فاجعه‌ی نوار غزه، لکه‌ی ننگ بر چهره بشریت در قرن بیست و یکم

طبق آمار وزارت بهداشت غزه، آمار کشته‌شدگان فلسطینی تاکنون به ۵۴ هزار و ۷۷۲ نفر و آمار مجروحان به ۱۲۵ هزار و ۸۳۴ نفر رسیده است. هرچند آمار واقعی هنوز بیش از این تعداد است، چرا که با احتساب افزایش حملات نظامی ارتش جنایتکار اسرائیل از ژانویه تا ژوئن سال جاری، بر آمار کشته‌شدگان افزوده شده است. بر اساس آخرین گزارش‌های وزارت بهداشت غزه، در ظرف ۲۴ ساعت ، حداقل ۹۵ نفر از جمله زنان و کودکان در حملات هوایی اسرائیل جان خود را از دست داده‌اند. تنها در ۸ ژوئن، طی حملات شدید اسرائیل به نوار غزه، در منطقه صبرا حداقل ۱۶ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر زخمی شده‌اند. همچنین در کل روز ۸۴ غیرنظامی دیگر نیز در حملات مشابه جان خود را از دست داده‌اند.

حملات اسرائیل به فلسطینی‌ها محدود به مناطق به ادعای اسرائیل “جنگی” محدود نمی‌شود، بلکه حتا در مناطقی که اسرائیل “منطقه امن بشردوستانه” اعلام کرده است، حملات وحشیانه ارتش اسرائیل به فلسطینی‌ها ادامه دارد. در ۳ ژوئن، در شهر رفح، دست‌کم ۲۷ نفر از جمله زنان و کودکان در صف‌های توزیع کمک‌های بشردوستانه هدف گلوله‌باران نیروهای اسرائیلی قرار گرفتند. در ۳  ژوئن ۲۰۲۵، در یک حادثه جداگانه، ۵۰ نفر از جمله یک کودک ۱۷ روزه در غزه کشته شدند.

به جز موارد متعدد گذشته، تنها همین حوادث اخیر، طبق حقوق بین‌الملل، نمونه‌ی بارز جنایت جنگی رژیم صهیونیست اسرائیل علیه فلسطینیان است. این حملات در حالی صورت می‌گیرند که اسرائیل نظام توزیع کمک‌های انسانی از جمله مواد غذایی را به شدت تحت کنترل گرفته است که این نیز از جمله جنایات جنگی محسوب می‌شود، زیرا طبق حقوق بین‌الملل، در مناطقی جنگی باید دسترسی بی‌طرفانه، بدون تبعیض و ایمن برای امدادگران و دریافت‌کنندگان فراهم شود.

در شرایط بحران انسانی گسترده‌ای که نوار غزه درگیر آن است، کنترل رژیم صهیونیستی بر نظام توزیع کمک‌های بشردوستانه، بیش از هر چیز، به ابزاری برای استمرار اشغال و سرکوب مردم فلسطین تبدیل شده است. این واقعیت تلخ را حتا سازمان ملل و گروه‌های امدادرسانی بارها اعلام کرده‌اند. “دیده‌بان حقوق بشر” و “عفو بین‌الملل” شروط تحمیلی به گروه‌های امداد را ناقض “استقلال بشردوستانه” اعلام کرده‌اند. سازمان ملل و سازمان “غذا و کشاورزی” ملل متحد نیز هشدار داده‌اند که اسرائیل از کمک‌های بشردوستانه برای فشار سیاسی و نظامی استفاده می‌کند. به گفته سازمان ملل، “صلیب سرخ” و “پزشکان بدون مرز” این نوع کنترل باعث ایجاد قحطی مصنوعی، نقض بی‌طرفی بشردوستانه در امدادرسانی و تبدیل امدادرسانی به ابزار جنگی شده است.

