“هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه”

در این روزها و هفته های پیش از فرا رسیدن تعطیلات تابستانی، جنبش دانشجویی به طور عام و دانشجویان دانشگاه هنر تهران به طور خاص، شرایط حساسی را می گذرانند. دانشگاه ها به دلیل نقش برجسته ای که در دوران اوج جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی” داشته اند، اکنون با فروکش کردن نسبی مبارزات خیابانی به شدت مورد خشم و انتقام جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. جنبش پویای دانشجویی با حجم وسیعی از اعتراضات و اعتصابات سراسری که در همدلی و همراهی با مبارزات توده های مردم ایران داشت، این روزها به صورت سیستماتیک با آزار و اذیت و فشارهای امنیتی نیروهای رژیم مواجه است. گستردگی اعتصابات و اعتراضات دانشجویی در پائیز سال گذشته، که تکیه گاه موثری برای تداوم و اوج گیری مبارزات توده های مردم در کف خیابان ها بود، به همان اندازه که خشم رژیم را برانگیخته، در ذهنیت مردم مبارز ایران اما خاطره ای ماندگار بر جای گذاشته است.

اگر در روزهای ۱۰ و ۱۱ مهرماه ۱۴۰۱، دانشگاه صنعتی شریف، به دلیل مقاومت دلیرانه اش در مقابل سرکوبگران جمهوری اسلامی نام و آوازه اش بر بلندای جنبش دانشجویی قرار گرفت، اکنون در تداوم آن روزهای بیادماندنی، در این روزهای یورش رژیم به دانشگاه ها، اینبار گلواژه های مقاومت و دلیری و ایستادگی به نام دانشجویان هنر سکه خورده است. دانشگاه و دانشجویانی که طی روزها و هفته های اخیر برای مقابله با وحشیانه ترین حملات نیروهای سرکوبگر رژیم متحدانه در کنار هم ایستاده اند و با عزمی استوار اراده کرده اند به فرامین ارتجاعی و سرکوبگرانه حراست دانشگاه از جمله پوشش اجباری تن ندهند. دانشجویانی که مصمم اند به دوران پیش از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی باز نگردند و بر این عزم خود آنچنان ایستاده اند که با شور و شوق انقلابی بر سر آدمکشان رژیم  نهیب برکشیده اند: “میان ما و شما دریایی خون فاصله است”. و ما ایستاده در میان یک چنین دریای خونی، “هیچ حرفی با شما نداریم، الا یک کلمه”. و آن هم، یک “نه” بزرگ در مقابل شما دژخیمان و سرکوبگران مردم است.

ماجرای اعمال فشار بر دانشگاه هنر، از آنجا آغاز شد که آدمکُشان جمهوری اسلامی، بعد از فروکش کردن نسبی مبارزات خیابانی توده های مردم ایران، تصمیم گرفته اند، با تشدید شیوه های سرکوب و اختناق، کل جامعه را مرعوب و زهر انتقام خود از جنبش انقلابی توده های مردم ایران را بر پیکر و جسم و جان تمامی آحاد جامعه از جمله دانشگاه فرو ریزند. در این میان، دانشگاه هنر و دانشجویان این دانشگاه که طی ماه های گذشته با ساختن ده ها ویدئو- کلیپ انقلابی در روحیه بخشیدن به مردم مبارز ایران نقش داشته اند، از جمله کسانی هستند که در این بازه زمانی بیش از دانشگاه های دیگر در تیررس انتقام رژیم قرار گرفته اند. دلیل آن هم روشن است.

از شروع موج جدید جنبش انقلابی تا به امروز، دانشجویان هنر در پاسداشت مبارزات مردم و همچنین در یادمان جانفشاندگان جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی”، ده ها ترانه – سرود ماندگار ساختند و اجرا کرده اند. در این مدت، دانشجویان این دانشگاه همانند دیگر دانشجویان انقلابی به دفاع از مبارزات دلیرانه زنان در نفی حجاب اجباری برخاستند و خود نیز با انتخاب پوشش اختیاری در صف مقدم مبارزه با حجاب اجباری قرار گرفتند. با زبان شعر و ترانه و موسیقی، از دلاوری های زنان سخن گفتند، با خانواده های جانفشاندگان به همدلی نشستند، مبارزات سلحشورانه مردم را ستودند و در وصف دلاوری های زنان و مردان ایران ترانه ها سرودند و خواندند.

روشن است که این حجم از تلاش و مبارزه و همدلی دانشجویان هنر با مبارزات مردم ایران امر ساده ای نبود که از چشم انتقام جوی نیروهای فاشیست جمهوری اسلامی دور بماند. از این رو، در شرایط کنونی که هیئت حاکمه با توسل به کشتار و بگیر و ببند و سرکوب و زندان  به طور نسبی توانسته است خیزش و قیام و نبردهای خیابانی توده های مردم ایران را موقتا به عقب بکشاند، شمشیر انتقام از رو بسته و با تهدید و انتقام، به سر وقت فعالان سیاسی و عموم جنبش های اجتماعی از جمله دانشجویان هنر دانشگاه تهران رفته است.

