اعتلای جنبش بین‌المللی کارگری

موج اعتصابات و تظاهرات کارگری به‌ویژه کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری را فراگرفته است. در طول یک ماه گذشته میلیون‌ها کارگر در اروپا، آمریکا و افریقا به اعتصاب و اغلب تظاهرات و راهپیمائی‌های گسترده روی آوردند.

این موج اعتصابات و تظاهرات که از اوایل سال ۲۰۲۳ وسعت گرفته است، پی آمد تشدید بحران اقتصادی است که جهان سرمایه‌داری با بیماری کرونا و جنگ اوکراین با آن روبه‌رو شده است. بحران رکود- تورمی پس از ۵ دهه بار دیگر بازگشته و به جزء لایتجزای بحران مزمن اقتصادی جهان سرمایه‌داری تبدیل‌شده است.

ارزیابی‌ها حاکی است که به‌ویژه در سال جدید، رکود اقتصادی جهان تشدید خواهد شد. طلیعه‌های آن نیز از هم‌اکنون با ورشکستگی برخی بانک‌ها در سویس و آمریکا آشکارشده است.  بر طبق پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول، تولید ناخالص داخلی  منطقه یورو از ۵ / ۳ درصد در ۲۰۲۲ به ۷ / ۰ درصد و آمریکا  از ۲ درصد به ۴ / ۱ درصد کاهش خواهد یافت. در این میان،  رکود قدرت‌های بزرگ اقتصادی اروپا عمیق‌تر خواهد بود. آلمان از ۹ / ۱ به ۱ / ۰ درصد، فرانسه  از ۶ / ۲ درصد به ۷ / ۰ درصد، ایتالیا به  ۶ / ۰ درصد، انگلیس، ۶/ ۰ – درصد، خواهد رسید.

متوسط  تورم مواد غذائی در کشورهای اروپائی  هم‌اکنون۴ / ۱۵ در صد و نرخ تورم ۵ / ۸ درصد اعلام‌شده است. این نرخ تورم در اروپای شرقی  تا ۲۶ درصد است.نرخ تورم در آمریکا ۶ تا ۷ درصد است. نرخ بیکاری تا پایان سال ۲۰۲۲ ، در منطقه یورو ۶/ ۶ درصد اعلام شد. تخمین زده می‌شود که متجاوز از ۱۳ میلیون از جمعیت اتحادیه اروپا بیکارند که ۱۱ میلیون آن عضو منطقه یورو هستند.

پوشیده نیست که با عمیق‌تر شدن رکود در سال جاری، بخش بزرگی از کارگران جهان به‌صف بیکاران خواهند پیوست. ادامه جنگ در اوکراین نیز فشارهای تورمی بر طبقه کارگر را در سراسر جهان افزایش خواهد داد. دولت‌های اروپائی و آمریکا با اختصاص مبالغ کلانی به جنگ اوکراین  و افزایش بودجه‌های نظامی، هزینه‌های سنگینی را به‌ویژه در اروپا بر دوش طبقه کارگر تحمیل کرده‌اند. هزینه‌ها زندگی پی‌درپی در حال افزایش و سطح معیشت تنزل یافته و بازهم تنزل خواهد کرد. بنابراین، نتیجه تشدید و تعمیق بحران اقتصادی،  تشدید تضادهای طبقاتی بوده است.از همین روست که مبارزات طبقه کارگر جهانی در چند ماه اخیر اعتلای روزافزون یافته و دامنه این مبارزات در سال جاری وسعت بیشتری به خود خواهد گرفت. گرچه برجسته‌ترین مبارزات را در چند ماه اخیر طبقه کارگر فرانسه داشته است، اما پیش از آن‌که با تفصیل بیشتری به این مبارزات بپردازیم به چند نمونه دیگر از مهم‌ترین مبارزات جنبش جهانی طبقه کارگر در یک ماه اخیر اشاره‌کنیم.

