمیت بود، که پس از گفتگوهای مستقیمی که صورت گرفت، فرانسه و انگلیس آمادگی خود را برای اقدام مشترک نظامی با آمریکا اعلام نمودند. ثالثاً- دو قدرت اتمی بزرگ دنیا بهسادگی نمیتوانند وارد ماجرایی شوند که جهان را با خطر جنگ هستهای مواجه کند. بنابراین میبایستی این اقدام نظامی گرچه بهطور غیرمستقیم علیه روسیه بود، به نحوی با مقامات سیاسی و نظامی این کشور نیز هماهنگ شود که خطر درگیری با روسیه را پیش نیاورد. این را مقامات روسیه در همان زمان اعلام کردند که خط ارتباط ویژه میان روسیه و آمریکا برقرارشده تا بتوان از هرگونه اقدام ناگهانی و شتابزده جلوگیری کرد.
در همین حال، سفیر روسیه در سازمان ملل، درحالیکه خواستار خودداری آمریکا و متحدانش از اقدام نظامی علیه سوریه بود،
اولویت فوری کشورش را رفع خطر وقوع جنگ میان قدرتها اعلام نمود. سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز اعلام کرد که مسکو به دنبال بدتر شدن وضعیت نیست، اما اتهامات بدون محتوا را هم نمیپذیرد. پس از پایان عملیات نظامی، وزیر دفاع آمریکا نیز اعلام نمود که اقدام نظامی را با روسیه هماهنگ نموده و این کشور را در جریان عملیات قرار داده است.
این واقعیت بار دیگر بهخوبی نشان میدهد که قدرتهای امپریالیست در عین رقابت برای تسخیر کشورهای دیگر، بهمنظور بسط نفوذ سیاسی و نظامی خود، غارت و چپاول و کشتار مردم، هرجائی که منافع آنها ایجاب کند، با یکدیگر سازش میکنند.
سرانجام اینکه روز ٢٥فروردین، بمباران چندین مرکز نظامی و تحقیقات نظامی سوریه مورد حملات موشکی قرار گرفت.
رئیسجمهوری آمریکا اعلام نمود که در هماهنگی با فرانسه و بریتانیا دستور حمله به مراکز تحقیقات و زرادخانه شیمیایی ارتش سوريه را صادر كرده است. وی به روسیه و ایران هشدار داد که به حمایت از حکومت بشار اسد پایان دهند. او گفت: امشب برای دو حکومتی که بیش از همه مسئول حمایت، تجهیز و تأمین مالی رژیم جانی بشار اسد هستند، پیامی دارم. روسیه باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد به حرکت در این مسیر سیاه ادامه بدهد یا میخواهد بهعنوان نیروی حامی ثبات و صلح به ملل متمدن بپیوندد. امید است روزی ما با روسیه و شاید حتی ایران کنار بیاییم؛ شاید هم اینطور نشود. افزایش همکاری دوستان ما، اعم از عربستان سعودی، امارات، قطر، مصر و سایر کشورها میتواند تضمین کند که ایران نفعی از نابودی داعش نمیبرد.
در جریان این حمله ١٠٠ تا ١٢٠ موشک به مراکز نظامی و تحقیقاتی سوریه شلیک شد. خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران به نقل از خبرنگار تلویزیون «روسیا الیوم» اهداف بمبارانشده را به شرح زیر اعلام نمود.تیپ 105 گارد ریاستجمهوری در دمشق،پایگاه دفاع هوایی در کوه «قاسیون» در دمشق، فرودگاه نظامی «المزه» در دمشق،مرکز تحقیقات علمی در «برزه» دمشق،مرکز تحقیقات علمی در «جمرایا» واقع در ریف دمشق،تیپ 41 نیروهای ویژه در ریف دمشق،مواضع نظامی در نزدیکی «الرحیبه» در قلمون شرقی واقع در ریف دمشق،مواضعی در منطقه «الکسوه» در ریف دمشق، مرکز تحقیقات علمی در ریف حماه، انبار مهمات ارتش در حمص هدف قرار گرفت.
با پایان این عملیات، اتحادیه اروپا از این اقدام نظامی حمایت کرد و صدراعظم آلمان آن را واکنش الزامی و مناسب در پاسخ به حملات شیمیایی رژیم اسد به غیرنظامیان نامید.
رئیسجمهوری روسیه حملات آمریکا و متحدانش به سوریه را یک اقدام تجاوزکارانه خواند و حملات شیمیایی در شهر دوما را “صحنهسازی” خواند که از آن بهعنوان بهانهای برای حمله استفاده شد.
خامنهای در جمع سران رژیم گفت: بنده صریحاً اعلام میکنم رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس جنایتکارند و جنایت کردند. وی درعینحال کوشید، سیاست توسعهطلبانه و تجاوزکارانه جمهوری اسلامی و نقش جنایتکارانه آن را در کشتار مردم سوریه و ویرانی این کشور انکار کند و افزود: اینکه گفته میشود جمهوری اسلامی ایران توسعهطلب است، سخنی دروغ و خلاف واقع است و ایرانِ بزرگ و آباد و یکپارچه، قصد توسعهطلبی در منطقه و هیچ نقطهای از دنیا را ندارد. حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا و در کنار گروههای مقاومت در سوریه در چارچوب حمایت از مظلوم است. درست همان استدلال رسوای قدرتهای امپریالیست و رژیم ترکیه که توسعهطلبی خود را به نام مبارزه با تروریسم و دفاع از مردم سوریه توجیه میکنند.
پس از حمله نظامی آمریکا و متحدانش، روسیه تلاش کرد لااقل در عرصه سیاسی با طرح مسئله در شورای امنیت و محکوم کردن اقدام نظامی، رقبای امپریالیست خود را زیر فشار قرار دهد. اما از میان پانزده عضو این شورا تنها توانست حمایت دو عضو آن، چین و بولیوی را به دست آورد. اینیک شکست سیاسی برای روسیه بود، چراکه حتی نیازی به استفاده از حق وتو نیز پیش نیامد. در جریان بحثهایی که بر سر این مسئله صورت گرفت، آشکار بود که هدف سیاسی اقدام نظامی محدود آمریکا و متحدانش وادار کردن روسیه به عقبنشینی برای کسب امتیازات برای حلوفصل مسائل سوریه بود. در این اجلاس حتی نماینده انگلیس برای بیاعتبار کردن تلاشهای پوتین در بهاصطلاح اجلاسهای صلح آستانه که درواقع برای دور زدن کنفرانسهای ژنو برپا گردید، اعلام کرد که اگر میخواهید مسئله سوریه حل شود، در اجلاسی در سوئد شرکت کنید.
این اقدام نظامی البته مرحله حدیدی در منازعه و تقابلهای آمریکا و برخی کشورهای اروپائی با روسیه خواهد بود و میتواند بحران سوریه را از آنچه که اکنون هست عمیقتر خواهد کرد. بحران سوریه اکنون بیش از هر زمان دیگر تیرهوتار به نظر میرسد. با افزایش مداخلات نظامی مستقیم قدرتهای منطقهای و بینالمللی خیالبافی است که کسی تصور کند بدون توافق لااقل مهمترین قدرتهای جهانی بهویژه آمریکا و روسیه مردم سوریه بتوانند از فجایعی که با آن مواجهاند اندکی رهایی یابند. آیا میتواند چنین توافقی به دست آید. البته ناممکن نیست. در سوریه اکنون دو معضل مهم وجود دارد که مانع خاتمه جنگ و بحراناند. یکی بر سرکار ماندن بشار اسد که مانعی است بر سر راه سهیم شدن مخالفان رژیم بهویژه آن گروههایی که موردحمایت غرباند و دیگری حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه است که آمریکا و اسرائیل و اغلب دولتهای عربی شدیداً مخالف آن هستند. هر دو این معضلات نیز با موضع روسیه گرهخورده است. برجای ماندن بشار اسد فقط با حمایت روسیه ممکن شده است. حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه نیز فقط تحت حمایت روسیه امکانپذیر است. اگر حمایت روسیه نبود جمهوری اسلامی مدتها پیش ناگزیر به ترک سوریه شده بود. حتی ترکیه نیز با جلب حمایت روسیه و مانور دادن میان آمریکا و روسیه، توانسته بخشی از خاک سوریه را اشغال کند. بنابراین تا وقتی که روسیه به سیاست کنونی خود ادامه دهد و این دو معضل حل نشوند، بحران سوریه در کل، حل نخواهد شد.
متن کامل نشریه کار شماره ۷۶۹ در فرمت پی دی اف
نظرات شما