نشست «غیر شرافتمندانه» جمهوری اسلامی با آمریکا

در پی ماه ها رجز خوانی آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر مذاکره یا عدم مذاکره با یکدیگر، بالاخره روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ هیئت های نمایندگی جمهوری اسلامی و دولت آمریکا نشست اول مذاکرات خود را به  گفته جمهوری اسلامی به صورت غیر مستقیم در مسقط پایتخت عمان آغاز کردند. از طرف جمهوری اسلامی، عباس عراقچی –  وزیر امورخارجه – و از طرف دولت آمریکا، استیو ویتکاف – نماینده ویژه دونالد ترامپ – سرپرستی هیئت های اعزامی دو کشور را در این دور از مذاکرات به عهده داشتند.

نشست اولیه این دور از مذاکرات پس از دو ساعت و نیم خاتمه یافت و نمایندگان هر دو طرف بدون اینکه کمترین اشاره ای به جزئیات و حتا کلیات موضوعات طرح شده در این نشست کرده باشند، نتیجه مذاکره را «مثبت» ارزیابی کردند. کاخ سفید در بیانیه ای، گفتگوهای استیو ویتکاف با عباس عراقچی را « بسیار مثبت و سازنده» توصیف کرد و در مورد ادامه مذاکرات هم نوشت دو طرف شنبه هفته آینده دوباره دیدار خواهند کرد. ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا نیز در نخستین واکنش نسبت به نتایج اولیه این نشست به خبرنگاران گفت: «فکر می کنم مذاکرات خوب پیش می رود. تا وقتی به نتیجه نرسد، چیز مهمی نمی شود گفت. بنابراین دوست ندارم در باره آن صحبت کنم. اما اوضاع بد نیست. فکر می کنم وضعیت ایران نسبتاً خوب پیش می رود».

علاوه بر آمریکا، عباس عراقچی هم ضمن تأکید بر اینکه مذاکرات در «فضایی با احترام متقابل» صورت گرفت، اظهار امیدواری کرد که روند مذاکرات به توافقی «منصفانه و شرافتمندانه» منتهی شود. خبرگزاری های وابسته به سپاه پاسداران نیز جو مذاکرات را «مثبت» ارزیابی کردند و ایرنا – خبرگزاری دولتی ایران – هم گزارش داد که عراقچی و ویتکاف «در فضایی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل مواضع دولت های متبوع خو د راجع به موضوعات مرتبط» تبادل نظر کردند.

به واقع تا اینجای قضیه، به رغم سعی و تلاش وافری که طرفین انجام دادند تا نتایج «مثبت» این نشست را رسانه ای و اذهان عمومی را به دور بعدی این مذاکرات امیدوار سازند، اما آنچه ناگفته پیداست و می توان به عنوان تنها نتیجه این نشست بر آن انگشت گذاشت، همان بیان مواضع دولت های متبوع و توافق طرفین بر سر ادامه نشست در روز شنبه ۳۰ فروردین است.

با این همه، به دلیل اهمیت مذاکرات پیش رو و موضوعاتی که قرار بود در دستور کار این نشست باشد، هر یک از طرفین طی روزهای گذشته سعی کردند با اعلام آخرین مواضع خود، طرف مقابل را به عقب نشینی یا دست کم به انعطاف در مواضع قبلی خود بکشانند. تنها چند ساعت مانده به آغاز این نشست، دونالد ترامپ، به رغم تأکیدی که بر خواست های پیشین خود داشت، در پاسخ به سئوال خبرنگاری که در مورد اهداف و انتظارات او از مذاکره با جمهوری اسلامی پرسیده بود، با چرخشی نسبتاً محسوس گفت، که هدف کوتاه مدت او از مذاکرات «فقط این است که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد». تأکید از ما است.

ابوالفضل ظهره وند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع اسلامی هم ساعتی پیش از اعزام هیئت ایرانی به عمان اعلام کرد، هدف از مذاکرات امروز روشن شدن « دستور کار» است. چرا که دو طرف «مواضع مشخصی برای مذاکره ندارند.» به واقع آنچه روز شنبه در مسقط رخ داد، نه مذاکره بلکه نشستی کوتاه صرفا با بیان نقطه نظرات طرفین بود.

ظهره وند در ادامه یادآور شد: «طرف آمریکایی مطالبی را مطرح کرده است که اصلا قابل شنیدن نیست، چه رسد به اینکه بخواهد روی این موضوعات ایران مذاکره کند… اگر آنچه را که آقای ویتکاف مطرح می کند با آن موضوعاتی که تاکنون شنیده ایم، متفاوت باشد، این بحث می تواند طرف ایرانی را سر میز مذاکره نگه دارد و فعلاً بررسی کنند تا در دور بعدی که با تهران رایزنی می شود، مذاکرات اصلی شروع شود.» او در نهایت پیش بینی کرد که «اگر طرف آمریکایی بخواهد همان مطالب بی ربط خودش را مطرح کند» مذاکره ای اتفاق نخواهد افتاد.