از اوایل ماه مارس، یونان صحنه تظاهرات خیابانی در پی برخورد دو قطار در ۲۸ فوریه(۹ اسفند)  و مرگ ۵۸  تن از مردم این کشور بود. مردم یونان زیر فشار سرمایه مالی اروپائی همه‌ساله باید میلیاردها دلار بابت بازپرداخت وام‌ها و بهره‌های سنگین که پایانی بر آن نیست بپردازند و روزبه‌روز فقیر‌تر شوند. به‌رغم پرداخت های کلان بابت اصل و بهره وام‌ها، درحالی‌که ۵ سال پیش بدهی خارجی یونان به بانک‌های اروپائی و صندوق بین‌المللی پول ۳۳۰ میلیارد دلار بود، اکنون از ۴۰۰ میلیارد نیز فراتر رفته است. نتیجه آن نیز تشدید فقر و نارضایتی عمومی بوده است. دولت این کشور هزینه این وام‌ها را که سود آن نصیب طبقه سرمایه‌دار شده است، بر دوش مردم این کشور قرار داده است. سیاست ریاضت دولت مانع از سرمایه‌گذاری در بخش خدمات عمومی و کمبود نیروی کار در این بخش شده است که یکی از نتایج آن همین برخورد دو قطار بود. در پی این رویداد فاجعه‌بار، خشم مردم یونان باردیگر منفجر شد و علیه دولت این کشور به خیابان‌ها ریختند. در ادامه این اعتراضات و تظاهرات  گسترده توده‌ای،  هزاران کارگر راه‌آهن  در واکنش به ناامنی شرایط  کار در ۱۴ مارس اعتصاب ۲۴ ساعته برپا کردند.

در پی آن نیز بزرگ‌ترین اتحادیه‌های کارگری یونان که بیش از دو میلیون کارگر را نمایندگی می‌کنند، در روز ۱۶ مارس(چهارشنبه) اعتصاب سراسری برگزار کردند.

یونان به‌کلی تعطیل شد و بزرگ‌ترین تظاهرات خیابانی که یونان از سال ۲۰۱۹ با آن مواجه شده است، برپا گردید.

در کنار یونان، پرتغال نیز یکی از فقیرترین کشورهای اروپائی است  که در چندین ماه سال جاری در پی افزایش تورم با اعتصاب و تظاهرات پی در پی در بخش دولتی و خصوصی روبه‌رو بوده است.کارگران عموماً  در فقر به سر می‌برند. نیمی از کارگران پرتغالی در سال گذشته کمتر از ۱۰۰۰ یورو (۱۰۶۷ دلار) در ماه درآمد داشته‌اند. این در حالی است که حداقل دستمزد این کشور ۷۶۰ یورو در ماه است. در اعتراض به این وضعیت فاجعه بار، ۱۹ مارس ده‌ها هزارتن از کارکنان بخش دولتی و خصوصی پرتغال برای افزایش دستمزدها و مقابله با افزایش هزینه‌های زندگی در لیسبون تظاهرات کردند.

روز دوشنبه ۲۰ مارس برابر با آخرین روز اسفند ۱۴۰۱، میلیون‌ها تن از کارگران و زحمتکشان در آفریقای جنوبی، کنیا، سنگال و تونس علیه مصائب نظام سرمایه‌داری و سیاست‌های نئولیبرالی که به بیکاری، گرانی ، فقر روزافزون زحمتکشان و فساد انجامیده،‌ به اعتصاب و تظاهرات  روی آوردند. در آفریقای جنوبی صدها هزار تن تظاهرات کردند و خواستار برکناری رئیس‌جمهوری شدند.

