یادداشتسیاسی – روز ٢٩ نوامبر برابر با ٩ آذر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ١٣٨ رای موافق، موقعیت دولت فلسطین در این سازمان را از “نهاد ناظر” به “دولت ناظر غیر عضو” ارتقا داد، موقعیتی که با موقعیت واتیکان در این سازمان برابر است.
این اتفاق از دو جهت مهم میباشد. اول این که ارتقای موقعیت دولت فلسطین به “دولت ناظر غیر عضو” بهخودی خود یک پیروزی بزرگ برای مردم فلسطین میباشد. این پیروزی نتیجهی سالها مبارزهی مردمیست که در برابر سیاستهای دولت اشغالگر و نژادپرست اسرائیل و حمایتهای بیشمار کشورهای امپریالیستی از آن مقاومت کرده و در این راه دهها هزار نفر جان خود را از دست دادهاند. درگیریهای اخیر غزه یک نمونهی آن میباشد که حداقل ١۶٨ فلسطینی که عموما زن و کودک بودند، قربانی سیاستهای تجاوزکارانه اسرائیل گشتند. مبارزاتی که بهویژه با آغاز انتفاضه اول در دسامبر ١٩٨٧ (آذر ١٣۶۶) نه تنها توانست افکار عمومی جهان را به سمت و نفع خود جلب کند که رژیم اسرائیل را نیز مجبور کرد تا به پای مذاکراتی بیاید که در نهایت به توافقنامه اسلو در سال ١٩٩٣ و شکلگیری دولت خودگردان فلسطینی منجر گردید. تجربهی دهها سال مبارزه به مردم فلسطین فهمانده است که تنها با مبارزهی خود میتوانند به حق و آرزوی خود یعنی تحقق بخشیدن به کشور مستقل فلسطینی دست یابند.
اما دیگر موضوع مهم در این رایگیری را باید در منزوی شدن دولتهای آمریکا و اسرائیل دانست. در جریان این رایگیری به جز دو کشور فوق تنها ٧ کشور با آن مخالفت کردند که به غیر از کانادا، دیگر کشورهای مخالف اساسا در سیاست جهانی هیچ نقش و جایگاهی ندارند. کشورهایی که شاید حتا یک بار هم در طول سال نام آنها را در رسانههای خبری جهان نتوان شنید و حالا به لطف مخالفت با حق مردم فلسطین اسمشان برای یکبار شنیده شده است. حتا کشورهای اروپایی که متحد همیشگی آمریکا بودند در جریان این رایگیری برخی مانند اسپانیا و فرانسه رای مثبت و برخی همچون انگلیس و آلمان رای ممتنع دادند.
مخالفت اسرائیل البته امری واضح بود، اما مخالفت آمریکا با این قطعنامه به رغم تمامی توجیهات مقامات سیاسی آمریکا از جمله وزیرخارجه آن، نشان داد که دولت فوق تا چه حد با بدیهیترین حق مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خویش بیگانه میباشد. دولت آمریکا نشان داد که دفاع گاه و بیگاه او در کشورهای دیگر از این حق، تنها نتیجهی منافعیست که این سیاست میتواند برای امپریالیسم آمریکا بههمراه آورد وگرنه اگر این شعار مخالف منافع این امپریالیسم بزرگ جهانی باشد، به راحتی و با انواع توجیهات آن را زیر پا میگذارد. سیاستی چنان رسوا که حتا نتوانست متحدان همیشگی آمریکا را با خود همراه سازد. سیاستی که شکست مفتضحانهی آن، نشان داد در جهان امروز دیگر خریداری ندارد.
سال گذشته محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطین در جریان سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل خواستار عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل شده بود. وی این خواست را به دبیرکل سازمان ملل نیز ارائه کرد اما این خواست میبایست در شورای امنیت سازمان ملل بهتصویب میرسید. در جریان بررسی این خواست در شورای امنیت در نوامبر سال گذشته ٨ کشور به خواست مردم فلسطین رای مثبت دادند، ۶ کشور رای مخالف و پرتغال رای ممتنع داد. به این ترتیب این خواست (که برای تصویب به ٩ رای موافق نیاز داشت) به تصویب نرسید. البته دولت فلسطینی آگاه بود که حتا در صورت موافقت شورای امنیت، دولت آمریکا آن را وتو خواهد کرد؛ اما آنها با این کار میخواستند نقش مهم دولت آمریکا در جلوگیری از احقاق حقوق مردم فلسطین را به جهانیان نشان دهند. در همانزمان دولت فلسطین اعلام کرده بود که در صورت عدم موفقیت، طرح دیگری که همان دولت عضو ناظر است در مجمع عمومی مطرح خواهد نمود. اگرچه این طرح یک عقبنشینی نسبت به طرح سال گذشته بود، اما در عین حال یک طرح واقعی بود که بهخوبی توانست افکار عمومی جهان را متوجه خواستهای برحق مردم فلسطین بکند. از دیگر سو دولت عضو ناظر در سازمان ملل این امکان را به فلسطینیان میدهد تا با حضور و عضویت در دیگر مجامع بینالمللی و استفاده از امکانات این مجامع، از مبارزات مردم فلسطین برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی پشتیبانی بهعمل آورده و با سیاستهای تجاوزکارانه رژیم اسرائیل در ادامهی شهرکسازی در مناطق اشغالی و نیز جنایاتی که در حملات نظامی رخ میدهد مقابله کرده، آنها را افشا و محکوم نماید.
اما نکته آخر، موضعگیری حماس در قبال اقدام محمود عباس است. این جنبش که به تبعیت از موضع جمهوری اسلامی که خواستار ادامهی تنشهای سیاسی در منطقه به منظور بهرهبرداری سیاسی از آنهاست، سال گذشته با طرح محمود عباس به مخالفت برخاسته بود. اما اینبار با توجه به اختلافاتی که بین این جریان و جمهوری اسلامی ایران بروز یافته و نزدیکیهای حماس با دولتهای ترکیه و مصر، این جریان نیز تغییر موضع داده و از ابتکار محمود عباس حمایت کرد. این موضع حماس منجر به انفراد بیشتر ایران در رابطه با مساله فلسطین گردید، بهگونهای که جمهوری اسلامی نیز در فضای سیاسی بوجود آمده مجبور شد موافقت خود با این طرح را اعلام کند، هر چند که تلاش نمود این موضوع که موفقیتی برای دولت فلسطین (محمود عباس) بود در رسانهها کمتر مطرح شود. در این میان گروه جهاد اسلامی فلسطین که به حکومت ایران بسیار نزدیک است بهیگانه جریانی تبدیل شد که با این طرح به مخالفت علنی برخاست.
اما نه اسراییل و آمریکا و نه حاکمان اسلامی ایران نمیتوانند حرکت تاریخ را متوقف سازند. محمود عباس در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: “ما از همه جهانیان میخواهیم که با تصحیح بیعدالتی تاریخی و ظلمی که علیه فلسطینیها انجام گرفت به وظیفه اخلاقی خود عمل کنند.” وی ادامه داد: “لحظه تاریخی که در آن همه جهانیان به اسراییل بگویند اشغالگری و شهرک سازی کافی است، فرا رسیده است”. اگرچه دولت اسراییل به تلافی تصویب خواست دولت فلسطینی در مجمع عمومی سازمان ملل، مجوز ساخت سه هزار واحد مسکونی در شهرکهای واقع در کرانه باختری رود اردن را صادر کرد، اما واقعیت این است که اسراییل هیچگاه تا این حد در موضع ضعف قرار نگرفته بود. پایان دادن به اشغالگری اسرائیل و برپائی کشور فلسطینی دور از دسترس نیست اما این بستگی کامل به چگونگی مبارزهی مردم فلسطین دارد. تنها ادامهی مبارزهی مردم فلسطین است که میتواند به این امر تحقق ببخشد و تمامی موفقیتهای دیپلماتیک که بیشک راه را برای تحقق خواست مردم فلسطین بازتر میکنند، نتیجه و مرهون همین مبارزات میباشند.
نظرات شما