در نظام توزیع امدادرسانی تحت کنترل اسرائیل، امدادرسانی‌ها تنها از مسیرهای رسمی تحت کنترل ارتش اسرائیل بایستی انجام گیرد. این امر و بازرسی‌های ارتش اسرائیل منجر به تأخیرهای چند روزه می‌شود، از آن گذشته امدادرسانی، تنها در مناطق به اصطلاح “امن” از نظر اسرائیل مجاز است که آن نیز در مناطق تخلیه شده یا تحت اشغال نظامی اسرائیل قرار دارند. گرچه حملات اخیر ارتش اسرائیل به فلسطینی‌ها عدم امنیت در این مناطق را آشکارا نشان می‌دهد. از آن گذشته ارتش گاهی دستور مستقیم برای توقف توزیع، تخلیه منطقه یا تغییر محل سایت‌ها را صادر می‌کند. کنترل کامل بر امدادرسانی یعنی تعیین این که چه کالاهایی وارد شود، به چه میزان و به کدام بخش‌ها برسد. به‌رغم هشدارهای مکرر نهادهای بین‌المللی، کنترل رژیم صهیونیستی بر کمک‌های بشردوستانه همچنان ادامه دارد و این موضوع به یکی از کلیدهای بقای اشغال و سیاست‌های آپارتاید اسرائیل تبدیل شده است.

در کنار حملات وحشیانه و مستقیم ارتش اسرائیل به ساکنان نوار غزه و کشتار آنان، رژیم اسرائیل با اعمال محاصره اقتصادی و محدودیت‌های شدید بر ورود کالاهای ضروری مانند غذا، دارو و تجهیزات پزشکی به غزه، سعی دارد شرایط زیستی فلسطینی‌ها را به حدی بحرانی سازد که توان مقاومت و پایداری خود را از دست بدهند. این سیاست، فارغ از توجیهات امنیتی، ابزاری برای ادامه سیاست‌های اشغال، پاکسازی جمعیتی و کنترل جمعیت فلسطینی است. پیامد این سیاست، قتل‌عام غیرنظامیان، از جمله کودکان و زنان، بر اثر گرسنگی و کمبود امکانات درمانی و در نتیجه ایجاد بحرانی انسانی است که مصداق بارز جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است. در نوامبر سال گذشته نیز، دیوان بین‌المللی لاهه حکم بازاشت بنیامین نتانیاهو و یوآو گالانت وزیر دفاع سابق این کشور را به اتهام ارتکاب “جنایت جنگی” و “جنایت علیه بشریت” صادر کرد.

بهانه رژیم اشغال‌گر و نژادپرست اسرائیل جهت اعمال کنترل بر توزیع امدادهای بشردوستانه، مشارکت تعدادی از کارکنان “آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی” در ژانویه ۲۰۲۴ همراه با خواست انحلال این آژانس بود. مأموریت این آژانس (تأسیس در سال ۱۹۴۹) ارائه خدمات آموزشی، درمانی، رفاهی و امدادی به آوارگان فلسطینی در غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه و اردن است و طبق آمار ۲۰۲۴ بیش از ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار فلسطینی را تحت پوشش دارد. پس از اعلام اتهام از سوی دولت اسرائیل، برخی از کشورها کمک‌های خود به این آژانس را موقتاً تعطیل کردند. کمیسر این آژانس پس از تحقیقات اعلام کرد تنها برای ۹ نفر “شواهد ممکن” در نقش آن‌ها در حمله اکتبر تشخیص داده شده است که آنان نیز اخرج شده‌اند. در پی تحقیق یک هیئت بی‌طرف، این آژانس  “نیازمند اصلاحات ساختاری و تقویت شفافیت” اما بدون تخلفات گسترده‌ای ارزیابی شد. پس از آن، تعدادی از کشورها ادامه کمک‌ها را از سر گرفتند. اما برخی از کشورها به این تعلیق ادامه دادند، از جمله آمریکا که با سالانه ۴۰۰ میلیون دلار بودجه رسمی، بزرگ‌ترین حامی این آژانس بود، پس از تصویب ممنوعیت بودجه تا مارس ۲۰۲۵، کمک رسمی را قطع کرد.