اعمال فشار و سرکوب بر دانشجویان هنر، در آغاز با ارسال یک پیامک کوتاه شروع شد. پیامکی که دانشجویان را به الزام رعایت قوانین ارتجاعی حراست تهدید می کرد. پیامکی که در آن تاکید شده بود از ورود دانشجویان دختر به دانشگاه بدون پوشش “مقنعه” جلوگیری خواهد شد. پس از ارسال این پیامک تهدید آمیز بود که نیروهای امنیتی حراست با توسل به “قانون” حجاب اجباری، از ورود حدود ۴۰ دانشجو به دانشگاه جلوگیری و به سرعت حکم اخراجشان نیز صادر شد. موضوعی که به اعتراض دانشجویان و تحصن ۵۰ دانشجو در صحن دانشگاه انجامید. اگرچه تحصن دانشجویان به درگیری و ضرب و شتم با حراست و دستگیری تعدادی از آنان منجر شد، اما با ادامه اعتراضات و حمایت دیگر دانشگاه ها، حکم اخراج دانشجویان به “تعلیق مشروط” تبدیل شد. بدین معنا که اگر دانشجویان فوق بار دیگر “اصول انضباطی” دانشگاه را نقض کرده و بدون “مقنعه” وارد دانشگاه شوند، به صورت قطعی اخراج خواهند شد.

با ادامه اعتراضات و تحصن، ضرب و شتم و اعمال فشار بر دانشجویان متحصن نیز شدت گرفت. طبق گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، دانشجویان این دانشگاه از نیمه های شب پنجشنبه ۲۵ خرداد، با یورش رئیس حراست و ایادی او در پردیس باغ ملی مواجه شده و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند. طبق گزارش فوق، از این تاریخ از خروج دانشجویان دختر بدون پوشش مقنعه ممانعت به عمل آوردند و حتا از رسیدن آب و غذا به دانشجویان متحصن و استفاده آنان از سرویس های بهداشتی نیز جلوگیری کردند. علاوه بر تضییقات فوق، نیروهای حراست تهدید کردند که در صورت ادامه تحصن، برای سرکوب دانشجویان مزدوران لباس شخصی را وارد دانشگاه خواهند کرد.

ادامه اعتراضات دانشجویان هنر نسبت به اجباری شدن پوشش “مقنعه”، از عصر روز چهارشنبه ۲۴ خرداد وارد مرحله جدیدی شد و اعتراض آنان با ادامه تحصن در پردیس باغ ملی ابعاد جدی تری به خود گرفت. هم زمان با ادامه تحصن، تهدید دانشجویان متحصن به بازداشت و اخراج و تعلیق هم افزایش یافت. تا جاییکه طی شب های گذشته، موارد متعددی از حضور و تردد بالای مزدوران لباس شخصی با ماسک و دوربین های جیبی در خیابان های اطراف دانشگاه – محل واقع شدن اکثر خوابگاه های دخترانه- گزارش شده است. تردد مزدورانی که با حمله به مردم، ترس و ناامنی را در اطراف دانشگاه ایجاد کرده اند.

با تشدید سرکوب و گسترش شیوه های ارعاب علیه دانشجویان متحصن، اخبار مقاومت دانشجویان دانشگاه هنر در صدر اخبار جنبش دانشجویی قرار گرفت. ابتدا، آن بخش از دانشجویان دانشگاه هنر که در تحصن شرکت نداشتند، با صدور بیانیه ای حمایت و همبستگی خود را با دانشجویان متحصن اعلام کردند. پس از آن، دیگر دانشگاه های کشور یکی پس از دیگری در حرکتی هماهنگ، با صدور بیانیه های حمایتی به دفاع و اعلام همبستگی با دانشجویان هنر برخاستند. تعداد دانشگاه هایی که از مقاومت و ایستادگی دانشجویان دانشگاه هنر حمایت و همبستگی خود را با آنان اعلام کرده اند، تا روز ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ دست کم به ۳۷ دانشگاه رسیده است. از دانشگاه تهران گرفته تا فردوسی مشهد، از علم و صنعت تا زنجان و اصفهان و تبریز، از سنندج تا شیراز و نوشیروانی بابل و جندی شاپور اهواز، و ده ها دانشگاه دیگر که مقاومت و پایداری دانشجویان هنر را ستوده اند و پایداری آنان را بخشی از مقاومت و ماندگاری جنبش انقلابی توده های مردم ایران خوانده اند.