در آلمان نیز که وضعیت کارگران از بسیاری کشورهای اروپائی بالنسبه بهتر بوده است، در پی افزایش شدید نرخ تورم و هزینه‌های کلان نظامی این کشور، وضعیت معیشتی کارگران و کارمندان رو به وخامت گذاشته  و سطح زندگی آن‌ها تنزل کرده است. از همین روست که اعتصابات بزرگی در ماه مارس برای  افزایش حقوق و مزایا برپا گردید. در ۲۷ مارس ده‌ها هزار کارگر بخش راه‌آهن و خدمات عمومی آلمان  به یک اعتصاب بزرگ روی آوردند. بخش‌هایی از سیستم حمل‌ونقل عمومی آلمان فلج شد. برای اولین بار در چند دهه گذشته بود که یک اعتصاب مشترک توسط  دو اتحادیه مهم بخش حمل‌و‌نقل، اتحادیه کارگران حمل‌ونقل آلمان ( وردی ) و اتحادیه کارگران خدماتی حمل‌ونقل زمینی صورت گرفت. وردی به نمایندگی از حدود ۵ / ۲ میلیون کارمند و کارگر در بخش عمومی و  اتحادیه کارگران خدماتی حمل‌ونقل زمینی، نماینده حدود ۲۵۰ هزار کارگر و کارمند فراخوان اعتصاب را صادر کردند. نکته جالب‌توجه این‌که از اول سال جاری بیش از ۶۵ هزار عضو جدید به اتحادیه وردی پیوسته‌اند و این نشاندهنده تحولی است که پس از سال‌ها در جنبش کارگری رخ می‌دهد و کارگران نیاز به متشکل شدن را بیشتر احساس می‌کنند.

کارکنان فرودگاه‌ها، بندرها، راه‌آهن، اتوبوس‌رانی و مترو در سراسر آلمان اعتصاب ۲۴ ساعته خود را آغاز کردند. اعتصاب روز ۲۷ مارس  بزرگ‌ترین اعتصاب عمومی در آلمان در طول چند دهه اخیر بود.

فرودگاه‌ها و ایستگاه‌های اتوبوس و قطار در سراسر آلمان به دلیل شروع اعتصابات ۲۴ساعته متوقف شدند.

اتحادیه وردی خواهان افزایش ۵ / ۱۰ درصدی دستمزد است ، درحالی‌که اتحادیه کارگران خدماتی حمل‌ونقل زمینی خواهان افزایش ۱۲ درصدی دستمزد است.

پیش‌ازاین نیز، کارکنان بخش پست در آلمان توانستند موافقت کارفرمایان را با افزایش یازده و نیم درصدی دستمزد جلب کنند.

در همین حال ،  ۳۰ هزار کارگر عضو اتحادیه بین‌المللی کارکنان خدمات لوکال ۹۹،  در آمریکا که رانندگان اتوبوس، سرایدارها، کارگران کافه رستوران ها، دستیاران آموزش،پاکبان‌ها را نمایندگی می‌کند و ۳۵ هزار معلم متشکل در تشکل معلمان متحد لوس‌آنجلس  با انجام یک راهپیمایی سه‌روزه اعتراضی، مطالبه خود را برای افزایش حقوق و دستمزد در سال جدید میلادی مطرح کردند.

اتحادیه بین‌المللی کارکنان بخش خدمات ، به خواسته‌های اصلی خود ازجمله افزایش ۳۰ درصدی دستمزد دست یافت و تشکل معلمان متحد نیز در حال مذاکره است. چنانچه توافقی صورت نگیرد اعتصاب از سر گرفته خواهد شد.

اما برجسته‌ترین مبارزات طبقه کارگر جهان در ماه مارس به لحاظِ کمی و کیفی، مبارزه طبقه کارگر فرانسه بود. اگر مبارزات کارگران در دیگر کشورهای جهان عموماً مبارزه‌ای اقتصادی برای افزایش دستمزد و بهبود شرایط معیشتی بود، مبارزه طبقه کارگر فرانسه یک مبارزه سیاسی است. پس از کشمکشی چندساله میان طبقات کارگر و سرمایه‌دار فرانسه بر سر افزایش سن بازنشستگی، سرانجام رئیس‌جمهوری فرانسه از اواخر سال گذشته تصمیم گرفت با دور زدن مجلس با استفاده از ماده ۴۹  قانون اساسی در مورد اختیارات رئیس‌جمهوری ، مکانیسمی که به دولت اجازه می‌دهد لایحه را بدون تصویب مجلس تصویب کند، سن بازنشستگی را افزایش دهد.

