تاریخچه مختصری از احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست ترکیه

این نوشته فقط در مورد جریانات چپ و کمونیست موُثر و مهم در  ترکیه میباشد. طبیعی است که محفل‌ها و اشخاص و گروه‌های کوچک چپ و کمونیست در ترکیه وجود داشته و دارند ولی این محفل‌ها و افراد و گروههای کوچک ادامه کاری و تاٌثیر قابل توجه ای در جو سیاسی ترکیه ندارند، به همین دلیل به آنها اشاره‌ای نشده است.

امپراطوری عثمانی پس از تاسیس آن  توسط عثمان تا اعلام جمهوری در سال ۱۹۲۳ میلادی توسط مصطفی کمال پاشا ۶۲۳  سال دوام آورد. در سال ۱۹۰۸ میلادی ترک‌های جوان که خواستاراصلاحات در امپراطوری عثمانی و محدود و مشروط  کردن قدرت مطلقه سلطان بودند، علیه سلطان عبدالحمید  دوم شورش کردند و اورا مجبور به پذیرش قانون اساسی نموده و توانستند در سال ۱۹۰۹ قدرت را به دست گیرند و برادرش محمد پنجم را بجایش بنشانند و خودشان وارد سیستم حکمرانی شدند.

ترکهای جوان، ناسیونالیست، سکولار، روشنفکر، لیبرال، ضدعرب و یهودی و ارمنی بودند و در واقع تصمیم داشتند حکومت سلطنتی مطلقه امپراطوری عثمانی را تبدیل به یک پادشاهی مشروطه کنند .انور پاشا، طلعت پاشا، جمال پاشا و بعدها مصطفی کمال پاشا یا آتاتورک از رهبران اولیه ترک‌های جوان بودند. در این دوران است که افراد و محفل‌های کوچک و سازمانهای سیاسی مختلف با گرایشات چپ شکل می‌گیرند و به فعالیت سیاسی روی می‌آورند. از ترکیب همین محافل و سازمانها است که حزب کارگران سوسیالیست ایجاد می‌شود. این حزب بدون این که بتواند نقشی ایفا کند در نتیجه سرکوب و پراکنده شدن و تبعید فعالان و رهبران آن، منحل گردید.

در سال ۱۹۲۰ حزب کمونیست ترکیه تحت تاثیر انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه از بقایای همین تبعیدیان و محفلهای مختلف، تشکیل میشود. با وجود حمایت رهبران حزب از بورژوازی ملی گرا، مورد سرکوب ناسیونالیستها قرار میگیرند و در ۲۸ ژانویه  ۱۹۲۱ با یک توطئه از قبل طرح ریزی شده توسط  ناسیونالیستها، رهبر حزب کمونیست ترکیه مصطفی سوچی را همراه با ۱۴ تن از رهبران حزب سوار یک قایق کرده و همگی را در دریای سیاه به گلوله می بندند و به قتل می‌رسانند. با وجود این کشتار و سرکوب، اعضای باقیمانده حزب از ناسیونالیستها حمایت کردند و حتی در قیام کردها به رهبری شیخ سعید، جانب ناسیونالیستها را گرفتند. با وجود همهً این حمایت‌ها، حزب کمونیست ترکیه در تمامی دهه ۲۰ چندین بار مورد سرکوب ناسیونالیستها به رهبری مصطفی کمال پاشا قرار گرفت و بدون اینکه کمترین تاثیری در جنبش چپ ترکیه داشته باشد پراکنده شده و تنها اسمی از آن باقی ماند. بعد از سال  ۱۹۴۰ دوباره اعضای باقیمانده حزب کمونیست شروع به فعالیت قانونی می کنند و هیچ موقع از دایره تنگ کارهای روشنفکرانه و آکادمیک بیرون نیامده و هیچ تغییری نکردند. حزب کمونیست ترکیه الان هم با تمام جناح‌های انشعابی اش به فعالیت قانونی در چارچوب سرمایه داری ترکیه مشغول است.

