اتحاد و همبستگی را در صنعت نفت سازمان دهیم

در صنعت نفت آرام و قراری دیده نمی‏شود. خشم و نارضایتی کارگران بسیار بالاست. کار در صنعت نفت،درپالایشگاه ها، پتروشیمی ها، حفاری و دکل ها در مناطق جنوب کشور به ویژه در فصل تابستان و گرمای بالای ۵۰ تا ۶۰ درجه و گاه بیشتر، چنان سخت و طاقت فرساست که از حد تحمل جسم و جان انسان کارگر فراتر است. استثمار و بی حقوقی رایج در صنعت نفت فاجعه بار است. شرایط کار و زندگی، خوابگاه ها، قرارداد ها و دستمزد های ناچیز کارگران صنعت نفت را به ستوه اورده است. شاید قشر بسیار نازکی از کارکنان رسمی مشکلات معیشتی کمتری داشته باشند، اما چرخ زندگی اکثریت قریب به اتفاق نیروی کار شاغل در صنعت نفت، با دستمزد های اندک نمی چرخد ، به شدت خشمگین و ناراضی و چون انبار باروتی آماده انفجارند.

از سال ۱۳۹۹ که کارگران صنعت نفت دور جدیدی از مبارزات خود را آغاز کردند، صدای اعتراض و اعتصاب در نفت خاموش نشده است. یکروز کارگران پروژه ای و پیمانی مشعل اعتصاب و اعتراض را بر افروخته اند، روز دیگر کارگران قرارداد موقت دست به تجمع زده اند، روز بعد کارگران ارکان ثالث یا حتی کارکنان رسمی تجمع برپا نموده اند. شعله اعتراض و اعتصاب در نفت فروزان بوده است.

روز چهار شنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ صدها تن از کارگران ارکان ثالث شاغل در صنعت نفت به نمایندگی از ده‏ها هزار تن از همکاران خویش، مقابل دفتر شرکت ملی حفاری در شهر اهواز، دست به تجمع زدند. همزمان با این تجمع، کارگران ارکان ثالث در بعضی از دکل های حفاری نیز تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران ارکان ثالث در این تجمع اعتراضی که به رغم برخی موانع ناشی از مشکلات و اختلاف های درونی کارگران و به رغم مخالفت و تهدیدات مدیریت و حراست سازماندهی و برپا شد، خواهان افزایش دستمزد و سایر مطالبات خود شدند.

این تجمع در شرایطی سازماندهی و برپاشد که اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای وارد چهاردهمین روز خود شده بود و شمار کارگران پروژه ای اعتصابی از ۲۴ هزار نفر در ۱۲۱ شرکت فراتر رفت. نکته بسیار جالب این است که کارگران ارکان ثالث در تجمع خویش ضمن حمایت از اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای و خواستهایشان و اعلام همبستگی با آن‏ها، در عین حال اعلام کردند در روزهای آینده، تجمعات پرشورتر، منسجم تر و گسترده تری خواهند داشت.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت(ارکان ثالث) ضمن اعلام همبستگی با همکاران پروژه ای نفت ، در مورد ادامه اعتراض کارگران ارکان ثالث نوشت:” اعتراضات ما در روزهای آینده پرشورتر و گسترده تر از این خواهد بود.”

کارگران مبارز ارکان ثالث در تجمع خود با دردست گرفتن کاغذ نوشته هایی مبنی بر  “ما همه یاسر هستیم” خواهان بازگشت به کار این کارگر شدند. یاسر احمدی نژاد یکی از کارگران ارکان ثالث است که با تهیه کلیپی در دفاع از کارگران و افشای سیاست های ضد کارگری و تفرقه افکنانه کارفرما و گفتن:” تاکی بندگی؟ تا کی بردگی؟ تاکی حقارت و شرمندگی؟” همکاران خود را به تجمع و اعتراض دعوت کرد و بلافاصله مدت شش ماه ازکار تعلیق شد. کارگران ارکان ثالث در تجمع اعتراضی خود همچنین خواهان آزادی فوری دوکارگر بازداشتی شرکت توسعه فولاد گل گهر سیرجان بنام رحیمی و بهرامی شدند که در جریان اعتصاب سراسری اخیر کارگران پروژه ای بازداشت شده اند.

این رویداد ها اگر چه رویدادهای کوچکی هستند اما از نظر سیاسی و تأثیراتی که می تواند درمبارزات کارگران صنعت نفت و کل کارگران برجای بگذارند بسیار مهم و درخور توجه‏اند. این رویدادها بیان نوعی از همکاری و پیوند های عملی میان کارگران بخش های مختلف صنعت نفت است که دولت آن ها را شقه شقه کرده است. این رویدادها در عین حال گام هایی اولیه در راستای تقویت روحیه اتحاد و همبتسگی کارگری در صنعت نفت است. شکل گیری نوعی همگرایی میان کارگران غیر رسمی از نمونه کارگران ارکان ثالث و پروژه ای و قرارداد موقت، آغاز راهی است که باید با آگاهی و تلاش بیشتر کارگران پیشرو، مسیر آن را هموارتر نمود.

