از “شین آباد” پیرانشهر تا الزهرای “اِژیِه” !

اقدام دانش آموزان دبیرستان دخترانه “الزهرا” در شهر ” اژیه ” از توابع شهرستان هرند واقع در ۷۰ کیلومتری اصفهان، در اعتراض به فقدان سیستم گرمایشی مناسب و سرد بودن کلاس درس، بار دیگر نگاه‏هارا متوجه مدارس و آموزش و پرورش ساخت. روز سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ دانش آموزان این مدرسه با بردوش افکندن پتو و پیچاندن خود در آن برای مقابله با سرما، در کلاس درس و محوطه مدرسه حضور یافتند. دختران دانش آموز با این اقدام ابتکاری و ساده خود که به سرعت در شبکه های اجتماعی بازتاب یافت، توانستند از چهره نابسامان اوضاع مدارس و فقدان وسیله گرمایشی مناسب در آستانه فصل زمستان پرده برکشند و فریاد اعتراض خود را درسطح بسیار وسیعی به گوش عموم برسانند.

روز بعد، روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان هرند، در هراس از واکنش خانواده ها و بازتاب آن در جامعه، با اقدامی عجولانه و اظهار نظر هایی از روی دستپاچگی، خواست ماجرای فقدان وسیله گرمایشی مناسب را انکار یا توجیه کند. اما در توضیحاتی که برای رسانه های دولتی از نمونه ایرنا ارسال نمود، مشخص شد که فقدان وسائل مناسب گرمایشی در این مدرسه مسبوق به سابقه است و مهم‏تر اینکه این موضوع به مدرسه الزهرای اژیه خلاصه نمی‏شود.روابط عمومی آپ شهرستان هرند اعلام کرد؛ مدرسه الزهرای اژیه در فهرست مدارسی قرار گرفته که قرار است با مساعدت اداره کل نوسازی و تجهیزات مدارس اصفهان اقدامات لازم برای گازکشی مجدد آن انجام شود.

بنابراین با همین اظهارنظر کوتاه مشخص شد که فقدان وسیله مناسب گرمایشی، صرفاً به مدرسه الزهرای اژیه خلاصه نمی‏شود. اگر در سایر مدارس و کلاس های درس در اژیه و هرند و اصفهان، دانش آموزان پتوپیچ در مدرسه و کلاس درس حاضر نشده اند، معنایش این نیست که در آنجا سیستم گرمایشی مناسبی وجود دارد. درست برعکس، آنچه روابط عمومی آپ هرند اعلام کرد، ثابت نمود که الزهرای اژیه تنها یک نمونه است. نه فقط در مدارس اژیه و هرند و اصفهان بلکه در بسیاری از مدارس دیگر مناطق، شهر ها و استان‏ها نیز سیستم مناسب گرمایشی و سرمایشی وجود ندارد. مدارس اژیه و هرند را باید مشتی نمونه خروار دانست.

نابسامانی در این عرصه بسیار شدید و گسترده است. به رغم برخورداری کشور از گاز و تولید فزاینده‏ی آن، در بسیاری از مدارس سیستم گازکشی و جود ندارد و دانش آموزان این مدارس از تجهیزات ایمن و مناسب گرمایشی محروم‏اند. دربسیاری از مدارس هنوز از بخاری های نفتی و چکه ای استفاده می‏شود که صرف نظر از اینکه گرمای کلاس را تأمین و تنظیم نمی‏کند بلکه بسیار نا ایمن و خطر آفرین است. برای نمونه در اردبیل که یکی از شهرهای سردسیری است و درجه حرارت آن حتی در آبان و آذر بسیار پائین است و در فصل زمستان تا منهای ۲۰ و گاه حتی منهای ۳۰ درجه زیر صفر می‏رسد، مطابق امار های رسمی بیش از ۲۰ درصد مدارس اردبیل هنوز از بخاری های نفتی استفاده می‏کنند که مطلقاً فاقد استانداردهای ایمنی هستند. سایر شهرها و استان‏ها نیز تقریباً وضعیت مشابهی دارند.

