مبارزه خستگی‌ناپذیر بازنشستگان

تجمعات خیابانی و راه‌پیمایی‌های اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی، در یک هفته اخیر نیز ادامه یافت. علی‌رغم فصل گرما و هوای نامناسب به‌ویژه در شهرها و استان‌های جنوبی کشور، بازنشستگان تأمین اجتماعی روزهای ۱۸ ،۱۹ و ۲۳ مرداد نیز دریازده شهر ازجمله اراک، ارومیه، اصفهان، اهواز، بابل،تهران، دزفول، رشت،کرمانشاه، شوشتر، شوش،کرخه و هفت‌تپه به خیابان آمدند و با شعارها و خواست‌هایی که به‌مرور رادیکال‌تر و جنبه سیاسی آن پررنگ‌تر شده، خواهان رسیدگی به خواست‌های خود شدند.در برخی شهرها مانند کرمانشاه، نیروهای سرکوب و امنیتی تلاش کردند از تجمع بازنشستگان جلوگیری کنند. اما بازنشستگان تأمین اجتماعی که بارها شعار داده‌اند” می‌جنگیم می‌میریم، ذلت نمی‌پذیریم” در برابر نیروهای سرکوبگر دست به مقاومت زدند و به‌رغم جو شدید امنیتی و سرکوب، تجمع اعتراضی خود را برگزار نمودند و چند تن از بازنشستگان نیز در این تجمع سخنرانی کردند. مزدوران حکومتی که موفق به برهم زدن تجمع و پراکنده نمودن بازنشستگان نشده بودند، در پایان این تجمع ۳ تن از بازنشستگان را بازداشت نمودند. این سه نفر در اثر اعتراض و پیگیری سایر بازنشستگان، چند ساعت بعد آزاد شدند اما یکی دیگر از بازنشستگان بازداشت شد.