نکته بسیار مهم دیگری که در جریان تجمع اخیر کارگران ارکان ثالث اتفاق افتاد، موضعگیری کارگران در قبال مضحکه انتخاباتی رژیم بود. پیش از آن جمع هایی از کارگران هفت تپه، کارگران عسلویه و جنوب، با انتشار بیانیه هایی رسماً اعلام کرده بودند در بازی به اصطلاح انتخاباتی رژیم شرکت نخواهند کرد و به دشمنان طبقاتی خویش رأی نخواهند داد. کارگران ارکان ثالث نیز بر انتخابات فرمایشی رژیم قاطعانه دست رد زدند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث) در این مورد نوشت: “تکلیف ما با ساختار سرکوب کننده مان مشخص است، ما در دست به دست شدن قدرت بین بالایی ها و استثمار کنندگان خود شرکت نمی کنیم و انتخابات فرمایشی را که ۴۵ سال است برای ما کارگران و مردم تحت ستم، بجز تبعیض و بی حقوقی دستاوردی در آن نبوده از اساس قبول نداریم.”

کارگران ارکان ثالث سال گذشته نیز درست در چنین روزهایی (۱۷ تیر ۱۴۰۲ ) یک تجمع بزرگ سراسری برپا نمودند. گروه بزرگی از کارگران ارکان ثالث شاغل در صنعت نفت و گاز و حفاری، ازجمله کارگران شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و شرکت ملی حفاری، به نمایندگی از ده ها هزار تن از همکاران خود ازشهرهای مختلف راهی تهران شدند و تجمع بزرگی را مقابل دفتر ریاست جمهوری برپا کردند. امسال نیز کارگران در چند نوبت دست به تجمع و اعتراض زده و در تجمع اخیر خود اعلام کردند مادام که به خواست هایشان رسیدگی نشود، به اعتراض و تجمع ادامه خواهند داد و مصمم‏اند در روزهای آینده و بعد از فروکش جار و جنجال و هیجانات تصنعی ناشی از  انتصاب پزشکیان، تجمعات گسترده تر ، منسجم تر و پرشورتری برپاکنند.

کارگران ارکان ثالث گچساران، کنگان، عسلویه و سایر شهرها و مناطق جنوب نیز مطابق سنتهای مبارزاتی خویش مانند دفعات گذشته باید با تجمع و اعتراض کارگران اهواز همراه شوند و آن هاراتنها نگذارند.

شایان ذکر اینکه کارفرما که از تجمع کارگران و گسترش آن به وحشت افتاده بود، بلا فاصله به پرداخت های اندک و قطره چکانی روی آورد، به پرداخت بن کارت دست زد و با صدور دستور العمل پرداخت تسهیلات بانکی و نیز تصویب عجولانه و ناقص طرح طبقه بندی مشاغل، سعی نمود فوراً سر و ته قضیه را هم آورده و از ادامه اعتراض و تجمع کارگران جلوگیری کند. درهمان حال مدیریت و حراست شرکت نیز با توسل به برخی اقدامات پلیسی و تهدید آمیز، سعی کرده اند کارگران را مرعوب ساخته و از ادامه تجمع و مبارزه بازدارند. اما حراست و مدیریت و دولت حامی آن‏ها، نه با پذیرش نیم بند و ناقص برخی خواست ها و نه با تشدید فشار و اقدامات سرکوب گرانه، نتوانسته اند در اراده کارگران برای ادامه مبارزه و اعتراض و برپایی اجتماعات وسیع تر خللی ایجاد کنند. اعتراض و  تجمع کارگران ارکان ثالث در شهر اهواز زمانی شعله ور شد که اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای صنعت نفت وارد چهاردهمین روز خود شده بود و امروز یکشنبه ۱۸ تیر، نوزدهمین روز را پشت سر می گذارد. تهدید و احضار و بازداشت شماری از کارگران پروژه ای برای درهم شکستن اعتصاب و نیز تلاش های گسترده پیمانکاران برای بکارگیری نیروهای اعتصاب شکن، به کلی با شکست و ناکامی روبرو شده است. برخی خبرهای انتشار یافته حاکی از ان است که بعضی کارفرمایان و پیمانکاران به عقب نشینی هایی تن داده اند و از روی اجبار، امتیازاتی نیز به کارگران داده اند. در شرکت فرید مهر جنوب، با کارگران جوشکار و برق، قرارداد ۱۴ روز کار ۱۴ روز استراحت با ۷۰ میلیون دستمزد بسته شده است. کارفرمای شرکت احیافولاد پارتاک نیز ۱۴ روز کار ۱۴ روز استراحت را پذیرفته است.

