موج جدیدی از اعتصابات کارگری و اعتراضات تودهای سایر اقشار زحمتکش آغازشده است. این موج اعتراض برخاسته از اعماق جامعه گرچه درحال حاضر آرام است و بهآرامی درحال پیشروی، اما دیری نخواهد پایید که شکل توفندهای به خود خواهد گرفت. گرچه هنوز نمیتوان از فروکش کامل اعتراضات و نبردهای خیابانی با خواستهای اخص سیاسی سخن گفت چنانکه در ۲۷ بهمن اعتراضات خیابانی بیش از بیست شهر را دربرگرفت و در تهران جوانان و مردم مبارز دستکم در ۱۰ منطقه به خیابان آمدند، فروکش نسبی آن اما واقعیتی غیرقابلانکار است.این موضوع به معنای نفی این واقعیت نیست که بر بستر شرایط سیاسی و اقتصادی و بحران انقلابی، هرآینه میتواند موجبلندی از اعتراض خیابانی حتی بلندتر از امواج پیشین در پنج ماه گذشته فرارسد.موضوع مهم اما این است که فروکش نسبی این امواج، با نضجگیری جنبش اعتصابی و اعتراضات گسترده صنفی و اقتصادی همراه شده است. قابل پیشبینی بود که کارگران، معلمان و بازنشستگانی که سال گذشته و پیش از برآمد جنبش انقلابی اخیر صدها و هزارها اعتصاب و تجمع و تظاهرات برپا نموده و در ابعادی وسیع و گسترده دست به اعتراض زده بودند، دوباره به اعتراض و مبارزه علنی برخیزند.اما این مرحله، بسیار زودتر ازآنچه پیشبینی میشد فرارسید.موج جدید اعتصابات کارگری، تجمعات و اعتراضات معلمان و بازنشستگان گویای این واقعیت است که جنبش اعتراضی تودهای در اشکال دیگری درحال پیشروی است و مبارزه در اعماق جامعه ادامه دارد.
در همین روزهای آغازین اسفندماه، شاهد دهها اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگری، تجمعات مکرر بازنشستگان تأمین اجتماعی و تجمعات اعتراضی معلمان بودهایم.
اعتصابات کارگری به نحو چشمگیری فزونی یافتهاند.از ۳۰ بهمن تا ۷ اسفند بیش از ۲۰ اعتصاب و تجمع کارگری گزارششده که ازجمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود؛ اعتصاب و تجمع کارگران سیمان خاش که از روزهای پایانی بهمن آغاز شد و در اول اسفند نیز ادامه داشت، اعتصاب و تجمع کارگران کارخانه یزد بافت که بزرگترین کارخانه نساجی در خاورمیانه محسوب میشود در ۳۰ بهمن، اعتصاب کارگران شهرداری یاسوج و اعتصاب کارگران حراست پروژه قطار شهری در همین روز، اعتصاب و تجمع کارگران معدن کروم در منطقه آب دشت در روزهای پایانی بهمن،اعتصاب کارگران پروژهای پتروشیمی آدیش کنگان در روز دوشنبه اول اسفند، اعتصاب کارگران شرکت ملی سرب و روی زنجان، اعتصاب و راهپیمایی و تجمع کارگران شرکت سرب و روی یزد، اعتصاب کارگران شرکت کانرود سازه پتروشیمی چابهار در همین روز، اعتصاب چندروزه کارگران کارخانه فولاد اردستان، اعتصاب و تجمع کارگران مجتمع پارس جنوبی بهرغم تهدید و بازداشت تنی چند از نمایندگان کارگران در اول اسفند، اعتصاب کارگران شهرداری شهرهای خوزستان و تجمع در مقابل استانداری این استان دوم اسفند در اهواز،اعتصاب کارگران پتروشیمی مسجدسلیمان در همین روز، اعتصاب و تجمع کارگران معدن کرومیت اسفندقه کرمان روز ۴ اسفند،اعتصاب کارگران پروژهای شاغل در نیروگاه سبلان اردبیل، اعتصاب و تجمع کارگران شاغل در شرکت پخش فرآورده های نفتی در منطقه اصفهان،اعتصاب یکپارچه و راپیمائی کارگران فولاد یزد در ۷ اسفند، اعتصاب کارگران کشت و صنعت هفتتپه و اعتصاب کارگران ذوبآهن که ۶ اسفند آغازشده و هنوز ادامه دارد.