افزایش مستمری و همسان‌سازی حقوق، یکی از خواست‌های اصلی بازنشستگان تأمین اجتماعی است. علی‌رغم اینکه این خواست در تمام تجمعات خیابانی و مبارزات گسترش یابنده بازنشستگان از ۹۶ به بعد تکرار شده ، اما دولت از پذیرش آن امتناع نموده است. دولت و مجلس در تمام طول این سال‌ها بازنشستگان را در حالت انتظار و بلاتکلیفی نگاه داشته‌اند. در سال ۹۷ و زیر فشار مبارزات پرشور بازنشستگان تأمین اجتماعی و فرهنگی مجلس طرحی را به تصویب رساند که از اول سال ۹۸، ۱۰ درصد به‌اضافه مبلغ ۴۰۰ هزارتومان به حقوق کارمندان و بازنشستگان اضافه شود. اگرچه کابینه روحانی قبل از آن وعده داده بود حقوق‌ها ۲۰ درصد اضافه خواهند شد و اگرچه رقم ۱۰ درصد مصوبه مجلس بعداً به ۵ درصد تقلیل یافت، اما حتی این وعده نیز عملی نشد و مصوبه مجلس روی هوا ماند. در برخی استان‌ها به‌جای مبلغ ۴۰۰ هزارتومان فقط یک‌بار مبلغ ۳۲۵ هزارتومان به‌حساب کارمندان واریز شد، اما بلافاصله مطرح شد مصوبه مجلس باید اصلاح شود و به‌جای ۳۲۵ هزارتومانی که به‌حساب کارمندان واریزشده بود، ۴۰۰ هزارتومان از حقوق آن‌ها کسر شد! در سال‌های بعد نیز ماجرای افزایش مستمری و همسان‌سازی حقوق، به دست فراموشی سپرده شد. وقتی‌که کابینه روحانی گسترش کمی و کیفی اعتراضات خیابانی بازنشستگان  را دید، طبق معمول وعده‌هایی داد تا بلکه بازنشستگان را از خیابان جمع کند. اما جنبش اعتراضی بازنشستگان اندک‌اندک رشد نمود.تجمعات و راه‌پیمایی خیابانی پیوسته گسترش بیشتری یافت. جنبش اعتراضی بازنشستگان و یکشنبه‌های اعتراضی اندک‌اندک جای خود را درمیان سایر اقشار زحمتکش نیز باز کرد. این شیوه مبارزه و شعار” فقط کف خیابون به دست میاد حقمون” تدریجاً به سایر اقشار زحمتکش نیز تسری می‌یافت.دوره روحانی با مشتی وعده توخالی پایان یافت. در دوره رئیسی نیز این وعده‌های قلابی تکرار شد.رئیسی حتی از اجرای مصوبه قانونی شورای عالی کار رژیم نیز شانه خالی کرد. بر پایه مصوبه شورای عالی کار در مورد حداقل دستمزد سال ۱۴۰۱ حقوق بازنشستگاه حداقل بگیر ۵۷ درصد و سایر سطوح بایستی ۳۸ در اضافه می‌شده است.اما دولت تا این لحظه افزایش ۳۸ درصدی حقوق بازنشستگان سایر سطوح  را به دست فراموشی سپرده از رقم ۱۰ درصد فراتر نرفته و از اجرای مصوبه شورای عالی کار خود نیز امتناع نموده است.  کمک‌هزینه مسکن به مبلغ ۶۵۰ هزارتومان نیز پرداخت‌نشده است. فشار و نارضایتی در صفوف بازنشستگان چنان عمیق و روحیه اعتراضی چنان بالا بوده است که جنبش مبارزاتی و شجاعانه بازنشستگان تأمین اجتماعی وارد مرحله جدیدی شده است. اکنون مدت‌هاست که بازنشستگان تأمین اجتماعی نه‌فقط روزهای یکشنبه بلکه تقریباً تمام‌روزهای هفته دست به تجمع و راه‌پیمایی می‌زنند.تشدید مبارزات و رشد و گسترش آن سرانجام مجلس را واداشت در ۲۹ تیر برای رئیسی نامه بنویسد و افزایش ۱۰ درصدی مستمری بازنشستگان را “مغایر قانون”بخواند. بر طبق ضوابط مجلس، کابینه رئیسی ظرف یک هفته می‌بایستی افزایش ۳۸ درصدی را اجرایی می‌کرد. علی‌رغم تمام سروصداهایی که پیرامون این نامه راه افتاد و هیاهویی که برای هیچ به پاشد،اکنون سه هفته بعد از انتشار آن نامه، هیچ تغییری در حقوق و مستمری‌ها به وجود نیامده است. پنج ماه از سال ۱۴۰۱ سپری‌شده اما مصوبه‌ای که از اول فروردین سال جاری می‌بایستی اجرا و ۳۸ درصد بر حقوق و مستمری غیر حداقل بگیرهای تأمین اجتماعی افزوده می‌شد، کماکان در پرده ابهام باقی‌مانده و اجرانشده است. سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این مورد گفته است؛ برای “تأمین مالی” اجرای این مصوبه، نیازمند زمان هستیم! همه‌ی هنر حضرات و شاهکار مجلس و کابینه پس از پنج ماه سر دواندن بازنشستگان و پاس دادن آن‌ها به یکدیگر این بوده که ماجرای رسیدگی به افزایش ۳۸ درصدی حقوق بازنشستگان، از “هیئت‌وزیران”  به “وزرای عضو هیئت‌امنای تأمین اجتماعی ” سپرده‌شده است!

گفته‌شده افزایش حقوق بازنشستگان سایر سطوح از شهریور اعمال خواهد شد.تسنیم به نقل از اطلاعیه سازمان تأمین اجتماعی که روز ۱۹ مرداد انتشاریافته نوشته است:” برای تأمین مالی نیازمند زمان هستیم و انشاءالله صدور حکم جدید در شهریور انجام می‌شود”.