تا سال  ۱۹۵۰  حزب جمهوری‌خواه خلق تنها حزب در قدرت بود. در انتخابات سال ۱۹۵۰ حزب دموکرات که طرفدار سرسخت آمریکا بود، قدرت را بدست گرفت. این حزب نیز مانند حزب جمهوریخواه خلق دوباره شروع به سرکوب اعضای حزب کمونیست ترکیه کرد. کمالیستها که تا سال ۱۹۵۰ میخواستند نظام سرمایه داری و ساختار اقتصادی جامعه را با شیوهٌ خاص خود یعنی تا حدودی مستقل و غیر وابسته به آمریکا سازمان دهند، فقط تا محدوده ای اینکار را انجام دادند ولی حزب دموکرات با توجه به کمک امپریالیسم آمریکا این مسأله را سریعتر انجام داد.  حزب دموکرات تا سال ۱۹۶۰  سیستم را تجدید سازماندهی کرد و در اولین وهله از ارتش و پلیس شروع کرد و در سال ۱۹۵۲ زیر فشار غرب قوای نظامی به جنگ کره فرستاد و در ادامه وارد پیمان ناتو شد. تا این زمان جنبش چپ بطور عموم هیچ عکس العملی نسبت به این اقدامات نشان نداد. در سال ۱۹۶۰  ژنرال‌های کمالیست در ارتش علیه حکومت وقت کودتا کردند و در سال ۱۹۶۱ قانون اساسی جدیدی را که در آن حقوق دموکراتیک و آزادیهای سیاسی مطرح شده بود، تصویب کردند. همین امر کمی به باز شدن فضای سیاسی برای چپ ها انجامید. در این مرحله کنفدراسیون انقلابی کارگران سندیکایی که یکی از مهم‌ترین مخالفین سندیکای طرفدار آمریکا یعنی سندیکای کار ترک بود، تأسیس شد. در این زمان چپ ها با وجود جو جدید، قوی شده بودند، دو جریان نیز بوجود آمد که یکی حزب کارگران ترکیه و دیگری جنبش “جهت” بود که یک جریان خرده بورژوازی ملی گرا بود. جنبش  “جهت” مبارزه طبقاتی را کلاَ رد میکرد و معتقد بود که برای ایجاد یک نظم اجتماعی جدید یک کودتا لازم است تا با همراهی روشنفکران و طیفی از پرسنل مترقی ارتش بتواند کارساز مشکلات ترکیه باشد. جنبش “جهت” تا کودتای ۱۹۷۱ توانست بسیاری از توده های مردم را گرد آورد، ولی خود در آن کودتا  سرکوب شد.

حزب کارگران ترکیه که از طرف فعالین سندیکالیست- رفرمیست و پارلمانتاریست تاسیس شده بود و توانسته بود تا سال ۱۹۷۱ قسمت مهمی از کارگران، روشنفکران و جنبش جوانان را متحد کند، در انتخابات سال ۱۹۶۵ تعداد ۱۵ نماینده به شورای ملی بزرگ ترکیه بفرستد. این موفقیت حزب کارگران ترکیه با وجودی که خط مشی رفرمیستی داشت باعث جذب تقریباَ تمامی فعالین چپ بعنوان تنها نیروی مطرح در چپ ترکیه شد. اعضا و فعالین حزب کارگران ترکیه بعد از کودتای ۱۹۷۱ مورد سرکوب وسیع و شدیدی قرار گرفتند و حزب ممنوعه اعلام شد.

یک جریان دیگری که در دههَ  ۶۰ بوجود آمد جنبش انقلاب دموکراتیک ملی بود. این جریان از داخل حزب کارگران ترکیه بوجود آمد که بعد از انتخابات ۱۹۶۵ بطور مستقل فعالیت میکرد. این جریان معتقد به کودتا از طرف ژنرالهای “مترقی” ارتش و کمالیستهای چپ بود که بتوانند بر مشکلات فائق آیند. این جنبش بر این باور بود که می تواند به این وسیله یک نظم نوین اجتماعی بوجود آورده و پاسیفیسم را که در داخل چپ به یک سنت تبدیل شده بود بشکند و رادیکالیسم را تقویت کند و به جوانان آگاهی ضد امپریالیستی را بیاموزد. اساسا” دههَ ۶۰ را در ترکیه باید دهه‏ی رشد چپ و سازماندهی بزرگ مردم برای حقوق دموکراتیک ارزیابی کرد. در دهه‏ی شصت، کارگران، کارخانه ها را اشغال و دهقانان مزارع را از دست ملاکین در آورده و دانشجویان مطالبه مدیریت دموکراتیک دانشگاه را توسط خودشان مطرح کردند.

در دهه‏ی ۶۰ در ترکیه فدراسیون کلوب های نظری بوجود آمد. این کلوب ها مراکزی بود که در آنجا جوانان همدیگر را دیدار میکردند و در مورد مارکسیسم و لنینیسم بحث کرده و برای ایجاد یک سازمان جوانان انقلابی تلاش میکردند. در همین کلوب ها بود که ایده و ضرورت تأسیس یک سازمان انقلابی جوانان شکل گرفت و بعداً جریانی به اسم جوانان انقلابی بوجود آمد. سازمان جوانان انقلابی در کوتاه مدت از سازماندهی بالایی برخوردار شد و در سال ۱۹۶۹ نه تنها در بخش جوانان فعالیت می‌کرد بلکه وارد مشی نظامی هم شد. سازمان جوانان انقلابی به مرور زمان خودش را از نظر تئوری تقویت کرد و دست به یک مبارزه ایدئولوژیکی علیه اپورتونیسم حزب کارگران ترکیه زد. هدف مبارزه‏ی سازمان جوانان انقلابی، قهر انقلابی با محتوی سیاست طبقاتی مستقل اعلام شد.

در اوایل دهه‏ی ۷۰ سه جریان چپ و کمونیست اعلام موجودیت کردند که معتقد به مبارزه انقلابی قهرآمیز بودند. در کنار حزب آزادیبخش خلق ترکیه ـ جبهه، در سال ۱۹۷۰ رهبران دیگری مثل دنیز گزمیش، حسین اینان و یوسف اصلان ارتش آزادیبخش خلق ترکیه را پایه گذاری کردند که از سازمان مادر یعنی سازمان جوانان انقلابی بیرون آمده بودند.سومین جریان، حزب کمونیست ترکیه، مارکسیست لنینیست  و ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه  بود که گرایش مائوئیستی داشت و توسط ابراهیم کایپاک کایا ورفقایش که البته اینها هم از حزب آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه  انشعاب کرده بودند، اعلام موجودیت نمودند.

این سه تشکل با وجودیکه از نظر ایدئولوژی و استراتژی با یکدیگر اختلاف و فاصله زیادی داشتند ولی نقطه نظر مشترکشان مبارزه مسلحانه به عنوان ضرورت مبارزه انقلابی بود.

به دلیل نقش مؤثر این سه جریان در اوضاع سیاسی ترکیه از بدو بنیانگذاری تا امروز لازم است که روی تک تک این جریانات مکث بیشتری بشود.

۱ – ارتش آزادیبخش خلق ترکیه  به رهبری دنیز گزمیش، حسین اینان و یوسف اصلان در سال ۱۹۷۰ اعلام موجودیت و شروع به فعالیت کرد. خط مشی و موضعگیری سیاسی این جریان در سیاست داخلی و خارجی، بیشتر به خط مشی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نزدیک بود. این جریان شروع به جنگ مسلحانه علیه دولت وقت ترکیه کرد و دست به ترور شکنجه گران و مصادره انقلابی بانکها زد و در کوتاه مدت هواداران بیشتری را جذب کرد. بعد از کودتای ۱۲ مارس ۱۹۷۱ بسیاری از اعضای رهبری و هواداران این جریان توسط کودتاگران دستگیر شدند. دنیز گزمیش، حسین اینان و یوسف اصلان در یک دادگاه نظامی به اعدام محکوم شدند و در ششم ماه می ۱۹۷۲ اعدام شدند. مقاومت دنیز گزمیش، حسین اینان و یوسف اصلان زیر شکنجه ی بازجویان در زندان، و افشاگری هایشان در دادگاه نظامی علیه دولت ترکیه تأثیر بسزائی در جو سیاسی ترکیه بر جای گذاشت و باعث جذب هواداران بیشتری به این جریان شد. بعد از اعدام این سه نفر ، اعضای باقیمانده این جریان به فعالیتشان تا امروز (البته با چندین انشعاب و اسم های مختلف) ادامه دادند. ناگفته نماند که این جریان در خارج از ترکیه نیرو و فعالیت چندانی ندارد. این جنبش، سیستم اجتماعی – اقتصادی ترکیه را سرمایه داری میدانست و معتقد به برقراری جمهوری دمکراتیک توده ای به رهبری پرولتاریا بود.

۲ – حزب آزادیبخش خلق ترکیه – جبهه: این حزب مثل جریان ارتش آزادیبخش خلق ترکیه در سال ۱۹۷۰ از سازمان مادریعنی سازمان جوانان انقلابی بیرون آمده بود. تئوریسین برجسته و فرمانده نظامی این حزب ماهیر چایان خط مشی سیاسی، استراتژی و تاکتیکهای حزب را تئوریزه میکرد. نظرات این حزب در کل با مختصر تفاوتی مثل نظرات سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و بیشتر به نظرات رفیق مسعود احمدزاده نزدیک بود. ماهیر چایان نزد اعضا و هواداران این جریان مثل چه گوارا و حمید اشرف سمبل مبارزه و مقاومت بود. بعد از کودتای ۱۲ مارس سال ۱۹۷۱ که باعث دستگیری بسیاری از رهبران و هواداران و اعضاء جریانات سیاسی چپ و کمونیست ترکیه شد ، ماهیر چایان با ۷ نفر از کادرهای حزب خویش و ۴ نفر از اعضای ارتش آزادیبخش خلق ترکیه توانست در یک حمله ی  نظامی، یک مستشار نظامی کانادایی و دو مستشار انگلیسی را که در ایستگاه رادار نظامی در دریای سیاه برای ناتو کار میکردند را به گروگان گرفته  تا بتواند در ازای آزادی گروگانها، آزادی زندانیان سیاسی بخصوص دنیز گزمیش ، حسین اینان و یوسف اصلان را از دولت ترکیه مطالبه کند. در ۳۰ مارس ۱۹۷۲ ارتش و سازمان امنیت ترکیه محل اختفای انقلابیون را در قیزیل دره (دره سرخ) نزدیک نیکسار  کشف و محاصره کردند و خواستار تسلیم مبارزین شدند که چون با رد پیشنهاد انقلابیون مواجه گردیدند، مزدوران ارتش و میت شروع به حمله به محل اختفای انقلابیون نموده و بعد از چند ساعت درگیری شدید بین انقلابیون و مزدوران ارتش و میت، همهَ مبارزین و حتی گروگانها توسط مزدوران کشته شدند. بعد از کشته شدن ماهیر چایان با رفقای کادر همراهش، خیلی از اعضاء و هواداران حزب که دستگیر نشده بودند مجبور به زندگی مخفی شده و هر از چندگاهی دست به عملیات چریکی زدند. تاکتیک مشی چریکی، تاکتیک محوری این جریان بود و اقداماتشان مصادره انقلابی موجودی بانکها، ترور انقلابی شکنجه گران و فرماندهان ارشد ارتش و سازمان امنیت (میت)، پلیس و قضات دادگاههای نظامی بود. از جمله ی فعالیت دیگر آنان می توان به حمله به سفارتخانه‏ی کشورهای امپریالیستی مثل آمریکا، انگلیس، مصادره انقلابی دارائی‌های سرمایه داران و توزیع در محلات فقیرنشین و کارگری در شهرهای استانبول، آنکارا، ازمیر و غیره، حمایت و دفاع از مردم کردستان در مقابل یورش و قتل عام آنجا توسط ارتش و ژاندارمری، حمایت و همبستگی بین المللی با مبارزان فلسطینی، شیلیائی، ویتنامی و ارتباط با جریانات کمونیست و انقلابی کشورهای دیگر اشاره کرد. این جریان با وجود آنکه با انشعاب‌ها و تغییر نام مواجه بوده است، ولی همگی تا امروز همچنان نظرات ماهیر چایان را پیش میبرند. این حزب، جامعه ترکیه را سرمایه داری میداند که زیر یوغ امپریالیستهاست و معتقد به سوسیالیسم و برقراری جمهوری دموکراتیک توده ای به رهبری پرولتاریاست. در سال ۱۹۷۴ نظامیان کودتاگر بعد از سرکوب و شکنجه و اعدام بسیاری از فعالین سیاسی چپ و کمونیست که اسمش را عملیات چکشی گذاشته بودند، انتخابات راه انداختند که حزب جمهوریخواه خلق برنده شد. در این موقع تمامی کادرها و اعضا و هواداران این حزب با خط مشی قبلی در تئوری و عمل، دوباره وارد سازمان مادر یعنی سازمان جوانان انقلابی شدند. در داخل سازمان جوانان انقلابی، رهبران مؤسس آتی سازمان انقلابیون چپ  که با نام گروه آزادیبخش  که در سال ۱۹۷۵ بوجود آمده بود، وجود داشتند. در این مرحله است که سازمان انقلابیون جوان توانست دوباره عموم انقلابیون و مبارزین چپ و کمونیست را متحد کرده و بعد از مدتی نام خود را از  حزب آزادیبخش خلق ترکیه-جبهه به سازمان راه انقلابی  تغییر دهد. در این زمان بلافاصله کادرها و اعضاء سازمان راه انقلابی در اکثر شهرهای ترکیه و مخصوصا” در استانبول دست به عملیات مسلحانه گسترده از ترور انقلابی شکنجه گران، جاسوسان گرفته تا بمب گذاری در مراکز پلیس و موسسات انحصارات امپریالیستی و غیره زدند. از دیگر اقدامات این سازمان، ارتباط و همبستگی با احزاب و سازمانهای سیاسی و حمایت از جنبش های ضد سرمایه داری در دیگر کشورها، بود. حیدر تبریزی یکی از کادرها و مسؤولین سابق خارج از کشور سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در کتاب روابط برون مرزی سازمان چریکهای فدایی خلق، به ارتباط سچخفا با این جریان اشاره کوتاهی کرده است. در سال ۱۹۷۸ یعنی دو سال قبل از کودتای ۱۹۸۰ بدلیل اختلافات سیاسی در سازمان “راه انقلابی” انشعابی بوجود آمد که منجر به تشکیل جریانی به اسم انقلابیون چپ گردید. بخش دیگر منشعبین هم با همان اسم راه انقلابی به فعالیتشان ادامه دادند ولی بعد از مدتی پراکنده شدند و دیگر نقش تأثیرگذاری در جو سیاسی جامعه ترکیه نداشتند. سازمان انقلابیون چپ  تا کودتای ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ صدها عملیات مسلحانه علیه پایگاههای نظامی آمریکا، کنسولگری بلژیک و آمریکا، و مصادره انقلابی بانکها انجام داد و دست به ترور انقلابی شکنجه گران و رؤسای دادگاه، و فرماندهان ارتش زد. این سازمان، ترور انقلابی اشخاصی مثل گون سازاک رهبر حزب جنبش ملی و وزیر گمرک، که گروه فاشیستی گرگهای خاکستری را تقویت و سازماندهی میکرد را بعهده گرفت.  و همینطور در آگوست ۱۹۸۰  نیهات اریم  که نخست وزیر کودتاچیان در سال ۱۹۷۱ بود که در زمان نخست وزیری وی رهبران حزب آزادیبخش خلق ترکیه – جبهه و ارتش آزادیبخش خلق ترکیه و همچنین رهبر حزب کمونیست ترکیه- مارکسیست لنینیست ابراهیم کایپاک کایا را زیر شکنجه کشته یا اعدام کرده بود، ترور انقلابی کرد.

در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ برای سومین بار نظامیان فاشیست کمالیست بخاطر ترس از رشد جریانات چپ و کمونیست و نارضایتی عموم مردم از دولت و رشد مبارزات ضد سرمایه داری دست به کودتا زدند و باز اکثریت رهبران اعضاء و هواداران جریانات چپ و کمونیست دستگیر و در دادگاههای نظامی محاکمه شدند. از سازمان انقلابیون چپ نزدیک به ۱۵۰۰ نفر دستگیر و محاکمه شدند که برای ۴۰۰ نفرشان حکم اعدام صادر شد. در کودتای ۱۹۸۰ در مجموع بیش از ۶۵۰ هزار نفر دستگیر شدند که برای ۷۰ هزار نفر حکم اعدام صادر شد. ۱۸۰ نفر زیر شکنجه جان فشاندند. بالای ۳۰ هزار نفر مجبور به تبعید شدند و بسیاری نیز در حین فرار کشته شدند. با وجود همه ی این سرکوبها، سازمان انقلابیون چپ تا سال ۱۹۸۵ به مبارزه ادامه داد . در سال ۱۹۸۲ کنسولگری ترکیه در شهر کلن آلمان را اشغال کرد و در سال ۱۹۸۳ دولت آلمان فعالیتش را ممنوع اعلام نمود. این سازمان از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ به علت تجدید سازماندهی دست به یک مرحله تاکتیک عقب نشینی زد ولی از سال ۱۹۹۰ دوباره شروع به عملیات مسلحانه نمود. در سال ۱۹۸۵ گروه موزیک گروپ- یوروم  توسط هواداران انقلابیون چپ بوجود آمد که در واقع بخش فرهنگی و هنری این جریان است و در کوتاه مدت موفقیت بسیار زیادی بدست آورد و توانست هزاران هوادار را برای سازمان انقلابیون- چپ جذب کند. تمامی اعضای گروپ یروم به غیر از دو نفر که با اعتصاب غذای خشک جان فشاندند، در زندانها هستند ولی با وجود این اعضای جدید، فعالیت اعضای دستگیر شده را ادامه میدهند. سازمان انقلابیون چپ بعد از چهارده سال فعالیت سیاسی، نظامی و فرهنگی در سپتامبر سال ۱۹۹۲ بعلت اختلافات تشکیلاتی و تاکتیکی  بین اعضای مرکزیت که باعث درگیری مسلحانه و کشته شدن چند نفر از اعضایش گردید، دچار انشعاب شد. در ابتدا هر بخشی نام یکی از رهبران حزب را برای خود انتخاب کرد. یکی کاراتاش  را برگزید و دیگری یاغان را. جناح کاراتاش در کنگره ای که در سال ۱۹۹۴ در دمشق داشت اسم سازمان خود را حزب انقلابی آزادیبخش خلق-جبهه  گذاشت و در اکتبر ۱۹۹۴ جناح هواداران یاغان ، اسم حزب آزادیبخش خلق ترکیه-انقلابیون چپ را انتخاب کرد. جناح یاغان هم اکنون نه در ترکیه وجود دارد و نه در خارج از کشور، ولی جناح حزب انقلابی آزادیبخش خلق-جبهه همچنان تا امروز هم در ترکیه و هم در خارج از کشور فعال است. این جریان یک نشریه هفتگی به اسم مارش  و چندین نشریه مختلف دیگر دارد. به‌ غیر از گروه هنری گروپ یوروم و سازمان جوانان انقلابی، این حزب در دانشگاهها، مدارس، سندیکاههای کارگری، روستاها و کارخانه ها نیرو دارد. ترکیب حزب از ملیتهای مختلف ساکن ترکیه است. اکثریت زندانیان سیاسی ترکیه متعلق به این جریان است. پنج نفر هم از فعالین حزب در آلمان زندانی هستند و سه نفرشان منتظر اعلام حکم دادگاه می باشند. اینان در برخی از کشورهای اروپایی مثل آلمان، هلند، فرانسه، بلژیک فعالند. در خارج از کشور هر دو هفته یکبار، جلسه ی  مباحث سیاسی روز را با نام تایاد کافه  برگزار میکنند که حداقل قدمت ۲۵ ساله دارد. در برنامه حزب، جنگ مسلحانه توده ای بعنوان تاکتیک اصلی محسوب میشود، رسیدن به سوسیالیسم با مبارزه مسلحانه در برنامه حزب قید شده است و همچنان نظرات ماهیر چایان را پیش میبرند. بعد از کودتای ۱۹۸۰ بعضی از اعضا و کادرهای حزب به سوریه فرار کردند و از آن زمان تا کنون با دولت سوریه رابطه دارند و  حامل نظریات محور مقاومتی هستند. دولت آمریکا از سال ۱۹۹۷، آلمان از  ۱۹۹۸ و اتحادیه اروپا از سال ۲۰۰۲ این جریان را جزو لیست تروریستی قرار داده اند و به همین خاطر این حزب، تشکلی علنی و ثبت شده به نام فدراسیون آناتولی در خارج از کشور دارد که زیر پوشش آن، خط  مشی حزب را تبلیغ و ترویج میکند.

 

۳ – حزب کمونیست ترکیه-مارکسیست لنینیست  و ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه همزمان در ۲۴ آوریل سال ۱۹۷۲ توسط ابراهیم کایپاک کایا و رفقایش اعلام موجودیت کرد. ابراهیم کایپاک کایا از تئوریسینهای برجسته این جریان بود و قبلاً در حزب کمونیست ترکیه و بعداً در حزب مائوئیستی انقلابی کارگران و دهقانان فعالیت میکرد و بعد از مدتی بخاطر خط مشی رفرمیستی و رویزیونیستی این جریانات از آنها جدا شد و مستقلاً حزب کمونیست ترکیه- مارکسیست لنینیست و ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه را بنیانگذاری کرد. ابراهیم کایپاک کایا در اوایل سال ۱۹۷۳ دستگیر و با وجودیکه تنها ۲۴ سال سن داشت بعد از چند هفته زیر شکنجه های وحشیانه بازجویان در هجدهم ماه می ۱۹۷۳ جان فشاند. هدف حزب کمونیست ترکیه م.ل سرنگونی انقلابی دولت، و برقراری جمهوری دمکراتیک توده ای بود و معتقد به مشی چریکی. باقیمانده‏ی اعضاء و هواداران حزب بعد از قتل ابراهیم دست به سازماندهی زده و شروع به مبارزه مسلحانه علیه دولت ترکیه و تبلیغ و ترویج نظرات ابراهیم کایپاک کایا نمودند و توانستند هواداران زیادی را جذب کنند و نقش مؤثری در جو سیاسی ترکیه داشته باشند. در کودتای ۱۹۸۰ بسیاری از اعضاء و هواداران این جریان دستگیر، شکنجه و اعدام شدند ولی بازماندگان جریان به مبارزه ادامه دادند. در سال ۱۹۹۴ به دلیل اختلافات سیاسی در حزب انشعاب بوجود آمد و یک بخش با اسم پارتیزان فعالیت کرد و بخش دیگر با نام کمیته منطقه ی شرق آناتولی فعالیتش را ادامه داد و در اواخر سال ۲۰۰۲ اسم حزب را به حزب مائوئیست کمونیست  تغییر داد. اینها هر دو جریانات مائوئیستی هستند و معتقد به جنگ مسلحانه بوده و فرماسیون اجتماعی و اقتصادی ترکیه را نیمه فئودالی و نیمه مستعمره میدانند و معتقد به سرنگونی انقلابی دولت ترکیه و برقراری دولت دمکراتیک ملی به رهبری پرولتاریا هستند. جریان پارتیزان در ترکیه اتحادیه جوانان مارکسیست لنینیست را بوجود آورده است که در واقع سازمان جوانانش میباشد و همچنین با جریان ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان در ترکیه  همکاری نزدیک دارد. جریان پارتیزان بدلیل قرار گرفتنش در لیست ترور اتحادیه اروپا برای رفع محدودیتهای سیاسی و فعالیتش در خارج از کشور اقدام به تشکیل سازمانهایی که به اصطلاح دمکراتیک و قانونی هستند، نمود که نمونه اش تشکل کنفدراسیون کارگران ترکیه در اروپا است که در کشور هلند به  ثبت قانونی رسیده است. فدراسیون کارگران ترکیه در آلمان و جوانان دمکراتیک نوین در آلمان نیز  به ثبت رسیده اند.

شاخه نظامی حزب مائوئیست – کمونیست  در ترکیه با ارتش آزادیبخش خلق  و همچنین با پارتیزانهای نیروی خلق همکاری دارند. در سال ۲۰۰۵ به دلیل لو رفتن محل برگزاری کنگره حزب، هفده نفر از اعضای رهبری حزب مائوئیست – کمونیست توسط ارتش ترکیه کشته شدند. این جریان هم مانند جریانات پارتیزان و حزب انقلابی آزادیبخش خلق-جبهه جزو لیست ترور اتحادیه اروپا قرار دارد و ممنوع الفعالیت است و به همین خاطر جهت رفع محدودیتهای سیاسی و غیره اقدام به تشکلات دمکراتیک و قانونی نمود تا بتواند در پوشش این تشکلات فعالیتش را انجام دهد. نمونه اش کنفدراسیون برای حقوق دمکراتیک در اروپا یا فدراسیون برای حقوق دموکراتیک در آلمان ، جنبش جوانان سوسیالیست   که در سال ۲۰۱۶ اسمشان را به جنبش جوانان دمکراتیک در اروپا   تغییر دادند.

از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ دوازده نفر از اعضای حزب مائوئیست – کمونیست را در کشورهای اروپای غربی دستگیر و به زندان محکوم کردند. هم جریان پارتیزان و هم حزب مائوئیست- کمونیست ، حزب کارگران کردستان   را با انتقاد قبول دارند و درائتلاف جنبش انقلابی متحد خلق ها  که در سال ۲۰۱۶ با ابتکار و رهبری حزب کارگران کردستان بوجود آمد، همکاری میکنند.

جریانات زیر به گروه پارتیزان تعلق دارند:

۱ – کنفدراسیون کارگران ترکیه در اروپا

۲ – فدراسیون کارگران ترکیه در آلمان

۳ – جوانان دمو کراتیک نوین

چند تشکل زیر به حزب مائوئیست- کمونیست تعلق دارند:

۱ – کنفدراسیون برای حقوق دموکراتیک در اروپا

۲ – کنفدراسیون برای حقوق دموکراتیک در آلمان

۳ – جنبش جوانان دموکراتیک در اروپا

با وجودیکه فعالیت احزاب مائوئیست- کمونیست و پارتیزان در ترکیه و اروپای غربی ممنوع است و در لیست ترور اتحادیه اروپا قرار دارند ولی هر دو جریان به نسبت توانشان هم در ترکیه و هم خارج از کشور خیلی فعال هستند.

