موضوع کلیدی در مبارزه و تبدیل وضعیت پرستاران

به‌رغم آنکه پرستاری یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین و درعین‌حال دشوارترین شغل‌هاست و پرستاران در زمره زحمتکش‌ترین اقشار جامعه هستند اما مانند بسیاری دیگر از کارگران و زحمتکشان از ثبات شغلی محروم‌اند، ازلحاظ معیشتی به‌شدت تحت‌فشارند و در تنگنا به سر می‌برند.همگان می‌دانند که به علت کمبود تعداد پرستار در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، فشار کار بر روی پرستاران شاغل به‌شدت بالاست و هر یک نیروی شاغل در این بخش، باید کار چند نفر را انجام دهد. اضافه‌کاری اجباری است،  پرستار از تبعیض رنج می‌برد و  به‌شدت استثمار می‌شود. بسیارانی که شاید از اهمیت و مخاطره‌آمیز بودن شغل پرستاری بی‌خبر بودند، از لحظه تهاجم کرونا و زمانی که پرستاران در صف مقدم به نبرد با کوید-۱۹ برخاستند، کم‌وبیش به اهمیت، پرمخاطره و پرزحمت بودن شغل پرستاری پی بردند. گرچه آمار دقیقی ارائه نشده است اما کار فرساینده و طاقت‌فرسا در دوره کرونا، ابتلای بیش از دو هزار پرستار و کادر درمانی به کرونا را در پی داشت. دست‌کم ۳۰۰ پرستار به‌مثابه سربازان مقدم جبهه مبارزه با کرونا قربانی شدند. بر طبق اعتراف محمد شریفی‌مقدم دبیر کل” خانه پرستار” ایران ازنظر تعداد جان‌باختگان پرستاری جزو اولین‌ها در جهان بود. کسی نبود که به اهمیت و نقش مهم پرستاران و فعالیت آن‌ها در این مبارزه مرگ وزندگی پی نبرده باشد. قدردانی مردم از پرستاران، گرچه معضلات شغلی و معیشتی را حل نمی‌کرد، اما به نیروی کار این بخش نیرو و دل گرمی می‌بخشید. بسیاران دیگری حتی از درون طبقه حاکم، رخت حمایت از پرستار پوشیده و در وصف زحمات شبانه‌روزی و ازخودگذشتگی پرستاران سخن‌ها گفتند. به‌رغم این  اما طبقه و دولت حاکم کوچک‌ترین گامی برای بهبود وضعیت پرستاران برنداشتند. با آرام گرفتن نسبی موج کرونا، ظاهرسازی‌ها نیز فرونشست و نه‌فقط گامی در جهت بهبود وضعیت شغلی پرستاران برداشته نشد که درست برعکس اوضاع معیشتی وخیم‌تر شد ، دامنه فشارها نیز فزونی گرفت و طبقه حاکم قدرشناسی خود را در شکل اخراج و بیکارسازی گسترده پرستاران به نمایش گذاشت.

به اعتراف محمد میرزا بیگی رئیس‌کل سازمان نظام پرستاری، در دوران پس از بحران کرونا ۱۰ هزار پرستار اخراج و خانه‌نشین شده‌اند که اگر در این مورد چاره‌اندیشی نشود تعداد اخراجی‌ها به ۱۷ هزار نفر خواهد رسید. این در حالی است که به

اعتراف همین مقام دولتی” بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور با کمبود ۱۰۰ هزارنفری پرستارها مواجه است “.

موضوع فقط به اخراج‌های گسترده خلاصه نمی‌شود. وضعیت پرستاران شاغل نیز روزبه‌روز وخیم‌تر شده است. طی دو سه سال اخیر وعده‌هایی به پرستاران داده‌‌اند و طرح‌هایی نیز ظاهراً برای خروج پرستاران از وضع موجود به مجلس برده شده اما خروجی آن صفر بوده است. در اواسط دی‌ماه ۹۹ عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از تهیه یک طرح دوفوریتی برای تبدیل وضعیت پرستاران شرکتی و قراردادی سخن گفت و عنوان کرد منابع مالی اجرای این طرح در بودجه سال ۱۴۰۰ تأمین خواهد شد. یکی از پرستاران که سال‌هاست به‌صورت شرکتی دریکی از بیمارستان‌های تهران مشغول به کار است در این مورد می‌گوید: “از طرح‌های بی‌سرانجام و وعده‌های ناکام به ستوه آمده‌ایم؛ در ماه‌های پایانی سال ۹۹ وعده دادند طرحی توسط نمایندگان مجلس برای تبدیل وضعیت پرستاران شرکتی تدوین‌شده که در سال ۱۴۰۰ اجرایی می‌شود اما این طرح به سرانجام نرسید؛ نفهمیدیم چه بر سر آن طرح دوفوریتی آمد که از دستور خارج شد!”