همان‌طور که از این جملات نیز روشن است، برای اجرای افزایش ۳۸ درصدی حقوق بازنشستگان سایر سطوح، آن‌طور که ادعاشده،عجالتاً بودجه‌ای در کار نیست و نخست باید برای آن یک منبع مالی جستجو کرد. تأمین مالی نیز نیازمند زمان است.

اولاً این چیزی جز تداوم وضع موجود و ادامه وعده‌های موهوم و سر دواندن بازنشستگان نیست.ثانیاً گرفتاری‌ها و معضلات بی‌شمار بازنشستگان به‌ویژه معضلات و کمبودهای معیشتی با “انشاءالله” درست نمی‌شود.ثالثاً گیریم که از شهریور افزایش ۳۸ درصدی حقوق بازنشستگان سایر سطوح اعمال شود، معلوم نیست معوقات دریافتی از فروردین سال جاری تا شهریور کی و چگونه پرداخت می‌شود.

“نه مجلس نه دولت” آن‌طور که بازنشستگان تأمین اجتماعی بارها تکرار نموده‌اند”نیستند به فکر ملت”. “نه مجلس نه دولت” نه در فاصله پنج ماهی که از سال جدید می‌گذرد و نه قبل از آن حتی یک گام عملی در راستای برآورده ساختن خواست‌ها و نیازهای بازنشستگان برنداشته‌اند.سطح معیشت بازنشستگان مدام درحال تنزل بوده است.اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق بازنشستگان سال‌به‌سال فقیرتر شده‌اند. حتی وضعیت بیمه درمانی آن‌ها نیز  وخیم‌تر شده است. تنها در بازه زمانی بعد از ریاست جمهوری رئیسی، بخشی از داروها و خدمات درمانی از شمول بیمه خارج‌شده‌اند. قیمت داروها به‌شدت و تا سه برابر افزایش‌یافته است. هزینه درمان یک خانواده به‌طور متوسط ۳۰ درصد افزایش‌یافته است. رئیسی و کابینه وی نه‌فقط هیچ‌گونه اقدامی  در راستای پذیرش مطالبات بازنشستگان انجام نداده‌اند بلکه در مقابل این خواست‌ها و نیازهای بازنشستگان تأمین اجتماعی بیش از گذشته به قهر و سرکوب متوسل شده اند. بازنشستگان مبارز در چندین شهر مورد ضرب و شتم و ارعاب قرارگرفته و به مراکز سرکوب و امنیتی احضار شده‌اند.در برخی موارد مانند کرمانشاه، کارگران بازنشسته بازداشت و روانه زندان شده‌اند. در تجمعات ۳۱ تیر بازنشستگان تأمین اجتماعی اهواز،۱۲ تن بازداشت و به زندان سپاه منتقل شدند. این در حالی است که اغلب این بازداشت‌شدگان از بیماری‌های مختلف رنج می‌برند.قبل از آن نیز یک کارگر بازنشسته شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه بازداشت‌شده بود. چند روز قبل‌تر از آن نیز سه کارگر بازنشسته در اهواز بازداشت و زندانی شدند و پس از ۲۰ روز حبس در انفرادی، تنها با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شدند.اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته ۶۷ ساله تنها به خاطر حق‌خواهی و پیگیری مطالبات بازنشستگان بیش از ۱۶ ماه است که در بازداشت به سر می‌برد. این کارگر بازنشسته به ۴ سال حبس محکوم‌شده و اکنون درحالی‌که به کرونا مبتلا شده است، در قرنطینه زندان اوین به سر می‌برد.

