جمهوری اسلامی زیر چتر حمایت امپریالیسم روس

kar01دیپلماسی سری جزئی جدایی‌ناپذیر از سیاست خارجی عموم دولت‌های سرمایه‌داری است. ازآنجایی‌که این دولت‌ها در مناسبات و روابط خود با یکدیگر، وارد زد و بند و قرارومدارهایی می‌شوند که مغایر منافع توده‌های کارگر و زحمتکش است، در پشت درهای بسته گفتگو می‌کنند، تصمیم می‌گیرند و توافق‌ها و پیمان‌های خود را از چشم توده مردم پنهان می‌دارند.
اما در کشورهایی نظیر ایران که استبداد و دیکتاتوری عریان حاکم است و مردم نقشی ولو محدود و بوروکراتیک در تصمیم‌گیری‌ها و کنترل دولت ندارند، مسائل بسیار مهم و حیاتی نیز که مستقیماً با مرگ و زندگی و سرنوشت مردم ارتباط دارند، از نمونه ورود به جنگ، وارد شدن به پیمان‌های نظامی، دادن امتیازات اقتصادی، سیاسی و نظامی به دولت‌های دیگر، حتی بدون ظاهرسازی‌های پارلمانی در دمکراسی‌های بورژوائی، با قرارومدارها، توافقات و پیمان‌های کاملاً مخفیانه دولت‌ها، عملی می‌گردند.
اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی مستقیم و غیرمستقیم در جنگ‌های منطقه خاورمیانه حضور و مشارکت دارد. قرارومدارهای و پیمان‌های مخفیانه با دولت‌هایی از نمونه سوریه، برای گسیل نیروی نظامی در حمایت از رژیم بعثی حاکم، و کمک‌های چندین میلیارد دلاری نقدی و تسلیحاتی به این دولت، منعقد ساخته است. اما توده‌های مردم ایران نه هرگز از این توافقات و قراردادها خبر داشته و نه اکنون از مفاد آن‌ها اطلاع دارند. نمونه‌ها نه‌فقط در روابط با دولت‌های دیگر، بلکه حتی جنبش‌های ارتجاعی اسلام‌گرای منطقه، فراوان‌اند.
آنچه اخیراً در مورد حضور نظامی روسیه در ایران و استفاده بمب‌افکن‌های روسی از پایگاه هوایی نوژه در همدان افشا گردید، نیز یکی دیگر از نمونه‌های زدوبند و قراردادهای مخفی میان جمهوری اسلامی با دولت‌های دیگر است.
این‌که چرا و چگونه ماجرای این توافق پشت پرده علنی گردید، وزیر دفاع جمهوری اسلامی در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، توضیح می‌دهد “روس‌ها علاقه‌مندند که نشان دهند ابرقدرت هستند و می‌توانند در روندهای امنیتی اثرگذار باشند. از طرفی مایل‌اند خود را درصحنه عملیات در سوریه اثرگذار نشان دهند تا قادر باشند با آمریکایی‌ها مذاکره کرده و سهم خودشان را در آینده سوریه تضمین کنند و البته در این زمینه نوعی خودنمایی و بی‌معرفتی وجود داشته است”.
“سردار” ناخواسته اعتراف می‌کند که جمهوری اسلامی نقش پادو امپریالیسم روس را ایفا کرده تا روسیه بتواند در رقابت با امپریالیسم آمریکا در جریان مذاکرات بر سر آینده سوریه، سهم خودش را تضمین کند. البته گویا “بی‌معرفتی” کرده که بدون اطلاع جمهوری اسلامی، ماجرا را علنی کرده است.
