دیپلماسی سری و عقب‌نشینی‌های پشت پرده جمهوری اسلامی

درحالی‌که مذاکرات جمهوری اسلامی و دولت آمریکا در جریان است و طرفین در پی هر اجلاس رضایت خود را از پیشرفت مذاکرات پشت پرده ابراز می‌دارند، از بده و بستان‌هایی  که در اتاق‌های دربسته میان دیپلمات‌ها می‌گذرد، خبری به بیرون درز نکرده است.

بااین‌همه از اتفاقاتی که در هفته‌ گذشته رخ داد چنین برمی‌آید که اقدامات عملی دولت آمریکا و متحدان آن برای فشار بر جمهوری اسلامی به‌عنوان مکملی بر مذاکرات پشت پرده، افزایش‌یافته است.

در هفته گذشته دولت آمریکا به تحریم‌های خود ادامه داد. وزارت دارایی آمریکا روز سه‌شنبه۳ اردیبهشت، دو ایرانی را که گویا مالک یک شبکه فروش، انتقال و تحویل گاز نفتی ال‌پی‌جی، با استفاده از چندین شرکت مستقر در ایران و امارات متحده عربی هستند، تحریم کرد.

در واکنش به  این اقدام، روز چهارشنبه سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی،  از آن به‌عنوان “ابزاری برای ارعاب و فشار سیاسی، اقدامی قلدرمآبانه و غیرقانونی” نام برد که “در تناقض صریح با ادعای آمریکا برای گفت‌و‌گو و مذاکره بوده و نشان‌دهنده نبود حُسن نیت و فقدان جدیت آمریکا در این رابطه است.”

هم‌زمان با این تحریم جدید، ترامپ اعلام کرد که هیچ‌گونه اختلافی میان اسرائیل و آمریکا بر سر مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. معنای این اظهارنظر ترامپ  به شکلی  در موضع‌گیری وزیر خارجه  دولت آمریکا انعکاس یافت که تفسیر جدیدی از غنی‌سازی ۶۷ / ۳ درصدی ویتکوف ارائه داد و گفت: “اگر ایران می‌خواهد یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی داشته باشند ، آن‌ها می‌توانند مثل بسیاری از کشورهای جهان داشته باشند یعنی مواد غنی‌شده را وارد می‌کنند.” به‌عبارت ‌دیگر جمهوری اسلامی حق هیچ‌گونه غنی‌سازی را ندارد و تنها می‌تواند آن را تا سطح فوق‌الذکر از خارج وارد کند.  این اظهارنظر دقیقاً منطبق است با موضع رژیم اسرائیل در مورد برچیده شدن کامل تأسیسات هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم در ایران.

در ادامه این موضع‌گیری‌ها بود که ماجرای حصار امنیتی با پوشش وسیع خبری به میان کشیده شد.

مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی آمریکائی با استناد به تصاویر ماهواره‌ای گزارش کرد جمهوری اسلامی در اطراف کوه «کلنگ گز لا» در جنوب تأسیسات هسته‌ای نطنز که در آن  دو تونل‌ عمیق حفاری‌شده است،  در حال احداث یک حصار امنیتی وسیع است.

رویتر به نقل از رئیس این مؤسسه، گزارش کرد «حصار جدید نشان می‌دهد این تونل‌ها که سال‌هاست زیر کوه «کلنگ گزلا» در حال ساخت هستند، ممکن است به‌زودی عملیاتی شوند».«این تونل‌ها در عمق بسیار بیشتری، در قیاس با تأسیسات غنی‌سازی فردو در نزدیکی قم، در حال ساخت هستند».

سپس مدیرکل آژانس اتمی سازمان ملل وارد ماجرا شد و اعلام کرد: بارها این موضوع را مطرح کرده‌ام و بازهم روی آن انگشت خواهم گذاشت.  ما از آن‌ها می‌پرسیم این برای چیست؟ آن‌ها جواب می‌دهند به شما ربطی ندارد.

مدیرکل آژانس گفت همه کشورها باید در مورد انگیزه‌شان از احداث هرگونه سایتی در اطراف تأسیسات هسته‌ای به آژانس توضیح دهند، اما ایران تنها کشور در جهان است که لزومی نمی‌بیند از پیش به آژانس در این مورد توضیح دهد. وی ادامه داد، این قضیه منتفی نیست که در این تونل‌ها ممکن است مواد اعلام‌نشده‌ای جاسازی‌شده باشد، اما نمی‌خواهد در مورد انگیزه‌های ایران از احداث این تونل‌ها گمانه‌زنی کند.

هم‌زمانی طرح این مسائل بدون دلیل نیست. دیپلماسی دولت‌های ارتجاعی سرمایه‌داری همواره همراه بوده است با تاکتیک‌هایی خارج از میز مذاکره به‌نحوی‌که فشار بیشتری برطرف ضعیف برای دادن امتیاز وارد آورند.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی اما این تحولات را مرتبط با خرابکاری رژیم اسرائیل معرفی کرد. وی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «تلاش‌های رژیم اسرائیل و برخی گروه‌های ذینفع خاص برای منحرف کردن دیپلماسی – با استفاده از انواع تاکتیک‌ها – برای همگان کاملاً واضح است.»

این فشارها از سوی هرکشور و سازمانی که وارد آمده باشد، در اصل این‌ قضیه تغییری پدید نمی‌آورد. این‌که همه طرف‌های درگیر از مدت‌ها پیش در جریان این تونل‌ها و حصارکشی بوده‌اند، اما اکنون و در جریان مذاکرات با تبلیغات گسترده آن را مطرح کنند، بیانی از دور جدید تشدید فشار بر جمهوری اسلامی برای پذیرش خواست‌ های دولت آمریکا و البته اسرائیل به‌قصد ممنوع کردن غنی‌سازی در ایران است.  این‌همه بیانگر آن است که در جریان مذاکرات مخفی، باید اختلافاتی بروز کرده باشد که پیامد آن این فشارها بوده است.

از همین رو ست که رژیم حاکم بر ایران نیز تلاش‌های خود را بر سر پرونده هسته‌ای به خارج از مذاکرات با دولت آمریکا بسط داد.  جمهوری اسلامی که در جریان بده و بستان‌های خود با طرف آمریکائی، اتحادیه اروپا و نقش آن را فراموش کرده بود، به‌یک‌باره به یاد ازسرگیری مذاکرات با طرف‌های اروپائی افتاد. وزیر امور خارجه پس از سفر به روسیه و چین، روز پنجشنبه ۴ اردیبهشت، با انتشار پیامی در شبکۀ ایکس خواستار ازسرگیری مذاکرات با سه قدرت اروپائی شد تا شاید ازاین طریق بتواند تغییری در معادلات به نفع خود ایجاد کند. وی اعلام کرد:  روابط ایران با سه کشور اروپایی در سال‌های اخیر فراز و نشیب‌هایی داشته است. چه بخواهیم چه نخواهیم، این روابط در حال حاضر در وضعیت نشیب است.  پس از رایزنی‌های اخیرم در مسکو و پکن، آماده‌ام تا گام اول را با سفر به پاریس، برلین و لندن بردارم. در همین حال روسیه و چین نیز فعال‌تر وارد بحث مذاکرات بر سر پرونده هسته‌ای شدند و نمایندگان آن‌ها در آژانس به‌اتفاق نماینده جمهوری اسلامی جلسه جداگانه‌ای با مدیرکل آژانس برگزار کردند.

جمهوری اسلامی در مخمصه‌ای سخت گرفتار آمده است. به هر دری می‌زند تا از آن رها گردد، اما به بن‌بست برمی‌خورد و ناگزیر به عقب‌نشینی می‌شود.  در شرایطی که پس از شکست‌های سنگین منطقه‌ای و بحران‌های عمیق داخلی، بدون این‌که کارت برنده‌ای در دست داشته باشد، از جایگاه یک دولت شکست‌خورده ناگزیر به مذاکره با دولت آمریکا شده است، چاره‌ای جز تحمل فشارها ، عقب ‌نشیبی‌های پی‌درپی و پذیرش خواسته‌های دولت آمریکا و متحدان آن نمی‌بیند. البته خامنه‌ای از وقتی‌که وارد مذاکره شد می‌دانست که پذیرش مذاکره به معنای عقب‌نشینی‌های پی‌درپی است. او قبلاً گفته بود که اگر وارد مذاکره شویم با پذیرش هر خواست،‌ آن‌ها خواسته‌های جدیدی را مطرح خواهند کرد. بنابراین با آگاهی و آمادگی برای این عقب‌نشینی‌ها وارد مذاکرات با دولت آمریکا شده است. به نظر می‌رسد از هم‌اکنون که دور سوم مذاکرات برگزار شد و هم‌زمان با آن مذاکرات در جزئیات آغازشده، مرحله حساسی بر سر پرونده هسته‌ای فرارسیده است. این‌که عقب‌نشینی جمهوری اسلامی بر سر غنی‌سازی تا کجا پیش خواهد رفت، هنوز با ابهام روبه‌روست. علاوه بر این، بحث سلاح‌های موشکی جمهوری اسلامی در میان است و توافقاتی که ظاهراً  قرار است بر سر برد آن‌ها صورت گیرد. بنابراین، مذاکرات به هر شکلی که پیش رود، این واقعیت به‌جای خود باقی است که راه بازگشتی برای جمهوری اسلامی وجود ندارد.

معضل جمهوری اسلامی اما به همین‌جا خاتمه نمی‌یابد. آنچه که رژیم را به تسلیم و عقب‌نشینی واداشته، صرفاً شکست‌های منطقه‌ای نیست.  بحران سیاسی داخلی رژیم جدی‌تر از بحران خارجی تأثیرگذار بوده است. جمهوری اسلامی با نارضایتی گسترده توده‌ای و بحران‌های عمیق داخلی  روبه‌رو است. علاوه بر این، شخص خامنه‌ای باید پاسخ وعده‌های کذائی خود را به ته‌مانده طرفداران خود بدهد. همین واقعیت او را واداشت روز پنج‌شنبه در جمع پامنبری‌های خود که سرخورده و گیج از اتفاقات اخیر، ازجمله عقب‌نشینی‌های پی‌درپی و مذاکره با آمریکا هستند، با توسل به یک‌مشت داستان‌سرایی مذهبی، به توجیه شکست‌ها و عقب‌نشینی‌ها  بپردازد و آن را موقتی جلوه دهد. او داستان‌سرائی‌اش را با ماجرای سازش امام دوم شیعیان با معاویه آغاز کرد و از قول وی گفت” این حادثه، تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد” موقت است. بعد سراغ امام سوم شیعیان رفت و شکست او را نتیجه عدم همراهی مردم معرفی کرد و بالاخره  به دوران امام صادق رسید که قرار بود قیامی برپا شود و تحولی رخ دهد، اما رخ نداد. وی افزود امام هم فرمودند : “شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهی‌های ما، یک جا دهن‌لقّی‌مان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی این‌جور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.” با این داستان‌سرایی او تلاش ‌کرد برای آرام کردن پیروان مأیوس خود، شکست استراتژیک جمهوری اسلامی را یک شکست تاکتیکی و عقب‌نشینی را موقت جا بزند و پیروان خود را از اعتراض، دهن‌لقی، تحلیل غلط بر حذر دارد و به پیروی از خود به عقب‌نشینی و سازش با شیطان بزرگ دعوت ‌کند.

رژیمی که تا به این حد در منجلاب بحران‌های متعدد و شکست‌های پی‌درپی فرورفته باشد، هیچ راه نجاتی ندارد و مضمحل خواهد شد. بنابراین تا جایی که پای منافع  توده‌های کارگر و زحمتکش مردم ایران  در میان است نه از مذاکره، ساخت‌وپاخت و عقب‌نشینی جمهوری اسلامی، چیزی عاید آن‌ها خواهد شد و نه از تشدید مخاصمات. معضل مردم ایران خود جمهوری اسلامی و موجودیت آن در ایران است که باید تکلیف را با آن یکسره کنند.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۷  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.