علی‌رغم تمام این فشارها و تشدید سرکوب، مبارزات بازنشستگان ادامه و جنبش اعتراضی و سازمان‌یافته بازنشستگان تأمین اجتماعی گسترش‌یافته و وارد مراحل پیشرفته‌تری شده است. این پیشرفت را علاوه بر گسترش کمی اعتراضات و به‌ویژه سازمان‌یافتگی آن، در برخی شعارها نیز می‌توان مشاهده کرد.”درمان رایگان، حق مسلم ماست”، “این مخبر کره‌خر اخراج باید گردد- مصوبات شورا اجرا باید گردد”،”می‌جنگیم می‌میریم- ذلت نمی‌پذیریم”،” شعارهای مکرر علیه تلویزیون”میلی”،شعار و خواست جدید آزادی کارگران و بازنشستگان و معلمان زندانی، شعار علیه مقامات دولتی و در رأس آن شعار علیه ابراهیم رئیسی،ازجمله “رئیسی حیا کن، عدالت رو رها کن” و سرانجام شعار بسیار گویا و بُرنده‌ی “مرگ بر رئیسی” و چندین شعار پر مضمون دیگر، همگی نشان ادامه و پیشرفت مبارزات بازنشستگان تأمین اجتماعی است.

به‌رغم تمام این پیشرفت‌ها اما هنوز خواست‌های بازنشستگان تأمین اجتماعی بر زمین‌مانده‌اند و جنبش اعتراضی بازنشستگان به یک جنبش کامل توده‌ای تبدیل نشده است. مجموعه بازنشستگان کشوری، لشکری و تأمین اجتماعی جمعیتی بالغ‌بر ۶ میلیون نفر را شامل می‌شود. اکثریت بسیار بزرگی از این جمعیت ۶ میلیونی (نزدیک به ۶۵ درصد) حداقل بگیر و تقریباً همگی زیرخط فقر هستند.جنبش اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی هنوز نتوانسته است پیوند محکمی با  بازنشستگان کشوری و لشکری برقرار سازد و متحد و یکپارچه وارد میدان شود. هم‌اکنون تشکل‌های گوناگون و متعددی در بخش‌های مختلف بازنشستگان شکل‌گرفته‌اند که به‌صورت مجزا از هم فعالیت می‌کنند. این فعالیت‌های مجزا اگرچه همگی مثبت و گام‌هایی به‌پیش محسوب می‌شوند، اما بازتاب و تأثیرگذاری لازم را ندارند.در اینجا نیز پراکندگی به‌عنوان یک معضل و نقص و کمبود بزرگ خودنمایی می‌کند که باید به همت عناصر و فعالان آگاه و بازنشستگان پیشرو برطرف شود. این فعالان و پیشروان می‌توانند برای برپایی تشکلی واحد و سراسری اقدام کنند. تشکلی که منافع عموم بازنشستگان را نمایندگی و برای آن تلاش و مبارزه کند. چنین تشکلی قطعاً می‌تواند تجمعات و اعتراضات گسترده‌تر و مؤثرتری را سازمان دهد و ضربات کاری‌تری بر دولت وارد سازد.

جنبش اعتراضی بازنشستگان درعین‌حال نباید از جلب حمایت شاغلین مانند معلمان و به‌ویژه کارگران شاغل غفلت کند. تردیدی نیست که جنبش اعتراضی بازنشستگان تأمین اجتماعی تا همین‌جا نیز توانسته است رابطه نسبتاً خوبی با جنبش اعتراضی معلمان به‌ویژه جنبش کارگری برقرار کند. بیانیه‌های مشترک و متعدد بازنشستگان و سندیکاهای کارگری و تشکل‌های فعالان کارگری  در زمینه‌های گوناگون در چند سال اخیر و حمایت‌های دوجانبه نیز گویای همین واقعیت است. این تلاش‌ها و این مسیر بایستی ادامه یافته و بیش از گذشته تقویت شود.در ادامه چنین روند و گسترش اعتراضات و اعتصابات سراسری کارگری است که لرزه بر اندام ارتجاع حاکم می‌افتد و را ه برای عینیت بخشیدن به شعار “مرگ بر رئیسی” هموار می‌شود.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۹۸۳  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.