استفاده از این وسیله گرمایشی فاقد ایمنی، تا کنون منجر به حوادث تلخ و ناگواری شده است.ازیاد نبریم که چند سال پیش در چنین روزهایی ( ۱۵ آذر ۱۳۹۱ ) مدرسه دخترانه “شین آباد” پیرانشهر، به دلیل استفاده از بخاری نفتی و غیر استاندارد، دچار آتش سوزی شد ، ۲ دانش آموز را به کام مرگ کشید و ۲۶ دانش آموز دیگر دچار سوختگی شدید شدند. چنین رویدادهای تلخی پیش و پس از آن نیز بارها در مدارس رخ داده است. صرف نظر ازاینکه بسیاری از مدارس در مناطق روستایی و دوردست فاقد هرگونه تجهیزات گرمایشی هستند، اما وسایل گرمایشی گروه بسیار بزرگی از مدارس همین بخاری‏های نفتی و به کلی فاقد استانداردهای ایمنی و بین المللی هستند و جان وسلامت دانش آموزان نیز در معرض خطر دائمی است.

علت اصلی فقدان تجهیزات ایمنی نیز بسیار روشن است. رژیم جمهوری اسلامی چنانکه به زندگی و جان کارگران اهمیت نمی‏دهد، به تحصیل و جان دانش آموزان و فرزندان کارگران و زحمتکشان نیز اهمیت نمی‏دهد.ارتجاع اسلامی که بر کل ثروتهای جامعه چنگ انداخته، پول ها و درآمدها و ثروت های عمومی جامعه را در جاهای دیگری مصرف می‏کند و حاضر نیست آن را جایی هزینه کند که پای منافع عمومی مانند آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و امثال آن  درمیان باشد. مردم ایران هنوز چمدان‏های حاوی ده‏ها میلیون دلار و پراسکناسی را که سران حماس هنگام باز گشت از ایران در هواپیما با خود حمل می کردند از یاد نبرده اند. ازیاد نبرده اند حرفهای حسن نصرالله مرتجع، دبیر کل معدوم حزب الله را که توسط ارتجاع صهیونیستی به قتل رسید، در یک سخنرانی تلویزیونی که گفت؛ تمام هزینه ها، خرج و مخارج، سلاح و حتی خورد و خوراک حزب الله را جمهوری اسلامی تأمین می‏کند و اینکه ” تا جمهوری اسلامی پول داشته باشت ماهم پول داریم “. نعیم قاسم دبیر کل جدید حزب الله نیز همین چند روز پیش در یک برنامه تلویزیونی از دریافت ۷۷ میلیون دلار پول نقد از جمهوری اسلامی سخن گفت که ۵۷ میلیون آن تقسیم شده و ۲۰ میلیون دلار دیگر نیز تقسیم خواهد شد.

بنابراین پول ها و درآمد ها و ثروت های جامعه نه صرف آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، بلکه به جیب حزب الله و جهاد اسلامی و حماس و امثال آن ها ریخته می‏شود. این پول ها و ثروت‏ها نه صرف مدارس و تجهیزات و نوسازی و ایمنی کلاس درس، بلکه صرف سپاه و بسیج و تجهیزات موشکی، هسته ای و جنگی می‏شود. بیهوده نیست در حالیکه سهم آموزش و پرورش در بودجه سال ۱۴۰۴ تنها رقم اندکی اضافه شده است، بود جه نظامی، صرف نظر از بودجه و مبالغ هنگفت غیر رسمی و محرمانه که به آن اختصاص داده می‏شود در قانون بودجه سال  ۱۴۰۴ بیش از سه برابر شده و دست کم ۲۰۰ درصد افزایش یافته است.

