روز پنجشنبه بیست مرداد، اعتصاب پرسنل رسمی نفت شاغل در واحدهای عملیاتی و ستادی با خواستهای مشخصی که از پیش اعلامشده بود، بهطور همزمان در چندین واحد آغاز شد.در رأس این خواستها، اجرای کامل ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت قرار دارد که اجرای آن از سال ۹۳ تاکنون به تعویق افتاده است. “شورای همبستگی کارکنان رسمی نفت” که فراخوان دهنده اعتصاب بود اعلام کرد” اعتراض در محل کار تا ۲۴ مرداد ادامه خواهد داشت و اگر تا ۲۶ مرداد وزیر نفت یا معاونت توسعهی مدیریت او بهصورت رسمی تاریخ و نحوهی اجرای ماده ۱۰ را اعلام نکند، کارکنان به همراه خانوادههای خود دست به تجمع خواهند زد”. اعتصاب که برای تحقق این خواست و خواستهای دیگری مانند؛ بازگرداندن اضافات مالیاتی اخذشده، پرداخت کامل پاداش خدمت بازنشستگان، بهبود وضعیت بهداشت، غذا،غذاخوری، خوابگاه، امکانات زیستی و درمان رایگان و باکیفیت آغاز شد مطابق برنامه اعلامشده تا چند روز ادامه داشت. پرسنل رسمی نفت همچنین نسبت به استخدامها و انتصابات فامیلی و پارتیبازی و ورود نیروها و مأموران برای کنترل فضای امنیتی مراکز کاری بهشدت معترضاند.این اعتصاب که با تجمع کارگران و کارکنان رسمی و در دست گرفتن شعارنوشتههایی همراه بود بهسرعت به بیش از ۴۵ واحد تسری یافت. مجتمع گاز پارس جنوبی عسلویه ،نفت و گاز گچساران ، دکل ۸۵ اهواز، پرسنل مناطق نفتخیز جنوب ، پالایشگاه شمارهی ۲ ،۳ ،۴ ۷، ۸ و ۹ پارس جنوبی، شرکت بهرهبرداری نفت و گاز شرق خان گیران سرخس، تأسیسات خط لوله سنندج، سکوی نفتی سروش در فلات قاره، نفت و گاز غرب منطقه نفت شهر، واحد بهرهبرداری بهرگان فلات قاره، پالایشگاه گاز پارسیان، واحد بهرهبرداری غرب کارون شرکت نفت و گاز اروندان ،ایستگاه تزریق گاز شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون، کارکنان آتشنشانی منطقه عملیاتی نار و کنگان، شرکت بهرهبرداری نفت و گاز غرب منطقه چشمه خوش، منطقه عملیاتی تنگ بیجار ایلام نفت و گاز غرب، واحد کنترل و ابزار دقیق پالایشگاه کرمانشاه، سکوی نفتی بهرگان سر و تعداد دیگری از مراکز نفت و گاز و حفاری، که یا آغازگر اعتصاب بودند و یا به فاصله بسیار کوتاهی به اعتصاب پیوستند.
اعتصاب هماهنگ و سراسری کارکنان رسمی نفت دردهها مرکز نفت و گاز و حفاری که تا اینجا از انسجام و سازمانیافتگی بالایی برخوردار بوده است، اقدام بسیار مهمی درروند رو به رشد مبارزه در نفت و نشانگر فرازهای جدیدی در مبارزه نفتگران است.اگرچه انسجام و سازمانیافتگی نسبی مبارزه در نفت از همان نخستین اقدام بزرگ کارکنان رسمی نفت در ۹ تیر سال ۹۹ و تجمع خیابانی صدها تن از شاغلین رسمی، در صفوفی منظم که از شهرهای مختلف راهی تهران شده و به نمایندگی از ۲۰ هزار تن از همکاران خود، هویدا بود و اعتصابات و تجمعات اعتراضی بعدی کارکنان رسمی نفت ازجمله در اردیبهشت و خرداد سال ۱۴۰۰ نیز گویای همین واقعیت و حاکی از رشد درجه سازمانیافتگی در صفوف کارگران و کارکنان رسمی نفت بود، اما در اعتصاب اخیر فرازهای جدیدتری در برابر نفتگران گشوده شد. ” شورای همبستگی کارکنان رسمی نفت” که فراخوان دهنده و سازمان دهنده اعتصاب است، دستاورد تشکیلاتی بسیار مهمی است که اعلام رسمی و علنی آن، رشد سازمانیافتگی و تشکل یابی کارگران و کارکنان و مبارزه در نفت از ۹۹ تاکنون را به نمایش میگذارد. خصوصیت اعتصاب و تجمع کارکنان رسمی نفت در تیرماه سال ۹۹ فقط این نبود که مهر سکوت ۲۵ ساله در نفت را درهم