تحولات سیاسی خاورمیانه در هفته گذشته تحتالشعاع سفر رئیسجمهوری آمریکا به این منطقه قرار داشت. محرک این سفر رقابت قدرتهای بزرگ امپریالیست و بحران اقتصادی و سیاسی جهان سرمایهداری بود. در پی حمله نظامی امپریالیسم روس به اوکراین و تشدید تضادها میان قدرتهای امپریالیست جهان، بحران بیسابقهای در مناسبات میان این قدرتها پدید آمده است. بایدن که یکی از آتش بیاران معرکه جنگ اوکراین و ادامه آن است، مقدم بر هر چیز در این سفر تلاش نمود سیاست جدید دولت آمریکا را در مرحله جدید تشدید تضادها به متحدان خاورمیانهای امپریالیسم آمریکا اعلام و برای عملی ساختن آن تلاش کند. در وهله بعد برای مقابله با بحران عمیق اقتصادی که تمام کشورهای جهان را فراگرفته و بهویژه اروپا را با بحران انرژی شدیداً تحت تأثیر قرار داده است، از عربستان سعودی درخواست کند تولید و صدور نفت را افزایش و به تعدیل بهای آن یاری رساند. واقعیت این است که کشورهای اروپائی و آمریکا که در پی بحران ۲۰۰۷ هرگز نتوانستند به یک دوران رونق نسبی دست یابند، پس از دو سال بیماری کرونا با تورمی شدید روبهرو شدهاند و هماکنون نرخ تورم رسمی در این کشورها حدود ۱۰ درصد و گاه بسیار بیش از این رقم است. تحریمهای نفتی روسیه ، بحران انرژی و رکود و تورم را در تمام کشورهای جهان تشدید کرده است. روشن است که این بحران یکی از نگرانیهای جدی قدرتهای جهان سرمایهداری است، چراکه عواقب اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت و میتواند در تمام جهان سرمایهداری بیثباتی سیاسی را افزایش دهد. تأثیر سیاسی این بحران اقتصادی امروز در خود آمریکا بهعنوان قدرتمندترین کشور سرمایهداری جهان تا به آن مرحله رسیده است که حتی بایدن در داخل آمریکا بابی اعتمادی سیاسی عمومی روبهرو شده است. نظرسنجیهای اخیر نشان داده است که حدود۷۰ درصد از مردم آمریکا اعتمادی به وی ندارند و از سیاستهای او ناراضیاند. بنابراین وی در این سفر تلاش خواهد کرد، تا جای ممکن به حل معضل بحران انرژی کمک کند و علاوه بر این بازارهای جدیدی برای سرمایهها و کالاهای آمریکائی بگشاید. اما مسئله مهم فوری همانا پیشبرد سیاست جدید دولت آمریکا در رقابت با روسیه و چین در خاورمیانه است.
پس از شکستهای امپریالیسم آمریکا در پی لشکرکشی نظامی به افغانستان و عراق که متضمن هزینههای هنگفت نظامی در شرایط تضعیف بنیه اقتصادی آمریکا همراه با تلفات سنگین چندین هزار نظامی آمریکائی بود، از دوران اوباما تصمیم گرفته شد مداخله نظامی مستقیم آمریکا در شکل لشکرکشی تدریجاً کنار گذاشته شود، نیروهای نظامی آمریکائی از عراق و افغانستان خارج شوند، درگیریهای نظامی منطقهای بر عهده خود کشورهای این منطقه قرار گیرد و آمریکا بیشتر از طریق فروش و ارسال سلاح و حمایتهای سیاسی از متحدان خود پشتیبانی کند. بااینوجود پایگاههای نظامی امپریالیسم آمریکا به روال گذشته در کشورهای منطقه باقی ماند. این سیاست با به قدرت رسیدن بایدن تشدید شد که نمونه رسوای آن سپردن قدرت به طالبان در افغانستان و فرار هراسناک نظامیان آمریکائی از این کشور بود. سیاست بایدن در جهتی پیش رفت که حتی مناسبات اسرائیل و عربستان سعودی، دو متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه با دولت آمریکا به سردی و حتی در مورد عربستان و برخی کشورهای عربی دیگر به تیرگی گرائید. مناسبات آمریکا و عربستان سعودی از هنگام به قدرت رسیدن بایدن در ظاهر بر سر قتل جمال خاشقچی، در واقعیت اما درنتیجه سیاست موازنه خاورمیانهای بایدن بر سر امتیاز دادن و کنار آمدن با جمهوری اسلامی در مقابل عربستان، حذف حوثیهای موردحمایت جمهوری اسلامی از لیست گروههای تروریست، فشار سیاسی برای توقف جنگ در یمن، تیره شد. فروش تسلیحات به عربستان ممنوع و رژیم حاکم بر این کشور، حکومتی «منفور و مطرود» نامیده شد. پس از ماجرای افغانستان، متحدان منطقهای آمریکا به این نتیجه رسیدند که دیوار حمایت آمریکا از آنها، سستتر از آن است که بخواهند به آن تکیه کنند. ازاینرو رژیم اسرائیل برای مقابله با رقیب اصلی خود، جمهوری اسلامی بهسوی ائتلافهای منطقهای سیاسی و نظامی پوشیده و آشکار با همسایگان ایران روی آورد و کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز تلاش نمودند از تکیه یکجانبه به آمریکا و حمایتهای آن دستبردارند و مناسبات اقتصادی- سیاسی خود را با روسیه و چین تقویت کنند و حتی نیازهای تسلیحاتی خود را از این کشورها تأمین نمایند.
مناسبات این کشورها با دولت بایدن به درجهای از وخامت رسید که عموم دولتهای عربی منطقه که زمانی گوشبهفرمان دولت آمریکا بودند، اکنون حتی در تحریمهای آمریکائی- اروپائی علیه روسیه نیز شرکت نکردند.
بایدن اکنون به خاورمیانه آمده بود که در جریان رقابت و نزاع امپریالیسم آمریکا با امپریالیسم روسیه و چین، مناسبات وخیم خود را با دولتهای منطقه بهبود بخشد و مهمترین کشورهای خاورمیانه را در خدمت اهداف اقتصادی و سیاسی خود بسیج کند. رئیسجمهوری آمریکا در عربستان پیرامون اهداف سفر خاورمیانهای خود گفت: در نشست شنبه با سران منطقه، یک چارچوب محکم را برای نقش آینده آمریکا در خاورمیانه ارائه خواهد داد، او گفت: «ما در خاورمیانه خلائی باقی نخواهیم گذاشت که روسیه و چین بخواهند آن را پر کنند و داریم در این زمینه به دستاوردهای مختلفی میرسیم.» وی روز شنبه ۲۵ تیرماه در اجلاس خود با سران کشورهای عربی منطقه در جده نیز گفت: «هرقدر که رقابت در دنیای جدید شدیدتر میشود و چالشهای پیشروی ما پیچیدهتر میشود، برای من روشنتر میشود که چقدر منافع آمریکا با موفقیت خاورمیانه درهمتنیده است.» لازم به ذکر است که در این اجلاس علاوه بر سران شورای همکاری خلیجفارس شامل عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، قطر، عمان و کویت، سران دولتهای مصر، اردن و عراق نیز شرکت داشتند.
در این میان دو کشور اسرائیل و عربستان سعودی در پیشبرد و موفقیت سیاست جدید بایدن نقش محوری دارند که وی تلاش کرد حمایت آنها را به دست آورد. وی در اسرائیل به طبقه حاکم این کشور اطمینان داد که همچنان به روال گذشته از حمایت همهجانبه دولت آمریکا برخوردار است.
در بیانیه اورشلیم که پس از مذاکرات بایدن و نخستوزیر اسرائیل انتشار یافت بر مناسبات ویژه طرفین و تعهد آمریکا به تأمین امنیت اسرائیل و حفظ برتری نظامی آن تأکید شد. طرفین گفتند که جمهوری اسلامی نباید به سلاح هستهای دست یابد.
همچنین در بیانیه مشترک بر تعهد آمریکا به تمدید کمکهای مالی نظامی سالانه به اسرائیل و کمک به برقراری روابط بیشتر اسرائیل با کشورهای خاورمیانه تأکید گردید.
جروزالمپست نیز در گزارش خود نوشت که ” واشنگتن بر اجرای یادداشت تفاهم ۳۸ میلیارد دلاری دهساله برای کمک نظامی به تلآویو و همچنین رسیدگی به تهدیدات نوظهور در منطقه تأکید کرده است.”
بااینهمه بر سر اصلیترین مسئله مورد اختلاف یعنی شیوه برخورد به جمهوری اسلامی توافقی صورت نگرفت. درحالیکه اسرائیل در تلاش بود که آمریکا را به راهحل نظامی و “بازگرداندن پرونده فعالیتهای هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و اجرای حداکثری تحریمها” متقاعد سازد، بایدن بر دیپلماسی تأکید کرد و گفت: ” آنچه بدتر از وضعیت امروز ایران خواهد بود، دستیابی این کشور به سلاح هستهای است. هدف این است که ما بتوانیم به توافق هستهای بازگردیم و آنها را دور کنیم. دیپلماسی هنوز بهترین راهکار است.”
نخستوزیر اسرائیل اما بعد از مراسم امضای «بیانیه اورشلیم» مجدداً تأکید کرد: “تنها راه برای متوقف کردن یک ایران هستهای این است که ایران بداند جهان آزاد (برای متوقف کردن ایران) بهزور متوسل خواهد شد.”
دولت آمریکا یک امتیاز کوچک بر سر این مسئله به اسرائیل داد و بر حفظ نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا تأکید کرد.
رئیسجمهوری آمریکا سپس برای خالی نبودن عریضه دیدار کوتاهی هم با محمود عباس داشت. وعدههای پوشالی همیشگی دولت آمریکا را تکرار کرد و گفت: ” تعهد او به راهکار دو کشوری و لزوم برپایی کشور مستقل فلسطین در جوار اسرائیل، در مرزهای پیش از جنگ سال ۱۹۶۷، بدون خلل باقیمانده است. و برای حمایت از مردم ستمدیده فلسطین یک آبنباتچوبی هم به وی داد و متعهد شد که ۲۱۰ میلیون دلار به آژانس ویژه سازمان ملل متحد در امور کمکرسانی به فلسطینیان، کمک کند. همچنین متعهد شد که ۱۰۰ میلیون دلار به بیمارستانهای فلسطینی کرانه باختری کمک نماید. بایدن اما هیچ حرف و سیاست جدیدی برای حل مسئله فلسطین که هم اکنون نیز یکی از سرمنشاء های نزاعهای منطقهای است، نداشت.
اما در سفر وی به عربستان چه گذشت؟ بهرغم اینکه دولت عربستان دستبهنقد امتیازی به بایدن داد و همزمان با پرواز مستقیم بایدن از اسرائیل، حریم هوایی این کشور را به روی همه پروازهای تجاری به مبدأ و مقصد اسرائیل گشود که چراغ سبزی به بایدن در پیشرفت مناسبات با اسرائیل محسوب میشود، معهذا در فرودگاه استقبال سردی از بایدن به عمل آمد. دولت عربستان فرماندار مکه را برای استقبال از وی به فرودگاه جده فرستاده بود.
تضعیف موقعیت آمریکا در رقابت جهانی قدرتهای امپریالیست و تحولات بینالمللی پس از جنگ اوکراین، بایدن را ناگزیر ساخته بود که وارد کشوری شود و با رژیمی گفتگو کند که آن را حکومتی «منفور و مطرود» نامیده بود.
اینکه در جریان مذاکرات پشت پرده میان دو طرف چه گذشت و چه توافقاتی صورت گرفت، دقیقاً مشخص نیست.
اما رئیسجمهوری آمریکا در نشست خبری خود در جده گفت: “با توجه به تهدیدهای بسیار واقعی از سوی ایران و نیروهای نیابتی آن، ما به بررسی نیازهای امنیتی عربستان سعودی پرداختیم.”
پیشازاین سفر، رویتر به نقل از مقامات آمریکائی گزارش کرده بود که مذاکراتی بین طرفین برای لغو احتمالی ممنوعیت فروش تسلیحات به عربستان سعودی در جریان است.
بایدن همچنین گفت انتظار دارد عربستان «گامهای بیشتری» برای پایدار کردن بازار نفت در هفتههای آینده بردارد. چنین به نظر میرسد که در این مورد تنها توافقی محدود صورت گرفته باشد. عربستان سعودی نمیخواهد توافقات خود را با روسیه در اوپک پلاس بر هم بزند.
در بیانیه مشترک دو کشور نیز آمده است بایدن بر تعهد مستمر ایالاتمتحده برای حمایت از ”امنیت، دفاع از مرزها و تسهیل توانایی پادشاهی عربستان برای کسب قابلیتهای لازم بهمنظور دفاع از خود در برابر تهدیدهای خارجی” تأکید کرده است.
در این بیانیه همچنین بر لزوم جلوگیری از مداخله ایران در “امور داخلی سایر کشورها، حمایت این کشور از تروریسم از طریق گروههای نظامی نیابتی و تلاش برای بیثبات کردن منطقه” تأکید شد.
اما سفر بایدن به خاورمیانه تنها به مسائل سیاسی و امنیتی محدود نبود. یکی از جنبههای مهم این سفر زمینهسازی برای صدور سرمایه انحصارات آمریکائی، فروش تسلیحات و تلاش برای باز پس گرفتن بازارهایی بود که چین و روسیه در منطقه خاورمیانه به دست آوردهاند. این را بایدن مکرر تأکید کرد و گفت: “ما کنار نمیرویم تا با ایجاد خلأ، چین، روسیه و ایران آن را پر کنند. ایالاتمتحده یک شریک فعال در خاورمیانه باقی خواهد ماند.” از همین رو آمریکا و عربستان سعودی در جریان سفر جو بایدن به این کشور ۱۸ توافقنامه نیز در زمینههای مختلف امضا کردند. این توافقها میتواند به کشورهایی که در اجلاس روز شنبه نیز شرکت داشتند بسط یابد.
بایدن در اجلاس مشترک با دولتهای عربی منطقه نیز تلاش نمود با وعده و وعید مقابله با تهدیدات جمهوری اسلامی ایران، اعتماد مجدد آنها را به آمریکا به دست آورد و گفت که آمریکا ” برای مقابله با تهدیدهایی که از طرف ایران متوجه منطقه است” به همکاری نزدیکش با کشورهای حاضر در نشست ادامه خواهد داد. بنابراین یکی از نتایج سفر خاورمیانهای بایدن به خاورمیانه، تشدید فشار سیاسی به جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
گرچه بایدن در سفر خود به خاورمیانه تلاش کرد مناسبات دولت آمریکا را با متحدان منطقهای خود از طریق وعدههای نظامی و امنیتی برای مقابله با جمهوری اسلامی بهبود بخشد، اما اختلافات و بیاعتمادیها همچنان ادامه یافت. حتی در مورد افزایش صادرات نفت توسط عربستان سعودی هم توافق قابل ملاحظهای صورت نگرفت. بهبودی در مناسبات دولت آمریکا با این دولتها رخ داد اما نه آن چیزی که بایدن در نظر داشت. بعید است که دولت آمریکا در شرایط سیاسی کنونی جهان بتواند نقش گذشته خود را بار دیگر در خاورمیانه به دست آورد و رقیب قدرتمندی برای روسیه و چین باشد. سیاست جدید بایدن در خاورمیانه درواقع چیز جدیدی جز تشدید رقابت میان امپریالیسم آمریکا با امپریالیسم روسیه و چین در این منطقه نبود. آنچه در جریان سفر وی رخ داد، در محدوده این سیاست بود که آنهم بر سر اصلیترین مسائل با موفقیت همراه نشد.
نظرات شما