اطلاعیه مطبوعاتی
کنفرانس استکهلم با موفقیت برگزار شد!
یک آلترناتیو سوسیالیستی ضروری و ممکن است!
روز شنبه ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۸، کنفرانس “یک آلترناتیو سوسیالیستی ضروری و ممکن است” به دعوت شش حزب و سازمان کمونیستی با موفقیت در استکهلم برگزار شد. یدی شیشوانی – سازمان اتحاد فدائیان کمونیست، صلاح مازوجی – حزب کمونیست ایران، سیاوش دانشور – حزب کمونیست کارگری-حکمتیست، حسن حسام – سازمان راه کارگر، اعظم نوری – سازمان فدائیان )اقلیت( و سعید سهرابی- هسته اقلیت سخنرانان این کنفرانس بودند. در این کنفرانس فرصت کافی برای ابراز نظر شرکتکنندگان در نظر گرفته شده بود. نیروهای سازمانده کنفرانس بیانیهای با عنوان “یک آلترناتیو سوسیالیستی ضروری و ممکن است” و “پیامی به طبقه کارگر ایران” تدوین کرده بودند که طی کنفرانس قرائت شد. در این کنفرانس حدود ۲۳۰ نفر حضور داشتند و بیش از ۲۰۰۰۰ نفر کنفرانس را بطور زنده از طریق رسانههای ارتباط جمعی دنبال کردند.
برگزار کنندگان کنفرانس استکهلم
سپتامبر ۲۰۱۸
بیانیه کنفرانس استکهلم
یک آلترناتیو سوسیالیستی ضروری و ممکن است!
جامعه ایران بار دیگر آبستن یک تحول سیاسی سرنوشتساز شده است. اعتراضات تودهای و کارگری از هر سو زبانه میکشد و جامعه را به سمتِ یک بُحرانِ انقلابی تمام عیار سوق میدهد. جمهوری اسلامی بهعنوان رژیم اسلامی سرمایهداران، مردم کارگر و زحمتکش را در وضعیتی قرار داده است که بهراستی بیش از هر زمان “چیزی بهجز زنجیرهایشان برای از دست دادن ندارند”. رویدادهای دیماه ٩۶ که نقطه عطفی در سیر کشمکش سیاسی و طبقاتی در ایران بود، در تداوم خود بار دیگر با موج اعتراضات تودهای و کارگری قد علم کرده است. امروز همه نیروها و جنبشهای طبقاتِ متخاصم اجتماعی میدانند که وضع کنونی قابلِ دوام نیست. جمهوری اسلامی در ذهنیتِ بخش عظیمی از جامعه ایران تمام شده و مسئله جایگزینی آن به دستور روز بدل شده است. طبقاتِ حاکم اعم از اپوزیسیونِ مُجاز تا نمایندگانِ سیاسی اپوزیسیون بورژوائی، تلاش دارند روند دست بهدست شدن حاکمیت سیاسی بورژوازی اسلامی با کمترین دخالتِ مردم کارگر و زحمتکش صورت گیرد. کل بحث شکست خورده اصلاحطلبی اسلامی، رفراندم، آشتی ملی و آلترناتیوسازی برسر مصون نگاهداشتن ماشین دولتی بورژوائی و ارگانهای سرکوب آن از گزندِ عملِ انقلابی طبقه کارگر و اردوی چپ و سوسیالیست جامعه است.
