جهان سرمایهداری یک سال پر از آشوب ، انفجار تضادهای مهارناپذیر، رکود اقتصادی، عمیقتر شدن شکاف فقر و ثروت ، جنگ و ویرانی، بحرانهای سیاسی، رشد میلیتاریسم و فاشیسم و تشدید منازعه میان قدرتهای امپریالیست را بر سر تقسیم مجدد بازارهای جهان و مناطق نفوذ، پشت سر گذاشت.
بحران اقتصادی جهان سرمایهداری که مدتهاست کشورهای جهان را فراگرفته است، در سال ۲۰۲۴ عمیقتر شد. این بحران بهویژه در حلقههای ضعیفتر این نظم جهانی از نمونه ایران، فاجعهبارترین شرایط را برای تودههای کارگر و زحمتکش در پی داشته است. اما بحران و عواقب آن دامنهای جهانی داشته است. بحران اقتصادی پیشرفتهترین کشورهای سرمایهداری که سالهاست درنتیجه تشدید تضادهای علاج ناپذیر نظم اقتصادی-اجتماعی، در یک دور رکود و کساد دائمی گرفتار آمده است، در سال ۲۰۲۴ عمیقتر شد. در این میان، اتحادیه اروپا با وخیمترین بحران روبهرو گردید. رشد تولید ناخالص داخلی منطقه یورو در این سال، ۸ / ۰ درصد گزارششده است. این رشد برای آلمان، اصلیترین قدرت اقتصادی اروپا ۱ / ۰ – درصد، ایتالیا ۵ / ۰ درصد، فرانسه، ۱ / ۱ درصد بوده است. در خارج از منطقه یورو، نرخ رشد اقتصادی بریتانیا نیز ۹ / ۰ درصد بوده است. ژاپن هم وضعیت مشابهی دارد و به ۲ / ۰ – درصد سقوط کرده است. اما استثنائاتی هم وجود دارد که نرخ رشد ۸ / ۲ درصدی در آمریکا و ۹ / ۴ در صدی در چین بوده است.
درنتیجه این بحران ، فقر در جهان ابعاد گستردهتری یافت. گزارش بانک جهانی از ابعاد فقر در جهان که در اکتبر انتشار یافت میگوید ” برنامه فقرزدائی که قرار بود به کاهش فقر در جهان بیانجامد، متوقفشده است. ۷۰۰ میلیون انسان در جهان باروزی کمتر از ۱۵ / ۲ دلار و ۵ / ۳ میلیارد تن از جمعیت جهان با کمتر از ۸۵ / ۶ دلار در روز زندگی میکنند.” این در حالی است که دارائی ۲۷۸۰ میلیاردر جهان به بیش از ۱۴ تریلیون دلار افزایش یافت.
اما بحران اقتصادی بهویژه در کشورهایی که رکود اقتصادی همراه تورم بوده است، عواقب اجتماعی و سیاسی وسیعی حتی در پیشرفتهترین کشورها داشته است. نارضایتی کارگران و زحمتکشان از اوضاع وخیم اقتصادی به اعتراضات میلیونها کارگر و زحمتکش در پنج قاره جهان انجامید. در کشورهای اروپائی، پی آمد تعمیق بحران اقتصادی و تشدید تضادها، یک بحران سیاسی بود. این بحران در بیثباتی و سقوط پیدرپی کابینهها، حتی در کشورهایی نظیر آلمان و فرانسه و بیاعتباری احزاب سنتی سوسیالدمکرات و لیبرال در میان مردم، انعکاس یافت. همزمان با آن، در غیاب یک بدیل انقلابی و جنبش مستقل سیاسی طبقه کارگر، جریانهای بورژوائی راست و فاشیست، نژادپرست، پناهنده ستیز و زنستیز با بهرهبرداری از نارضایتی تودهای ، رشد کردند و در تعدادی از کشورهای اروپائی در کابینههای ائتلافی جناح راست حضور یافتند. در کشوری نظیر آلمان که هماکنون کابینه سقوط کرده است، احتمال آن هست که حزب نئوفاشیست آلترناتیو به بزرگترین برنده انتخابات تبدیل شود. قدرت گیری راستهای نئوفاشیست، حتی به تهدیدی جدی برای کل اتحادیه اروپا و فروپاشی آن تبدیلشده است. تنها نمونه استثنائی در این میان فرانسه است که ائتلاف چپ توانست در جریان بحران سیاسی کنونی رشد کند و حتی مانع از به قدرت رسیدن حزب نژادپرست و نئوفاشیست اجتماع ملی گردد. پیروزی ترامپ بر رقیب دمکراتش نیز با تمایلات شدید نژادپرستانه سفیدپوست محور، زنستیز و خارجی ستیز، دشمن طبیعت و محافظت از محیطزیست، بازتاب بحران سیاسی ، چرخش به راست و تقویت جریانات نژادپرست و نئوفاشیست در جهان سرمایهداری است.