حقیقت این است که حضور مداوم بمب‌افکن‌های سوخوی و توپولوف در پایگاه نوژه و بمباران سوریه ولو با توافق سری روسیه و آمریکا برای پنهان داشتن آن، دیر یا زود برملا می‌شد. بنابراین، روسیه با علنی کردن این ماجرا، بهره‌برداری سیاسی از آن نیز کرد. جمهوری اسلامی نیز گرچه این واقعیت را می‌دانست که پنهان داشتن حضور نظامی روسیه در ایران، دوام نخواهد آورد، اما این رژیم ارتجاعی سراپا دروغ و فریب، جرئت علنی کردن آن را نداشت. چراکه با ادعاهای توخالی نه شرقی و نه غربی، وابسته نبودن به یکی از بلوک‌های امپریالیستی جور درنمی‌آمد. از همین روست که در پی علنی شدن ماجرا، برخی مقامات رژیم ناگزیر به یک‌رشته واکنش‌های سطحی، شتاب آلود و ضدونقیض متوسل شدند. آن‌ها ادعا کردند که هیچ اتفاقی رخ نداده، هیچ پایگاهی به روسیه داده نشده و تنها استفاده روسیه از این پایگاه برای انجام عملیات نظامی در سوریه انجام‌گرفته است. اما نمایندگان جناح موسوم به اصلاح‌طلب در مجلس که سیاستشان اتحاد با امپریالیست‌های اروپایی و آمریکایی است و از توافقات پنهانی با روسیه خشمگین شده بودند، در جلسه ۲۷ مرداد مجلس، استقرار هواپیماهای جنگی روسیه را در پایگاه نوژه مغایر اصل ۱۴۶ قانون اساسی اعلام کردند و خواستار موضع‌گیری رئیس مجلس شدند. لاریجانی پاسخی جز این نداشت که بگوید: “هیچ پایگاه نظامی در اختیار کسی قرار نداده‌ایم.” اما این پاسخ، جناح رقیب را قانع نکرد و یک گروه ۲۲ نفری از آن‌ها خواستار تشکیل یک جلسه غیرعلنی برای اطلاع از کم و کیف ماجرا شدند.
وزیر دفاع جمهوری اسلامی برای این‌که به آن‌ها گوشزد کند که مجلس در جمهوری اسلامی کاره‌ای نیست که بتواند در این مورد حتی اظهارنظر کند، در یک مصاحبه مطبوعاتی صریح و علنی گفت: این مسائل ربطی به مجلس ندارد، بلکه تصمیم آن با شورای عالی امنیت ملی و نظام است که معمولاً هم منظور از نظام شخص خامنه‌ای است. ‌وی در ادامه افزود: “مدت‌زمان مشخصی هم برای استفاده بمب‌افکن‌های روسیه از پایگاه همدان تعیین نشده و تا هر زمان که لازم باشد، این همکاری ادامه خواهد یافت”.
شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت رژیم نیز به شکلی مؤدبانه‌تر پاسخ گروه‌های رقیب و معترضین مجلس را داد و گفت: “در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران، کندی و بن‌بست در تصمیم‌گیری، مدت‌هاست رفع شده است و متناسب با نیازها برای تأمین امنیت کشورمان، ساختار تصمیم‌گیری ما به‌ویژه در عرصه دفاعی و امنیتی، زنده، فعال، هوشمند و روزآمد است.” یعنی فضولی موقوف. خامنه‌ای و شورای عالی امنیت او در مورد تمام مسائل مهم نظامی و امنیتی تصمیم می‌گیرند و نه‌فقط مردم بلکه دیگر ارگان‌ها ، نهادها و جناح‌های رژیم هم نباید از آن باخبر باشند.
همین کافی است که سران قوای سه‌گانه به همراه فرماندهان نظامی تحت ریاست رئیس‌جمهوری، در شورای مشورتی خامنه‌ای حضور دارند. میگوییم مشورتی، چون تصمیم‌گیری نهائی با خامنه‌ای است. در واقعیت، شورای عالی به‌اصطلاح امنیت ملی نمی‌تواند بدون تائید خامنه‌ای، تصمیمی بگیرد.
البته دبیر شورای عالی امنیت ملی رژیم، یک اظهارنظر خنده‌آور نیز داشت. آنجایی که در این مصاحبه گفت: جمهوری اسلامی، ابرقدرت روسیه را به خدمت خود گرفته است “حضور جنگنده‌های روسیه در پایگاه نوژه، نشانه اقتدار است و نه وابستگی. ایران امروز، به علت نیازش با همکاری روسیه و مقاومت برای مقابله با فتنه‌های تکفیری، روسیه قدرتمند را در کنار خودش آورده و آن را به‌عنوان عملیات هوایی در کنار عملیات زمینی که طراح و مستشارش کشورمان است به کار گرفته است که نشانه اقتدار محسوب می‌شود”.
پس از چند روز اظهارنظرهای ضدونقیض در مورد باقی ماندن بمب‌افکن‌های روسی یا ترک پایگاه نوژه، ظاهراً این قضیه فروکش کرده است، در واقعیت اما، ماجرای پایگاه نوژه، بخش کوچکی از توافقات پشت پرده جمهوری اسلامی با دولت روسیه است.
برخلاف اظهارنظر مضحک دبیر شورای عالی امنیت ملی، جمهوری اسلامی، امپریالیسم روسیه را “به کار”نگرفته، بلکه بالعکس به دامان روسیه پناه برده تا با اتکا به قدرت سیاسی و نظامی این کشور و زیر چتر حمایت آن بتواند خود را از مخمصه انزوا و انفراد، در شرایطی که بلوک‌بندی‌های سیاسی و نظامی منطقه‌ای، متحد قدرت‌های امپریالیستی آمریکا و اروپایی علیه جمهوری اسلامی، شکل‌گرفته، برهاند و موقعیت داخلی خود را هم مستحکم کند.
این‌که از مدتی پیش، سران و مقامات جمهوری اسلامی و روسیه، مدام در حال رفت‌وآمد و گفتگو هستند و اخیراً نیز روحانی جلسه مشترکی با پوتین و رئیس‌جمهوری آذربایجان داشت، تمام شواهد نشان می‌دهند که توافقات پشت پرده و مخفی جمهوری اسلامی با امپریالیسم روس، چیزی بسیار فراتر از حضور بمب‌افکن‌های روسی در نوژه یا خرید موشک‌های اس ٣٠٠ است. حتی وزیر دفاع جمهوری اسلامی در مصاحبه خود اشاره می‌کند که “سیاست کلی نظام، ارتقاء سطوح همکاری با روسیه در سطح راهبردی است. در طول دو و نیم سال گذشته حداقل ۵ ملاقات با وزیر دفاع روسیه داشته‌ایم و بحث سند همکاری‌های دفاعی در سطح ملی را امضاء کرده‌ایم. حضور هواپیماهای روسی در همین راستاست. فعلاً قرار نیست پایگاه دیگری را در اختیار روسیه قرار دهیم. اما اگر شرایط اقتضا کند که پایگاه‌های دیگری را در نظر بگیریم، در این زمینه تصمیم می‌گیریم. مدت‌زمان مشخصی هم برای استفاده بمب‌افکن‌های روسیه از پایگاه همدان تعیین نشده و تا هرزمانی که لازم باشد، این همکاری ادامه خواهد یافت”.
اما روشن است که امپریالیسم روس، همانند دیگر قدرت‌های امپریالیست، نمی‌تواند صرفاً از طریق توافقات سیاسی و نظامی، مناطق تحت نفوذ و سلطه پایدار برای خود ایجاد کند. باید عرصه اقتصادی و به‌ویژه صدور سرمایه و کالا را نیز در برگیرد. در همین راستاست که بدون این‌که پیش‌ازاین بحثی از گرفتن وام از روسیه مطرح‌شده باشد، چند روز پیش در جریان بررسی لایحه اصلاح قانون بودجه سال ۱۳۹۵، رئیس کمیسیون برنامه‌وبودجه، پیشنهاد الحاق یک‌بند به ماده‌واحده این لایحه را برای دریافت وام ۵ میلیارد دلاری از روسیه داد که رئیس مجلس هم با آن موافقت کرد. پوشیده نیست که این یک قرارومدار از پیش طرح‌ریزی ‌شده بود، از همین رو بی سروصدا تصویب شد.
حالا که گوشه‌هایی از زدوبندهای پنهانی جمهوری اسلامی با روسیه برملا شده است، به‌ویژه سایت‌های خبری وابسته به سپاه پاسداران، مصاحبه‌ها و مقالات متعددی را به دفاع از سیاست جمهوری اسلامی در مورد اتحاد و نزدیکی هر چه بیشتر به روسیه اختصاص داده تا از جهت نظری نیز آن را توجیه و تبیین کنند.
علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات و “مشاور ویژه روحانی در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی” در گفتگویی با خبرگزاری فارس می‌گوید: “بنده به‌عنوان فردی که با نگاه امنیتی به پدیده‌ها و معادلات سیاسی منطقه نگاه می‌کنم، معتقدم ما نباید بترسیم که با یک ابرقدرتی همسو برای تضمین منافع و امنیت خودمان همکاری نظامی داشته باشیم”. “نه ایران، ایران دوران قاجار و پهلوی است و نه روسیه، روسیه تزاری و شوروی است و نه شرایط بین‌المللی همانند گذشته است” “من مدافع سرسخت این همکاری هستم و اطمینان دارم حرکت، حرکتی درست و صحیح بوده است. همکاری نظامی و امنیتی با یک قدرت بزرگ جهانی، برای مقابله با تهدید و تأمین امنیت ملی و منطقه‌ای و منافع مشترک و امنیت مشترک، مقابله علیه دشمن مشترک، اقدامی عقلانی است و نباید ترسی از همکاری با یک ابرقدرت داشته باشیم”.
ولایتی مشاور خامنه‌ای در سیاست خارجی و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نیز گفت: “نگاه جمهوری اسلامی به رابطه با روسیه، نگاهی راهبردی و جامع‌الاطراف است و در سطح همکاری‌های سیاسی، دفاعی و اقتصادی است. این نگاه جدید مستلزم اجزایی است که ازجمله این اجزا داشتن ارتباط راهبردی با کشورهایی مانند روسیه و چین است”.
در مقاله دیگری در این سایت وابسته به سپاه پاسداران ادعا می‌شود که با روی کار آمدن پوتین، روسیه دیگر نه امکان و نه انگیزه توسعه‌طلبی دارد. روسیه دیگر برای ایران یک تهدید نیست، بلکه پس از ٢٠٠١ واشنگتن است. بنابراین، الگوی روابط ایران و روسیه از خصومت – رقابت به الگوی رقابت – همکاری تغییریافته است.
تمام این ادعاها توجیهی است برای پناهنده شدن جمهوری اسلامی به دامان امپریالیسم روس.
ماهیت و اهداف قدرت‌های امپریالیست در سراسر جهان یکی است. فرقی هم نمی‌کند که امپریالیسم آمریکا با جنایات بی‌انتهایش، بی‌رحم‌ترین قدرت امپریالیست تمام تاریخ بشریت باشد یا امپریالیست‌های اروپایی و روسیه.
امپریالیسم یک جریان ارتجاعی توسعه‌طلب، غارتگر، تجاوزکار و جنگ‌افروز سرمایه‌داری است. امپریالیست‌ها با یکدیگر بر سر کسب بازارها، توسعه‌طلبی و صدور سرمایه به رقابت برمی‌خیزند، جنگ بر پا می‌کنند و میلیون‌ها انسان را به بند می‌کشند و کشتار می‌کنند. برخلاف ادعای توجیه‌گران رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، پوتین فرشته نجات کارگران و زحمتکشان روسیه و مردم کشورهای دیگر نیست. او نماینده بورژوازی انحصاری روسیه است که در رقابت جهانی گسترده‌ای با دیگر قدرت‌های امپریالیست برای تحقق اهداف توسعه‌طلبانه، به دست آوردن بازارهای جدید و مناطق نفوذ اقتصادی و سیاسی تلاش می‌کند. در ایران نیز در پی تحقق همین اهداف است.
برای کارگران و زحمتکشان ایران تفاوتی میان امپریالیست‌ها نیست. امپریالیسم خوب و بد وجود ندارد. تمام قدرت‌های امپریالیست دشمن طبقه کارگر و عموم توده‌های زحمتکش‌اند.
جمهوری اسلامی برای تحکیم موقعیت خود وارد بندوبست و اتحاد رسمی با روسیه شده است. اتحاد رسمی جمهوری اسلامی با روسیه نه‌فقط نفعی برای توده‌های زحمتکش مردم ایران ندارد، بلکه جز تشدید اسارت نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت. این اتحاد حتی می‌تواند مردم ایران را درنتیجه رقابت‌ میان امپریالیست‌ها، به گرداب درگیری‌های نظامی بکشاند و هزینه‌های انسانی و مادی هنگفتی را به مردم ایران تحمیل کند.
راه مقابله با امپریالیسم روی‌آوری به انقلاب اجتماعی و سرنگونی نظم سرمایه‌داری است. طبقه کارگر و توده‌های زحمتکش مردم ایران فقط از طریق یک انقلاب اجتماعی می‌توانند از شر قدرت‌های امپریالیست و رژیم جمهوری اسلامی نجات یابند.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۲۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.