در بهمن سال ۱۴۰۰ نیز محمد میرزا بیگی رئیس‌کل نظام پرستاری اعلام کرد؛ اعتبار ۱۲ هزار میلیارد تومانی برای تبدیل وضعیت نیروهای غیررسمی در نظر گرفته‌شده است. وی دران زمان گفت در سال آینده (۱۴۰۱ ) دست‌کم ۱۵ هزار نیروی شرکتی تبدیل وضعیت می‌شوند. رئیس سازمان نظام پرستاری ایران تأکید کرده بود که بیمارستان‌ها و مراکز درمانی کشور با کمبود ۱۰۰ هزارنفری پرستار مواجه‌اند و “باید هرچه زودتر اقداماتی برای استخدام پرستارهای جدید صورت بگیرد.” درحالی‌که نیمه اول سال ۱۴۰۱ نیز درحال اتمام است، اما هنوز از عملی شدن این وعده‌ها و تبدیل وضعیت ده‌ها هزار پرستار شرکتی و قراردادی هیچ‌گونه خبری نیست.

وخامت شرایط کار پرستاران  چه ازلحاظ وضعیت استخدامی چه ازنظر ساعات کار و دستمزد، قابل توصیف نیست.هزاران پرستار اخراجی یا مشغول به کار، علی‌رغم سابقه کار چندساله، به‌صورت قرارداد ۸۹ روزه یا باواسطه شرکت‌های پیمانکاری مشغول به کار بوده‌اند. تنوع قرارداد کار پرستاران و کادر درمانی حتی ازآنچه در بخش کارگران پتروشیمی ، نفت و گاز و حفاری رایج است نیز بیشتر است. رواج انواع قراردادها، باهدف ایجاد تفرقه درمیان پرستاران و فرار از استخدام رسمی نیروی کار این بخش است. پرستاران به شاخه‌های گوناگونی مانند: ۸۹ روزه، شرکتی، قراردادی، پیمانی، تبصره۳، تبصره۴، رسمی و…( مجموعاً ۱۲ نوع قرارداد) تقسیم‌شده‌اند و به‌رغم اینکه نوع کار یکسان است، اما مزد و مزایای آن‌ها ناهمسان است. بخش مهمی از نیروی کار در وزارت بهداشت و زیرمجموعه‌های آن توسط شرکت‌های واسطه یا  پیمانکاری تأمین می‌شود که پرستاران “شرکتی ” نامیده می‌شوند ورقمی نزدیک به ۳۵ درصد پرستاران را تشکیل می‌دهند. حدود ۴۵ درصد پرستاران قرارداد موقت هستند. این دو گروه بزرگ پرستاران که درعین‌حال شیفت کارشان غیراستاندارد و ساعات کارشان طولانی‌تر است، نه‌فقط  به آینده شغلی خود امیدی ندارند و هرلحظه ممکن است مشمول اخراج و بیکارسازی شوند، بلکه میزان مزد و مزایای آن‌ها نیز بسیار کمتر از همان حداقل‌هایی است که به پرستاران رسمی تعلق می‌گیرد. علی‌رغم تلاش و درخواست چندساله این پرستاران برای تبدیل وضعیت و استخدام رسمی، اما این کوشش‌ها تاکنون به‌جایی نرسیده و دولت و  وزارت بهداشت آن از پذیرش خواست ده‌ها هزار پرستار سرباز زده‌اند. افزون براین، انبوهی از پرستاران زحمتکش و فداکار که در بحبوحه گسترش بیماری کرونا باجان و دل سرگرم خدمت بودند، از کار اخراج شده‌اند.

به گفته رئیس‌کل سازمان نظام پرستاری، درحال حاضر درهمان حال که ۶۰ هزار دانشجوی پرستاری و ۱۴۰ هزار پرستار مشغول به کار در کشور وجود دارد، اما بیمارستان‌ها و مراکز درمانی با کمبود ۱۰۰ هزار پرستار مواجه‌اند. این درحالی‌ست که مطابق برآورد دبیر کل خانه پرستار درحال حاضر بیش از ۱۰۰ هزار پرستار بیکار هست که بالغ‌بر ۸۵ هزار تن از آنان جویای کار هستند. بسیاری از پرستاران و کادر درمانی و پزشکی که شرایط کار را مناسب نمی‌بینند و به خاطر بیکاری و فشارهای فزون‌ازحد، مجبور به مهاجرت شده‌اند.مطابق آمارهای رسمی اعلام‌شده، از فروردین سال ۱۴۰۰ هرماه تعداد ۱۰۰ الی ۱۲۰پرستار از کشور مهاجرت کرده‌اند(۱۲۰۰ تا ۱۴۴۰ پرستار در سال). در سال ۱۴۰۰ همچنین نزدیک به ۴ هزار پزشک به‌منظور مهاجرت برای دریافت گواهی “گود استندینگ” درخواست داده‌اند.

