موج افغان ستیزی در جمهوری اسلامی شتاب گرفته است. این موج فزاینده که از شهریور ماه گذشته بر اساس طرح مجلس ارتجاع اسلامی تحت عنوان محدویتهای سراسری جدید بر «اتباع خارجی» کلید خورد، اکنون به شیوهای کاملاً نژادپرستانه به زندگی کاری و معیشتی آنان نیز سرایت کرده است. شیوههای جدیدی از ستم و سرکوب و اعمال تبعیضات نژادی که این روزها در گسترۀ وسیعتری بر سر کارگران افغانی ساکن ایران آوار شده است.
بر اساس آمار وزارت کشور جمهوری اسلامی بیش از۶ میلیون نفر و به گزارش برخی رسانههای داخلی بیش از ۱۰ میلیون نفر «اتباع خارجی» در ایران زندگی می کنند که قریب ۹۰ تا ۹۵ درصد آنان، مهاجران افغانستانی هستند. لذا، پر واضح است در قوانین سرکوبگرانه و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی هرجایی که سخنی از «اتباغ غیرقانونی» و یا «اتباع خارجی» به میان میآید، منظور همان میلیونها مهاجر افغانستانی هستند، که به صورت قانونی یا غیر قانونی در ایران به کار و زندگی مشغولند. مهاجرانی که هر روز با وضع قوانینی نژادپرستانه، شیوههای جدیدی از سرکوب و ستم و تبغیض را تجربه میکنند.
جدیدترین نمونه آن، تعطیلی یک کارخانه تولیدکننده مواد غذایی – انواع کنسرو- در مهریز یزد است که فعالیت آن به دلیل اشتغال اتباع خارجی (تو بخوان افغانستانی) متوقف شده است. پروژهای که دامنه آن به بهانه جلوگیری از کار کارگران افغانی در مراکز تولیدی مواد غذایی می تواند به توقف و تعطیلی انواع کارخانههای تولید مواد غذایی در شهرهای دیگر هم کشیده شود. اقدامی نژادپرستانه و کاملاً ضد کارگری که به طور همزمان بخشی از کارگران ایرانی و افغانستانی شاغل در اینگونه مراکز تولیدی را از گردونه کار خارج و آنان را به صورت زنجیرهای در صف ارتش بیکاران قرار میدهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فعالیت یکی از کارخانههای تولیدکننده مواد غذایی صرفاً به دلیل بیتوجهی به اخطارهای ممنوعیت بکارگیری اتباع مجاز و یا غیرمجاز خارجی، در واحدهای صنفی با حکم قضایی متوقف شده است. ایلنا همچنین با استناد به اطلاعیه شبکه بهداشت مهریز یادآور شده: تمامی تولیدکنندگان مواد غذایی، حق استفاده از اتباع خارجی – چه مجاز یا غیر مجاز – در واحدهای تولید مواد غذایی را ندارند و در صورت مشاهده بازرسان، واحد فوق پلمب و به مراجع قضایی ارجاع داده می شود.
به واقع مجموعه دستگاه قضایی و شبکه بهداشت مهریز یزد با استناد به یک ابلاغیه کاملاً نژادپرستانه که منطبق بر فرهنگ مهاجر ستیزی جمهوری اسلامی است، نه فقط حق حیات و کار در واحدهای تولیدی مواد غذایی را از مهاجران افغانستانی گرفتهاند، بلکه با تعطیلی اینگونه مراکز تولیدی، عملاً روند اشتغال به کار بخشی از کارگران ایران را هم مختل کرده و آنان را به پرتگاه بیکاری سوق دادهاند.
دامنه تبعات اینگونه قوانین نژادپرستانه به حدی بالاست که خبرگزاری ایلنا با استناد به برخی از «منابع کارگری» نسبت به این دستور قضایی واکنش نشان داده و نوشته است: با وضعیت پیش آمده، آن دسته از کارگران ایرانی که به صورت مستقیم در این کارخانه یا کارخانههای مشابه مشغول به کاراند، نگران از دست دادن شغلشان هستند. با توجه به گزارش ایلنا و کم و کیف واکنشی که بدان استناد شده است، به نظر میآید این منابع به ظاهر مدافع کارگری ابداً نگران بیکار شدن کارگران افغانی نیستند و با چشم پوشی از حق کار کارگران اتباع خارجی، ظاهراً نگران از دست دادن شغل کارگران ایرانی در اینگونه مراکز تولیدی هستند.
