تمامی سردمداران جریانی بیهویت بنام “اصلاحات” همه سخن از عدم حضور زن در کابینه دوم روحانی بر زبان آوردهاند. تا قبل از تعیین اعضای کابینه دوم روحانی بسیاری از روشنفکران همه این گمانهزنی را به زبان آوردند و خیلی از روشنفکران و کسانی که به حضور یک زن در کابینه امید بسته بودند، ناگهان امید خود را بر باد رفته دیدند. چرا؟
چون هیچ زنی در میان وزرای معرفیشده روحانی دیده نشد. گوئی فقط حقوق زن در جامعه ما در کابینه نادیده گرفتهشده. ازجمله کسانی که به آقای روحانی دواسبه تاخت آقای صادق زیباکلام بودند. آقای استاد انگار ندیده ونمی بیند که موجودی بنام زن در قانون حاکم حقوقی ندارد و یا نمیبیند در چارچوب نظام مذهبی مقدس زن جنس دوم و در مرحله پایین تراز مرد قرار دارد. اگر روحانی خانمی را در کابینهاش راه میداد، آیا در سرنوشت و تعیین حقوق زن چه تغییر و تحولاتی به وجود میآمد؟! تازه از دیدگاه این آقایان تنها زنانی اجازه حضور در دستگاه دولت دارند که دیدگاهشان از هر دیدگاه مردانهای مردانهتر است. اگر زن نمیتواند قاضی شود، اگر زن نمیتواند رئیس دولت و رئیسجمهور شود، اگر زن نصف مرد است، اگر زن تنها برای عیاشی و خوشگذرانی مردان آفریدهشده است، اینها همه به کنار و همه در سایه حضور یک زن در کابینه هیچ هستند. اگر حقوق زنان با این روشها میخواهد احیاء شود. اگر با حضور چند زن در شورای شهر یا در قوای دیگر حقوقشان احیاء میشود، همه در تائید و به روش شما تن میدهیم! اما آنچه در مقابل ما قرار دارد دژی استوار به نام سرمایهداری و ارتجاع ایستاده است. اگر در نظامهای سرمایهداری حضور زنان در کابینهها میتوانست منتهی به رهایی آنان شود، از خیلی وقتها پیشتر تاچر و مرکل سمبلهای آزادی زنان میشدند.
اما در همین نظامهای سرمایهداری بهاصطلاح پیشرفته زنان در کجای این نظامها قرار دارند. آیا زنان فرانسوی و انگلیسی و…حقوق طبیعی و قانونی خود را به دست آوردهاند؟ آیا سرمایهداری از جنس زن بهعنوان عروسکی روی کالاهای تولیدیاش استفاده نکرده یا نمیکند؟
آقای استاد زیباکلام، درد زنان جامعه ما خیلی بیشتر از اینها است! اینجایی که شما ایستادهای به بلندای تپهای هم نمیرسد.
زنان جامعه ما زمانی به رهایی خویش خواهند رسید که جامعه از قیدوبند نظام سرمایهداری رهایی یابد و میدانیم که در مخیله شما و امثال شما نمیگنجد. اگر آقای روحانی زنی را بهعنوان وزیر به کابینه وارد میکرد، کار شاقی نکرده بود، بلکه زنی از طبقه بورژوا را در کابینهاش جای میداد. آقای استاد اینجا سخن بر سر بودن و نبودن وزیر زن در کابینه نیست، اینجا سخن از زنانی است که در مقابل حقوق ناچیزی تن به هر کاری میدهند. بی حقوقی زن نه در ایران بلکه درکل نقاط دنیا وجود دارد. خانم مرکل چه وجه تشابهی با زنان کارگر دارد. هنگامیکه جامعهای خود دربند سیستمی قرار دارد که مبتنی بر استثمار انسان از انسان است، دیگر سخن از آزادی و رهایی و احترام به زنان و کودکان و…مفهومی نخواهد داشت. در خیلی از رسانههای داخل و خارج گوئی مشکل فقط نبودن زن در کابینه آقای روحانی است. اگر به پیشینه اعضای کابینههای گذشته و اکنون نگاهی گذرا هم داشته باشیم، کارنامههایی سیاه دیده میشود، مگر در کابینه گذشته آقای پورمحمدیها و… حضور نداشتند، این کسانی که خود از سرکوبگران مردم بودهاند و سی واندی سال بالاترین مقامهای امنیتی را داشتهاند، برای زنان دربند ستم سرمایه و مذهب چه میتوانند بکنند؛ که اکنون دلخوش به این باشیم که یک زن در کابینه حضورداشته باشد. در جائیکه رئیسجمهور تدارکات چی و ملعبهای بیشتر نیست، حضور یک زن در کابینه چه دردی از دردهای بیکران جامعه زنان را دوا و درمان خواهد کرد؟