کارگران در این اعتصابات عمدتاً مطالبات اقتصادی و صنفی خود را پیگیری نمودهاند. پرداخت حقوقها معوقه، نوع قرارداد و بیمه، طبقهبندی مشاغل، تضمین شغلی و افزایش دستمزد عمدهترین مطالبات کارگران بوده است.
اعتراض و مبارزه و طرح خواستهای صنفی و اقتصادی اما فقط به کارگران شاغل خلاصه نمیشود. کارگران بازنشسته نیز تجمعات و اعتراضات سراسری خود را از سر گرفتهاند. بازنشستگان تأمین اجتماعی یکشنبههای اعتراضی را احیا کردهاند. شعارها و مطالبات پیشین، در تجمعها و خیابانها دوباره طنینانداز شده است؛ ” فقط کف خیابون، به دست میاد حق مون”،” تا حق خود نگیریم، از پا نمینشینیم”.
یکشنبه ۳۰ بهمن بازنشستگان تأمین اجتماعی بهطور همزمان در چندین شهر و استان ازجمله کرمان، بندرعباس، رشت، شوش، شوشتر، اهواز، کرمانشاه و چند شهر دیگر دست به تجمع اعتراضی زدند. در همین روز بازنشستگان فولاد اصفهان نیز تجمع برپا کردند.روز یکشنبه ۷ اسفند نیز همین تجمعات اعتراضی تکرار شد. دوم اسفند بازنشستگان علوم پزشکی و خدمات درمانی مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در تهران دست به تجمع زدند.سوم اسفند، بازنشستگان و مستمریبگیران استان خوزستان در چند شهر دست به تجمع و راهپیمایی زدند.
بازنشستگان مخابرات که دور جدید تجمعات سراسری خود را از نیمه دوم بهمن آغاز نمودهاند، در روز اول اسفند بهطور همزمان در بیش از ۱۰ شهر و استان در برابر ساختمان مرکزی مخابرات، تجمعات اعتراضی برپا کردند.معلمان و فرهنگیان بازنشسته نیز که از اوایل بهمنماه تجمعات و اعتراضاتی را در برابر اداره آموزشوپرورش سازمان داده بودند،اکنون در ابعاد گستردهتری وارد خیابان شدهاند و روز چهارشنبه سوم اسفند با شعار” دوزوکلک کافیه، سفره ما خالیه” تجمع بزرگی برپا کردند.
درحال حاضر نیز فراخوانی برای تجمع بزرگ بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی برای روز دوشنبه ۹ اسفند صادرشده است. افزون بر فرهنگیان بازنشسته، معلمان شاغل نیز در چند روز گذشته تجمعات و اعتراضاتی را سازمان دادهاند. ۳۰ بهمن، معلمان تبریز دست به اعتراض و تجمع زدند. دوم اسفند معلمان تهران مقابل وزارت آموزشوپرورش اجتماع اعتراضی بزرگی برپا کردند. در شیراز نیز روز سوم اسفند، معلمان از شهرهای مختلف استان فارس گرد هم آمدند و تجمع بزرگی را سازمان دادند.بنا به گزارش انجمن صنفی معلمان فارس، “نیروهای سیاهپوش” از ورود معلمان به محوطه اداره کل آموزشوپرورش استان ممانعت به عمل آوردند و از معلمان کارت شناسایی طلب میکردند. اما با افزایش تعداد معلمان و پسازاینکه حدود ۲۰۰ نفر با ارائه کارت شناسایی به محوطه وارد شدند، از ورود بقیه جلوگیری کردند. حدود ۴ برابر جمعیتی که در داخل محوطه تجمع کردند در بیرون و پشت درب اداره کل ماندند.نیروهای سرکوب سیاهپوش با اعمال زور و خشونت سعی کردند جمعیت بیرون محوطه را پراکنده سازند. درهرحال علیرغم این اقدامات سرکوبگرانه، تجمع معلمان با حضور و سخنرانی تنی چند از معلمان ازجمله معلمان از بند رسته شور حال بیشتری به خود گرفت و برگزار شد.