با اینهمه و به رغم جنگ تبلیغاتی طرفین علیه یکدیگر در هفته های گذشته، باید دید این مذاکراتی که روز شنبه به طور «غیر مستقیم» در مسقط انجام شد، از طرف جمهوری اسلامی بر بستر چه فضایی شکل گرفت. این نشست در شرایطی انجام شد که پیش از این خامنه ای در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، قاطعانه اعلام کرده بود: «مذاکره با دولت آمریکا هوشمندانه نیست، عاقلانه  نیست، شرافتمندانه نیست». رهبر جمهوری اسلامی یک ماه بعد هم در تاریخ ۱۸ اسفند در باره مذاکره با آمریکا گفت: «این مذاکره نیست، تحکم است و تحمیل است».

پس از این اظهارات خامنه ای بود که مسعود پزشکیان و عباس عراقچی – دو ملیجک خامنه ای – نیز نسبت به فشارهای حداکثری و تهدیدات نظامی آمریکا واکنش نشان دادند. پزشکیان خطاب به ترامپ گفت: «هرغلطی می خواهی بکنی، بکن» و عراقچی هم اعلام کرد: «ما برای جنگ آماد ایم، اما از آن استقبال نمی کنیم».

از لاف زنی های بی مایه پزشکیان و عراقچی که بگذریم، دست کم بعد از سخنان اولیه خامنه ای که گفته بود، «مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست»، به نظر نمی‌رسید رهبر جمهوری اسلامی پس از اندک زمانی در موضعی کاملاً خفت‌بار و «غیر شرافتمندانه» این چنین شتابان هیئت نمایندگی خود را برای دیدار و مذاکره ای «غیر عاقلانه» و «غیر هوشمندانه» با نماینده ویژه ترامپ به عمان بفرستد.

بعد از این عقب نشینی غیر شرافتمندانه خامنه ای، همه حواریون او، برای اینکه اندکی از جام زهر «این بی شرافتی» را که خامنه ای نوشیده بود از جسم و جان او خارج کنند و صدای نیروهای درون رژیم را خاموش سازند، به ترفند مذاکرات غیر مستقیم به جای مذاکرات مستقیم روی آوردند. به یک باره همه دستگاه های تبلیغاتی رژیم، از صدا و سیما گرفته تا امامان جمعه، از پزشکیان گرفته تا روزنامه های طرفدار ولایت فقیه به صورت شبانه روزی تکرار کردند که رهبری نظام مذاکرات غیر مستقیم را قبول دارد و آنچه را که پیش از این شرافتمندانه و هوشمندانه نمی دانست، مذاکرات مستقیم با آمریکا بود نه مذاکرات غیر مستقیم.

به واقع تآکید پزشکیان و عراقچی بر مذاکرات غیر مستقیم، خارج کردن خامنه ای از سیبل تهاجمات افکارعمومی، خصوصاً جلوگیری از مسئله دار شدن طرفداران ولایی رژیم از فرو رفتن خامنه ای به ورطۀ بی شرافتی مذاکره با آمریکا بود که دستگاه تبلیغاتی رژیم را به حاشیه سازی در مسیر مذاکرات غیر مستقیم کشانید.

با اینهمه و به رغم تأکیدی که سخنگوی دولت آمریکا در چند ساعت پیش از شروع نشست همچنان بر مذاکرات مستقیم پافشاری داشت، اما طرفین برای کاهش تنش بر سر یک چنین موضوع فرعی که می توانست از همان ابتدا مذاکرات را به بن بست بکشاند، جلسه اول را “غیر مستقیم” برگزار کردند. چرا که اصل مذاکره برای رسیدن به توافق یا عدم توافق بر سر موضوعات مهمی همچون بحران هسته ای، بحران موشکی و بحران نیروهای نیابتی جمهوری، مهمتر از شکل ظاهری مذاکرات آنهم در چند ساعت اولیه این نشست بود.

به رغم اینکه ترامپ برای رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی تا کنون بر موضوعات متعددی انگشت گذاشته است، اما آنچه در لحظۀ کنونی برای او حائز اهمیت است، همانا برچیدن پروژۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی است. موضوعی که آن را در چند ساعت باقی مانده به شروع نشست روز شنبه به خبرنگاران اعلام کرد و گفت، هدف کوتاه مدت او از مذاکرات «فقط این است که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد». تعیین فرصت دو ماهه برای رسیدن به توافق نیز به نوعی کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی از خرید زمان در مذاکرات پیش روست.

ترامپ پیش از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا، در عرصه داخلی و بین المللی وعده های بسیاری داد. پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین، خاتمه دادن به جنگ اسرائیل و حماس و بازگرداندن گروگان های اسرائیلی طی چند روز به خانه هایشان و نیز توافق فوری با جمهوری اسلامی بر سر حل بحران های سه گانه – هسته ای، موشکی و نیروهای نیابتی – از جمله وعده های خارجی ترامپ در تبلیغات انتخاباتی او بود.