مدت‌هاست طرحی به نام ” طرح ساماندهی استخدام کارکنان دولت”، در مجلس مطرح‌شده  و سرنوشت تبدیل وضعیت پرستاران و نیروی کار پیمانی و شرکتی در سایر بخش‌ها نیز به این طرح گره‌زده شده است.ظاهراً کلیات این طرح در ۵ تیر به تصویب مجلس رسیده و قرار براین بوده تا قبل از پایان مرداد،جزئیات این طرح نیز در کمیسیون اجتماعی مجلس بررسی و برای تصویب به جلسه علنی مجلس ارائه شود. یکی از بندهای این طرح حذف شرکت‌های واسطه و پیمانکاری از نهادهای دولتی است. درحالی‌که همه امور مربوط به تبدیل وضعیت و استخدام و مزد و مزایای پرستاران به تصویب ” طرح ساماندهی کارکنان دولت” موکول شده است، اما نه‌فقط اراده‌ای در مجلس و کابینه برای تصویب و اجرای چنین طرحی وجود ندارد، بلکه در عالم واقعی، این طرح به دست فراموشی سپرده‌شده است. دست‌کم اینکه به خاطر مخالفت دولت و سازمان امور استخدامی کشور و رئیس آن و به بهانه بار مالی، طرح یادشده در راهروهای مجلس خاک می‌خورد.اگر پیش‌ازاین،  بحث پیرامون این یا آن بند طرح فوق درمیان بود، اما اخیراً برخی مقامات دولتی آشکارا  با کل طرح یادشده  مخالفت نموده و صریحاً اعلام کرده‌اند اساساً نیازی به این طرح نیست.

خانه پرستار و دبیر کل آن محمد شریفی مقدم، درست به سبک و سیاق خانه کارگر و دبیر کل آن علیرضا محجوب تمام تلاش خود را بکار می‌برند که مبارزات و اعتراضات پرستاران را به چارچوب‌های قانونی و پی گیری خواست‌ها صرفاً از طریق مجلس و نمایندگان آن محدود کنند. خانه پرستار تمام خواست‌ها و در رأس آن تبدیل وضعیت ده‌ها هزار پرستار را به تصویب طرح ساماندهی کارکنان دولت حواله می‌دهد. روشن است که نمی‌توان و نبایستی به طرحی که دولت صد درصد با آن مخالف است امید بست.  چنین طرحی حتی اگر در مجلس هم به تصویب برسد، دولت به هزار و یک دلیل ازجمله بار مالی به اجرای آن گردن نخواهد گذاشت. تجربه نیز  مکرر این موضوع را ثابت نموده و این واقعیت را عیان ساخته است که مجلس و “خانه پرستار” همزاد و خواهر “خانه کارگر” کاری برای پرستاران انجام نمی‌دهند. کابینه و وزرای رئیسی نیز حاضر نیستند حتی یک‌قدم به سود پرستاران بردارند. بنابراین توهم نسبت به مجلس و بسنده کردن به اقدامات نمایندگان مجلس یا نوکران دولت در خانه پرستار، معنایش چیز دیگری جز تداوم وضع موجود، ادامه اخراج و بیکارسازی و تشدید استثمار و بی حقوقی پرستاران نیست.جز از طریق مبارزه، نمی‌توان خواستی را بر دولت تحمیل کرد.

مقدم بر هر چیز پرستاران بایستی تشکل‌های مستقل خود را ایجاد کنند و در آن‌ها متشکل شوند.موفقیت حتی نسبی، زمانی نصیب پرستاران می‌شود که به مبارزه متشکل روی‌آورند و اعتصابات را سازمان دهند. حتی اگر مجلس بخواهد طرحی را در راستای تبدیل وضعیت و استخدام رسمی پرستاران تصویب  و دولت آن را اجرا کند، چنین کاری بدون حضور و مبارزه مستمر یک نیروی متشکل و مبارز درصحنه امکان‌پذیر نیست.مجلس و کابینه به‌خودی‌خود و به‌طور دلخواه کاری برای پرستاران انجام نخواهند داد. خانه پرستار که کارگزار و نوکر دولت سرمایه‌داران است نیز طبق نقشه‌ها و وظایف همیشگی، هدفی جز انحراف و به کج‌راه بردن مبارزات پرستاران و کادر درمانی و هرز بردن نیرو و انرژی نیروی کار این بخش ندارد. ازیاد نبریم که اگر مجلس و کابینه ، درنهایت ، تصویب و اجرای ولو ناقص طرح رتبه‌بندی معلمان را پذیرفتند، به خاطر مبارزات مستمر و متشکل معلمان بود. در فقدان یک مبارزه مستمر و متشکل پرستاران، نه مجلس و نه دولت و وزارت بهداشت آن عقب‌نشینی نخواهند کرد و تن به تبدیل وضعیت و استخدام رسمی پرستاران نخواهند داد. بنابراین مسئله کلیدی در مبارزات حاضر و تبدیل وضعیت پرستاران، همانا ایجاد تشکل مستقل و سازمان‌دهی اعتصابات متشکل است.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۸۸  در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.