جنبش بازنشستگان که از سال ۹۶ به شکل جنبشی مستقل و سازمانیافته شکل گرفت و نقش اصلی را بازنشستگان فرهنگی و تأمین اجتماعی در ایجاد، ادامه و استمرار آن بر عهده داشتهاند، در طول ۵ سال گذشته با راهپیمائیها و تجمعات بیشمار و شعارهای رادیکال، همواره یکی از جنبشهای رزمنده علیه نظم حاکم بر ایران بوده است. در طول دو سال اخیر، کمتر هفتهای بدون یک یا چند تجمع و اعتراض بازنشستگان در شهرهای مختلف سپریشده است. این جنبش که اکنون نیروی اصلی آن را بازنشستگان تأمین اجتماعی تشکیل میدهند، از ۱۶ خرداد ابعاد گستردهای به خود گرفت، شعارهای آن رادیکالتر شد و پای به مرحله نوینی نهاد.
بازنشستگان که در شرایط امروز ایران با فقری کمرشکن زندگی را سپری میکنند، طیفی از بازنشستگان تأمین اجتماعی، کشوری و لشکری را تشکیل میدهند که گرچه تفاوتهایی میان آنها به لحاظ سطح زندگی و درآمد وجود دارد، اما بهاستثنای بازنشستگان ردههای بالای دستگاه بوروکراتیک و نظامی ، در این نقطه مشترکاند که عموماً در شرایط معیشتی وخیمی به سر میبرند و حقوق ایام بازنشستگی آنها در وضعیتی که تورم، افسارگسیخته و سالبهسال و ماهبهماه رشد حیرتآوری به خود گرفته است، بههیچوجه کفاف تأمین نیازهای خانواده آنها را نمیدهد . در این میان بیشترین فشار مادی و معیشتی بهویژه بر دوش بازنشستگان تأمین اجتماعی و فرهنگی است که در چندین سال اخیر بهطور مداوم و مستمر برای بهبود وضعیت معیشتی خود در حال مبارزه و حضور در تجمعات اعتراضی و راهپیماییهای خیابانی بودهاند. بهرغم این مبارزات، اما مطالبات آنها یا بهکلی پاسخ نگرفته یا به شکلی ناقص و سرودمبریده اجراشده است.
هنوز خواست همسانسازی حقوق گروههایی از بازنشستگان تحققنیافته است. هنوز معضل بیمهکامل درمانی بازنشستگان حلنشده و هزینههای درمانی که مدام افزایشیافته بار سنگینی بر دوش آنها است. سطح نازل حقوق، یک معضل عمومی و جدی بازنشستگان و مستمریبگیران است. در چندین سال گذشته افزایش ناچیز حقوق سالانه بازنشستگان حتی جبرانکننده نیمی از نرخ رشد تورم نبوده است. درحالیکه هماکنون خط فقر از ۱۸ میلیون تومانی که یک سال پیش از سوی کارگران اعلام گردید، فراتر رفته است، حقوق اکثریت بسیار بزرگ بازنشستگان و مستمریبگیران حتی به ۱۰ میلیون تومان نیز نمیرسد. امسال اما وضعیت معیشتی بازنشستگان فاجعهبارتر از سالهای گذشته است. درحالیکه هماکنون نرخ رشد تورم به حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد رسیده، حقوق بازنشستگان تنها ۱۰ درصد افزایشیافته است. تاجایی که به بازنشستگان تأمین اجتماعی مربوط میشود، شورای عالی کار که متشکل از نمایندگان دولت، سرمایهداران و نمایندگانی از تشکلهای دولت ساخته کارگری است، بهرغم اینکه هزینههای زندگی و کالاهای موردنیاز روزمره کارگران در برخی موارد چند برابر شد، ظاهراً تصویب کرد که حداقل دستمزد ۴ / ۵۷ درصد و سایر سطوح، ۳۸ درصد افزایش یابد و بر همین منوال میزان مستمری بازنشستگان و مستمریبگیران تأمین اجتماعی افزایش یابد. اما کابینه رئیسی و وزیر کارش زیر همین مصوبه نیز زدند و اعلام کردند که دستمزد و حقوق سایر سطوح تنها ده درصد افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، مبلغ حق مسکن مصوب از ۶۵۰هزار تومان به ۵۵۰ هزار تومان کاهش یافت.
این تصمیم دولت که روز ۱۵ خرداد اعلام شد، خشم و اعتراض بازنشستگان تأمین اجتماعی را برانگیخت. از روز ۱۶ خرداد هزاران تن از بازنشستگان تأمین اجتماعی با شعار مرگ بر رئیسی، رئیسی حیا کن مملکت را رها کن و شعار علیه دیگر مقامات دولتی به خیابانها آمدند و با راهپیمایی و تجمع نفرت و انزجار خود از مقامات دولتی ابراز داشتند. نارضایتی چنان گسترده بود که تشکل دولتی خانه کارگر نیز خود را مخالف اقدام دولت اعلام کرد و تلاش نمود ابتکار عمل را در دست گیرد و مانع از تداوم راهپیمائیها و تجمعات خیابانی و شعارهای رادیکال بازنشستگان علیه رژیم گردد. اما نتوانست این رشد و رادیکالیسم جنبش بازنشستگان را مهار کند. اعتراضات با شعارهای ضد رژیم ادامه یافت. بازنشستگان خواستار لغو فوری مصوبه کابینه رئیسی و اجرای بیدرنگ مصوبه شورای عالی کار در مورد افزایش حقوق به میزان ۳۸درصد، پرداخت کامل حق مسکن، اجرای کامل همسانسازی حقوقها و اجرای ۲۵درصد باقیمانده همسانسازی حقوق سال ۱۴۰۰ شدند.
در هفتهای که گذشت اعتراضات گستردهتر و شعارها، رادیکالتر از هفته قبل بود. مهمترین این اعتراضات راهپیمایی هزاران بازنشسته اهواز در روز سهشنبه ۲۴ خرداد با شعار ” حسین حسین شعارتون، دروغ و دزدی کارتون ” بود که تمام دستگاه فریب، دزدی و سرکوب را در خیابانها به محاکمه کشیدند.
روز چهارشنبه ۲۵ خرداد نیز برای چندمین روز متوالی بازنشستگان تأمین اجتماعی در استانهای گیلان، زنجان، خوزستان و کرمانشاه به خیابانها آمدند و خواستار اصلاح مصوبه افزایش مستمریها شدند.
در شهرستان دورود، بازنشستگان خطاب به ابراهیم رئیسی شعار “شش کلاس بیسواد، گند زدی به اقتصاد” سر دادند.
تجمع اعتراضی و راهپیمایی بزرگ بازنشستگان تأمین اجتماعی مقابل استانداری شهرهای دو رود (استان لرستان) شوش، شوشتر، در ۲۵خردادماه نمونههای دیگری از اعتراضات پردامنه این روز بود. در شوشتر بازنشستگان فریاد زدند “وعده وعید کافیه سفره ما خالیه”.
در همین روز مجدداً متجاوز از دو هزار بازنشسته در اهواز با شعار “میجنگیم، میمیریم، حقمونو پس میگیریم” “گرانی، تورم، بلای جان مردم” “نه مجلس، نه دولت، نیستن به فکر ملت!” راهپیمایی کردند و در برابر استانداری و فرمانداری دست به تجمع زدند. آنها خواستار افزایش ۳۸ درصدی مصوب شورای عالی کار نهفقط برای بازنشستگان تأمین اجتماعی بلکه برای تمام بازنشستگان کشور شدند.
همزمان بازنشستگان صندوق بازنشستگی بانکها نیز به این جنبش پیوستند. این بازنشستگان در تهران در برابر صندوق بازنشستگی بانکها در منطقه ونک تجمع کردند و خطاب به مقامات شعار “بیشرف، بیشرف” سر دادند.
مبارزات بازنشستگان تأمین اجتماعی در هفته جاری نیز همچنان ادامه دارد. روز شنبه ۲۸ خرداد هزاران بازنشسته ازجمله در
کرمان ، تهران،رشت، شوش،اهواز، بندرعباس، زنجان، آبادان، شوشتر با شعارهای “هم مجلس هم دولت دروغ میگن به ملت” ” وعده وعید کافیه ، سفره ما خالیه” ” دولت مردم فریب حق ما را پس بده” به تجمع و تظاهرات روی آوردند.” در شوشتر بازنشستگان در راهپیمایی خود شعار ” تاکی سرافکندگی یا مرگ یا زندگی” سر دادند.
این تجمعها و راهپیمائیها روز یکشنبه ۲۹ خرداد نیز در کرمانشاه، رشت ، شوشتر ، اراک، ساری،زنجان، دورود ، شوش، اهواز و برخی شهرهای دیگر برپا گردید.
رژیم جمهوری اسلامی که با بحران ژرف اقتصادی و مالی روبهروست و میکوشد از طریق فشارهای متعدد به تودههای مردم ازجمله گران کردن روزافزون کالاها تحت عنوان حذف یارانه، حتی فقیرترین مردم زحمتکش را از نان خشکوخالی محروم کند تا از این طریق هزینههای کلان ارگانهای نظامی و بوروکراتیک سرکوب دستگاه انگل دولتی را تأمین کند، تاکنون از پذیرش مطالبات بازنشستگان سرباز زده است. بازنشستگان نیز نشان دادهاند که بر سر فوریترین مطالبات خود کوتاه نخواهند آمد و همانگونه که تاکنون شعار دادهاند “تنها کف خیابان به دست میاد حقمون”، به تظاهرات و تجمعهای خیابانی خود ادامه خواهند داد. اما این تجمعها و تظاهرات خیابانی همانگونه که در دو هفته اخیر نشان داده است دیگر محدود به مطالبات اقتصادی نیست. شعارهای بازنشستگان که به برخی از آنها اشاره شد، نشان میدهد که جنبش بازنشستگان به یک جنبش سیاسی علیه رژیم جمهوری اسلامی تبدیلشده است. بازنشستگان همچون عموم تودههای زحمتکش مردم ایران دریافتهاند که بدون برانداختن نظم حاکم بر ایران نهتنها بهبودی در این وضعیت اسفبار رخ نخواهد داد، بلکه روزبهروز شرایط زندگی آنها وخیمتر و دشوارتر خواهد شد. اما آنچه بهویژه در شرایط سیاسی کنونی ایران اهمیت اتحاد عموم بازنشستگان در یک جنبش واحد سراسری و اتحاد این جنبش با جنبش کارگری و جنبش معلمان است که راه را بر سرنگونی رژیم ستمگر جمهوری اسلامی و تحقق شعار کار،نان، آزادی- حکومت شورایی که تبلور تحقق تمام مطالبات تودههای زحمتکش و ستمدیده مردم ایران است، هموار خواهد ساخت. بازنشستگان در عمل نشان دادهاند که مصممانه در این جهت گام برمیدارند.
نظرات شما