شکست، تکانی بزرگ در نفت ایجاد کرد و سرمنشأ اعتصابات بزرگ فراگیر و سراسری کارگری در نفت شد، بلکه تمامی شواهد و استمرار مبارزه در نفت از ۹۹ به بعد، حاکی از این واقعیت است که کارگر نفت حال که بعد از ۲۵ سال سکوت تحمیلی پا به عرصه مبارزه علنی و تودهای گذاشته است، مصمم است تا پیروزی نهایی درصحنه نبرد بماند. وقتیکه نفت پرچم مبارزه را به اهتزاز درآورد، شعاع آگاهی و مبارزه و نور امید را تا دورترین مناطق نفت و گاز و پتروشیمی و حفاری گسترش داد و جنبش طبقه کارگر را از شوق و امید لبریز کرد. طی دو سال گذشته کوششهای گوناگونی از جانب طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن بهعملآمده تا موقعیت پرسنل نفت به شرایط قبل از اعتصابات بازگردانده شود. بازداشتها، تهدیدها ، اخراجها و تلاش برای بازسازی فضای شبه پادگانی و همزمان، وعدههای رنگارنگ اما همگی برای تحمیل سکوت و سکون و بیعملی بر کارگران ادامه داشته است. نفت اما با سکوت سنگین سالهای طولانی پس از سرکوبهای خونین دهه شصت برای همیشه وداع کرده است. نفت فضای رعب و جو پلیسی و سربازخانهای را برای همیشه بههمریخته است. نفت وارد فاز جدیدی از مبارزه و تشکل یابی شده است و با هیچ اهرمی نمیتوان آن را به دو سال قبل بازگرداند.
اعتصاب مردادماه سال جاری کارگران و کارمندان رسمی صنعت نفت و چندین اعتصاب و تجمع گسترده در دو سال گذشته، همچنین اعتصابات سراسری و شکوهمند کارگران پروژهای و پیمانی ازجمله اعتصاب بیش از ۲ هزار کارگر داربست بند در بیش از ۱۴ واحد در اوایل تیرماه سال جاری که توانستند امتیازات مهمی کسب کنند، شاهد همین مدعاست.بنابراین موضوع فقط به کارمندان رسمی نفت خلاصه نمیشود. کارگران رسمی نفت نیز از مدتها قبل در تدارک اعتصاب بودند. این کارگران در بیانیهای با عنوان “خواستهای ما کارگران رسمی نفت کدام ست؟” که ۱۵ تیر سال جاری انتشار یافت ،ضمن توضیح مشروح مطالبات خویش که عیناً توسط “شورای همبستگی کارکنان رسمی نفت” نیز بیان شد، بر خواستها و نکات بسیار مهم دیگری نیز تأکید نمودند که نشانه درجه بالای آگاهی سیاسی و هوشیاری کارگران رسمی نفت است. کارگران رسمی نفت در بیانیه خود تأکید کردند دریافتی هیچ کارگری نباید از ۲۵ میلیون تومان کمتر باشد. کارگران رسمی نفت همچنین خواهان پایان دادن به امنیتی کردن مراکز کاری و به رسمیت شناخته شدن حق تشکل شدند. افزون براین و مهمتر از این، کارگران رسمی از کارگران غیررسمی و مطالبات آنها قویاً حمایت نموده، تلاشهای طبقه حاکم برای ایجاد تفرقه و چنددستگی درمیان کارگران نفت را افشا نموده و بر اتحاد مبارزاتی همه کارگران شاغل در نفت تأکید کردهاند.
کارگران رسمی در بیانیه خود مینویسند:” ما خواستار به رسمیت شناخته شدن حق تشکل و پایان دادن به امنیتی کردن مراکز کاریمان در نفت هستیم. همه میدانیم که بخش کوچکی از کارگران نفت رسمی هستند و بخش بزرگ آن به میدان چپاولگریهای پیمانکاران و ایجاد تفرقه در صفوف ما کارگران تحت عناوین مختلف کارگر رسمی، پروژهای پیمانی، قرارداد موقت، ارکان ثالثی، حجمی و … تبدیلشده است. بنابراین یک حلقه مهم در پایان دادن به تفرقه و شکاف در صفوف ما کارگران برچیده شدن بساط پیمانکاران در نفت و پایان دادن به قوانین بردهوار مناطق ویژه اقتصادی در مراکز نفتی است. ما بر برخورداری همه کارگران شاغل در نفت از استاندارد کاری قابلقبول واحد و برخورداری از یک زندگی شایسته انسان برای همه همکاران در سراسر نفت تأکیدداریم.