به عبارت دیگر، اینگونه مدافعان کارگری به صورت شرمگینانه همانند تبلیغات جمهوری اسلامی از اقدامات قضایی و نژادپرستانه حاکمیت در مسیر اخراج و بیکارسازی کارگران افغانی حمایت کرده و به صورت آشکار و پنهان کارگران مهاجر را عامل اصلی عدم اشتغال و بیکاری کارگران ایران معرفی میکنند. درست همانند تشکل دولتی خانه کارگر که هر چند وقت یکبار با صدور اطلاعیهای نژادپرستانه به منظور ایجاد شکاف و دودستگی در میان کارگران و تودههای مردم ایران، مهاجران افغانی را عامل گسترش بیکاری در ایران معرفی کرده و خواهان اخراج آنان می شوند. یا همانند برخی از کاربران اجتماعی که با سازماندهی کارزارهای فضای مجازی، جمع آوری امضاهای چند ده هزار نفری و نوشتن نامه به مسعود پزشکیان، خواهان اخراج مهاجران و کارگران افغانی از ایران می شوند. کارزارهایی ضد کارگری با چاشنی اسامی تنی چند از عناصر به اصطلاح فعال اجتماعی و حقوقدان که عموماً اقدامات نژادپرستانه خود را با موضوعیت دفاع از کارگران ایران توجیه میکنند. غافل از آنکه مجموعه نیرویهای کار در هر کشوری به صورت یک تن واحد هستند که حفظ منافع طبقاتیشان با فشردگی و اتحاد و بهم پیوستگی آنان گره خورده است. از این رو، هیچ نیروی اجتماعی، به ویژه مدافعان کارگری مجاز نیستند به بهانه حمایت از کارگران ایران، خواستار اخراج بخش دیگری از نیروی کار شاغل در مراکز تولیدی باشند. چراکه هر نیروی انسانی که در ایران کار میکند – مستثنا از رنگ و نژاد و ملیت، مستثنا از اینکه ایرانی باشد یا اتباع خارجی – قبل از هر چیز یک کارگر است و طبیعتا میبایست از حق و حقوق مساوی و برابر در همه سطوح کاری با دیگران برخوردار باشد. این آن چیزی است که هر نیروی اجتماعی راستین و هر فعال کارگری واقعی باید در فعالیتهای روزمره و اجتماعی خود بدان پایبند باشد. نه پیروی از سیاستهای نژادپرستانه جمهوری اسلامی که همواره تلاش دارد تا کارگران و تودههای مردم ایران را علیه کارگران و مهاجران افغانی تحریک و با ایجاد دودستگی فضای جامعه را به درگیری و افغان ستیزی بکشاند. سیاستی که توسط حاکمان اسلامی در تمامی این سالهای سپری شده علیه مهاجران و پناهندگان افغانستانی اعمال شده است. سیاستی که به طور واقعی ریشه در ماهیت ارتجاعی و نژادپرستانه هیئت حاکمه دارد که به صورت پیوسته با تبلیغات مخرب و شبانه روزی خود، دستکم بخشهایی از مردم ناآگاه و ناسیونالیستهای شبه فاشیست ایران را در مسیر افغان ستیزی با خود همراه کرده است.
بر کسی پوشیده نیست، جمهوری اسلامی به عنوان حاکمیتی که مردم خود را سرکوب و کشتار میکند، انواع ستم و بی حقوقی و تبعیضات نژادی را بر ملیتهای مختلف ایران نظیر کُرد و بلوچ و عرب روا می دارد، زنان را از ابتداییترین حقوق فردی و اجتماعیشان محروم و بالاترین ستم و تبعیضات جنسیتی را به آنان تحمیل کرده است، هرگز نمیتواند و در ذات چنین حاکمیتی نیست که رفتاری غیر نژادپرستانه با اتباع خارجی از جمله مهاجران افغانستانی داشته باشد. لذا بر عهده کارگران و عموم تودههای مردم ایران است که در مقابل اینگونه اعمال قوانین نژادپرستانه علیه مهاجران افغانی به دفاع از آنان برخیزند.