۴ –  حزب مارکسیست، لنینیست، کمونیست در سال ۱۹۹۴ در ترکیه از ائتلاف حزب کمونیست ترکیه، جنبش مارکسیست لنینیستی و جنبش کارگران کمونیست ترکیه  بوجود آمد. فعالیت این حزب مخفی است و در لیست ترور اتحادیه اروپا قرار دارد و چند نفر از اعضایش هم اکنون در زندانهای آلمان هستند. این جریان هدفش سرنگونی انقلابی دولت سرمایه داری ترکیه و ایجاد یک جامعه کمونیستی از طریق دیکتاتوری پرولتاریاست. این جریان بر خلاف جریانات پارتیزان و حزب مائوئیست- کمونیست فرماسیون اقتصادی ترکیه را سرمایه داری می داند و برای مبارزه علیه سرمایه داری مشی مسلحانه را هم بعنوان یک تاکتیک قبول دارد و عملیات مسلحانه مختلفی را در ترکیه انجام داده است و از نظر سیاسی هم تأثیر خوبی در فضای سیاسی ترکیه دارد. این حزب یک نشریه هفتگی به اسم جهش و یک بولتن ماهانه بین المللی و هر دو ماه یک نشریه به نام صدای حزب انتشار میدهد.

این حزب هم برای رفع محدودیت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که از طرف اتحادیه اروپا تحمیل شده است به ایجاد تشکلات دموکراتیک مبادرت ورزیده که بتواند فعالیتش را زیر پوشش این تشکلات انجام دهد. برای نمونه:

۱ – کنفدراسیون مهاجران سرکوب شده در اروپا

۲ – کنفدراسیون کارگران مهاجر ترکیه در آلمان  که نقش بزرگی از نظر تدارکاتی وانتشاراتی دارد.

۳ – اتحادیه زنان سوسیالیست که هدفش حمایت از زنان مهاجر ترکیه و شمال کردستان است. این اتحادیه در سال ۲۰۱۰ اعلام موجودیت کرد.

۴ – تشکیل سازمان جوانان کمونیست که در اواسط دهه ۹۰ اعلام موجودیت کرد و از سال ۲۰۱۰ با جوانان کمونیست در کشورهای سوئیس، فرانسه، آلمان، اتریش، انگلیس ارتباط برقرار کرده و نامشان را به جوانان مبارز  تغییر دادند. فعالین حزب در ترکیه و اروپا با وجود تمامی محدودیت ها و سرکوب ها از طرف دولت های سرمایه داری همچنان به مبارزه ادامه  میدهند.

حزب کمونیست، مارکسیست – لنینیست  جریان  حزب کارگران کردستان را با انتقاد قبول دارد و تعدادی از نیروهایش هم در روژاوا فعالیت دارند.

چند سال قبل از تشکیل حزب کارگران کردستان ، حزب دموکرات کردستان ترکیه به رهبری سراج بیلگین که ضد کمونیست بود، تأسیس شده بود. این حزب بعد از مدتی به سه شاخه تقسیم شد. یک بخش به نام سعید الچی به رهبری سراج بیلگین و دومی به نام دکتر سعید قرمزی توپواک که هر دو با توطئه حزب دموکرات کردستان عراق کشته شدند و سومی به رهبری دکتر شوان یا شوانی ها که بعدها اکثر آنها عضو “جمعیت فرهنگی انقلابیون شرق” شدند. دکتر شوان هم با توطئه بارزانی کشته شد.

حزب کارگران کردستان در ۱۹۸۳ به رهبری عبدالله اوجالان، کمال پیر و حقی اعلام موجودیت کرد. کمال پیر و حقی معاون آپو ترک و سوسیالیست بودند. به گفته جمیل بایک نویسنده کرد و یکی از رهبران فعلی حزب کارگران کردستان طرح برنامه حزب در سال ۱۹۷۷ در شهر عنتپ توسط آپو و کمال پیر و حقی نوشته شده بود که بعد از اعلام موجودیت  حزب کارگران کردستان اعلام شد. عبدالله اوجالان تحت تاثیر افکار سوسیالیستی کمال پیر و حقی و دیگر گروه های چپ ترکیه قرار داشت و به همین جهت در اوایل تشکیل حزب، سوسیالیسم علمی را پاسخگوی کردستان میدانست و میگفت که حزب کارگران کردستان یک حزب سوسیالیست است ولی بعد از کشته شدن حقی و کمال پیر و عناصر چپ، حزب جنبه ناسیونالیستی خیلی قوی پیدا کرد و با وجودیکه ادعای سوسیالیستی داشت ولی مسأله ملی گرائی افراطی در حزب غالب شد. این حزب مدت کوتاهی پس از تشکیلش توانست با تبلیغ و ترویج اهدافش که به مسائل و مشکلات مردم در ترکیه و کردستان در زمینه استقلال و آزادی اشاره میکرد و تاکتیک مسلحانه را راه چاره برای حل مشکلات میدانست به یک حزب توده ای در کردستان و شهرهایی مثل استانبول و ازمیر و غیره تبدیل شود. حزب کارگران کردستان در کوتاه مدت با سازماندهی گروه های چریکی در منطقه کردستان ترکیه توانست ضربه های سنگینی به ارتش و ژاندارمری در دهات و شهرهای کردستان وارد آورد و آنها را وادار به عقب نشینی کند. این اقدامات چریکی  حزب کارگران کردستان مورد حمایت مردم کردستان قرار گرفت و موجب جذب نیروی جوان پیشمرگه به حزب شد. در عین حال در خارج از کشور هم توانست خیلی از کردهای تبعیدی را جذب و سازماندهی کند و در آکسیونهای خارج از کشور هزاران نفر را به خیابانها بکشد.