ما در جدال جاری برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، درهم کوبیدن تمام ارگانها و نهادهائی که قدرت طبقاتِ حاکمه بر آن استوار است، مبارزه میکنیم. از نظر ما، سرنگونی جمهوری اسلامی باید به یک انقلاب اجتماعی، به خلع ید کاملِ سیاسی و اقتصادی از بورژوازی و استقرار یک نظم نوین کارگری و سوسیالیستی منجر شود. حکومتِ متناظر با این دولت حکومتی از طراز کمون و شوراها، حاکمیتِ اکثریتِ عظیم بر اکثریتِ عظیم است. حکومتی که با از میان برداشتن تضادهای طبقاتی، شرایط بقای طبقات به طور کلی، و بدینسان حاکمیت خود را به عنوان یک طبقه از میان برمیدارد و بهجای جامعۀ کهنۀ بورژوائی با طبقات و تضادهای طبقاتیاش، اجتماعی خواهیم داشت که در آن آزادی و شکوفائی هر فرد، شرط آزادی و شکوفائی همگان باشد.
در شرایطی که سرنگونیخواهی به بستر اصلی سیاستِ ایران تبدیل شده است، اساسیترین سوال چگونگی تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی و تعیین تکلیف مسئله قدرت سیاسی است. طبقاتِ متمایز اجتماعی و جنبشها و احزاب سیاسیشان، هر کدام تصویری از سرنگونی و دولت و نظام آتی به دست میدهند. معنای “براندازی” برای جریاناتِ بورژوائی و اردوی راستِ طرفدار ترامپ و راه حلهای نظامی و کودتائی، اعم از سلطنتطلبان و سازمان مجاهدین خلق و احزاب و جریاناتِ ناسیونالیست که به حمایتِ آمریکا و همپیمانان آن امید بستهاند، همینطور جریاناتِ مرکز و جمهوریخواه که همواره طرفدار جناحی از رژیم بودند و اکنون تماما ورشکست و بیافق شدند و با خواستِ برگزاری “رفراندم” و “انتخابات آزاد” در همین رژیم، از اساس ارتجاع دفاع میکنند؛ یعنی سازش و بند و بست در بالا، حفظ اساس دستگاه سرکوب، سازش با اسلام سیاسی و دستگاه دین و نهادهای نظامی و امنیتی، کوتاه کردن دست کارگر از قدرت سیاسی، قیچی کردن اعتراض تودهای از سیاست، وعده تغییرات جزئی و اصلاحات، تداوم وضع موجود و بازسازی دولت سرمایهداری.
ما جریاناتِ برگزارکننده این کنفرانس، که بخشی از نیروهای متعلق به کمپ کارگر و سوسیالیسم ایران هستیم، اعلام میکنیم در مقابل هر نوع بند و بستِ بورژوائی و هر نوع آلترناتیوسازی از بالای سر طبقه کارگر و زحمتکشان خواهیم ایستاد و به هیچ دولتِ بورژوائی، که ماهیت اساسی و مشترک آنها تداوم استثمار و سرکوب و بیحرمتی است، رضایت نخواهیم داد.
این کنفرانس اعلام میکند یک آلترناتیو سوسیالیستی ممکن، ضروری و مُبرم است و برای شکل دادن به آن تلاش میکنیم. نیروی این آلترناتیو وسیع است. کارگران و زحمتکشانی که از استثمار و فقر و فرودستی و سرکوب به ستوه آمدهاند، زنانی که وسیعا آپارتاید جنسی و تبعیضاتِ مردسالارانه را به مصاف طلبیدهاند، جوانانی که از بیکاری و بیآیندگی به جان آمدهاند، مردمانی که علیه فجایع زیست محیطی و درماندگی رژیم جنبش وسیعی برپا کردهاند، آزادیخواهانی که خواهان رفع استبداد و برقراری آزادی بی قید و شرط اندیشه، بیان و تشکل هستند، تمامی آنانی که برای رفع ستم و تبعیض و کسبِ آزادی و برابری تلاش میکنند، این توده عظیم میتوانند و باید جای خود را در اردوی آلترناتیو سوسیالیستی پیدا کنند.