علاوه بر اعتصابت متعدد کارگری، تجمعات اعتراضی معلمان، بازنشستگان، اعتراضات و تجمعاتی نیز در بازار تهران برگزارشده و کسبه بازار و چندین پاساژ نیز دست به اعتراض و تجمع زده و شعارهایی نیز سر دادهاند.اعتصاب و تجمع و اعتراض به همهی اقشار بهویژه اقشار فرودست جامعه تسری یافته است. معلولان تجمع و اعتراض میکنند، متقاضیان مسکن دست به تجمع میزنند،کارکنان سازمان ثبت املاک روز ۶ اسفند در چند شهر دست به تجمع زدند، خانوادههای زندانیان سیاسی و محکومبه اعدام بهطور مرتب مقابل زندانها اجتماعات اعتراضی برپا میکنند، مردم بلوچ و ترکمن در گالیکش استان گلستان در همبستگی با مردم زاهدان دست به تجمع و تظاهرات میزنند و بلوچستان قهرمان و خستگیناپذیر، علیرغم تشدید سرکوب مردم این منطقه، همچنان میخروشد و در ۵ اسفند، بیست و یکمین جمعه اعتراضی با تجمع و راهپیمایی هزاران نفره از مردم زحمتکش و شعارها و خواستهای رادیکال برگزار میکند.
این حجم بزرگ از اعتصابات کارگری و اعتراضات تودههای مردم زحمتکش در ظرف یک هفته، گویای این واقعیت است که بهرغم فروکش نسبی مبارزه در اشکال رادیکال و نبردهای خیابانی، اما مبارزه تودهای در اشکال دیگری ادامه دارد. تمام شواهد موجود ازجمله ناتوانی طبقه حاکم و رژیم سیاسی و استبدادی این طبقه در پاسخگویی و برآورده ساختن خواستهای کارگران و زحمتکشان، حاکی از آن است که این مبارزات گسترش بیشتری یافته و ابعاد و دامنه وسیعتری به خود خواهد گرفت. سلسله اعتصابات کارگری و اعتراضات زنجیرهای تودهای گرچه با محوریت خواستهای صنفی و اقتصادی شکلگرفتهاند، اما در ادامهی خود از این مرحله عبور نموده و به اعتصابها و اعتراضهای سیاسی ورود نموده و به یک جنبش نیرومند اجتماعی تبدیل خواهد شد.
ما پیشازاین پیشبینی کرده بودیم که توأم با تشدید سرکوب و فروکش نسبی مبارزات خیابانی، اشکال دیگری از مبارزه با خواستهای صنفی و اقتصادی گسترش خواهد یافت. نشریه کار شماره ۱۰۰۶ مورخ ۱۰ بهمن نوشت: ” اگر شرایط و جو سیاسی جامعه و گسترش نبردهای رادیکال و خیابانی با خواست اخص سیاسی، همراه با سرکوب خشن و کشتار بیرحمانه جوانان و مبارزان میتوانست سرمنشأ نوعی حالت انتظار و محافظهکاری درمیان معلمان باشد، اکنون چنین به نظر میرسد که با افت نسبی اعتراضات و نبردهای خیابانی، اعتراضات تودهای با محوریت خواستهای صنفی و اقتصادی درحال گسترش است”. گسترش اعتصابات کارگری و اجتماعات مکرر معلمان و بازنشستگان و برخی اقشار زحمتکش دیگر، همگی حاکی از ادامه و گسترش مبارزه حول خواستهای صنفی و اقتصادی و دال بر صحت این پیشبینی است.