بی توجهی به آموزش و پرورش، صرفاً در عدم تأمین تجهیزات مناسب گرمایشی خلاصه نمی‏شود. درحال حاضر صرف نظر از کیفیت مدارس و چند و چون تجهیزات آموزشی و کلاس درس، در بسیاری از شهر ها و استانهای کشور، حتی مدرسه و کلاس درس کافی وجود ندارد.

کمبود فضای آموزشی و کلاس درس نیز برخلاف تصور، مختص شهرها و استان‏های دور افتاده و محروم مانند سیستان و بلوچستان نیست. علاوه بر سیستان و بلوچستان، درحال حاضر استان های خوزستان، خراسان رضوی، قم، البرز، آذربایجان شرقی و استان تهران نیز با کمبود مدرسه و کلاس درس روبرو هستند. تنها استان تهران با کمبود بیش از ۱۳ هزار کلاس درس روبروست. در مناطق ۹ ، ۱۵ ، ۱۷ ، ۱۸ ، و ۱۹ تهران، کمبود کلاس درس از دیگر مناطق شدید تر است.

افزون بر این، مجموعه کلاس های درس مدارس دولتی از نظر تجهیزات مناسب گرمایشی نیز به شدت در مضیقه‏اند حتی بر طبق آمار و ارقام ادعایی آموزش و پرورش، تنها ۶۸ درصد کلاس ها سیستم گرمایشی دارند و ۳۲ درصد کلاس ها فاقد سیستم گرمایشی‏اند. بر طبق گزارش تسنیم  در شهرستان‌های استان تهران، ۲۱ منطقه آموزشی و در شهر تهران نیز ۱۹ منطقه آموزشی وجود دارد ، از این تعداد، ۱۷ منطقه در شهرستان‌های تهران و ۵ منطقه در شهر تهران سرانه فضای آموزشی کمتر از استاندارد است. استاندارد جهانی سرانه فضای آموزشی بالای ۸ متر مربع به ازای هر دانش آموز است. میانگین سرانه فضای آموزشی در ایران حدود ۵ متر مربع است. در تهران این رقم  ۷۴ / ۴ متر مربع است. ده ها هزار کلاس درس نیاز به مقاوم سازی و دهها هزار کلاس درس دیگر باید تخریب و بازسازی شوند. خان محمدی رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس می گوید: هم‌اکنون ۷۰ هزار کلاس درس کشور نیازمند مقاوم‌سازی و ۳۰ هزار کلاس درس نیازمند تخریب و بازسازی هستند. از کل ۱۱۷ هزار مدرسه موجود ۹۷۸۰۰ مدرسه دولتی و ۱۸۸۰۰ مدرسه غیردولتی است. تعداد کل دانش‌آموزان ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است که از این میان، ۱۴ میلیون نفر در مدارس دولتی و ۴ / ۲ میلیون نفر در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند. سوای کیفیت تدریس در این دوگونه مدرسه، بیشترین مشکلات چه از لحاظ فضای آموزشی و بافت وساخت مدارس چه از نظر امکانات و تجهیزات آموزشی ، گرمایشی و سرمایشی مربوط به مدارس دولتی است.

دولت جمهوری اسلامی وضعیت آموزش و پرورش را از جمیع جهات به قهقرا سوق داده است. هیچگاه حاضر نشده حتی در چهارچوب یک دولت بورژوایی، بودجه و پول نه در اندازه کافی اما حتی در حد لازم به آموزش و پرورش اختصاص دهد، و نه فقط این، بلکه در بودجه رسمی سالانه، به نسبت بسیار کمتری در مقایسه با بودجه نظامی افزایش یافته است.  گاه سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی نه افزایش، بلکه حتی کاهش یافته است.