درعین حال برخی دیگر ازپیمانکاران صرفاً برای پایان اعتصاب، وعده هایی به کارگران داده اند تا مثل سال های گذشته پس از پایان اعتصاب و شروع کارگران به کار، وعده های خود را دور بریزند و به دست فراموشی بسپارند. کارگران باید هوشیاری خود را حفظ کنند، فریب این  خدعه گران و شارلاتان ها را نخورند و تا حد ممکن تصمیات جمعی تر در مورد حد و حدود پذیرش خواست ها و ادامه یا پایان اعتصاب و نظائر آن اتخاذ کنند.

کارگران شاغل در صنعت نفت به خوبی می دانند که طبقه سرمایه دار حاکم و دولت این طبقه با هدف استثمار شدید و بی سرو صدای کارگران نفت و برای ایجاد چند دستگی و جلوگیری از اتحاد کارگران، سالهاست که نیروی کار شاغل در صنعت نفت را شقه شقه و به گروه ها و دسته های مختلف تقسیم کرده است. رژیم سیاسی و ارتجاعی حافظ منافع طبقه سرمایه دار حاکم، تمام توان خود را برای ارزان سازی نیروی کار، تشدید استثمار و بی حقوقی کارگران و تأمین سود حد اکثری سرمایه داران به کاربسته است. در همین رابطه کارگران صنعت نفت را به دو گروه بزرگ کارگران رسمی و کارگران غیر رسمی تقسیم نموده است. تنها حدود ۳۰ درصد نیروی شاغل در صنعت نفت رسمی و مابقی( ۷۰ درصد) شامل کارگران قرارداد مدت معین، کارگران قرارداد موقت، کارگران ارکان ثالث، کارگران پروژه ای و پیمانی، کارگران حجمی و شرکتی و غیره، غیر رسمی هستند که دستمزدهای بسیار ناچیزی می گیرند، شرایط کاری بسیار دشواری دارند و سرمایه داران و دولت حامی آن‏ها، نوعی  شرایط شبه برده داری را بر این کارگران تحمیل کرده اند. لذا اعتراض و تجمع و اعتصاب گروه ها و بخش های مختلف کارگران شاغل در صنعت نفت که شدت فشار و دامنه خشم و نارضایتی در آن بسی بالاست، به امری روز مره تبدیل شده است.

بعد از اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای و تجمع کارگران ارکان ثالث، اکنون نوبت کارگران قرارداد موقت است که وارد میدان شوند. ۳۵ هزار کارگر قرارداد موقت عموماً با تحصیلات و تخصص بالا، علی رغم چندین سال کار هنوز تبدیل وضعیت نشده و به استخدام رسمی درنیامده اند. دستمزد های کارگری در این جا نیز بسیار پایین و شرایط کار سخت و دشوار است. این کارگران نیز که تا کنون بار ها تجمعات اعتراضی در شهرهای جنوب و نیز در تهران برپا نموده اند، اکنون باید به یاری هم طبقه ای ها خود، کارگران پروژه ای و ارکان ثالث برخیزند.

پیشروی جنبش طبقه کارگر ایجا ب می کند که همه کارگران صنعت نفت مقدم بر هر چیز کارگران رسمی و غیر رسمی دست اتحاد به سوی هم دراز کنند و تلاش های مذبوحانه و آگاهانه طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن برای ایجاد تفرقه و جدایی و تقسیمات تصنعی اما عامدانه و نقشه مند این طبقه را خنثی سازند. ایده ال این است که اتحاد محکمی میان کارگران رسمی و غیر رسمی ایجاد کنیم. اما اگر به هر دلیل در شرایط کنونی اتحاد میان کارگران رسمی و غیر رسمی در کوتاه مدت میسر نشود، ما غیر رسمی ها اعم از قرارداد موقت، ارکان ثالثی، پروژه ای و پیمانی می توانیم صفوف خود را فشرده تر سازیم و دربرابر طبقه و دولت حاکم متحد و همبسته ظاهر شویم.

آنچه امروز بیش از هر چیز دیگری در صنعت نفت به آن نیاز هست، ایجاد پیوند محکم میان کارگران بخش های مختلف و سازماندهی اعتصاب های هماهنگ و سراسری است. زمینه های اعتراض و اعتصاب و گسترش آن فراهم است. زمینه های ایجاد اتحاد و همبستگی بیشتر میان کارگران بخش های مختلف نیز تا حدود زیادی فراهم است. پیوند ها و ارتباط گیری‏ها و  همکاری های خود را گسترش دهیم. همبستگی طبقاتی خود را تقویت کنیم. تشکیلات سراسری خود را ایجاد کنیم و با یک نیروی قوی متشکل و سازمانیافته به مصاف قطعی با دشمن طبقاتی خود برخیزیم!

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۷۷  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.