جمهوری اسلامی در تمامی این سالهای سپری شده با اتکاء به مجموعهای از رسانههای دولتی و دستگاههای تبلیغاتی خود چنان فضای مخربی علیه مهاجران افغانی ایجاد کرده است، که در پی هر اتفاق مجرمانهای که در گوشه و کنار مملکت رخ میدهد، بلافاصله انگشت اتهام جمعی و گروهی به طرف مهاجران افغانستانی نشانه میرود. دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی ارتجاع حاکم طی دهههای گذشته از افغانها تصویری همچون قاتلان و سارقان و متجاوزان در ذهنیت تودههای مردم ایران ایجاد کردهاند. افغان ستیزی توسط صدا و سیما، دستگاههای امنیتی و رسانههای حکومتی و بعضاً حتا غیر حکومتی به چنان فرهنگی در جامعه تبدیل شده است که با هر قتل و جنایتی که در گوشهای از هر شهر اتفاق میافتد، قبل از اینکه متهم یا متهمان شناخته شوند، افغانهای مهاجر مورد تهاجم و ضرب و شتم نیروهای امنیتی و تودههای ناآگاه قرار میگیرند. با وقوع هر اتفاقی، بی درنگ محلههای مهاجر نشین به آتش کشیده میشوند. جوانان افغانستانی دستگیر و خانوادههای آنان توسط اراذل و اوباش بسیجی و ناسیونالیستهای شبه فاشیست و قشری ناآگاه از مردم عادی که عموماً از حمایت پلیس و اوباشان جمهوری اسلامی برخوردارند، با سرکوب و تهاجمات وحشیانه مواجه میشوند.
افغان ستیزی و تهاجم به مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانستان، تنها در محدوده وقوع احتمالی جرم و جنایت توسط فردی از آنان باقی نمانده است و هر ساله مجموعهای از قوانین محدودکننده و نژادپرستانه توسط دستگاههای قضایی و اجرایی جمهوری اسلامی علیه آنان وضع و به اجرا گذاشته میشود. اعمال تبعیضات نژادی برای آنان چنان وسیع و گسترده و دهشتناک است که هم اینک اقامت آنان در ۱۶ استان کشور به طور کامل و در ۱۲ استان دیگر در برخی از شهرها ممنوع است. بر اساس طرح سازمان ملی مهاجرت جمهوری اسلامی، تمدید اقامت و مجوز اشتغال آنان مشروط به پرداخت ۱۰۰ میلیون تومان شده است. در برخی از استانها از جمله کرمان، فروش نان در نانواییهای سهمیهای به اتباع خارجی ممنوع است. ادامه تحصیل حتا برای افغانهای دارای مجوز قانونی اقامت هم به سختی انجام میگیرد، تا چه رسد به کودکان پناهجو که خانوادههای آنان هنوز در پی اقامتاند.
اعمال این حد از محدویتها، سختگیریها و تبعیضات نژادی در امر آموزش کودکان افغانی، در شرایطی است که جمهوری اسلامی هر ساله مبالغ کلانی کمکهای مالی از کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان دریافت میکند. برای نمونه از ابتدای سال میلادی ۲۰۲۴ تا پایان ماه سپتامر، مبلغ ۸/ ۳۴ میلیون دلار اعتبار برای کمک به پناهجویان افغان در ایران اختصاص داده شده است. این رقم فقط ۲۵ درصد از ۱۴۰ میلیون دلاری است که به عنوان کل تعهدات و نیاز واقعی برآورد شده برای کمک به پناهجویان افغان در حوزه آموزش برای سال ۲۰۲۴ در نظر گرفته شده است.
حال در چنین وضعیتی دهشتناک که مجموعه مهاجران افغانستانی در آن گرفتارند، قانون نژادپرستانه منع کار کارگران افغانی در کارگاهها و مراکز تولید مواد غذایی نیز به قوانین سرکوبگرانه و محدودسازی آنان در عرصه کار و معیشت اضافه شده است. قانونی که با اجرا و تعطیل شدن اینگونه مراکز تولیدی، بخشی از کارگران ایرانی و افغانی به طور همزمان از کار بیکار به ورطه گرسنگی و سیه روز سوق داده میشوند.
وجود چنین شرایط اسفبار و تحمیل شده بر مهاجران افغانی توسط هیئت حاکمه ایران حکم میکند تا همه نیروهای مترقی و آگاه، از کارگران و تودههای زحمتکش گرفته تا نیروهای کمونیست و پیشقراولان کارگری، از نیروهای آزادیخواه گرفته تا فعالان حوزههای سیاسی و اجتماعی، همه و همه به صورت متحد و یکپارچه علیه اینگونه سیاستهای ضد انسانی و نژادپرستانه جمهوری اسلامی به مبارزه برخیزند. فراموش نکنیم، مبارزه با بورژوازی استثمارگر و ارتجاع اسلامی حاکم بر ایران و افغانستان و منافع کارگران این دو کشور از یکدیگر جدایی ناپذیرند. از اینرو منافع طبقه کارگر و تودههای زحمتکش ایران ایجاب میکند، با صفوفی متحد و یکپارچه در کنار افغانهای مهاجر و پناهنده بایستیم و اجازه ندهیم جمهوری اسلامی با اجرای اینگونه سیاستهای واپسگرایانه و نژادپرستانه، بذر دودستگی، شکاف و افغان ستیزی را در میان کارگران و دیگر لایههای مردم ایران بپاشد.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۰ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما