از صف گوشت تا صف اعتراض علیه نظم موجود

گرانی اقلام خوراکی درایران وتأثیری که بر سلامتی اکثریت مردم به‏جا‏ گذاشته‏است، فراتر ازآن چیزی‏است که گاه در رسانه‏ها بدان اشاره می شود. وخیم‏تر از گزارش‏هایی است که از پشت دیوارها‏ی بلند سانسور بیرون زده می‏شود. پیامد‏های گرانی مواد عذایی درسلامتی کارگران و اکثریت عظیم مردم کم درآ‏مد بسیار تأمل برانگیز است. قیمت مواد غذایی روز به روز افزایش می یابد. از نان گرفته تا لبنیات. از برنج تا روغن. هزینه های مواد اصلی غذایی مرتب درحال افزایش و قدرت خرید اقلام ضروری  برای مردم زحمت کش بسیار پائین آمده است. گوشت قرمز کاملا از دسترس کارگران وزحمت کشان خارج شده و دستشان به آن نمی رسد. کارگران، زحمتکشان و انبوه تهیدستان نمی توانند گوشت کیلویی یک میلیون و دویست هزار تومان تهیه کنند. نیازی به گفتن نیست که کمبود پروتئین و آهن گوشت اثرات جبران نا پذیری بر سلامت جسمی و رشد ذهنی کودکان در حال رشد به‏جا خواهد ‏گذاشت. سرعت سریع افزایش قیمت ها به ویژه مواد خوراکی هیچ گونه تناسبی با درآمد اکثریت مردم ندارد. اقلام خوراکی نه هرماه بلکه  روزبه‏روز دچار افزایش قیمت می‏شوند.تا چندی قبل گفته می شد گرانی گوشت قرمز درایران  مصرف گوشت را برای کارگران و زحمتکشان به حداقل رسانده‏است. اما امروزه باید گفت قیمت بسیار بالای گوشت باعث شده مردم چشمشان را بر این ماده ضروری و اصلی غذایی ببندند. فاصله زیادی که قیمت گوشت با جیب  کارگران وزحمت کشان دارد هیچ جایی برای مکث کردن  برای حذف آن از سفره آنان باقی نگذاشته است و بدون شک باید گفت گوشت قرمز به اندازه همان فاصله قیمت با جیب زحمتکشان با  سفره‏های آنان نیز‏ فاصله پیدا کرده‏است. دیگرکسی رنگ گوشت را نمی‏بیند و دستش  به‏آن نمی‏رسد.

دراین میان هیچ راه حل مناسبی از جانب دولت پیشنهاد یا عملی نشده است. نباید هم انتظار داشت که دولت  فاسد سرمایه داری ورشکسته بخواهد و بتواند برای رفاه حال مردم تغییری در قیمت‏ها و همم‏چنین قیمت گوشت راه حلی داشته‏باشد. سیاست و وظیفه اصلی دولت دوشیدن شیره جان زحمتکشان است که این سیاست و وظیفه را نیز به خوبی به پیش برده‏است.

چند سالی‏است که دولت برای آرام کردن بازار مشوش گوشت قرمز، هرازچند‏گاه ‏درفروشگاه‏های دولتی یا بهتراست بگوییم فروشگاه‏های دولتی که مربوط به سپاه‏پاسداران است  مانند فروشگاه‏های زنجیره‏ای رفاه، فروشگاه‏های زنجیره‏ای سپه، فروشگاههای زنجیره‏ای هایپراستار وهم چنین در میادین تره‏بار رسمی تحت نظارت دولت، گوشت گرم وارداتی با قیمت هرکیلو سیصد و ده هزارتومان برای عرضه دربازار را توزیع می‏کند.البته باید متذکرشد قیمت سیصد وده هزارتومانی که ذکرشد مربوط به قبل است و اکنون با قیمت سیصد و نود هزارتومان عرضه می‏شود. دولت می‏گوید این گوشت تازه وگرم‏ است که از کشور‏های دیگر برای عرضه و توزیع  و فروش به مردم وارد کشور می‏کنیم. این که از کدام کشور گوشت وارد می‏کنند مشخص نیست اما به گمان فروشند‏‏گان احتمالاً از کشورهای استرالیا، ترکیه  گوشت خریداری می‏شود. تا جایی که گوشت سالم گوسنفدی وگوساله باشد، کشور صادر ‏کننده چندان  هم حائز اهمیت نیست. آن چه که اهمیت دارد میزان بسیار اندک و محدود توزیع این گوشت‏های وارداتی است. حد اقل آن میزان که برای عرضه به مردم در بازار توزیع می‏شود نه تنها بسیار اندک است بلکه رنگ گوشت‏ها نیز چندان نشانی از گوشت گرم و تازه ندارد. شاید اگر با خوش بینی بیشتری نگاه کنیم  بتوانیم بگوییم احتمالا گوشت وارداتی قبل از توزیع مدتی  درانبارنگه داشته شده‏است.

دولت جمهوری اسلامی سعی می‏کند با وارد کردن گوشت خارجی  بنابر ادعای خودش بخشی از نیازهای مردم را برآورده‏کند،هم چنین قیمت بسیار بالای گوشت را دور از  نظرنگه ‏دارد و خرید گوشت “ارزان ” وارداتی را برای اکثریت مردم که قادر به خرید گوشت گران داخلی نیستند، میسر‏کند که این البته ادعایی بیش نیست. همان طور که گفته شد دولت گوشت را از کشورهای دیگر وارد می‏کند و با قیمت دولتی دراختیار فروشگاه ها جهت توزیع قرار می‏دهد. اما نحوه توزیع گوشت دولتی با قیمت پا ئین نه تنها همیشگی نیست بلکه درچند ماه گذشته تنها دو الی سه مرتبه گوشت گوسفندی توزیع شده‏است. گوشت گوساله هم کمیاب بود‏ه ولی کمی بیش‏تراز گوشت گوسفندی در دسترس بوده‏است. امسال  بیش از دوماه قبل از مراسم مذهبی اربعین، از هیچ‏گونه گوشت وارداتی نه گوسفندی و نه گوساله خبری نبود. همچنین بعد از این مراسم نیز نزدیک به دوماه هم‏چنان گوشت گوسفندی مطلقاً موجود نبود و گوشت گوساله کمی زودتر از گوشت گوسفندی در بازار عرضه شد. حتی در برخی از قصابی ها  و فروشگاه‏های پروتئینی در آن دوره نیز گوشت گوسفندی گران قیمت کم شده‏بود. برمردم پوشیده‏‏نبودگوشت وارد‏شده و بخشی از گوشت داخلی جهت مهیا‏کردن سفر زائران اربعین مصرف شده‏است. اتفاقی که درتمامی این سال‏ها درحاکمیت مذهبی جمهوری اسلامی افتاده‏است . در جمهوری اسلامی آئین‏ها و مراسم مذهبی و مخارج و هزینه‏هایی که صرف آن می‏شود، همواره بر نیاز‏های ضروری معیشتی و رفاهی زندگی زحمت‏کشان و مردم ستمدیده ایران ارجح بوده‏است.

سرانجام  پس از نزدیک به دوماه و پایان یافتن  مراسم اربعین، گوشت وارداتی وارد بازار شد. دولت اعلام کرد که از فردا گوشت وارداتی در فروشگاه‏های دولتی عرضه می‏شود. بعد از اعلام توزیع گوشت، مردم به امید دریافت  یک کیلو گوشت از صبح زود برای خرید گوشت صف می‏بندند. اما از ساعت یازده یا دوازده ظهر، گوشت جهت توزیع برای مردم تنها به فروشگاه‏‏های خاصی داده می‌شود بنابر‏این مردم تنها با مراجعه به این مراکز می‏توانند گوشت را خریداری کنند.  درمورد گوشت گوسنفد‏ی باید گفت  به بیش از بیست نفر یا حداکثر به بیست وپنج  نفراول صف نخواهد‏رسید. آن‏هم  به میزان یک کیلو‏گرم. بقیه مردم داخل صف لا جرم باید گوشت گوساله و گاوی را خریداری کنند. گوشت گاو بیشتراز گوسفندی است اما نه به آن اندازه که به تمام  جمعیت داخل صف برسد. تعداد قابل توجهی از مردم منتظر درصف  اغلب با دست خالی به خانه باز می‏گردند یا به ناچار گوشت منجمد وارداتی خریداری می‏کنند. گوشت‏ منجمد بسته‏بندی شده بیشتراز گوشت گرم وارداتی در بازار یافت می‏شود ولی بازهم در بازه زمانی صبح تا ظهر تمام خواهد‏شد. بنا بر گفته فروشندگان، بیشتر گوشت های وارداتی را به کباب فروشی های شهر می‏دهند. می‏بینیم که درعمل ادعای وجود گوشت ارزان قیمت برای دسترسی مردم درحد همان ادعا می‏ماند. برای دولت فرقی ندارد که گوشت به دست مردم برسد یا درنهان سر از کباب فروشی‏ها در بیاورد. مهم این است که تبلیغ توزیع گوشت ارزان به گوش همگان برسد.  در واقع  پخش و توزیع گوشت ارزان قیمت بسیار محدود است و به مقداری اندک در اختیار برخی از مردم قرار می‏گیرد.

با آن‏که میزان توزیع گوشت ارزان قیمت بسیار اندک وناچیز‏است  وتنها به عده ای قلیل می‏رسد اما مردم رنجدیده با امید به تهیه یک کیلو گوشت، رنج ایستادن دراز مدت و ماندن درصف های طولانی را تحمل می‏کنند. درمیان جمعیت علاوه بر چهره‏هایی که در کلاف سردرگم افکار و مشکلات معیشتی خود به زنجیر کشیده‏شده‏اند، حضوربازنشستگان وسالمندان دیده می‏شود که با خستگی و این پا و آن پا کردن درصف برای گرفتن یک کیلوگوشت ایستاده‏اند. درمیان اختلاس‏ها و دزدی‏ها‏ی روزمره سردمداران حاکم، دیدن سالمندان و بازنشستگان ایستاده درصف، جامعه ای نابرابر و تجلی آشکار تفاوت طبقاتی را نمایش می‏دهد و بردل هر بیننده ای غم می‏نشاند. بخشی از زمان انتظار را با درد دل کردن می‏گذرانند. از سختی گذران روزهای خود در سنین و شرایط جسمی نه چندان مساعدی که دراین دوران دارند و  باید استراحت و آرامش  داشته باشند سخن می گویند. از این که از ابتدای جوانی تا کنون برای داشتن حداقل مایحتاج ضروری خود دررنج و سختی بوده اند، درصف ایستاده اند و هنوز هم درصف هستند. از این که چه روزگار سیاهی را در حاکمیت جمهوری اسلامی گذرانده‏اند. غریب نیست دیدن این چهره های درهم شکسته و غمگین که در رژیم جمهوری اسلامی همه عمر دنبال نان و آب دویده اند. با این‏ تفاوت که  سال به سال درآمدشان ناچیز‏تر و بی‏ارزش‏تر شده‏است.این نکته را هم باید اضافه کرد که پس از یک دوره چند روزه توزیع گوشت، هم اکنون مدت بیست روز است که گوشت گوسفندی وارد نشده‏است و بازهم درفروشگاه‏ها موجود نیست. ادعای توزیع گوشت ارزان آن هم به دفعات محدود  و میزان بسیار کم ، مشکلی از گران بودن گوشت، عدم دسترسی مردم کم‏درآمد به آن حل نمی‏کند.

خانواده‏های کارگری که دارای فرزندان کوچک هستند و برای تغذیه کودکانشان خوردن گوشت ضروری است وقادر نیستند گوشت کیلویی یک میلیون و دویست هزارتومان را تهیه کنند چاره‏ای جز این که در صف خرید گوشت گوسفندی انتظار بکشند ندارند. حتی اگر امکانات مالی آن ها اجازه‏دهد، روزی دیگر درمدت اعلام توزیع گوشت، یک کیلوگوشت  گوساله هم خریداری کنند. با توجه به این که هرچند ماه یکبار مقدار اندکی گوشت وارداتی توزیع می‏شود، روشن است که دست اکثریت بسیار بزرگی از مردم زحمتکش و تهیدستان جامعه به آن نمی‏رسد و کفاف زندگی مردم را نخواهد‏داد.  باید درنظر داشت یک کیلو‏گرم گوشت، استخوان و چربی و اضافات هم دارد که وقتی برای پخت آماده شود دیگر یک کیلو نخواهد بود. ناگفته عیان است خانواده‏ها درشرایط موجود  با توجه به گرانی  وهزینه های هنگفت زندگی، مصرف گوشت را فقط برای کودکان‏شان درنظرمی‏گیرند. این امساک تنها در موردگوشت نیست درمورد تمام اقلام خوراکی‏ها صدق می‏کند. خانواده‏ها تنها تلاش می‏کنند کودکانشان را سیر کنند.

در مرغ فروشی‏ها خریدن دل وسنگدان  وپای مرغ بیشتر از خود مرغ رونق دارد. مواقعی نهایتاً بتوانند بال مرغ خرید داری کنند. این گرانی چه  عواقبی بر سلامتی  قشرکم درآمد جامعه دارد برای طبقه سرمایه دار حاکم کوچکترین اهمیتی ندارد. چگونه سیر می‏تواند از حال گرسنه با خبر باشد. تصویر سفره اکثریت عظیم مردم تأسف‏بار و گویای عملکرد حاکمیت سرمایه‏داران دراین چهل و پنج سال است. درمقابل رژیم جمهوری‏اسلامی ، سرمایه‏داران را به‏ خوبی پروار و هار کرده و به جان  کارگران وزحمت‏کشان ستمدیده انداخته‏است. سفره‏ی خالی مردم نتیجه حاکمیت فاسد‏ترین و سود‏جوترین سرمایه‏داران استثمار‏گر در ایران است. تا زمانی که جمهوری اسلامی هست و تا زمانی که طبقه سرمایه‏دار  بر مسند قدرت نشسته است سرنوشت مردم روزبه‏روز سیاه‏تر و اسفناک‏تر و محرومیت از یک تغذیه مناسب، فقر و تنگدستی و تیره روزی  بیشتر وگسترده‏تر خواهد‏شد.

توده های زحمتکش مردم از وضعیت موجود به تنگ آمده اند. فقر و گرسنگی و تنگناهای معیشتی، از حد تحمل زحمتکشان فراتر رفته است. برای رهایی از وضع موجود، برای رسیدن به رفاه و آزادی راه دیگری جز تشدید مبارزه وجود ندارد.صف های گوشت و مواد خوراکی راباید به صفوف متراکم اعتراض علیه نظم موجود تبدیل کرد.

فعال سازمان  فدائیان (اقلیت) – داخل کشور

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۹۶  در فرمت پی دی اف:

 

 

 

POST A COMMENT.