بعلاوه بخشی از مطالبات ما کارگران رسمی که به آنها اشاره شد، به همه همکاران در بخشهای مختلف مراکز نفتی چه قراردادی و چه رسمی مربوط است. ما بر اتحاد مبارزاتی همه بخشهای کارگران شاغل در نفت تأکیدداریم.”
کارگران رسمی در بیانیه خود همچنین نوشتند: “ما همینجا ضمن اعلام حمایت و همبستگی با خواستها و مطالبات اعلامشده از سوی کارگران پروژهای پیمانی و داربست بندان که مدتی است در اعتراضاند و دیگر بخشهای همکاران شاغل خود در نفت بر اتحاد و همبستگی مبارزاتی همه بخشهای کارگری در نفت تأکیدداریم. “.(تأکید از ماست)
ضرورت مبرم اتحاد کارگران رسمی و غیررسمی اعم از پروژهای و پیمانی یا قرارداد موقت و مدت معین، همواره از سوی کارگران پیمانی یادآوری و بر آن تأکید شده است . دست اتحاد، بارها از سوی کارگران پیمانی بهطرف کارگران رسمی دراز شده و اهمیت اتحاد و مبارزه متشکل و واحد کارگران نفت توضیح دادهشده است.گرچه در سوی دیگر، مخالفتی با این پیشنهاد دیده نشده، اما تا کنون موضعگیری علنی و شفافی در این زمینه دیده نشده و مهمتر از آن، گام عملی مشخصی در این راستا برداشته نشده است. با این بیانیه، کارگر رسمی نفت به چنین ضرورتی پاسخ مشخص داده و دستی را که کارگر پیمانی به سویش دراز کرده بود، با رفاقت کارگری فشرد و این گام مهمی در راستای سازماندهی اعتصاب کل کارگران نفت است.
کارگران رسمی نفت در بیانیه مورخ ۱۵ تیر خود هشدار داده بودند که اگر تا ۵ مرداد به خواستهایشان رسیدگی نشود وارد اعتصاب سراسری خواهند شد و چنین نیز کردند. در اعتصاب کارگران رسمی گرچه صحبت از تشکل خاصی به میان نیامده است اما خیلی روشن است که کارگران رسمی نفت تشکل فرا واحدی خاص خودشان رادارند هرچند نام و مشخصات چنین تشکلی درجایی بهصورت علنی اعلامنشده باشد و اعلامنشده است، اما تمام شواهد ازجمله صدور بیانیههای مؤثر نشاندهنده وجود و فعالیت چنین تشکلی است ولو در شکل نطفهای و غیرعلنی. تشکیل و اعلام موجودیت “شورای همبستگی کارکنان رسمی نفت” ازاینپس “شورای همبستگی” و ” شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” ازاینپس ” شورای سازماندهی” هردو گامهایی بهپیش محسوب میشوند گرچه تفاوتهایی نیز باهم دارند. صرفنظر از اینکه “شورای همبستگی” دربرگیرنده کارمندان و کارگران رسمی است و ” شورای سازماندهی ” بهطور خاص در رابطه با کارگران پروژهای و پیمانی موجودیت یافت و حوزه عمل آن نیز همین کارگران است، اما مهمترین تفاوت این دو تشکل، میزان حضور در محل کار و تولید، میزان و نحوه ارتباط با بدنه است. از شواهد موجود چنین برمیآید که “شورای همبستگی” از ارتباط فعال وزندهای با واحدهای مختلف برخوردار است و در محل کار حضور فعال دارد که نکته بسیار مهم و مثبتی است. این را میتوان از نحوه اعلام و شروع اعتصاب در چندین واحد، مشخص بودن زمان و روزهای اعتصاب، تاریخ و نحوه خاتمه اعتصاب بهسادگی تشخیص داد. در تمامی موارد یادشده از فراخوان اعتصاب تا شروع و ادامه و پایان اعتصاب هماهنگی کاملی وجود داشت و این، جز با حضور فعال” شورای همبستگی” در محل کار و تولید و ارتباط فعال وزنده با بدنه نمیتوانست میسر شود.برعکس، آنچه ما در اعتصابات کارگران پیمانی شاهد بودهایم تا اندازه زیادی با این متفاوت است. میدانیم که بهرغم اعتصاب سراسری و شکوهمند کارگران پیمانی، “شورای سازماندهی” نتوانست در این زمینهها اقدام مؤثری انجام دهد و کل اعتصاب را از لحظه شروع و ادامه تا خاتمه آن در واحدهای مختلف هماهنگ کند.