ما عمیقا اعتقاد داریم که پیشروی و سازمانیابی شورایی طبقه کارگر و سازمانهای مستقل کارگری در جریان اعتصابات و اعتراضاتِ رو به گسترش جاری و اتحاد آن با جنبشهای اجتماعی و اعتراضی پیشرو با چشمانداز و استراتژی سوسیالیستی است که میتواند سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و مناسبات طبقاتی حاکم را تضمین کند و افق رهایی از کلیه مصائبِ نظام سرمایهداری را به روی جامعه بگشاید. از اینرو، دولت برآمده از انقلاب، که باید دولتی شورائی و کارگری باشد، با انحلال ارتش، سپاه پاسداران، نیروهای انتظامی و کلیه ارگانهای سرکوب و بوروکراتیک حاکم و نهادهای تبلیغاتی و ایدئولوژیکِ جمهوری اسلامی و الغای قانون اساسی و سایر قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی، با مسلح کردن کارگران و مردم انقلابی براى دفاع از آزادى، براى سرکوبِ مقاومتِ ضد انقلاب جمهورى اسلامى و مقابله با تعرض هر نیروئى به آزادىها و حقوق مردم، سرنگونی جمهوری اسلامی را اعلام و با اجرای اقدامات بنیادی زیر بهعنوان معنای سرنگونی جمهوری اسلامی، پیشروی انقلاب کارگران و زحمتکشان را تضمین میکند:
١- برقراری حاکمیتِ کارگران و زحمتکشان از طریق ارگانهای اعمال اراده مستقیم مردم. گسترش شوراها در محل کار و زیست تا سطوح شهری و منطقهای و سراسری بهجای حاکمیت جمهوری اسلامی با تضمین حق رای عمومی، همگانی، آزاد، مخفی و برابر همه شهروندان با بهکارگیری همه اشکالِ مشارکتِ مستقیم تودهای. حق هر فرد بالاتر از ١۶ سال برای کاندید شدن و احراز هر مقام انتخابی. حقِ عزلِ نمایندگان توسط انتخابکنندگان، در تمام سطوح، هر زمان که اکثریت آنها اراده کنند.
٢- دستگیری، محاکمه و مجازاتِ سران جمهوری اسلامی در دادگاههای علنی.
٣ -آزادی کلیه زندانیان سیاسی. لغو “جرم” سیاسی و برچیدن زندان سیاسی. لغو مجازاتِ اعدام. لغو شکنجه.
۴- جدایی کامل دین از دولت و آموزش و پروش. آزادی مذهب و بیمذهبی. لغو تمامی قوانین مذهبی، برچیدن و انحلال بنیادها و موسسات مذهبی حکومتی. مصادره اموال و دارائیهای این موسسات تولید جهل و خرافه و کلیه موقوفات و تخصیص آن به نیازهای فوری مردم.
۵- برقراری کنترل کارگری بر تولید و توزیع.
۶- تضمین تامین معیشت و رفاه همه شهروندان متناسب با استانداردهای دنیای امروز، توسط شوراها و نهادهای منتخب کارگران. تامین بیم بیکاری مکفی برای همه افراد آماده بهکار بالای ۱۶ سال و کلیه کسانی که به علل جسمی یا روانی توان اشتغال به کار ندارند. تضمین آموزش و بهداشت و سلامتی رایگان شهروندان.
٧- رفع کامل هرگونه تبعیض و ستم جنسیتی از طریق لغو نظام آپارتاید جنسی، لغو کلیه قوانین ضد زن و تبعیضآمیز، اعلام و اجرای برابری کامل و بی قید و شرط بین زنان و مردان در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر در همه عرصه ها میان آنان.
٨- ممنوعیت کار حرفهای برای کودکان. تامین و تضمین برخورداری همه کودکان از آموزش و بهداشت و سلامت و شادی و ایجاد شرایط مناسب برای رشد و شکوفائی آنان. جُرم جنائی دانستن هر گونه تعرض و سوء استفاده جنسی از کودکان و محافظتِ کودکان توسط دولت.
٩- نفی هرگونه ستم و تبعیض و نابرابری در جامعه از طریق اعلام و اجرای برابری کامل حقوق همه شهروندان، صرفنظر از جنسیت، مذهب، ملیت، نژاد و تابعیت. نفی ستم ملی و حل مسئله ملی با بهرسمیت شناختن حقِ تعیین سرنوشت و حق جدائی با مراجعه به آرا خود آنها. ما در عین حال خواهان اتحاد آزادانه و داوطلبانه همه ساکنین ایران هستیم و بر این باور هستیم که این اتحاد به سود طبقه کارگر و تودههای زحمتکش است.
١٠- اعلام و اجرای آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماعات، تشکل، تحزب و اعتصاب. ممنوعیت تفتیش عقاید.
١١- لغو اسرار بازرگانی. لغو دیپلماسی سری.
١٢- اقدامات فوری و برنامهریزی درازمدت برای حفظ محیط زیست و منابع حیاتی آب، خاک و هوای سالم.
١٣- برقراری مالکیت اجتماعی بر بخشهای کلیدی صنعتی، بانکی، خدماتی و تجاری در دوره گذارانقلابی.
…
اجرا و اِعمال نکات فوق از جمله معنا و مضمون سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی برای سوسیالیستها و طبقه کارگر و اردوی چپ جامعه محسوب میشود. ما کارگران و زحمتکشان، کمونیستها و جریانات سیاسی چپ و انقلابی، تشکلهای کارگری و تودهای، جنبش برابری زن و مرد و سایر فعالین سیاسی و اجتماعی را به تلاش برای پیروزی بر جمهوری اسلامی با یک پرچم سوسیالیستی فرامیخوانیم. برای این اردو حیاتی است که افق و معنا و مضمونِ سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را تودهگیر کند و در هر مرحله و تناسبِ قوای سیاسی و مبارزه جاری به آن متکی شود.
کنفرانس استکهلم، کمونیستها، کارگران و مردم زحمتکش و آزادیخواهان را به پیوستن به آلترناتیو سوسیالیستی، به ایفای نقش در شکل دادن و پیروز کردن آن، به برافراشتن این افق در مبارزه جاری فراخوان میدهد. ما وارد دورانی تعیینکننده شدهایم که سرنوشت نسلهای متمادی را رقم میزند. تصمیم و اراده و پراتیک انقلابی امروز ما میتواند و باید به این دوره و آینده شکل دهد. آلترناتیو سوسیالیستی مُبرم و ممکن است و باید در روند مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی و فردای آن به کلیه مشقات و مصائب تاکنونی سرمایهداری پایان دهد.
سرنگون باد رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
زنده باد اتحاد صفوف اردوی آلترناتیو سوسیالیستی!
سپتامبر ٢٠١٨ – استکهلم
امضاها:
١– اتحاد فدائیان کمونیست
٢- حزب کمونیست ایران
٣- حزب کمونیست کارگری- حکمتیست
۴- سازمان راه کارگر
۵- سازمان فدائیان اقلیت
۶– هسته اقلیت
پیام کنفرانس استکهلم به طبقه کارگر ایران
کارگران! نوبت ماست!
رفقای کارگر!
این روزها صدای اعتراض از هر گوشهای از کشور به گوش میرسد. اعتراضاتی که استمرار طغیان سراسری تودهای در دی ماه سال گذشته هستند. ماهی که طنین فریادهای اعتراض شما به دستمزدهای حقیر، دستمزدهای عقبافتاده، عدم امنیت شغلی و دهها معضل دیگر با اعتراضات تودههای محروم و تهیدست به گرانی و بیکاری، دزدی و چپاول، فقر و سرکوب درهمآمیخت و در خیابانها جاری گشت. ماهی که دختران و زنان شجاع ایستاده بر بلندیها، به نقض اولیهترین حقوقشان، یعنی حق انتخاب آزادانه پوشش اعتراض کردند. ماهی که معترضان در برابر سرکوب و حمله وحشیانه اوباش جمهوری اسلامی، فریاد “مرگ بر دیکتاتور” را سر دادند و خطاب به نیروهای سرکوب اعلام کردند: “بترسید، بترسید، ما همه با هم هستیم”.
اگر پیش از این نیز، اعتراض به سالیان متمادی فقر و تنگدستی، بیکاری و خفقان، تخریب محیط زیست و بروز ریزگردها و خشک شدن رودها و دریاچهها، تضییق حقوق زنان و ستم ملی، بیعقوبتی جنایات سران و مسئولان رژیم و وابستگان آنان، در جامعه وجود داشته است، اما از پسِ دی ماه، اعتراضات مردم تحولی چشمگیر یافتهاند. تحولی که مبارزات و اعتراضات رادیکال و بیامان شما، مانند اعتصابات و راهپیماییهای کارگران هپکو و آذر آب، کارگران نیشکر هفتتپه، گروه ملی صنایع فولاد اهواز، کارگران راه آهن و دهها اعتصاب دیگر زمینه آن را فراهم آورده است. مبارزاتی که نه تنها رشد و گسترش دادید، بلکه اشکال متنوعی نیز به آن بخشیدید و مهمتر، با بیان شعارهای سیاسی و تعرض به مقامات حکومتی، نشان دادید حربه سرکوب رژیم دیگر کارساز نیست. از ضرب و شتمها و تهدیدها نهراسیدید و از رفقای کارگر دستگیرشده خود حمایت کردید. این شما بودید که در برخی راهپیماییها و تظاهرات اعلام کردید: “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی، وای از این وضع وای از این وضع”. و همرزمان شما، معلمان و بازنشستگان بودند که در خیزشهای اعتراضی خود ندا سر دادند: “من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی همه برمیخیزند”.
کارگران مبارز!
اعتراضات و مبارزات کنونی مردمی، هرچند پراکنده، اما نشان از تلاطمی در اعماق جامعه دارد. بحران سیاسی هیئت حاکمه و وضعیت منطقهای و بینالمللی رژیم، و ناتوانی سران جمهوری اسلامی از پاسخگویی به مطالبات شما و توده زحمتکش، جامعه ایران را به عرصه نبردهای سیاسی حادی وارد کرده است. درست با آگاهی به چنین بحرانی است که بورژوازی داخلی و بینالمللی به تکاپو افتاده تا سرنوشت بحران سیاسی کنونی را به دست گرفته و آن را به مسیر مطلوب خود هدایت کنند. به مسیر حفظ نظام سرمایهداری با جمهوری اسلامی یا بدون جمهوری اسلامی. پس، به بورژوازی اجازه ندهید تا بار دیگر در جامه و هیئتی دیگر بر موج مبارزات شما و تودههای زحمتکش سوار شود و قدرت سیاسی را به دست گیرد و جامعه را به قهقرایی دیگر رهنمون شود. رهبری مبارزات را در دستان توانمند خود گیرید و در نبرد پیشارو نقشی فعال، زنده و تأثیرگذار ایفا کنید تا سرنوشت این نبرد را به نفع خود و تمامی تودههای زحمتکش رقم زنید. برای این کار، بایستی خود را سازماندهی کنید.
کارگران پیشرو، کمونیستها!
وقت آن است که طبقه کارگر ابتکار عمل سیاسی و رهبری مبارزات تودهای برای آزادی، برابری و رفاه را در دست گیرد. کسب این هژمونی تنها با تشکل کارگران در تشکلهای مستقل و سازمانها و احزاب سیاسی طبقاتی خود ممکن است. در شرایطی که روزانه چندین اعتصاب در گوشه و کنار کشور به وقوع میپیوندد، میتوان و باید در راستای ایجاد کمیتههای اعتصاب و زمینه سازی برای سازماندهی اعتصابات سراسری کوشید. در شرایطی که بحرانهای همهجانبه کنونی، امکان تحولات سریع و رادیکال را در چشمانداز قرار داده است، میتوان و باید برای کسب هژمونی سیاسی طبقه کارگر، شوراها را برپا کرد. کسب هژمونی سیاسی در گروی پیوند مبارزات کارگران و زحمتکشان است. مبارزات مشترکی که کارگران پیشاهنگ و طلایهدار آن خواهند بود و هدف آن نه تنها سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، بلکه نابودی نظام سرمایهداری و برپایی یک انقلاب اجتماعی کارگری خواهد بود. تا در آیندهای روشن، سرنوشت کارگران و زحمتکشان با دستان توانای خودشان رقم زده شود.
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
زنده باد اتحاد صفوف اردوی آلترناتیو سوسیالیستی!
سپتامبر ٢٠١٨ – استکهلم
امضاها:
١– اتحاد فدائیان کمونیست
٢- حزب کمونیست ایران
٣- حزب کمونیست کارگری- حکمتیست
۴- سازمان راه کارگر
۵- سازمان فدائیان اقلیت
۶- هسته اقلیت
این گام رو به جلو نباید در حد یک بیانیه سیاسی باقی بماند بلکه باید اولا آن را به اشکال گوناگون میان توده ها برد و در ضمن همکاری وسیع چپ انقلابی در همه جهان را سازمان داد.
درود
بالاخره داره یک کارهای مفیدی پیش میاد…! سپاس
۱-
فقط در کنار این بیانیه ها که بیشتر شکل مبارزه و… است و سو به داخل دارد، باید در مورد سیاست خارجی و تعامل با جهان (از شبه سوسیالیستی(؟) چینی تا روسیه و اروپا و امریکا و… خاورمیانه و عربی)، هم نظر و اجماعی ارئه شود.
سیاست خارجی؟ برای دو دوره قبل و بعد؟ البته برنامه های سازمان تا حدودی مشخص است. ولی آلترناتیو؟؟؟
***) مگر دنیای سرمایه داری آرام مینشیند؟؟؟
۲-
تعامل درونی این گروه ها؟ فبل و بعد؟
آیا مفهوم جبحه را میتوان در چشم انداز داشت (نقطه ضعف آلترناتیو)؟؟؟ که فکر نکنم.
نظر؟ لطفا نظرات صریح بیان شوند!
البته به سئوالات و نقطه نظرات قبلی هم پاسخی داده نشده .تا کنون!
خصوصا آلترناتیو خود *فدایی* (لزومی به جمع بستن نیست!)
در انتظار پاسخ
با سلام وتبریک برای یکایک رفقای شرکت کننده درکنفرانس استکهلم بخصوص رفقای سازمان فداییان اقلیت .پلاتفرم منتشر شده رئوس تبلیغ وترویجی را اعلام نموده است که هرکمونیست حقیقی وفعال بدورازفرقه گرایی وسکتاریسم میتواند برمبنای آن درمیان کارگران ودیگر زحمتکشان فعالانه برنامه راکه براساس نیاز کارگران وزحمتکشان است معرفی وبه روشنگری وجذب نیروهای بلقوه بپردازد .این کنفرانس ثابت کرد که براساس مشترکات میشود برای پیشبرد انقلاب متحد شد چه نیازی هست امروز که بورژوازی باتوصل به انواع نیرنگ ها مترصد به انحراف کشاندن خیزش زحمتکشان است برروی افتراقات تمرکز نماییم
اصل جنبش کارگران وزحمتکشان است نه منافع این حزب وسازمان البته مبارزه ایدئولوژی هم میباید صورت بگیرد اما نه به بهای جدا شدن ازمبارزه عملا جاری طبقه درپیوند با همین مبارزه نقد مارکسیستی میتواند درراستای پالایش نظرات وتکامل خردونظرانقلابی مان گام بردارد ونوید بخش پیوند برای حزب انقلاب اجتماعی باشد