این بحران در قاره آفریقا به فقری هولناک با جنگهای داخلی، شورشها و قتل و کشتارهای وسیع همراه بوده است. ادامه جنگ داخلی در سودان نمونه برجسته آن است که تاکنون ۲۰ هزار کشته و متجاوز از ۷ میلیون آواره داشته است. اوضاع در لیبی نیز همچنان عرصه درگیری گروههای رقیب و قدرتهای خارجی آنهاست که نفت این کشور را غارت میکنند. بحران سیاسی اخیر کره جنوبی که ظاهراً قرار بود ویترین دمکراسی لیبرال و غربی در آسیای جنوب شرقی باشد، ادامه جنگ داخلی در میانمار، قیام دانشجوئی و تودهای علیه تبعیض و اوضاع وخیم اقتصادی که به فرار نخستوزیر این کشور به هند انجامید، وقایع سیاسی بخش دیگری از جهان در این سال بود.
در سال ۲۰۲۴ خاورمیانه متشنجترین منطقه در جهان سرمایهداری بود و یک دوران پرحادثه را گذراند. ارتش اسرائیل تحت رهبری کابینه فاشیست و نژادپرست نتانیاهو، در پی اشغال غزه به وحشیگری و جنایت علیه مردم غزه تا پایان سال همچنان ادامه داد. غزه را بهکلی ویران کرد. متجاوز از ۴۵ هزار تن از مردم را کشت. دهها هزار تن از فلسطینیان مصدوم و صدها هزار تن آواره شدند. این اقدامات وحشیانه البته اعتراضات و تظاهرات گستردهای را در بسیاری از کشورهای جهان علیه این جنایات و در دفاع از مردم ستمدیده فلسطین برانگیخت. اما کابینه نتانیاهو همچنان به کشتار و نسلکشی مردم فلسطین ادامه داد. این وحشیگری سرانجام دیوان کیفری بینالمللی لاهه را واداشت که در ۲۱ نوامبر حکم جلب نتانیاهو و وزیر جنگش گالانت را به اتهام “جنایات جنگی” و نیز “جنایت علیه بشریت” به همراه فرمانده نظامی حماس، محمد ضیف صادر کند.
در ادامه جنگ و لشکرکشی به غزه، درگیری نظامی میان اسرائیل و حزبالله لبنان افزایش یافت و در اکتبر بود که اسرائیل حمله نظامی گستردهای را به حزبالله و لبنان آغاز کرد. این جنگ که متجاوز از ۳ هزار کشته از نیروهای حزبالله و مردم لبنان برجای گذاشت، با عقبنشینی حزبالله از مناطق جنوبی لبنان به آتشبس انجامید. اما تازه این آتشبس در لبنان آغازشده بود که در اوایل دسامبر اسلامگرایان تحت حمایت ترکیه حمله گسترده و سریعی را برای سرنگونی بشار اسد سازمان دادند که تنها پس از گذشت ده روزبه سرنگونی رژیم بعثی و کسب قدرت توسط گروههای اسلامگرا به رهبری هیئت تحریر شام انجامید.