به جز کشتار فلسطینی‌ها از طریق گرسنگی و کمبود امکانات درمانی ارتش اسرائیل به کشتار به ویژه غیرنظامیان هم‌چنان ادامه می‌دهد. بنا به داده‌های کمیسیون “لانست” (گروه تحقیقاتی و تحلیلی بین‌المللی تحت حمایت یکی از معتبرترین مجلات پزشکی جهان) بیش از ۵۹ درصد کشته‌شدگان فلسطینی را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند که با احتساب افزایش این تعداد پس از ماه مارس، تخمینی محتاطانه است. بر اساس گزارش “گاردین” از آغاز جنگ تاکنون تنها بیش از ۱۶ هزار و ۵۰۰ کودک کشته شده‌اند. بیشترین تلفات کودکان حتا در گروه‌های سنی ۱ تا ۵ سال و به بالا بوده است و بخشی از آن‌ها هنگام حمله به ساختمان‌ها، مدارس یا محل‌های تجمع غیرنظامی بوده است.

این آمار کشته‌شدگان مستقیم بر اثر حملات مستقیم نظامی است، اما در بحران انسانی موجود در نتیجه قطحی و گرسنگی و کمبودهای پزشکی برای درمان بیماران روشن نیست، چه تعداد دیگر از فلسطینیان جان خود را از دست داده‌اند. تنها در نیمه دوم ماه مه ۲۰۲۵، بیش از ۲۷۰۰ کودک زیر ۵ سال دچار سوءتغذیه حاد شناسایی شده‌اند.

در کنار کنترل امدادرسانی در غزه، رژیم اسرائیل حملات گسترده‌ای نیز به کرانه باختری انجام می‌دهد که هدف اصلی آن سرکوب مقاومت و تثبیت حضور شهرک‌نشینان در این مناطق است. این حملات همراه با تخریب خانه‌ها، بازداشت‌های گسترده، کشتار غیرنظامیان و گسترش شهرک‌سازی‌های غیرقانونی است. تاکنون حدود ۹۳۲ نفر کشته شده‌اند که ۱۹۶ نفر از آنان کودک بوده‌اند. گزارش‌ها همچنین حاکی از مجروحیت صدها نفر و دستگیری ۱۴۵۰ فلسطینی توسط نیروهای اسرائیلی است. گذشته از آن ۴۰ هزار فلسطینی آواره شده‌اند.

در سال ۲۰۲۴ دولت اشغال‌گر اسرائیل ۵ / ۴۴ درصد مساحت کرانه باختری را تحت کنترل خود درآورده است که شامل شهرک‌ها، ایجاد مناطق نظامی و اراضی تصرف شده است. نتانیاهو و کابینه نژادپرست اسرائیل با این اقدامات درصدد است فضای ترس و ناامنی را در کرانه باختری تشدید کرده و مانع شکل‌گیری هرگونه انسجام سیاسی و اجتماعی فلسطینی‌ها شود. افزایش خشونت و ناامنی، زمینه‌ساز مهاجرت اجباری و تغییر ترکیب جمعیتی منطقه است که به عنوان بخشی از پروژه “طرح‌های امنیتی” و “تعمیق اشغال” تعبیر می‌شود. در سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، تعداد مجوزهای شهرک‌سازی در کرانه باختری نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته است. برخی گزارش‌ها از آغاز پروژه‌های جدید ساخت و ساز در مناطق حساس مانند “اروحات” و “العیص” حکایت دارند که موقعیت جغرافیایی‌شان می‌تواند به تحکیم حضور اسرائیل در مناطق کلیدی کرانه کمک کند. شهرک‌ سازی‌ها همراه با تخریب و مصادره خانه‌های فلسطینیان، محدودیت در حرکت و دسترسی و فعالیت‌های کشاورزی و تجاری، فقر و بیکاری و در نتیجه وابستگی بیش‌تر فلسطینی‌ها به کمک‌های خارجی برای تأمین نیازهای اولیه خود است.

در جنگ کنونی، گرچه دولت اسرائیل اعلام می‌کند هدف اصلی از جنگ، “مبارزه با حماس و تأمین امنیت شهروندان اسرائیلی است” اما در عمل اهداف دیگری مانند کنترل سیاسی، تغییر معادلات منطقه‌ای و درهم‌شکستن مقاومت فلطسینیان و اشغال دائمی مناطق فلسطینی‌نشین را دنبال می‌کند. در این میان، هرچند نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری بارها درباره “جنایت علیه بشریت” از سوی اسرائیل هشدار داده‌اند و اقدامات این کشور را محکوم کرده‌اند، اما تأثیر به سزایی در پیشگیری از اقدامات جنایتکارانه اسرائیل برجای نگذاشته است. کشورهای عربی نیز با اعمال فشارهای دیپلماتیک و بین‌المللی و ارسال کمک‌های بشردوستانه و تلاش برای میانجی‌ گری  جهت برقراری آتش‌بس و پایان جنگ اقداماتی انجام داده‌اند، اما این اقدامات به‌ویژه از سوی برخی کشورها که با اسرائیل روابط سیاسی برقرار کرده‌اند، و اختلافات سیاسی میان خود،  به رغم فشار افکار عمومی این کشورها، بسیار محافظه‌کارانه بوده است. از سوی دولت‌های اروپایی نیز به رغم مخالفت رو به گسترش افکار عمومی، به جز هشدار و محکومیت جنایت‌های اسرائیل علیه فلسطینیان اقدامی مؤثر انجام نگرفته است. در این میان، اما، افکار عمومی اروپایی‌ها  نسبت به اسرائیل و فلسطینیان نسبت به زمان آغاز جنگ تفاوتی اساسی کرده است و شکاف میان مردم و دولت‌ها در حال تعمیق است. طبق نظرسنجی‌ها، حمایت عمومی از اسرائیل در غرب اروپا به پایین‌ترین حد خود رسیده است. به طور کلی تنها بین ۱۳ تا ۲۱ درصد از پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی‌ها دیدگاه مثبتی نسبت به اسرائیل دارند، در حالی که ۶۳ تا ۷۰ درصد دیدگاه منفی دارند. نظرسنجی‌ها در اسرائیل نیز نشان می‌دهد نظر عمومی در حال تغییر است. در حالی که در ابتدا در اسرائیل حمایت گسترده‌ای از جنگ و سیاست‌های دولت وجود داشت، با گذشت زمان و افزایش تلفات انسانی، نگرانی‌ها و انتقادات افزایش یافته است. حتا در آمریکا نیز جنبش همدردی با فلسطینیان نیرومندتر شده است. طبق نظرسنجی مؤسسه “گالوپ” در ماه مارس، ۵۵ درصد آمریکایی‌ها با اقدامات نظامی اسرائیل در غزه مخالف و فقط ۳۶ درصد موافق بودند. با وجود این نظرسنجی‌ها، اما، افزایش آگاهی جهانی علیه اشغال‌گری و کشتار، تنها در صورتی می‌تواند به نیرویی مؤثر بدل شود که با سازمان‌یابی انترناسیونالیستی، فشار از پایین و پیوند با مبارزه طبقاتی جهانی همراه گردد، امری که نشانه‌های آن در اعتراضات جاری علیه جنایات اسرائیل و حمایت از فلسطینیان به چشم می‌خورد.

در تحلیل نهایی، مناطق فلسطینی و آینده و هستی فلسطینیان به محل رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی (نظیر تضاد امپریالیسم غرب، ارتجاع عرب، جمهوری اسلامی ایران و منافع اسرائیل) تبدیل شده است و فجایع جاری – از قطحی تحمیلی و کشتار جمعی تا شهرک‌سازی و اشغال – چیزی جز “لکه‌ی ننگ بشریت در جهان سرمایه‌داری قرن بیست و یکم” نیست. زدودن این ننگ تنها از مسیر مبارزه‌ی پیگیر مردم فلسطین، همبستگی نیروهای مترقی جهان، و فشار مستقیم بر دولت‌ها برای پایان دادن به جنایت، رفع اشغال، و به رسمیت شناختن حق فلسطینیان در بازگشت، آزادی و تعیین سرنوشت در سرزمین تاریخی خود زدوده می‌شود.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۲۳ در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.