به علت تاکید زیاد از حد حزب روی مسأله کرد و کردستان در طی پروسه ای بعضی از جریانات سیاسی چپ و افراد مترقی ترکیه اقدام به فاصله گیری و مرزبندی با حزب کردند. ولی با وجود این حزب تا ربودن عبدالله اوجالان توانسته بود هواداران زیادی در ترکیه و خارج از کشور جذب کند. عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۹ توسط ماموران میت ترکیه با توطئه دولتهای اسرائیل و یونان از کشور کنیا ربوده و به ترکیه آورده شد و تا امروز در زندانی در دریای مرمره محبوس است. دادگاه نظامی ترکیه در آن وقت رأی به اعدام عبدالله اوجالان داد ولی فعالیت ها و اعتراضات سازمانهای سیاسی و افکار بین المللی مانع از اعدام او توسط دولت ترکیه گردید.

بعد از ربودن عبدالله اوجالان و نقش کاملا برجسته ناسیونالیستی  حزب کارگران کردستان در مورد مسائل سیاسی و تاکتیک های انحرافی، حزب با ریزش عظیم نیرو در داخل و خارج ترکیه مواجه شد و در شرایط فعلی بیشتر هوادارانش در مناطق کردنشین ترکیه قرار دارند  و تعدادی در خارج از کشور فعال هستند و کلا” ادعاهای سوسیالیستی را کنار گذاشته و فقط در حوزه ناسیونالیسم بورژوائی فعالیت می کنند. سازمان پژاک در ایران شاخه ای از حزب کارگران کردستان می باشد و همچنین سازمان نیروهای مدافع خلق و سوریه از رهبری و خط مشی  حزب کارگران کردستان تبعیت میکند. سیاست های حزب کارگران کردستان و خصوصیات آن قبلاً  بیشتر با محوریت عبدالله اوجالان تنظیم میشد و عبدالله اوجالان حرف اول و آخر را میزد. حزب کارگران کردستان در لیست ترور اتحادیه اروپا قرار دارد و تعدادی از فعالین اش در آلمان همچنان در زندان هستند.

 

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _  _

 

حزب کارگران ترکیه:TIP

حزب کمونیست ترکیه:TKP

فدراسیون کلوب های نظری :FKFS

سازمان جوانان انقلابی:Devrimci Genclik

حزب آزادیبخش خلق ترکیه-جبهه :THKP/C

راه انقلابی:Devrimci Yol

سازمان انقلابیون چپ:Devrimci Sol

حزب ازادیبخش خلق ترکیه- جبهه انقلابیون چپ:THKP-C Devrimci Sol

حزب انقلابی آزادیبخش خلق-جبهه:DHKP-C

ارتش آزادیبخش خلق ترکیه:THKO

حزب انقلابی کارگران و دهقانان ترکیه :TIIKP

حزب کمونیست ترکیه- مارکسیست لنینیستها:TKP/ML

ارتش آزادیبخش کارگران و دهقانان ترکیه:TIKKO

فدراسیون کارگران ترکیه در آلمان:ATIF

کنفدراسیون کارگران ترکیه در اروپا:ATIK

حزب کارگران کردستان:PKK

جنبش انقلاب دموکراتیک ملی:MDD

جوانان مبارز:YS

جوانان دموکرات نوین:YDG

حزب مائوئیست کمونیست:MKP

فدراسیون کارگران مهاجر ترکیه در آلمان:AGIF

واحدهای دفاع از خلق:YPG

واحدهای دفاع از خلق بخش زنان:YPJ

جنبش سمت، جهت:YÖN

ارتش آزادیبخش خلق:HKO

حزب کمونیست، مارکسیست لنینیست:MLKP

کنفدراسیون برای حقوق دموکراتیک در اروپا:ADHK

فدراسیون برای حقوق دموکراتیک در آلمان:ADHF

جنبش جوانان دموکرات در اروپا:ADGH

جنبش جوانان سوسیالیست:SYM

جنبش انقلابی متحد خلق ها:HBDH

کمیته منطقه شرق آناتولی:DABK

حزب کمونیست ترکیه، جنبش مارکسیست لنینیستی:TKP/ML-H

جنبش کارگران کمونیست ترکیه:TKIH

کنفدراسیون مهاجرین ستمدیده در اروپا:AVEG-KON

اتحادیه زنان سوسیالیست:SKB

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۷۹  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.