کارگران و کارمندان رسمی نفت به تجربه دریافتهاند که پیگیری خواستها از طریق مقامات دولتی و مجلس و امثال آن راه بجایی نمیبرد و بیشازپیش باید روی نیروی متشکل، اتحاد و مبارزه خود حساب کنند.کارگران و کارمندان رسمی نفت بارها ریز مطالبات خود را بیان کردهاند و در مرحله نخست خواهان اجرای ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت هستند که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت سال ۹۱ تصویبشده و در یکم دیماه سال ۹۳ برای اجرا ابلاغشده است. اما وزارت نفت در تمام این سالها از اجرای آن شانه خالی کرده است.پس از ۸ سال، جواد اوجی وزیر نفت میگوید” دستور فراهم کردن مقدمات اجرای ماده ۱۰ قانون نفت را صادر کردم”(انرژی نیوز-۲۸ مرداد-۱۴۰۱).گویا ۸ سال نیز برای فراهم کردن “مقدمات” اجرای این قانون کافی نبوده است!
کارگران رسمی و غیررسمی بارها گفتهاند حداقل دستمزد هیچ کارگری نباید از ۲۵ میلیون تومان کمتر باشد.کارگران پیمانی مکرر خواهان ۲۰ روز کار ۱۰ روز استراحت ، برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری و بهبود شرایط کار بهویژه در گرمای طاقتفرسای فصل تابستان شدهاند، اما وزارت نفت و شرکتهای خصوصی و پیمانکاری تابعه آن، جز در موارد معدود و افزایش ناچیز دستمزد در این یا آن واحد، از پذیرش این خواستها طفره رفتهاند. درحالیکه شاهد گرمازدگی گسترده کارگران نفت و گاز و حفاری و پتروشیمی در مناطق جنوبی کشور هستیم بهنحویکه تاکنون صدها تن دچار گرمازدگی شده، دهها تن به بیمارستان منتقلشده و چندین کارگر نیز براثر کار در گرمای بالای ۵۵ درجه جان خود را ازدستدادهاند،دولت و وزارت نفت آن از حد یک تماشاچی فراتر نرفتهاند و اوجی وزیر نفت نیز سرگرم دزدی و جابجایی مدیران و تقسیم پستهای پردرآمد میان آشنایان خویش است.
عقب نشاندن وزارت نفت و شرکتهای تابعه آن، درگرو تشدید مبارزه و ایجاد پیوند میان کارگران رسمی و غیررسمی و سازماندهی اعتصابات گسترده و متحدانه کارگران است.گامهای اولیه اما بسیار خوبی در این راستا برداشتهشده اما هنوز کافی نیست. در این زمینه بیش از اینها باید کار و تلاش کرد. این وظیفه قبل از هرکس بردوش کارگران آگاه و پیشرو هردو بخش است. فراتر از آن در پروسه مبارزات نفت، باید بتوان نوعی هماهنگی میان کارگران(اعم از رسمی یا غیررسمی) با کارمندان ایجاد کرد و جبهه همبستگی و اعتصاب را هرچه بیشتر تقویت کرد.
خوشبختانه کارگران نفت درزمینهٔ ایجاد تشکل مستقل و فرا واحدی و هماهنگکننده اعتصابات کارگران در بخشهای مختلف نفت، تجارب گرانبهایی دارند. تجاربی که سینهبهسینه منتقلشده یا در شکل نوشتاری مکتوب شدهاند. جنبش کارگری ایران فراموش نکرده است که کارگران نفت، توأم با رشد مبارزات تودهای علیه رژیم شاه، در نیمه اول سال ۵۷ کمیتههای مخفی اعتصاب را در شهرها و بخشهای مختلف نفت سازمان دادند که در جریان رشد مبارزات کارگران نفت، از پیوند همین کمیتهها، کمیته سراسری در نفت به وجود آمد که نقش عمدهای در مبارزات و اعتصابات سراسری کارگران نفت ایفا نمود. این کمیته چنانکه همگان میدانند، بعداً به شورای سراسری کارکنان نفت تبدیل شد که تا مدتی تمام امور شرکت نفت را تحت کنترل خود درآورد.
نظرات شما