تورم مهارناپذیر، چهارنعل بهپیش میتازد و قیمت کالاها و خدمات موردنیاز روزمره مردم زحمتکش و ستمدیده ایران ساعتبهساعت افزایش مییابد. یک ماه پس از انتشار آخرین گزارش مرکز آمار از افزایش نرخ تورم تا آذرماه سال جاری ، بهای بسیاری از کالاها با سرعت در حال افزایش است. جدیدترین گزارش مرکز آمار در آذرماه از رشد تورم و گرانی کالاها حاکی بود که نرخ تورم سالانه کشور در آذرماه ١٤٠٢ ، برابر ۴ / ۴۴ درصد بوده است. بهرغم اینکه این آمار انعکاس دقیقی از واقعیت تورم در کشور نیست، اما همین آمار نشان میداد که در اینیک سال هزینههای مردم نزدیک به ۵۰ درصد افزایشیافته است. بر طبق این گزارش، تورم نقطهبهنقطهی اقلام پروتئینی، بیش از ۱۰۰ درصد اعلام شد. یعنی در آذرماه سال جاری به نسبت آذر سال قبل، بهای این کالاها دو برابر شد. در طول یک سال منتهی به آذرماه، گوشت گوسفند ۱۳۶ درصد، گوشت قرمز گاو و گوساله ۱۳۰ درصد و ماهی قزلآلا ۹۰ درصد، افزایش بها داشتند.
اما گزارشهای متعددی که در چند روز اخیر از رشد قیمتها انتشاریافته، افزایشی بسیار بالاتر از مرکز آمار ارائه دادهاند.
درحالیکه بر اساس گزارش آذرماه مرکز آمار، متوسط قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی در مناطق شهری کشور ۴۸۳ هزار تومان و گوشت گوساله ۵۰۲ هزار تومان در هر کیلو ذکرشده بود، روزنامه هممیهن در گزارشی نوشت: “یک پروتئین فروشی مرکز شهر، یک کیلوگرم گوشت گوسفندی خورشتی را ۸۸۵ هزار تومان میفروشد. فروشگاه دیگری در همان حوالی، ۷۰۰ هزار تومان است. تازه اینها قیمت گوشت در فروشگاههای مرکز شهر است و قیمت همین کالا در فروشگاههای اینترنتی، با احتساب بستهبندی بیشتر هم هست.
در بازار گوشت گرم پایینترین قیمت ۵۵۰ هزار تومان است و زیر این قیمت، کمتر گوشتی پیدا میشود و عمدتاً گوشت گوسفندی در مناطق مختلف باقیمت ۷۲۰ هزار تومان به فروش میرسد.
یک فروشگاه دیگر در شریعتی هر کیلو گوشت گوسفندی خورشتی را یکمیلیون و ۲۰ هزار تومان محاسبه میکند.”
مرکز آمار حداکثر قیمت هر کیلو گوجهفرنگی را در مناطق شهری ۴۳ هزار و ۵۹۲ تومان محاسبه کرده بود، اما اکنون قیمت هر کیلوگرم گوجهفرنگی از ۵۰ هزار تومان، هم فراتر رفته است. تجارت نیوز در گزارشی مینویسد: “در طول ۲۷ ماه فعالیت دولت ابراهیم رئیسی، قیمت گوجهفرنگی ۳۱۹ درصد رشد داشته است. بادنجان نیز در همین مدت ۱۴۲ درصد و گوشت گوسفندی ۲۴۲ درصد رشد داشته است.”
این روزها قیمت هر کیلو مرغ کشتار روز از ۱۰۰ هزار تومان فراتر رفته است. فیله مرغ ۲۰۰ هزار تومان، بال مرغ ۱۵۰ هزار و گردن مرغ هر کیلو به ۵۰۰۰۰ تومان رسیده است.
همزمان با افزایش بهای گوشت، غذاهای کنسرو شده نیز شدیداً افزایش قیمت داشتهاند. کنسرو ماهی بیش از ۱۰۰ هزار تومان نرخگذاری شده است.
به گزارش گسترش نیوز، غذاهای کنسرو شده، عمدتاً نرخ بالایی دارند. قیمت بعضی از همین خورشتهای کنسرو شده بسیار بالاست. بهعنوانمثال، دریکی از سایتهای بسیار پرطرفدار، قیمت خورشت قیمه ۲ کیلو و ۷۰۰ گرمی را مبلغ ۷۴۳ هزار تومان گذاشته بود. قیمت این کنسرو در همین سایت اما بدون گوشت، با مبلغ ۳۶۴ هزار تومان به فروش میرسد. نرخ کنسرو فسنجان را ۵۵۵ هزار تومان گذاشتهاند. یعنی فقط مایع فسنجان که هیچ گوشتی در آن وجود ندارد. سایر خورشتها نیز، دارای همین قیمتها بودند که با گوشت و بدون گوشت و باقیمتهای بالا به فروش میرسند.
هم اکنون قیمت تخممرغ بستهبندیشده در هر بسته ۶ عددی به ۵۸ هزار تومان و هر بسته ۲۰ عددی ۱۱۰ هزار تومان رسیده است.
ناتوانی مردم در خرید مواد گوشتی و پروتئینی باعث رویآوری آنها به مصرف بیشتر نان شده است. دولت اما در تلاش است همین را نیز از سفره مردم جمع کند و در ادامه سیاست خصوصیسازی و آزادسازی قیمتها، مردم را روانه نانوائیهای آزاد پز کند که قیمتها چند برابر نانوائیهای آرد یارانهای است. جنجالی که اخیراً بر سر محدودیت خرید نان باکارت بانک بین دولت و نانوائیها به راه افتاده و درحالیکه دولت تکذیب میکند، نانوائیها با بنرهایی که در بالای مغازه خود زدهاند اعلام کردهاند به هر کارت ۴ نان داده میشود، ناشی از همین واقعیت است. این درواقع مقدمهای است برای گران کردن مجدد نان.
همزمان با گرانی افسارگسیخته مواد خوراکی و بهای مسکن، اجاره مسکن به حدی افزایشیافته که ۶۰ تا ۷۰ درصد از دستمزد و حقوق مردم زحمتکش را میبلعد. قیمت هر مترمربع واحد مسکونی آذر سال گذشته ۵۱ میلیون تومان بود و اکنون ۵ / ۱ برابر شده است. همراه با آن نیز اجارهها افزایشیافتهاند.
اما مردم ایران تنها در عذاب تورم کمرشکن و فقر ناشی از آن نیستند. خصوصیسازی درمان نیز وضعیت فاجعهباری را برای کارگران و زحمتکشان به بار آورده است. بسیاری از داروها که موردنیاز مبرم مردم هستند، نایاب شده و بیماران ناگزیرند به قیمتهای گزاف آنها را از بازار آزاد خریداری کنند.
مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو روز ۲۲ دی، با اعلام اینکه میزان کمبودهای دارویی در ایران در آذرماه سال جاری ۹۹ قلم بوده است، گفت که علت کمبود ۳۱ قلم، ناشی از تأمین نشدن ارز برای واردات است.
رئیس مجلس ارتجاع نیز هفته گذشته پس از قرائت گزارش کميسيون بهداشت و درمان مجلس خطاب به وزير بهداشت و رئيس سازمان برنامهوبودجه گفت: دارو نسبت به سال قبل ۱۰۷درصد افزايش قيمت داشته و اینیک واقعيت تلخ است که وجود دارد، درواقع اين افزايش حتي از تورم کشور نيز بيشتر است.
وی افزود: ما در جامعه در حدود ۱۵۰ قلم دارو محدوديت داريم و ۶۵ قلم دارو کمبودهاي جدي داريم. ما و دولت نتوانستيم تاکنون اين را حل کنيم. واقعیت آنقدر آشکار و فاجعهبار است که مرتجعین نیز نمیتوانند آن را کتمان کنند.
یک عضو کمیسیون برنامهوبودجه میگوید:”جای تأسف دارد که در برخی بیمارستانها که به نهادهای خوبی هم وابسته هستند، تا سکه یا دلار از بیمار نگیرند، او را عمل و درمان نمیکنند.”
بر اساس آمارهای رسمی، کارگران و بازنشستگان در سال گذشته و در حالی که هنوز گرانی و کمبود دارو بهاندازه سال جاری نبود، حداقل ماهی ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خرج دوا و درمان کردهاند. این در حالی است که ۶۰ درصد این خانوارها، در سال قبل فقط ۶ میلیون تومان یا کمی بیشتر حقوق ماهانه داشتهاند.
اکنون سؤال این است که با این گرانیهای بیحسابوکتاب، تودههای کارگر و زحمتکش ایران باید در هرماه چقدر دستمزد و حقوق دریافت کنند تا جبرانکننده حداقل معیشت آنها باشد. آنچه در ایران شاخص قرارگرفته خط فقر است که مطابق محاسبات مختلف لااقل ۳۰ میلیون تومان در ماه است. اما ببینیم متوسط درآمد ماهانه متجاوز از ۸۰ درصد مردم ایران چقدر است؟
دستمزد ماهانه اکثریت بزرگ کارگران حتی از محدوده ۵۰ درصد خط فقر نیز پایینتر است. میلیونها کارگر در زیر ۱۰ میلیون تومان دستمزد میگیرند. اکثریت کارمندان دولتی که معلمان را نیز شامل میشود، درآمد ماهانه آنها بین ۸ تا ۱۳ میلیون تومان است. دبیر کل خانه پرستاری کشور میگوید: «متوسط حقوق پرستاری در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون تومان است. »
متوسط دریافتی بازنشستگان تأمین اجتماعی زیر ۱۰ میلیون تومان در ماه قرار دارد.
میانگین مستمری حقوقبگیران صندوق بازنشستگی کشوری در پایان خرداد امسال معادل ۱۱ میلیون و ۲۷۵ هزار تومان بوده است.