آقای استاد نیمی از انسانها در جامعه ما مطابق قانون اسلامی و مذهبی حاکم از صحنه بیرون ماندهاند. درد این جامعه با حضور یک یا چند زن در کابینه نه کاسته میشود و نه درمان. آقای استاد زیرکی ریاکارانهای که شما اختیار کردهاید، از بدو به وجود آمدن حاکمیت جمهور اسلامی بنیاد نهاده شد. اصلاً ریاکاری و تظاهر در بطن دین و مذهبی وجود دارد که رئیسان جمهوری درگذشته و حال و آینده خود باید به آن ملتزم باشند. پس لطف کنید رهایی زنان را به خود جامعه واگذارید. نیازی به دلسوزی امثال شماها ندارد. اگر به گذشته نه جندان دور نگاهی بیاندبزیم، شما از یاران رفسنجانی بودید و هر از چندی کلمات قصار و مقالاتی در تأیید و تبانی با ایشان نگاشتهاید. آقای زیباکلام شما دریکی از گفتگوها و مقالات خودتان در رابطه با کشتار سال ۶۷ برای خارج کردن رژیم مسلط از زیر ضرب تودهها و خانوادههای جان باختهگان رژیم پهلوی را مقصر دانستید، لطف کنید از این افاضات نفرمائید، برای یافتن مقصر دنبال نبش قبر در تاریخ نگردید، زیر پلکهایتان را نگاه کنید! تمامی حاکمیت ریزودرشت در این جنایت تاریخی و فاجعه نسلکشی زندانیان مقصر هستند. چرا آدرس عوضی میدهید، نسلی که این آگاهی را ندارد ممکن است کمی باور کند که رژیم پهلوی مقصر بوده است، ولی با روشن شدن چراغ در پستوی خانه، تمامی مقصرین فاجعه شاهد خواهند بود که نسبت به خود قهقهه تاریخ را بشنوند، آری حضرت استاد!
جامعه ما دربند است، همه اقشار و طبقات اسیر و دربند حاکمیتی ارتجاعی، واپسگرا و سرمایهداری میباشند، اگر میخواهید نسخهای برای آزادیشان بپیچید به تاریخ خونبار کارگران و زحمتکشان، به حضور زنان در قیام مشروطیت و قیام ۵۷ و تاکنون نگاهی بیفکنید، آقای استاد درد زنان جامعه ما و جامعه انسانی فراتر از نسخههای شماست، جهانی که در آن بسر میبریم در چنگال مخوف نظام گندیده سرمایهداری گرفتارشده است، فرقی ندارند زنان، مردان و کودکان و…همه و همه قربانی همین سیستم گندیده هستند، رهایی زنان بارهایی کارگران و زحمتکشان گرهخورده است، بدون رهایی طبقه کارگر از زنجیرهای نظام سرمایهداری هیچکس آزادی را به چشم نمیبیند.
فکرمی کنم اگر فردای روزی که جمهوری اسلامی چند زن، یا لیبرال و یا رفرمیست در کابینهای جا بدهد. بنا به امر مسبوق، همپالکی هایتان تودهای و اکثریتیهای خائن که پشت سر شما قائم شدهاند فریاد احسنت، احسنتشان گوش فلک را کر خواهد کرد.
آقای استاد! اگر خواهان آزادی و دمکراسی حقیقی برای جامعه هستید، باید چشم از آستانها بردارید! همچنان که بسیاری از زنان جامعه ما شجاعانه به پا خاستند و خیلیهایشان هماکنون دز زندانهای رژیم حبس بهناحق و ظالمانه را تحمل میکنند. آری استاد گرامی رهایی جامعه از قیدوبند نظام سرمایهداری جزء با دستان نیرومند طبقه کارگر میسر نخواهد بود و رهایی زنان جز بارهایی کارگران مسیر نمیشود. اگر تمامی کابینه را هم وزرای زن تشکیل بدهند. دردی از دردهای بیشمار آنان کم نخواهد شد.
حمید اشرف –شهریور ۹۶
نظرات شما