“گل بود به سبزه نیز آراسته شد”

کمبود برق و خاموشی های مکرر در روزهایی که هنوز به فصل گرما نرسیده ایم، جامعه را با یک بحران جدی مواجه کرده است. برق تنها روشنایی نیست که با قطع روزانه آن، فقط ساعاتی را در خاموشی و تاریکی بگذرانیم؛ برق چرخه زندگی توده های مردم ایران است. زندگی امروزین مردم به طور همه جانبه با برق همسو است. نه تنها همسو که به شدت به آن وابسته است. اکنون کمتر خانه ای است که وسیله برقی نداشته باشد. کمتر کار مولد و غیر مولد است که حتی انجام آن به صورت فردی با برق و استفاده از اینترنت گره نخورده باشد. به ویژه در شرایط کنونی که با شیوع پاندمی کرونا و گسترش بیکاری، بخش های وسیعی از لایه های اجتماعی از طریق آنلاین و با استفاده از اینترنت و ابزارهای برقی به امرار معاش مشغولند. اگر تا دیروز کارکرد برق برای مردم صرفا برای برخورداری از روشنایی مطرح بود، اکنون از کامپیوتر و اینترنت و وی فی گرفته تا بیمارستان ها و درمانگاه های خانگی که مجبورند اکسیژن بیماران کرونایی خود را از طریق برق تامین کنند، همه و همه مستقیم و غیر مستقیم به برق وصل هستند. کلاس های دانشگاهی از طریق آنلاین برگزار می شوند. مسابقات منطقه ای و بین المللی در پاره ای از ورزش ها از جمله شطرنج به صورت آنلاین صورت می گیرد.

در چنین وضعیتی، روشن است با قطع مداوم برق به خصوص در ساعات از پیش اعلام نشده، چه خسارات سنگین مادی و معنوی بر توده های مردم ایران وارد می شود. برای نمونه، روز دوم خرداد در مسابقات آسیایی شطرنج که از ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ با میزبانی مجازی امارات  شروع شده است، چند قهرمان شطرنج باز ایرانی در شرایطی که از حریفان خود جلو بودند، به دلیل قطع ناگهانی برق فدراسیون شطرنج در تهران، از مسابقه خارج و در ردیف بازنده ها قرار گرفتند. عین همین وضعیت ممکن است برای دانشجویان در روزهای امتحانات آنان تکرار شود. تا شروع امتحانات آنلاین دانشجویان در دهه سوم خرداد، روزهای اندکی مانده است. روزهای سرنوشت سازی که حاصل تلاش و زحمات یک ساله دانشجویان در آن روزها رقم خواهد خورد. حال اگر در ساعات امتحان، اتفاقی که با قطع برق به هنگام مسابقات آنلاینی شطرنج بازان ایران رخ داد؛ صورت گیرد، قَصه پر درد مسابقات آسیایی شطرنج بازان ایرانی برای دانشجویان نیز تکرار خواهد شد.

بحران کمبود برق، خاموشی هایی مکرر روزانه و خسارات ناشی از آن در شرایطی گریبان مردم را گرفته که فصل گرما تازه شروع  شده است. با این همه تنگناهای مردم ایران فقط در کمبود برق خلاصه نمی شود. سال هاست کارگران و عموم مردم ایران در گرداب فقر و فلاکت و بیکاری دست و پا می زنند. سال هاست تورم لجام گسیخته، گرانی های روز افزون همراه با دستمزدهای چهار برابر کمتر از خط فقر راه نفس کشیدن را بر آنان بسته است. دهه های متمادی است که کشتار و سرکوب و خفقان و زندان و شکنجه و کشتار، همانند اختاپوسی هزار سر بر زندگی توده های مردم ایران آوار شده است. حال در چنین وضعیت خانمان سوزی که مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از هر طرف بر گلوی کارگران و زحمتکشان ایران چنگ انداخته است، بحران کمبود برق نیز بر انبوه مشکلات آنان اضافه شده است. نه فقط کمبود برق که به طور همزمان بحران خشکسالی و کم آبی نیز مناطق وسیعی از کشور را فرا گرفته است.

بر اساس گزارش های رسمی دستگاه های دولتی، هم اینک خشکسالی و بحران کم آبی در خصوص تامین آب و احتمال قطع آب دست کم ۱۰۱ شهر ایران را فرا گرفته و به کابوسی هولناک برای توده های مردم ایران بویژه سیستان و بلوچستان و مردم مناطق کویری ایران تبدیل شده است. ایسنا، روز جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰، طی گزارشی از قول محمد شهریاری، مدیر دفتر بهره برداری از تاسیسات آبی و برقی شرکت آب منطقه ای تهران نوشت: “در سال آبی جاری تاکنون، ورودی سدها با کاهش ۳۰ درصدی مواجه بوده اند”. شهریاری، با اشاره به اینکه در حال حاضر مخازن سدهای تهران ۲۶۷ میلیون متر مکعب نسبت به روز سال مشابه کاهش ذخیره دارند و این وضعیت موجب کاهش تولید نیروگاه های برق آبی تهران شده است، گفت: “شرایط حاکم در فصل آبگیری سدهای استان، اثر مستقیم روی حجم آب قابل تامین و مورد نیاز در بخش شُرب، کشاورزی، صنعت و همچنین میزان تولید برق داشته و لزوما متناسب با میزان کاهش منابع آب در سدها، کاهش تامین آب و همچنین کاهش تولید برق را نیز شاهد خواهیم بود”.

در واقع، آنچه این روزها به انبوه  مشکلات و گرفتاری های مردم افزوده شده است، فقط کمبود برق و خسارات ناشی از خاموشی های مکرر برق نیست. علاوه بر کمبود برق، اکنون مناطق وسیعی از ایران از جمله سیستان و بلوچستان، یزد و قم و اصفهان و کرمان، و دیگر مناطق کویری کشور با بحران تامین آب مواجه اند. بحرانی که به تهدیدی جدی برای  بخش های کشاورزی و صنعت و فراتر از آن به تهدیدی برای تامین آب شُرب مردم تبدیل شده است.

محمدرضا جانباز، مدیر عامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور روز پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰، با اعلام اینکه در بیش از ۲۱۰ شهر ایران میزان تولید و مصرف برابر است، و بیش از ۱۰۰ شهر نیز در وضعیت قرمز آب قرار دارند، گفت: “این یعنی اینکه بیش از ۲۰ درصد کمبود نسبت به مصرف داریم. که با تداوم افزایش دما، بی سابقه بوده و احتمال اینکه به تعداد این شهرها اضافه شود، وجود دارد. وضعیتی خطرناک که طی ماه های پیش رو الزاما به قطعی آب در شهرهایی با شرایط قرمز منجر خواهد شد”.

شرح وضعیت بحران بی آبی و کمبود برق از زبان مسئولین مربوطه، تصویر روشنی از شرایط وخامت بار زندگی مردم و بیان روشنی از عملکرد جنایتکارانه جمهوری اسلامی در ۴۲ سال گذشته است. ایران سرزمین آفتاب و باد است. سرزمینی که از شمال و جنوب به دریا و خلیج و اقیانوس وصل است. روشن است کشوری با چنین موقعیت خوب جغرافیایی هرگز نمی بایست به چنین سرنوشت غم انگیزی گرفتار می شد. هم اینک در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس آب شُرب مردم با تصفیه آب شور دریا و اقیانوس تهیه می شود. برق در بسیاری از کشورها از انرژی بادی و نیروگاه های خورشیدی تامین می گردد. در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی اما اوضاع به کلی متفاوت است. اگر در ۴۲ سال گذشته، همه آن سرمایه های هنگفتی که در مسیر جنگ و تولید موشک های دوربرد و پروژه هسته ای به هدر رفت، برای تامین آب شُرب و گسترش منابع آبی کشور هزینه می شد، اکنون با بحران کمبود آب مواجه نبودیم. اگر همه آن ده ها میلیارد دلاری که جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف توسعه طلبانه و پان اسلامیستی خود در عراق و لبنان و سوریه و یمن هزینه کرد، در مسیر زیرساخت های انرژی بادی و نیروگاه های خورشیدی هزینه می شد، اکنون مردم ما دچار کابوس بی برقی نمی شدند.

بیان این واقعیات تلخ، هنوز تمام درد نیست. به رغم اینکه سال ۱۴۰۰ به عنوان خشک ترین سال آبی در ۵۰ سال اخیر گزارش شده است، به رغم اینکه نیروگاه های برق کشور توان تامین همه تقاضای برق مصرفی مردم ایران را ندارند و کمبود نزولات جوی نیز، باعث مشکلاتی در نیروگاه های برق آبی کشور شده است، با این همه صادرات برق به عراق همچنان ادامه دارد. دبیر کل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق اعلام کرده است که جمهوری اسلامی با صادرات برق به عراق، دست کم ۴۰ درصد برق مصرفی این کشور را تامین می کند. پیام باقری، نایب رئیس سندیکای صنعت برق ایران هم در گفتگو با تجارت نیوز اعلام کرده است: “صادرات برق ما به عراق، ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ مگاوات است و البته این مقدار به صورت فصلی تغییر می کند”. او همچنین گفته است: “برق مستقیمی که ما به عراق صادر می کنیم از گازی که ما به آنجا صادر می کنیم، متفاوت است. عراق از گازی که به آن ها می فرستیم، برق تولید می کند”.

علاوه بر این دو، وزیر نیروی جمهوری اسلامی نیز پیشتر در مصاحبه با روزنامه همشهری گفته بود: “زیرساخت های خوبی برای انتقال برق ایجاد کرده ایم و با همه کشورهای دارای مرز زمینی اتصال شبکه داریم و اگر تحریم ها نبود، می توانستیم برق بیشتری صادر کنیم”. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل..

آنچه اکنون بر سر توده های کارگر و مردم زحمتکش ایران آوار شده است، طبیعتا تنها در بحران کمبود برق و آب و خشکسالی خلاصه نمی شود. توده های مردم ایران ۴۲ سال است که با فقر و فلاکت و سرکوب دست به گریبانند. رژیم جمهوری اسلامی از هر جهت کشور و زندگی مردم را فلج کرده است. جامعه مدام در حال پسروی است، با گذشت هر روز، شرایط زندگی بر کارگران و زحمتکشان سخت و سخت تر می شود. فقر و فلاکت و بیکاری یکسره کشور و جامعه را به قهقرا برده است. در کنار این حجم از گرفتاری های مردم، پاندمی کرونا نیز همچنان ادامه دارد و روزانه صدها نفر در مسلخ کووید ۱۹ قربانی می شوند. حال در چنین وضعیتی که انبوه مشکلات بر سر توده های مردم ایران آوار شده است، کمبود برق، خاموشی های مکرر و نبود آب نیز مزید بر علت شده اند تا ادامه حیات را برای کارگران و عموم مردم زحمتکش ایران باز هم سخت و سخت ترسازند.  برای توده های مردم ایران، تحمل این همه فقر و گرانی و بیکاری و سرکوب و کشتارهای مداوم جمهوری اسلامی کم بود، که اکنون بحران کمبود برق و آب نیز بر مشکلات شان افزوده شده است. به بیان دیگر زندگی کارگران و توده های زحمتکش مردم ایران “گل” بود که با افزوده شدن بحران آب و برق و خشکسالی، به “سبزه” نیز آراسته شد.

پوشیده نیست تمامی این تباهی و ویرانگری های موجود از جمله کمبود برق و بی آبی کشور، حاصل سیاست‌های ارتجاعی دولت بورژوایی و استمرار رژیم فاسد و تبهکار جمهوری اسلامی است. اکنون پس از ۴۲ سال می بایست بر همگان روشن شده باشد که رهایی از وضعیت مرگبار موجود بدون تحقق یک انقلاب اجتماعی و بدون سرنگونی طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار منافع آن ممکن نیست. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی هم ملزوماتی دارد که باید عملی شوند. تشدید مبارزه، گسترش حضور مبارزاتی لایه های مختلف اجتماعی در کف خیابان ها، گسترش اعتصابات کارگری، سازماندهی اعتصاب عمومی سیاسی و در نهایت قیام مسلحانه توده ای یگانه راه موثر سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی است. اقداماتی که تحقق آن همراه با استقرار حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان ایران، رهایی کامل را برای آنان رقم خواهد زد.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۲۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.