بیش از هفت دهه است که مردم فلسطین زیر یوغ اشغال، جنگ، گرسنگی و ستم عریان صهیونیسم جهانی و حامیان امپریالیستاش، بهویژه امپریالیسم آمریکا، زندگی میکند. نوار غزه، این قطعهی محاصرهشده از سرزمین فلسطین، به میدان کشتار و آزمایشگاه خونبار جنایات جنگی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. حملات وحشیانه رژیم اسرائیل به نوار غزه که از اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده و هنوز نیز ادامه دارد، تاکنون به مرگ نزدیک به ۵۳ هزار فلسطینی انجامیده و بیش از ۱۱۹ هزار نفر نیز زخمی شدهاند که بسیاری از آنها به دلیل کمبود دارو، تجهیزات پزشکی و شرایط بحرانی بیمارستانها در معرض خطر مرگ قرار دارند. بیش از ۴۰۰ نفر از کارکنان سازمانهای امدادی و بشردوستانه نیز در این جنگ جان باختهاند. در میان قربانیان، بیش از ۷ هزار و ۷۰۰ کودک و ۴۹۵۰ زن شناسایی شدهاند که نشاندهنده شدت آسیبپذیری غیرنظامیان در این جنگ است. این آمارها همچنان در حال افزایش است و با توجه به ادامه عملیات نظامی و شرایط انسانی بحرانی در غزه، پیشبینی میشود که تعداد قربانیان همچنان افزایش یابد.
در این میان، بیش از ۸۰ درصد جمعیت غزه آواره شدهاند و کمبود شدید غذا، دارو و آب وجود دارد. اسرائیل قصد دارد توزیع کمکهای بشردوستانه را از طریق شرکتهای خصوصی و خارج از نظارت سازمانهای بینالمللی انجام دهد که با انتقادات شدید سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل مواجه شده است. سازمان ملل، صلیب سرخ، و نهادهای حقوق بشری وضعیت کنونی فلسطینیان ساکن نوار غزه را “بزرگترین فاجعه انسانی قرن حاضر” توصیف کردهاند.
در کرانهی باختری نیز یورش ارتش اشغالگر به شهرهایی چون جنین، نابلس و طولکرم، با مقاومت مردمی روبهرو شد، اما سرکوب و بازداشتهای گسترده ادامه دارد. حملات اخیر بخشی از سیاست سیستماتیک نسلکشی و تروریسم دولتی اسرائیل علیه مردم فلسطین است. این حملات نه به دلایل امنیتی، بلکه با هدف ارعاب، تخریب ساختار اجتماعی و اقتصادی فلسطین، و در راستای اهداف اشغالگرانه و طرح پاکسازی ملی صورت میگیرد.
رژیم صهیونیستی نهتنها به کشتار و محاصرهی مردم فلسطین ادامه میدهد، بلکه برنامههایی آشکار برای اشغال دائمی نوار غزه و گسترش شهرکسازی در کرانهی باختری در دستور کار دارد. شهرکسازیها، که آشکارا تجاوزکارانه و ناقض حقوق بینالمللاند، پروژهای است برای نابودی چشمانداز هرگونه دولت مستقل فلسطینی و تسریع آپارتاید رسمی در کل سرزمین تاریخی فلسطین. در تاریخ ۵ مه ۲۰۲۵، کابینه امنیتی اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو برای پیشبرد هدف خود، طرحی جامع موسوم به “ارابه جدعون” برای اشغال کامل نوار غزه را تصویب کرد. تا تاریخ ۱۱ مه ۲۰۲۵، بخشهایی از این طرح به مرحله اجرا درآمده است. نیروی هوایی اسرائیل حملات گستردهای را در سراسر غزه، از جمله مناطق شمالی و رفح در جنوب، انجام داده است. از زمان توقف آتشبس در اواسط مارس ۲۰۲۵، نیروهای اسرائیلی کنترل بخشهای وسیعی از نوار غزه را به دست گرفتهاند. گزارشها حاکی از آن است که اسرائیل اکنون حدود ۵۰ درصد از این منطقه را تحت کنترل دارد. همچنین طرح مذکور شامل انتقال بخش عمدهای از جمعیت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفری غزه به مناطق جنوبی، بهویژه اطراف شهر رفح، است.
در حالی که بخشهایی از طرح اشغال نوار غزه توسط اسرائیل به اجرا درآمده است، اجرای کامل آن با چالشهای جدی مواجه است که میتواند روند اجرای این طرح را کند یا متوقف کند. از جمله این چالشها میتوان به عوامل زیر اشاره کرد:
– نیروهای حماس و دیگر گروههای فلسطینی علیرغم تلفات سنگین، همچنان توانایی نظامی خود را حفظ کردهاند. استفاده از تونلها، عملیات چریکی، و ادامه پرتاب موشک به سمت مواضع اسرائیلی، روند پیشروی ارتش را کند کرده و هزینه انسانی و مالی جنگ را بالا برده است.
