ایران یکی از اولین کشورهایی بود که کرونا در آن شیوع پیدا کرد. اما در حالی که بسیاری از کشورهایی که حتا بعد از ایران با شیوع ویروس کرونا روبرو شدند، توانستند با شیوع آن مبارزه و ویروس را تا حدود بسیار زیادی تحت کنترل بگیرند و حتا در مواردی ویروس کرونا را در محدودهی کشور خود از بین ببرند، مردم ایران همچنان درگیر شیوع ویروس کرونا هستند و هر روز قربانیان زیادی به درگذشتگان قبلی در اثر ویروس کرونا افزوده میشوند.
۵ ماه از انتقال ویروس کرونا به ایران و شیوع آن در اوایل ماه بهمن میگذرد و رژیم جمهوری اسلامی در حالی که ۵ ماه زمان برای مقابله با شیوع ویروس کرونا داشت، تمام این زمان را با سیاستهای منفعلانه خود نه تنها هدر داد، بلکه عملا به پخش شدن این ویروس در تمام کشور یاری رساند. نمونه واضح آن نیز استانهای جنوبی هستند که امروز شدیدا درگیر شیوع ویروس کرونا شدهاند. در حالی که در ماههای اول و با شیوع کرونا در استانهایی همچون قم، تهران و گیلان، وضعیت این استانها از نظر شیوع کرونا سفید بود اما جمهوری اسلامی با عدم قرنطینه کشور و بویژه استانهای درگیر کرونا، باعث شد که امروز در استانهایی همچون خوزستان، هرمزگان، بوشهر و سیستان و بلوچستان با فاجعهای انسانی روبرو شویم.
بر این نکته نیز بهطور خاص باید تاکید کرد که در همین استانها نیز کرونا بیش از هر گروهی، فقرای جامعه، کارگران و زحمتکشان را هدف خود قرار داده است و دلیل آن نیز روشن است. برای نمونه کارگران برای تامین هزینههای سرسامآور معیشتی مجبور به کار کردن و تن دادن به شرایط کاری غیرانسانیای هستند که سرمایهداران پست و جنایتکار به آنها تحمیل میکنند. عسلویه یک نمونه آشکار این کارگرکُشی است.
عسلویه مرکز نفت و گاز و پتروشیمی است. با آغاز فصل تابستان و به دلیل کاهش مصرف گاز، تعمیرات اساسی سالانه پالایشگاهها شروع میشود. برای تعمیرات اساسی، کارگران مجبورند در کنار هم کار کنند، کاری سخت و طاقتفرسا و با ساعات طولانی آنهم در هوای گرم و آلوده عسلویه. این در حالیست که سرمایهداران (با همدستی پیمانکاران) عموما حتا ابتداییترین اصول بهداشتی برای جلوگیری از انتقال ویروس کرونا را به دلیل خساست و بیاهمیت بودن جان و سلامت کارگران برای آنها، رعایت نمیکنند.
در حالی که بویژه در دو هفته اخیر، شیوع کرونا در عسلویه و کنگان اوج گرفته است، صاحبان ثروت و سرمایه به جای تشدید مراقبتهای بهداشتی حتا توزیع بستههای بهداشتی برای کارگران را قطع کردهاند. به دلیل بیماری تعدادی از رانندهها در اثر ویروس کرونا، تعداد سرویسها که کارگران را از محل خواب و استراحت به محل کار و برعکس منتقل میکنند کم شده است و در نتیجه کارگران مجبورند حتا با تراکم بیشتری نسبت به قبل از شیوع کرونا از این سرویسهای حمل و نقل استفاده کنند که خطر انتقال کرونا را باز بیشتر میکند.
بهگفتهی کارگران عسلویه، پالایشگاهها و پتروشیمیهای منطقه هر روز شاهد گسترش ویروس کرونا هستند. اما تنها کاری که سرمایهداران در عسلویه انجام میدهند کنترل دمای بدن است که این کنترل نیز به دلیل دمای بالای هوای تابستانی در استان دقیق نیست و دوما اینکه تب از علائم اولیه ابتلا به ویروس کرونا نیست، بدین ترتیب اگر یک کارگر به ویروس کرونا مبتلا شده باشد با توجه به شرایط کاری کارگران و عدم رعایت اصول بهداشتی از سوی سرمایهداران، به سرعت سایر کارگران نیز به این ویروس آلوده میشوند. مشکل دیگر عسلویه این است که اساسا آزمایشگاه تشخیص کرونا در آن وجود ندارد و تمام تستهای کرونا باید به مرکز استان یعنی بوشهر برود که خود یک هفته طول میکشد و در طول این هفته کارگر آلوده به ویروس میتواند کارگران دیگری را به ویروس آلوده کند.