در جریان تحولات سیاسی خاورمیانه، پیوسته تضاد میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل تشدید شد. این تشدید مخاصمات، گاه به موشکباران و بمباران دو کشور انجامید. اوضاع خاورمیانه همچنان متشنج است و تازه به درگیری مستقیم انصار الله یمنی و اسرائیل انجامیده است. این درگیریها درواقع جنگ غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل بوده است. با این تحولات، استراتژی جمهوری اسلامی برای جنگ و سرنگونی اسرائیل از طریق محاصره نیروهای نیابتی به شکست انجامید و جمهوری اسلامی موقعیت پیشین خود را در خاورمیانه از دست داد. این تحولات سیاسی در خاورمیانه درعینحال تبدیل به کشمکشی میان قدرتهای رقیب امپریالیست شد. امپریالیسم آمریکا که پس از لشکرکشی نظامی به عراق و سوریه متحمل شکست گردید و موقعیتش تضعیفشده بود ، در جریان درگیریهای خاورمیانه با حمایت همهجانبه نظامی و سیاسی از اسرائیل تلاش نمود موقعیتش را در منطقه بهبود بخشد. لذا این تحولات سیاسی درمجموع به نفع امپریالیسم آمریکا تمام شد.
یکی دیگر از عرصههای درگیری قدرتهای امپریالیست در این سال، که مستقیماً در آن حضور دارند، جنگ در اوکراین است.
توأم با تشدید تضادها و بحرانهای جهان سرمایهداری ، کشمکش و نزاع میان قدرتهای امپریالیست شکل حادتری به خود گرفت. جنگ در اوکراین به رودررویی مستقیمتر ناتو با روسیه انجامید. در طول یک سال گذشته، کشورهای عضو ناتو دهها هزار دلار نقد و انبوهی از پیشرفتهترین سلاحهای خود را در اختیار رژیم اوکراین قراردادند تاشاید بتوانند روسیه را در این رقابت شکست دهند. فشارهای سیاسی و اقتصادی نیز بر روسیه افزایش یافت. اما برعکس، نتیجه جنگ تا پایان سال، پیشروی بیشتر نیروی نظامی روسیه در خاک اوکراین و کشته و مصدوم شدن هزاران نیروی نظامی اوکراین بود، بهنحویکه هماکنون با کمبود شدید نیرو روبهروست. بخش بزرگی از تأسیسات زیر بنائی این کشور نیز در اینیک سال نابود شدند. بااینوجود هنوز چشماندازی جز وعدههای مبهم ترامپ برای خاتمه جنگ وجود ندارد. اما این جنگ به هر شکلی که به سرانجام برسد، در واقعیت تشدید تضادها و آمادگی هر چه بیشتر قدرتهای امپریالیست، برای جنگهای آتی تغییری پدید نمیآورد. از همین روست که در سال ۲۰۲۴ قدرتهای اروپائی هزینههای نظامی خود را شدیداً افزایش دادند که درنتیجه آن، بازار پررونقی هم برای انحصارات تسلیحاتی در اروپا و آمریکا ایجاد شد. کشورهای اروپائی در همان حال خطوط دفاعی و استحکامات نظامی خود را در مناطق مرزی تقویت کردند و تدابیری برای محافظت از غیرنظامیان در جریان جنگهای آینده اندیشیدند. پناهگاههای جنگ جهانی دوم بار دیگر احیا شدند.
اما این رقابت و کشمکش امپریالیستها در اینیک سال، تنها شکل نظامی نداشت، بلکه با یک جنگ اقتصادی همراه بوده است. محدودیتهای متعددی در اینیک سال بر سر صدور کالاها و سرمایهگذاریهای چینی از سوی آمریکا و اروپا به مرحله اجرا درآمد و تعرفههای سنگینی بر واردات کالاهای چینی وضع شد. این رقابت اقتصادی و کشمکش سیاسی میان قدرتهای امپریالیست جهان با آغاز دوره زمامداری ترامپ بازهم تشدید خواهد شد.
تشدید تضادها و بحرانهای سرمایهداری جهانی که تنها به نمونههایی از آن در این نوشته اشاره شد، نتیجه ناگزیر نظمی است که از سالها پیش به یک نظم زائد تاریخی تبدیلشده است و برجای ماندن آن جز مصیبتها و فجایع روزافزون برای تودههای کارگر و زحمتکش سراسر جهان نتیجهای در پی نداشته و نخواهد داشت. مادام که سرمایهداری برجهان حاکم باشد، نهتنها هیچ چشماندازی برای بهبود اوضاع به نفع تودههای کارگر و زحمتکش متصور نیست، بلکه سالبهسال بر وخامت اوضاع افزوده خواهد شد. یگانه بدیل این نظم پوسیده، سوسیالیسم است که نجاتبخش بشریت از تمام فجایعی است که سرمایهداری به بار آورده است.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۲ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما