در پی اجلاس مشترک وزرای خارجه آلمان، بریتانیا ، فرانسه و آمریکا، اعلام شد که دولت آمریکا به برجام بازخواهد گشت. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز جمعه اول اسفند در گفتگو با خبرنگاران گفت: “ایالاتمتحده دعوت نماینده عالی اتحادیه اروپا برای شرکت در نشست گروه پنج بهعلاوه یک و ایران جهت گفتوگو در خصوص دستیابی به راهی دیپلماتیک درباره برنامه هستهای ایران را میپذیرد. ” وی افزود: زمان دیپلماسی فرارسیده است و اقدامات آمریکا فضا و شرایطی را ایجاد کرده تا تلاشهای دیپلماتیکی که در چند هفته اخیر درباره برجام در جریان بوده تسریع شود.
درهمین حال اعلام شد که آمریکا در نامهای به شورای امنیت موضع دولت ترامپ درباره فعال شدن مکانیسم ماشه و احیاء تمامی تحریمها علیه ایران را پس گرفته است.
همچنین اعلام شد ایالاتمتحده به نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل اطلاع داده است که محدودیتهای اعمالشده بر سفر دیپلماتهای ایرانی در نیویورک را لغو کرده است.
ابتکار عمل اتحادیه اروپا برای بازگشت آمریکا به برجام موردحمایت روسیه و چین نیز قرار گرفت. از همین روست که پس از اعلام آمادگی دولت آمریکا برای بازگشت به برجام، روسیه از آمادگی آمریکا برای حضور در مذاکرات برجام استقبال کرد و «سرگئی ریابکوف» معاون وزارت خارجه روسیه روز جمعه گفت: این میتواند گامی در جهت احیای کامل توافق هستهای باشد. وی افزود: مسکو امیدوار است که همه اعضای باقیمانده در برجام، نظر مثبتی نسبت به ایده برگزاری نشست با حضور آمریکا داشته باشند
سخنگوی وزارت خارجه چین نیز بازگشت آمریکا به برجام را “تنها رویکرد درست” برای عبور از بنبست خواند.
اعلام آمادگی دولت آمریکا برای بازگشت به برجام ، اتفاقی دور از انتظار نبود. بایدن پیش از انتخاب به ریاست جمهوری آمریکا صریحاً اعلام کرده بود، به برجام بازخواهد گشت. این نیز روشن بود که تحریمهای دوران ترامپ علیه جمهوری اسلامی تدریجاً برداشته خواهد شد. آنچه بر سر آن بحث بود، چگونگی روند بازگشت آمریکا به برجام و عقبنشینی طرفین از مواضع و اقدامات خود علیه یکدیگر بود. مذاکرات پشت پرده برای حل این مسئله از مدتی پیش آغاز گردید و در هفته گذشته با رفتوآمدهای دیپلماتیک و تماسهای تلفنی مقامات جمهوری اسلامی با سران و وزرای خارجه برخی کشورها، شکل علنیتری به خود گرفت. این البته بدان معنا نیست که موانع بهسادگی برداشته خواهد شد. آنچه تاکنون انجامگرفته، گامهای اولیه است. از هماکنون اقدامات اتحادیه اروپا برای برداشتن گام دوم آغازشده است.
سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه در گفتگو با خبرگزاری ریانووستی از آمادگی برای برداشتن گام بعدی سخن گفت.
وی با اشاره به اعلام آمادگی معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا بهعنوان مسئول پرونده هستهای ایران، برای میزبانی نشست غیررسمی اعضای برجام و آمریکا گفت که مذاکرات در خصوص برگزاری این نشست با طرفها در جریان است. از سویی جوسپ بورل از طرفهای مختلف ازجمله آمریکا برای گفتوگوهای غیررسمی در جهت رفع موانع باقیمانده در خصوص برجام دعوت کرده است.
در این مقطع تنها میتوانیم بگوییم که کارها در جریان است. مشورتهای غیررسمی هنوز به پایان نرسیده و هنوز دعوت رسمی صورت نگرفته است.
آنچه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حال انجام آن است، همان روندی است که پیشازاین وزیر خارجه جمهوری اسلامی خواهان آن شده بود.
چند روز پیش، ظریف در گفتگو با وزیر خارجه ژاپن گفته بود: وقتی واشنگتن نخستین گامها را بردارد، نتیجه را خواهیم دید. ما بلافاصله گامهای نخست خودمان را برمیداریم. این بر عهده بورل است که این گامها را هماهنگ کند.
آقای بورل میتواند جدول زمانی را در مشورت با ایران و آمریکا مشخص کند. روشن است که آمریکا باید گام نخست را بردارد.
از جانب جمهوری اسلامی هنوز موضعگیری رسمی در مورداقدامات اخیر دولت آمریکا و آمادگی برای پیوستن به برجام صورت نگرفته است، اما ظریف در صفحه شخصی خود در تویتر در واکنش به عقبنشینی آمریکا از مکانیسم ماشه، نوشت: آمریکا اذعان کرد که ادعاهای پمپئو درباره قطعنامه ۲۲۳۱ هیچ اعتبار قانونی ندارد؛ ما هم موافق هستیم.
ظریف گفت: آمریکا باید در پایبندی به قطعنامه ۲۲۳۱، تمام تحریمهایی که توسط ترامپ احیا و باز اعمالشده بود را بیقیدوشرط و بهصورت مؤثر بردارد. وی تأکید کرد: بعدازآن، ما فوراً تمام اقدامات اصلاحی (کاهش تعهدات) را به عقب برمیگردانیم.