– فاجعه انسانی در غزه با آواره شدن بیش از ۸۰ درصد جمعیت و تخریب زیرساختهای حیاتی، مورد توجه افکار عمومی جهانی قرار گرفته است. نهادهای بینالمللی چون سازمان ملل و عفو بینالملل این وضعیت را “پاکسازی ملی” خوانده و خواستار توقف فوری عملیات شدهاند. همچنین، کشورهای عربی و حتی برخی متحدان غربی اسرائیل، نظیر فرانسه و آلمان، نسبت به پیامدهای این عملیات هشدار دادهاند.
– وجود دهها گروگان اسرائیلی نزد حماس، دولت نتانیاهو را تحت فشار مضاعف داخلی قرار داده است. خانوادههای گروگانها با برپایی تجمعات گسترده، خواستار توقف عملیات و اولویت دادن به مذاکرات برای آزادی عزیزانشان هستند.
– اسرائیل هنوز راهکاری مشخص برای اداره نوار غزه پس از حماس ارائه نداده است. گزینههایی چون اداره مستقیم، واگذاری به نیروی عربی، یا ایجاد خلأ قدرت، هر یک با ریسک بالا و مخالفت داخلی و بینالمللی همراه هستند.
با وجود تمام این موانع، کابینه نژادپرست و ورشکستهی نتانیاهو، که با بحران سیاسی عمیقی در داخل اسرائیل روبهرو است، با دامنزدن به جنگ و توسل به خشونت سازمانیافته، میکوشد خود را از سقوط نجات دهد. طبق نظرسنجیهای اخیر ۶۰ تا ۷۰ درصد اسرائیلیها با عملیات اشغال گسترده غزه مخالفاند و از توافقی برای پایان جنگ و آزادی گروگانها حمایت میکنند. اکثریت اسرائیلیها بر این باورند که نتانیاهو به دلایل سیاسی به ادامه جنگ اصرار دارد و حفظ “امنیت اسرائیل” بهانهای بیش نیست.
نتانیاهو، که از سال ۲۰۰۹ نخستوزیر اسرائیل بوده است، در سالهای اخیر با اتهام فساد مالی روبهرو شده و تلاشهای او برای حفظ موقعیت سیاسیاش به یکی از مسائل کلیدی در سیاست داخلی تبدیل شده است. این مسائل، بهویژه پس از اعتراضات گسترده علیه اصلاحات قضائی که از سوی کابینه او پیشنهاد شد، شدت یافتهاند. اعتراضاتی که برخی به بزرگترین تظاهرات در تاریخ اسرائیل تبدیل شدهاند. از سویی دیگر، کابینه نتانیاهو در دورههای اخیر بیشتر بر ائتلافی از احزاب راستگرا و مذهبی تکیه داشته است که در بسیاری از موارد منافع و برنامههای سیاسی متناقضی دارند. این امر باعث شده است، در برخی مواقع، رهبران این احزاب تهدید کنند که در صورت عدم تحقق خواستههایشان، کابینه را ترک خواهند کرد. خواستههایی که تسلیم نتانیاهو در برابر آنها میتواند نارضایتیهای بیشتری را در میان دیگر بخشهای جامعه به دنبال داشته باشد.
از نظر اقتصادی نیز اسرائیل در دورههای اخیر با مشکلاتی مواجه بوده است. افزایش هزینههای زندگی، تورم بالا، و شکافهای اجتماعی-اقتصادی، از جمله عواملی هستند که موجب نارضایتی اقشار مختلف اجتماعی شدهاند. در کنار این مسائل، برخی از سیاستهای اقتصادی نتانیاهو، به ویژه در زمینه کاهش مالیاتها برای ثروتمندان و شرکتهای بزرگ، باعث تشدید نابرابریهای اقتصادی شده و اعتراضات زیادی را به همراه داشته است.
در حالی که فلسطینیان ساکن نوار غزه و کرانهی باختری زیر آتش بمباران و محاصرهی رژیم صهیونیستی قرار دارند، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا قصد دارد از ۱۳ مه تا ۱۶ مه در سفری به خاورمیانه از ۳ کشور عربی، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، بازدید کند. از جمله اهداف این سفر، تقویت روابط اقتصادی و امنیتی با این کشورها اعلام شده است. در این سفر، ترامپ به دنبال جذب سرمایهگذاریهای کلان، قراردادهای تسلیحاتی و همکاریهای استراتژیک در زمینههایی مانند انرژی، فناوریهای نوین و مواد معدنی حیاتی است. اما همزمانی سفر ترامپ به کشورهای عربی و اقدامات نظامی اسرائیل گمانههایی را برانگیخته است. گرچه هیچ سند رسمی دال بر توافق مستقیم میان ترامپ و دولت اسرائیل منتشر نشده، اما تحلیلگران معتقدند که همزمانی این اقدامات و سکوت ترامپ درباره جنایات جنگی در غزه نشان از نوعی هماهنگی سیاسی دارد. برخی منابع حتی از رایزنی ترامپ با مقامات عربی درباره انتقال جمعیت فلسطینی از غزه به صحرای سینا یا دیگر کشورها خبر دادهاند.
تاکنون پیشنهادات ترامپ از جمله “معامله قرن” با مخالفت شدید کشورهای عربی روبرو شده است. در حالی که ممکن است برخی کشورهای عربی در ظاهر به برخی از پیشنهادات آمریکا و اسرائیل در خصوص نوار غزه پاسخ مثبت دهند (بهویژه در قالب پروژههای اقتصادی و بازسازی)، پذیرش تجزیه غزه یا جابجایی جمعیت فلسطینی از این منطقه به دیگر کشورها بسیار بعید به نظر میرسد. موافقت با چنین طرحهایی میتواند موجب ایجاد شکاف میان کشورهای عربی و آسیب به روابط میان آنها شود. فلسطین همچنان مسئلهای محوری برای کشورهای عربی است و هرگونه تلاش برای کاهش حقوق فلسطینیها ممکن است باعث بحرانهای سیاسی و دیپلماتیک در درون این کشورها شود. حتی کشورهایی که روابط نزدیکی با اسرائیل دارند (مانند امارات متحده عربی و بحرین)، به احتمال زیاد موافقت با چنین پیشنهاداتی را دشوار میبینند، زیرا در سطح عمومی در کشورهای خود، این امر میتواند به مخالفتهای مردمی و ائتلافهای مخالف منجر شود.
در میان تمام زدوبندهای سیاسی میان دولتهای امپریالیستی، کشورهای مرتجع منطقه و دولت صهیونیستی اسرائیل، کشتار مردم فلسطین ادامه دارد. تنها روز گذشته (۱۰ مه)، در حملهای به اردوگاه پناهندگان در دیرالبلح ۲۱ تن از جمله چند کودک کشته شدند.
دولت نژادپرست و جنایتکار اسرائیل تنها به کشتار فلسطینیان از طریق حملات نظامی اکتفا نمیکند، بلکه بسیاری از آنان را از طریق گرسنگی و کمبود امکانات درمانی و امکانات اولیه زندگی راهی گورستانها میکند. در میان حملات مرگبار نظامی، از ۲ مارس اسرائیل مانع ورود کمکهای حیاتی به غزه شده است. این امر باعث شده است بیش از ۲ میلیون فلسطینی به تعداد رو به کاهش آشپزخانههای خیریه وابسته شوند که در روزهای اخیر به دلیل تمام شدن غذا تعطیل شدهاند. خبرنگاری از دیرالبلح در مرکز غزه گزارش میدهد: “تقریباً هیچ غذایی وجود ندارد… ما درباره نانواییهایی صحبت میکنیم که تعطیل شدهاند، ما درباره عدم وجود مراکز توزیع صحبت میکنیم و ما درباره تعداد کمی آشپزخانه که هنوز غذاهای گرم میپزند صحبت میکنیم.” به گفته وی، مردمی که ساعتها در صف میایستند، اغلب دست خالی برمیگردند، در حالی که آشپزخانههای باقیمانده غذاهایی را که پیش از این برای ۱۰۰ نفر کافی بود، اکنون باید بین ۲۰۰۰ نفر تقسیم کنند. وی ادامه میدهد: “ما شاهد مرگ افراد بیشتری هستیم، شاهد مرگ کودکان بیشتری به دلیل سوءتغذیه و کمبود غذا هستیم. اما این تنها کمبود غذا نیست، بلکه کمبود تجهیزات پزشکی، کمبود سوخت، گاز آشپزی و کمبود همه چیز است.”
با وجود این، فلسطینیها علیرغم جنایات گستردهی اخیر، علیرغم دههها محاصره، کشتار و خیانت، همچنان ایستادهاند. مقاومت در غزه، مبارزات در کرانهی باختری، و حمایت آزادیخواهان و نیروهای انقلابی سراسر جهان سندی زنده بر این حقیقت است که اشغال و سرکوب، دوام نمیآورد. هیچ صلحی با اشغال و تبعیض نمیتواند پایدار باشد. تنها راه آزادی، مقاومت انقلابی و سازمانیابی تودهای است. سرنوشت مردم فلسطین، با سرنوشت همهی خلقهای تحت ستم گره خورده است. تنها با مبارزه و مقاومت مردم فلسطین، حمایت و پشتیبانی افکار عمومی مترقی جهان و حمایت جنبشهای انقلابی منطقه است که میتوان رژیم صهیونیستی اسرائیل را به عقب نشینی واداشت و به رهایی خلق فلسطین امیدوار بود.
نظرات شما