این تصمیم ما کرون به دلیل ترس از این بود که نمایندگان جلوی این تغییر در بازنشستگی را بگیرند، زیرا دولت اکثریت مطلق مجلس را در اختیار ندارد.  طبقه کارگر فرانسه که چندین سال در مقابل این تلاش طبقه سرمایه‌دار فرانسه ایستاده بود، بار دیگر باقدرتی فزون‌تر به مقابله برخاست.

اعتصابات و اعتراضات کارگران فرانسوی  که از اوایل سال ۲۰۲۳ بر سر تلاش دولت برای افزایش سن بازنشستگی از ۶۲ به ۶۴ سال آغازشده بود، با موج اعتصابات و تظاهرات جدید کارگران از ۷ مارس وارد مرحله جدیدی شد. این تعرض طبقه کارگر برای مقابله با تعرض بورژوازی فرانسه با اعتصاب سراسری ۲۳ مارس به اوج خود رسید.  ۵ / ۳ میلیون کارگر و زحمتکش فرانسوی و فرزندان آن‌ها در تظاهرات خیابانی شرکت کردند. در پاریس ۷۰۰ هزار تن به خیابان آمدند. این ششمین  روز از اعتصابات سراسری در طول دو ماه گذشته بود. اولین آن در ۱۹ ژانویه برپاشده بود که متجاوز از ۱ میلیون تن به خیابان آمدند. در این جنبش بزرگ کارگری ، کارگران بخش‌های انرژی و گاز، پالایشگاه‌ها، راه‌آهن، بندرها، پاکبان‌های فرانسه گروه هائی از آموزگاران، دانش‌آموزان مدارس، و دانشجویان برخی دانشگاه‌ها شرکت دارند. یک حمایت عمومی نیز از مبارزه کارگران فرانسوی وجود دارد. بر طبق یک نظرسنجی‌های رسمی، لااقل ۶۰ درصد مردم فرانسه از این مبارزه حمایت می‌کنند.

برای کارگران و توده‌های زحمتکشی که به مقابله با طرح افزایش سن بازنشستگی برخاسته اند، این افزایش بدانمعناست که تا لحظه مرگ باید کار کنند. چراکه به دست آوردن شرایط مستمری کامل به حداقل ۴۳ سال کار نیاز دارد. در این جنبش زنان نیز حضور گسترده‌ای دارند. این حضور گسترده ازآن‌روست که زنان بیش از همه مردم فرانسه از این افزایش سن بازنشستگی آسیب می‌بینند. چراکه بخش بزرگی از زنان به علت هزینه‌های سنگین نگهداری کودکان و یا موانع دیگری که سرمایه‌داری بر سر اشتغال زنان ایجاد می‌کند، ناگزیرند، پاره‌وقت کار ‌کنند که آمار آن‌ تا ۳۵ درصد زنان شاغل بالغ می‌شود،یا کارهای پست‌تر و دستمزد کمتری دریافت می‌کنند، درنتیجه باید سال‌های بیشتری پس از ۶۴ سال برای دریافت بیمه بازنشستگی کار کنند. همین مسئله به نحو دیگری در مورد مهاجران با دستمزد نازلی که دریافت می‌کنند، صادق است.