کارگران، معلمان، بازنشستگان و سایر اقشار زحمتکش، با این اعتصابات و اعتراضات، درعینحال دهان یاوهگویانی را که بهقصد تحقیر، کارگران و معلمان و بازنشستگان را سرزنش میکردند که چرا دست به اعتراض و اعتصاب نمیزنند و غیره، بست.
تردیدی در این مسئله وجود ندارد که شعارها و خواستهای صنفی و اقتصادی، باید با شعارها و خواستهای سیاسی تکمیل شود و خواهد شد.شرایط انقلابی و متحول جامعه، عامل اصلی ناگزیری این روند است.کار و نان و آزادی باید به خواست فوری و مشخص تمام اعتصابات کارگری و اعتراضات تودهای تبدیل شود. مهمتر از این در شرایطی که گروهها و محافل گوناگون و متعدد و همچنین جریانها و جناحهای رنگارنگ بورژوایی سعی میکنند با انتشار انواع پلات فرمها و پیماننامهها خود را حامی کارگران و طرفدار آزادیهای سیاسی جلوه دهند و فراتر از آن سعی میکنند بهعنوان آلترناتیو شناخته شوند، بسیار حیاتی و مهم است که کارگران و تودههای مردم زحمتکش، بر مبارزات و خواستهای مستقلانه خود اکیداً پافشاری و بدیل شورایی خود را مطرح کنند. امروز هر کارگر آگاهی این را میداند که در چارچوب رژیم جمهوری اسلامی و نظم حاکم، حتی خواستهای آزادیخواهانه و دموکراتیک کارگران و تودههای مردم نیز برآورده شدنی نیست. بیش از ۱۰۰ سال از حاکمیت طبقات ارتجاعی و استثمارگر ازجمله ۴۴ سال حاکمیت جمهوری اسلامی، این واقعیت را اثبات نموده است. خواست کار و نان و آزادی و بسیاری از خواستهای آزادیخواهانه و دموکراتیک کارگران و زحمتکشان بهرغم آنکه در بسیاری از کشورهای سرمایهداری به اجرا گذاشتهشدهاند اما در چارچوب نظم سرمایهداری حاکم بر ایران غیرقابل تحقق هستند. تنها یک بدیل کارگری و شورایی است که میتواند این خواستها و سایر خواستهای کارگران و زحمتکشان را برآورده سازد. بنابراین در شرایط حساس کنونی مطلقاً ضروری است شعارها و خواستهای صنفی و اقتصادی با شعارها و خواستهای سیاسی تکمیل شود و بر حکومت شورایی بهعنوان یگانه بدیل و یگانه حکومتی که در آن اداره امور جامعه در دست خود کارگران و زحمتکشان قرار خواهد گرفت تأکید شود.تنها برقراری حکومت شورایی است که میتواند به خواست کارگران و زحمتکشان جامه عمل پوشد. تنها حکومت شورایی است که وسیعترین آزادیهای سیاسی و عالیترین و کاملترین شکل دموکراسی را که خواست اکثریت بسیار عظیم مردم ایران است به ارمغان خواهد آورد. این شکل از دموکراسی، دموکراسی شورایی است که با سرنگونی جمهوری اسلامی، درهم شکستن تمام دستگاه دولتی موجود با همه ارگانهای بوروکراتیک، سرکوب و ستمگری آن و استقرار حکومت شورایی محقق میشود. در دموکراسی شورایی است که قدرت سیاسی در دست خود کارگران و تودههای زحمتکش مردم و نمایندگان واقعاً منتخب آنهاست. در دموکراسی شورایی است که انتخابکنندگان از این حق برخوردارند که هرلحظه اراده کنند بتوانند منتخبین را عزل و افراد دیگری را جایگزین سازند. تنها حکومت شورایی است که با انجام یکرشته اقدامات فوری و انقلابی و رفاهی به سود کارگران و زحمتکشان، شرایط جامعه را برای گذار به سوسیالیسم و نفی استثمار تسهیل میکند.
نظرات شما