۱۹۱۸روزا لوگزامبورگ، نوامبر
ترجمه : بهنام کرمی
مقدّمه مترجم:
تاریخ جنبش کارگری – کمونیستی آلمان حاوی درسهای بسیار گرانبهایی برای رهروان واقعی سوسیالیسم علمی مارکس و انگلس در سراسر جهان است. متاسفانه کمونیستهای ایرانی بجز گوشه هایی تکه تکه شده و از بستر تاریخی خارج شده ی این تاریخ، اطّلاعی همه جانبه و مستند از این روند تاریخی ندارند، و این دلیلی شده که فرصت طلبان و تجدیدنظرطلبان مدرن”، بعضا حتی “مارکسی”، بر بستر شکست انقلاب اکتبر و در هم فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم موجود”، به تبلیغ نظریاتی بپردازند که شکست این نظریات تاریخا و عملا پیش روی ماست.
از جمله مباحثی که سالهاست در بین نیروهای مدّعی مارکسیسم جریان دارد، بحث مجلس موسسان است. اگر قرار است که کمونیستها از تاریخ بیاموزند، پس بد نیست نظری به جنبش های کارگری – کمونیستی در کشورهای دیگر انداخته و حدّاقل ببینند آیا در تاریخ، ردّ پایی از مباحثی که هم اکنون در بین آنها جاریست، موجود است یا نه، و اگر موجود است، این مباحثات عملا به کجا منتهی شده اند.
بر اساس این نظر است که مقاله ی زیراز روزا لوگزامبورگ، که در شرایط بسیار حساسی از انقلاب نوامبر ۱۹۱۸ آلمان نوشته شده، میتواند حدّاقل نشانگر گوشه ای از مبارزه ی نظری – طبقاتی مابین جریانات مدّعی سوسیالیسم در آلمان انقلابی آن زمان باشد. روزا لوگزامبورگ را به این دلیل انتخاب کرده ام که مدعیان بازگشت به مارکس”، که دست بر قضا طرفدار پروپا قرص “مجلس موسسان” هستند، در کمونیستی بودن نظریات او در رابطه با مقوله ی دموکراسی سوسیالیستی شکّی نداشته و چپ و راست، نظریات او در این زمینه را در مقابل نظریات “کمونیسم روسی” قرار میدهند.
برای درک بهتر مقاله ی روزا بد نیست با توضیح مختصر شرایط آن زمانی در آلمان، دلیل نوشتن این مقاله در آن شرایط حساس از انقلاب را ذکر کرد…
نظرات شما