درنتیجه این اعتصابات، تظاهرات و بستن جاده‌ها و برخی مراکز، ترافیک جاده‌ای، ریلی و هوایی تحت تأثیر قرار‌گرفته است. اعتصاب پاکبان‌های فرانسه که در اعتراض به افزایش سن بازنشستگی آن‌ها از ۵۸ سال به ۶۰ سال انجام‌شده است باعث چندهزار تن زباله در پاریس و حومه این شهر شده که زندگی را برای مردم فرانسوی تحمل ناپذیر کرده است. با این وجود مردم فرانسه برای پیروزی بر ماکرون تمام فشارها را تحمل کرده‌اند.

دولت فرانسه که قصد دارد به هر شکل ممکن این طرح ضد کارگری را عملی کند، نیروهای سرکوب خود را نیز بسیج کرده و نیمی از آن‌ها را در پاریس مستقر کرده است. برخوردهای پلیس با مردم شدید و وحشیانه است. تا کنون ده‌ها تن در نتیجه وحشی‌گری پلیس مصدوم شده‌اند. تنها در ۲۳ مارس لااقل یک‌صد نفر در پاریس بازداشت و برای آن‌ها پرونده قضایی تشکیل شده است.

وزیر کشور فرانسه نیز اعلام کرد که نیروهای پلیس ۴۵۷ نفر را در روز ۲۳ مارس در سراسر فرانسه  بازداشت کرده‌اند. ده‌ها نفر از آنان در پاریس بازداشت شدند.او افزود که ۴۴۱ نیروی پلیس براثر پرتاب اسید، سنگ یا کوکتل مولوتف زخمی شدند. همچنین به گفته وی، ۱۴۰ آتش‌سوزی در جریان اعتراضات روز پنجشنبه اعلام شد و شامگاه پنجشنبه نیز ده‌ها آتش‌سوزی همچنان در جریان بود. این مبارزه همچنان ادامه دارد.

پیروزی در این مبارزه برای هر دو طرف درگیری بسیار مهم است. از همین رو ماکرون به‌شدت برای پیشبرد این سیاست تلاش می‌کند، چراکه شکست نه‌فقط باعث می‌گردد که بورژوازی فرانسه از سودهای کلان ناشی از افزایش سن بازنشستگی محروم گردد، بلکه یک شکست سیاسی برای وی محسوب می‌گردد که در ادامه باید به پیشروی جنبش کارگری و یک‌رشته از مطالبات دیگر کارگران به‌ویژه بر سر افزایش دستمزد تن دهد. برای طبقه کارگر نیز پیروزی در این مبارزه قبل از هر چیز یک پیروزی سیاسی است که تأثیر خود را نه‌فقط در جامعه فرانسه بلکه در کل اروپا نیز برجای خواهد گذاشت. از همین روست که اکثریت بزرگ مردم فرانسه برای پیروزی آن تلاش می‌کنند و کارگران رشته‌های مختلف صندوق‌های اعتصاب خود را در خدمت بخش‌هایی قرار داده‌اند که کارگران آن ها در پی اعتصابات ادامه‌داربا مشکل روبه‌رو هستند. پیروزی برای کارگران فرانسه از هر جهت مهم است. از همین روست که  یک رهبر اتحادیه راه‌آهن جنوب در مصاحبه خود تاکید می کند: باید ماکرون را به عقب‌نشینی واداشت.

اما هر نتیجه‌ای که این مبارزه در پی داشته باشد، بزرگ‌ترین دستاورد مبارزه طبقه کارگر فرانسه  تا همین لحظه در این است که این موج کنونی مبارزات طبقه کارگر فرانسه یکی از بزرگ‌ترین امواج مبارزات کارگری در  تاریخ جنبش کارگری  فرانسه است. پیروزی این مبارزه در شرایطی که جنبش بین المللی کارگری در حال اعتلاست، تاثیر خود را قبل از هرچیز بر جنبش کارگری اروپائی برجای خواهد گذاشت و آن را باید یک نقطه عطف در اعتلای جنبش کارگری جهان در نظر گرفت.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۱۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.