برای نمونه سهم ۱ / ۱۳ درصدی آموزش و پرورش از بودجه عمومی درسال ۱۴۰۱ به ۵ / ۱۰ درصد درسال ۱۴۰۲ و ۸ / ۹ درصد درسال ۱۴۰۳ کاهش یافت. برآورد بودجه لازم برای ادارات کل آموزش و پرورش استانها در سال ۱۴۰۳ حدود ۳۳۷ هزار میلیارد تومان بود اما در قانون بودجه ۲۱۷ هزار میلیارد تومان یعنی حدود ۳۵ درصد کمتر از میزان برآورد شده اختصاص داده شد. هزینه سازمان نوسازی نیز در بودجه سال ۱۴۰۲ ، ۱۸۸ میلیارد تومان بود که در بودجه سال ۱۴۰۳ به ۱۲۰ میلیارد تومان تقلیل یافت که معنایش کاهش ۳۵ درصدی است.

موضوع تعیین بودجه ناچیز و کمتر از رقم مورد نیازدر آموزش و پرورش، البته مربوط به یکسال و دوسال نیست. دست کم از سال  ۱۳۷۰  تا کنون، بودجه اختصاص یافته به آموزش و پرورش هرساله حداقل ۲۰ درصد کمتر از رقم مورد نیاز بوده است.

تمام شواهد حاکی از آن است که آموزش و پرورش، مدارس، کلاس های درس کهنه و فرسوده، بدون نوسازی و تأمین کمبودها، فاقد تجهیزات و امکانات به حال خود رها شده اند و اوضاع عمومی مدارس و آموزش و پرورش سال به سال وخیم تر شده است. خصوصی سازی مدارس و آموزش و پرورش با شتاب هرچه بیشتری به مرحل اجرا گذاشته شده است. کار به جایی رسیده است که در تمام مدارس دولتی، هزینه هایی چون آب، برق و گاز از والدین دانش آموزان اخذ می‏شود.

موضوع فقط کسر و کمبودها و وخامت اوضاع مدارس نیست، مسئله فقط این نیست که ارتجاع اسلامی هرساله مبالغ هنگفتی را صرف هزینه های نظامی و اهداف ارتجاعی و پان اسلامیستی خود می‏کند، کمترین مقدار را به آموزش و پرورش اختصاص می‏دهد و هربار به نحوی سر و ته آن رامی‏زند.

موضوع این است که این سیاست به قیمت تنزل سطح آموزش و تحصیل میلیون ها دانش آموز در اماکنی نا مناسب  گاه بسیار مخاطره آمیز تمام شده است. اینجا موضوع سلامت، محیط مناسب آموزش و پای مرگ و زندگی کودکان و دانش آموزان درمیان است. فقدان وسایل و تجهیزات مناسب گرمایشی استفاده از وسائلی به کلی نا ایمن مانند بخاری نفتی  و خطر آتش سوزی که هرآینه ممکن است کلاس درس و دانش آموزان را درشعله های خود خاکستر کند چنانکه در مدرسه دخترانه” شین آباد” پیرانشهر کرد و یا فقدان هرگونه وسیله مناسب گرمایشی در سرمای سخت زمستان به ویژه در مناطق سرد سیری از نمونه مدارس اردبیل و اژیه، همه خطراتی هستند که روزانه و در هر لحظه میلیون ها دانش آموز را تهدید می‏کنند.

گرچه به لحاظ جغرافیایی از “شین آباد” پیرانشهر تا اژیه اصفهان فرسنگها فاصله است، اما تا  آنجا که به فقدان تجهیزات مناسب گرمایشی ربط پیدا می‏کند، هیچگونه فاصله ای بین این دو وجود ندارد. مدرسه دخترانه ” شین آباد” پیرانشهر و مدرسه دخترانه “الزهرا”ی اژیه، هردو بیان یک واقعیت‏اند؛ اینکه رژیم مرتجع جمهوری اسلامی برای زندگی، جان و آموزش فرزندان کارگران و مردم زحمتکش ایران هیچگونه، مطلقاً هیچگونه ارزشی قائل نیست.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۹۹  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.