تا کنون وعده های اول و دوم او متحقق نشده اند و آنگونه که به نظر می آید به زودی هم متحقق نخواهد شد. لذا با وضعیت پیش آمده توافق با جمهوری اسلامی و بازدارندگی ایران از دست یابی به سلاح اتمی، مهمترین هدف ترامپ در لحظۀ کنونی است. موضوعی که با توجه به ضعف و ورشکستگی کامل جمهوری اسلامی و شرایط ناپایداری که هیئت حاکمه ایران در آن قرار دارد، ترامپ را به این باور رسانده است که با اعمال فشار حداکثری و  تهدیدات نظامی می تواند خامنه ای را در میز مذاکره به تسلیم و امتیازدهی بکشاند و در این مسیر برای خود و کابینه اش امتیاز و آبرویی کسب کند.

تأکید چندین و چند باره‌ی ترامپ بر انجام حملات نظامی علیه سایت های هسته ای و پدافند هوایی جمهوری اسلامی طی یک ماه گذشته در صورت عدم توافق و همچنین تآکید و تکرار موضع ترامپ توسط سخنگوی کاخ سفید مبنی بر انجام حملات نظامی علیه ایران، جملگی بر گرفته از همین نیاز فوری و کوتاه مدت رئیس جمهوری آمریکا در دستیابی به یک توافق جدید با جمهوری اسلامی است. کارولین لیویت – سخنگوی کاخ سفید – روز سه شنبه ۱۹ فروردین یک بار دیگر با یادآوری سخنان ترامپ گفت، همانطور که رئیس جمهوری دونالد ترامپ تأکید کرده است، «اگر ایرانی ها تصمیم نگیرند دیپلماسی و توافق را ادامه دهند، که به نظر ما در حال حرکت به سوی آن هستند، با پیامدهای بسیار جدی مواجه خواهند شد».

در طرف دیگر این معادله جمهوری اسلامی قرار دارد که تا این لحظه دست کم با فرو رفتن خامنه ای به ورطۀ «بی شرافتی» مذاکره با آمریکا،  منتهی شده است. آنچه خامنه ای و کل هیئت حاکمه را به این وضعیت کشانده است، همانا نگرانی آنان از فروپاشی و به هم ریخته‌گی درونی نظام در فرایند اوضاع کنونی است. در باره وضعیت فروپاشی درونی نظام که این چنین شتابان خامنه ای را از «نه به مذاکره» به خفت «مذاکره» با آمریکا کشانده است؛ روزنانه شرق روز یکشنبه ۱۷ فروردین  در مطلبی زیر عنوان «دیپلماسی ظریف در مسیر شایعه و واقعیت، از نشستی با حضور علی خامنه ای، دبیر شورای عالی امنیت ملی، رئیس مجلس و … خبر داد که در آن جلسه بر بستر تحلیل از فروپاشی و خطر سقوط نظام، خامنه ای به مذاکره با آمریکا راضی شد. چند روز بعد اکسیوس هم خبر مشابهی در همین ارتباط انتشارداد.

در این میان علاوه بر بحران درونی حاکمیت، خطر فعال شدن مکانیزم ماشه برای برگرداندن تمامی تحریم های سازمان ملل، روحیه مبارزاتی کارگران و توده های جان به لب رسیده ای که هر لحظه ممکن است به قیام و اعتراضات خیابانی علیه جمهوری اسلامی روی آورند، تهدیدات نظامی اسرائیل هم مزید بر علت است که خواهان پرچیده شدن کامل پروژۀ هسته ای جمهوری اسلامی به سبک و سیاق لیبی در مذاکرات پیش روست. اگرچه ترامپ تا این لحظه به میزانی که خواست اسرائیل بوده، این کشور را در روند جزئیات مذاکرات پیش رو با جمهوری اسلامی قرار نداده و این موضوع  تا حدودی نگرانی نتانیاهو را بر انگیخته است، اما سخنان هفته پیش ترامپ تا حدودی باعث خرسندی نتانیاهو شد. سخنان ترامپ مبنی بر اینکه اگر جمهوری اسلامی با او به توافق نرسد، اسرائیل رهبری حملات نظامی به تاسیسات اتمی ایران را به عهده خواهد داشت، به واقع چراغ سبزی برای رفع نگرانی نتانیاهو بود. پیامی که علاوه بر رضایت نتانیاهو، هشداری تهدید آمیز به جمهوری اسلامی هم بود.

با این همه و به رغم همه مسائلی که خامنه ای را به حضور در نشست «غیر شرافتمندانه» با آمریکا در مسقط کشاند، تا بتواند هم خود را از ورطه ای که در آن گیر افتاده نجات دهد و هم صدای اعتراض نیروهای درونی رژیم را خاموش کند، اما اگر چنانچه ترامپ همچنان بر خواست های سه گانۀ خود – بحران هسته ای، بحران موشکی و بحران نیروهای نیابتی – پافشاری کند و جمهوری اسلامی نیز بر مواضع پیشین خود اصرار ورزد، مذاکرات فوق اگر چه تا مقطعی پیش خواهد رفت، اما بعید به نظر می رسد نتیجه ای قطعی غیر از آبرو باختگی خامنه ای از آن حاصل گردد.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۵  در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.