توزیع حقوق بازنشستگان دولتی در پایان خردادماه امسال به تفکیک میزان حقوق دریافتی نشان میدهد از ۶ / ۱ میلیون نفر بازنشسته دولتی، بیش از ۴۱۷ هزار نفر حقوقی بین ۱۰ تا ۲ / ۱۱ میلیون تومان دریافت میکنند، این میزان تقریباً ۵ / ۲۵ درصد تعداد حقوقبگیران صندوق بازنشستگی را تشکیل میدهند.
همچنین حدود ۴ / ۲۱ درصد از تعداد حقوقبگیران صندوق بازنشستگی کشوری که تعداد آنها بیش از ۳۵۰ هزار نفر است حقوقی بین ۲ / ۱۱ تا ۵ / ۱۲ میلیون تومان دریافت میکنند.
درمجموع توزیع حقوق بازنشستگان دولتی در پایان خرداد امسال نشان میدهد که حدود ۷۸ درصد تعداد بازنشستگان کشوری تقریباً حقوقی بین ۹ تا ۵ / ۱۳ میلیون تومانی دریافت میکنند.
تنها حدود ۵ / ۱ درصد تعداد بازنشستگان کشوری که بیش از ۲۳ هزار نفر را شامل میشود حقوقی بیش از ۷ / ۲۰ میلیون تومان دریافت میکنند.
با این اوصاف باید پرسید میلیونها کارگر، کارمند و بازنشستهای که درآمد اکثر آنها زیر ۱۰ میلیون و در بهترین حالت ۱۰ تا ۱۲ میلیون است با این تورم افسارگسیخته چگونه باید زندگی کنند؟ ظاهر قضیه این است که اگر در طول یک سال نرخ تورم ۵۰ درصد است، مردم باید برای خرید همان اقلام یک سال پیش ۵۰ درصد بیشتر هزینه کرده باشند. اما در واقعیت این در شرایطی است که کارگران و زحمتکشان آنقدر درآمد داشته باشند که امکان خرید گرانتر کالاها را داشته باشد. وقتیکه با این دستمزد و حقوق ناچیز امکان خرید گرانتر هم از آنها سلب شده باشد، باید از خرید و مصرف مواد غذائی که حتی برای حفظ سلامتی آنها ضروریاند، صرفنظر کنند. این وضعیتی است که متأسفانه امروز اکثریت بزرگ مردم ایران با آن مواجهاند و بسیاری از مواد خوراکی که برای سلامتی هر انسانی ضروری است، از سفره آنها جمع شده است. گوشت تنها یک نمونه است. وقتیکه امکان خرید گوشت کیلوئی ۶۰۰ هزار تا یکمیلیونی وجود نداشته باشد، گوشت از سفره بسیاری از مردم ایران حذفشده است. اخیراً یکی از مشاوران اقتصادی کابینه رئیسی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد “میانگین مصرف گوشت خانوادهها در کشور ۸ کیلوگرم و در سه دهک پایین جامعه ۲ کیلوگرم در سال است. سرانه مصرف گوشت قرمز برای هر نفر در ۳ دهک پایین جامعه، حدود ۷۰۰ گرم در یک سال است. ”
این در حالی است که به گزارش روزنامه ها در سال ۱۳۹۰ سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور ۱۳ کیلوگرم بود و بر اساس اعلام فائو در سال ۱۳۹۹، متوسط سرانه مصرف گوشت در جهان، ۴۱ کیلوگرم بوده است. نتیجه این است که کاهش مصرف گوشت قرمز و بسیاری از مواد پروتئینی باعث انواع بیماریها در میان اعضای کوچک و بزرگ خانوادهها میشود و عمر آنها را کاهش میدهد. ایران در بین ۱۶۷ کشور رتبه ۹۰ را در سوءتغذیه به خود اختصاص داده است.
جمهوری اسلامی باسیاستهای اقتصادی خود ، خصوصیسازیها، آزادسازی قیمتها، حذف بهاصطلاح یارانهها، گران کردن ارزها برای جبران هزینههای خود، افزایش مالیاتهای غیر مستقیم، هزینههای هنگفت ماشین نظامی- بوروکراتیک برای حفظ رژیم دیکتاتوری و استبدادی و ماجراجوئیهای نظامی و پان اسلامیستی که تمام هزینههای آنها را بر دوش کارگران و زحمتکشان قرار داده، فاجعه آفریده است. متجاوز از ۸۰ درصد مردم ایران را به اعماق فقر و سیهروزی سوق داده است.
هیچ چشماندازی هم برای بهبود اوضاع در چهارچوب نظم موجود وجود ندارد. همانگونه که تجربه تا کنونی نشان داده است سالبهسال وضع وخیمتر شده و سال آینده نیز با توجه به ارقام لایحه بودجهای که کابینه رئیسی به مجلس ارائه داده است، وضع وخیمتر از امسال خواهد بود. هیچ راهی برای نجات کارگران و زحمتکشان ایران از فقر و فلاکتی که جمهوری اسلامی به بار آورده جز سرنگونی آن و دگرگونی تمام نظم موجود وجود ندارد.
نظرات شما