از جمله، دانشجویان دانشگاه تهران، با صدور بیانیه ای ضمن حمایت از دانشجویان هنر و اعلام همبستگی با آنان نوشته اند: “مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند. هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست”. دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، در همبستگی با دانشگاه هنر، اعلام کرده اند: “در حکومت جمهوری اسلامی که همواره هنر را خوار داشته و جادویی را ارجمند، دانشجویان هنر، این تن های آزاد، همواره رخت سرکوب را دریده اند و با زیستی آزادانه تجسم “زن، زندگی، آزادی” بوده اند و با زندگی هنری خود چون ستاره ای در شب استبداد درخشیده اند. در گرماگرم خیزش مهسا، دلیرانه در مسیر آزادی گام برداشتند و از مبارزه و مقاومت حماسه آفریدند و هنری برتر از گوهر نشانمان دادند”. جمعی از دانشجویان بجنورد نیز در قدردانی از مقاومت دانشجویان هنر اعلام کرده اند: “آنچه در دانشگاه هنر اتفاق افتاد، تکرار سرکوب این چند ماه و چند سال، و نیز تکرار مقاومت ما در برابر این سرکوب است… در کنار شما دانشجویان هنر می ایستیم و می گوییم: می دانیم طعم تلخ سرکوب را و نیز می دانیم طعم شیرین در کنار هم بودن و پا پس نکشیدن را؛ به شما افتخار می کنیم و با جان های فرسوده مان می کوشیم دانشگاه را زنده نگاه داریم”.

حمایت و همبستگی با دانشجویان هنر فقط در محدوده دانشگاه ها باقی نماند. گروه‌های دیگری نیز به دفاع و ستایش از مقاومت آنان برخاستند. شبکه های اجتماعی در گستره ای وسیع با بازنشر و تکثیر جمله “هیچ حرفی با شما نداریم الا یک کلمه: نه”، عملا در کنار دانشجویان هنر قرار گرفتند و این امر نشان داد که مقاومت دانشجویان دانشگاه هنر تا چه اندازه در درون جامعه تاثیرات مثبت اجتماعی داشته است.

آنچه اکنون در جامعه جاری است، نه خاموشی و سکون، که همانا اعتراض و ایستادگی جامعه به اشکال گوناگون در مقابل رژیم است. جامعه ای که به تاسی از شرایط انقلابی موجود، سرکوب را به هیچ گرفته و با صدایی رسا بانگ بر کشیده که دیگر به عقب باز نخواهد گشت. با این همه و به رغم اینکه سیاست جمهوری اسلامی در خاموش کردن صدای مقاومت و پایداری دانشگاه هنر با شکست مواجه شده است، اما هیئت حاکمه همچنان بر این تصور است که با توسل به سرکوب و اخراج و بگیر و ببند خواهد توانست اوضاع کشور را به شرایط پیش از شهریور ۱۴۰۱ بازگرداند.

با یک چنین تصور باطلی است که طی چند ماه گذشته فشار بر زنان افزایش یافته است، کارگران با سرکوب بیشتری مواجه اند، معلمان بیشتری بازداشت شده اند، محاکمات فرمایشی بازداشت شدگان شتاب گرفته است، فعالان شبکه های اجتماعی به دستگیری و زندان تهدید شده اند. تهاجم به دانشگاه ها افزایش یافته و شمشیر بازداشت و تعلیق و اخراج بر سر دانشجویان به جولان درآمده است. حال در چنین وضعیتی که طبقه حاکم در کشاکشی نابرابر به روی آحاد مختلف جامعه شمشیر کشیده است، جامعه و توده های مردم ایران نیز با زبان “نه” در مقابل رژیم ایستاده اند و یک صدا فریاد می زنند؛ ما هرگز به گذشته باز نمی گردیم. چرا که این بار توده های مردم ایران با عزمی استوار اراده کرده اند جمهوری اسلامی را سرنگون و به زباله دانی تاریخ بسپارند. این اراده اکنون به رغم افت نسبی مبارزات خیابانی، در جای جای جامعه تبلوری آشکار دارد.

آنچه را که اکنون آحاد مختلف جامعه، جملگی همصدا با هم بانگ بر می کشند که دیگر به گذشته باز نمی گردیم، به صورتی روشنتر در بیانیه دوم دانشجویان هنر انعکاس یافته است. آنان در بیانیه دوم خود که روز شنبه دوم تیر انتشار یافته است، با تاکید بر اینکه “نه اجبار، نه سرکوب و نه دوشکا دیگر خراشی بر پولاد اراده” آن ها نخواهد داشت، هم صدا با عموم توده های مردم ایران فریاد بر کشیده اند: “ما هرگز به گذشته باز نمی گردیم”. چرا که “میان ما و شما دریایی خون فاصله است” و ما در این دریای شناور خون، “هیچ حرفی با شما نداریم، الا یک کلمه”. و آن هم، یک “نه” بزرگ در مقابل شما مرتجعین و قاتلان مردم ایران است.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۲۶  در فرمت پی دی اف:

 

 

 

POST A COMMENT.