این حرفها البته چانهزنیهای مرسوم دیپلماتیک است. وضعیت اقتصادی و مالی در ایران به آن درجه از وخامت رسیده است که جمهوری اسلامی برای ورود آمریکا به برجام و توافق نسبی برای برچیده شدن فوری لااقل بخشی از تحریمها لحظهشماری میکند. گرچه عقبنشینی دولت آمریکا از مکانیسم ماشه، فینفسه به این معنا هست که تحریمهای ترامپ بیاعتبارند و گشایشی برای جمهوری اسلامی محسوب میشود، اما بازگشت به نقطهای که آمریکا از برجام خارج شد، مدتی به طول خواهد انجامید. جمهوری اسلامی هم این را میداند. از همین روست که تعهدات برجامی خود را تقریباً کنار گذاشت، تا مرحلهبهمرحله با گرفتن امتیازاتی برای رفع کامل تحریمهای ترامپ، به تعهدات خود بازگردد. نهایت توافقاتی که طرفین میتوانند داشته باشند، توافقات هستهای و بازگشت بهپیش از تحریمهاست. به نظر نمیرسد که آنها در کوتاهمدت بتوانند فراتر از این محدوده به توافقی دست یابند. صحبتهایی را که مقامات اروپائی یا آمریکائی در مورد مسائلی فراتر از برجام داشتهاند، نباید جدی گرفت. بهویژه که اکنون دولت آمریکا نیز از موضع ضعف وارد برجام میشود. روشن است که جمهوری اسلامی در رابطه با برنامه موشکهای بالستیک عقبنشینی نخواهد کرد. چراکه پیوندی جدائیناپذیر باسیاست توسعهطلبانه پان اسلامیستی رژیم دارد. جمهوری اسلامی برای حفظ موجودیت خود در داخل و پیشبرد سیاست خارجیاش به دو چیز نیازدارد. پول نفت و نیروی نظامی با سلاحهای پیشرفته. بنابراین واضح است که از برنامه موشکی خود کوتاه نخواهد آمد. در رابطه با مداخلات سیاسی و نظامی خود در خاورمیانه نیز توافقی جدی رخ نخواهد داد. تنها چیزی که احتمال آن در توافقات درازمدت محتمل است، کاستن از دامنه مداخلات نظامی و درازای آن گرفتن امتیازات سیاسی منطقهای در شرایطی است که توازن قوا امکان پیروزی را با مداخلات نظامی ندهد. نظیر شرایطی که در لبنان و به شکل دیگر در عراق وجود دارد. همین مسئله میتواند در مورد یمن هم اتفاق بیافتد. اما این بههیچوجه به معنای تغییر در سیاست توسعهطلبانه و هژمونی طلبانه جمهوری اسلامی نیست. چراکه این سیاست جزئی از موجودیت رژیم است. آمریکا و اروپا هم این را میدانند. بنابراین، نه اتحادیه اروپا فعلاً چیزی بیش از توافق هستهای و برجام میخواهد و نه دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری بایدن. اتحادیه اروپا چیزی فراتر از این نمیخواهد که این ماجرا به نحوی خاتمه یابد تا بتواند در ایران بازاری برای فروش کالاها و صدور سرمایه داشته باشد. در مورد آمریکا مسئله کمی متفاوت است. تفاوت در این است که چون آمریکا ادعای هژمونی جهانی و منطقهای دارد و اقدامات و مداخلات جمهوری اسلامی ثبات سیاسی دولتهای تحت حمایت آمریکا را به مخاطره میاندازد، اختلاف و تضادش با جمهوری اسلامی بر سر مسائل منطقهای بهجای خود باقی میماند.
اما همانگونه که تجربه اختلافات جمهوری اسلامی و دولت آمریکا در طول بیش از چهار دهه گذشته نشان داده است، این اختلاف درهرحال یک اختلاف خانوادگی میان ارتجاع امپریالیستی و ارتجاع اسلامی است که ذاتاً با یکدیگر متحدند. وحدتشان همواره عمده بوده است. حتی در دوره ترامپ که اختلافات حادتر شد و بیشترین فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی وارد آمد، دولت آمریکا مکرر تأکید داشت که هرگز خواهان جنگ و برافتادن جمهوری اسلامی نیست، بلکه خواستار مذاکره برای گرفتن امتیاز است. برای قدرتهای امپریالیست آنچه بهغایت حائز اهمیت هست، این واقعیت است که جمهوری اسلامی پاسدار نظم سرمایهداری است و توانسته با وحشیانهترین شیوههای ممکن از نظم پوسیده و ارتجاعی سرمایهداری در ایران پاسداری کند.
کارگران و زحمتکشان نیز به تجربه در این سالها این حقیقت را دریافتهاند که نزاع و سازش مرتجعین تغییری در شرایط زندگی آنها ایجاد نمیکند. آنچه همواره و در همه شرایط با آن روبهرو بودهاند، فقر، گرسنگی، بیکاری، گرانی، بی حقوقی، سرکوب و استبداد بوده است. کارگران و زحمتکشان آموختهاند که باید برای برانداختن تمام مصائبی که نظم حاکم بر ایران به بار آورده است، به مبارزه برای سرنگونی آن ادامه دهند و با استقرار یک حکومت شورابی، سرنوشت خود را در دست بگیرند.
نظرات شما