سعید کشمیر رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در ارتباط با میزان شیوع ویروس کرونا در استان میگوید: “شهرستانهای بوشهر و عسلویه از نظر بستری در خردادماه در محدوده قرمز و دیلم و کنگان در سطح هشدار هستند، همچنین ۴ شهرستان دیگر نیز با توجه به آمارهای موجود قرمز خواهند شد. با این حساب شرایط کنونی استان بوشهر از سطح هشدار گذشته و به بحران تبدیل میشود”.
همچنین موسی احمدی نماینده مجلس اسلامی از کنگان، دیر و جم در این رابطه میگوید: “در عسلویه و کنگان از حالت قرمز هم عبور کردهایم… در عسلویه و کنگان کارگران از سراسر کشور حضور دارند، کارگران بومی نیز با آنها ارتباط دارند. اینها هر شب به خانههایشان برمیگردند و خانوادههای خود را هم آلوده میکنند. هر روز گزارشات تکان دهندهای از عسلویه و کنگان به دست ما میرسد، متاسفانه هر روز شاهد مرگ و میر در استان هستیم. من میخواهم به مسئولان بگویم اگر روند با همین وضعیت پیش برود، به زودی در منطقه بحران جدی خواهیم داشت”.
یکی از بهاصطلاح روشهای سرمایهداران برای مقابله با شیوع ویروس کرونا این است که کارگران مبتلا به کرونا را مجبور به بازگشت به محل زندگی خود میکنند. در این شرایط نه تنها اعضای خانواده کارگر بیمار ممکن است به کرونا مبتلا شوند، بلکه تمام همسفران و کسانی که در طول بازگشت به خانه با کارگر بیمار کرونایی به نحوی در ارتباط بودند، به ویروس کرونا آلوده شوند. نکته مهم دیگر این است که کارگرانی که به بیماری کرونا مبتلا میشوند در واقع به مرخصی اجباری فرستاده میشوند و این مرخصی بدون هرگونه دستمزدی است و از این نظر نیز کارگر مبتلا به کرونا و خانوادهی او تحت فشار مالی قرار میگیرند که میتواند در چگونگی مداوای آنها و نیز کیفیت مراقبتهای بهداشتی خانواده کارگران تاثیر بگذارد. در یک نمونه دیگر برخی از پالایشگاههای پارس جنوبی یک هفته به مرخصی ماهانهی کارگران اضافه کردند اما این مرخصی بدون دستمزد است!!! یعنی فشار معیشتی بیشتر سرمایهداران به کارگران.
وضعیت کارگران در عسلویه یک نمونهی استثنایی در ایران نیست، وضعیت تمام کارگران ایران کم و بیش همین گونه است. در اواخر ماه اردیبهشت هنگامی که تعدادی از کارگران فولاد اهواز به کرونا مبتلا شدند، هیچ اقدامی از سوی مالکان کارخانه برای محافظت از کارگران نشد و اغلب کارگران به ژل دست و یا ماسک دسترسی نداشتند. هم اکنون برای تست کرونا کارگران باید پول بدهند و این در حالیست که کارگران به نان شب خود محتاج هستند، آن وقت چگونه میتوانند هزینه مالی تست کرونا را متحمل شوند. میلیونها کارگر از جمله کارگران هفت تپه چند ماه است که دستمزد دریافت نکردهاند. آنگاه این کارگران چگونه میتوانند با کرونا مبارزه کنند؟! یا مردمی را در این استانها در نظر بگیرید که حتا با مشکل آب آشامیدنی روبرو هستند، آن وقت آنها چگونه میتوانند بهداشت خود را رعایت کنند و مرتب دستهایشان را با آب و صابون بشویند؟!!!
صاحبان ثروت و سرمایه، این خونآشامان جنایتکار، هیچ ارزشی برای جان کارگران قائل نیستند. این وضعیت بیحقوقی کارگران نتیجه اعمال وحشیانهترین سیاستهای ضد کارگری دولت حافظ مناسبات سرمایهداری، جمهوری اسلامی است. وقتی شهردار فردیس کرج در پاسخ به اعتراض کارگران شهرداری که سه ماه دستمزد نگرفتهاند با وقاحت و بیشرمی تمام میگوید: “همهتان را یکساعته اخراج میکنم… نیرو در شهر زیاده، شما دست من رو بوسیدی که اومدی داخل” واقعیت امروزی کشور و موقعیت و بیحقوقی کامل کارگران را عیان میسازد. ایران، بهشت سرمایه داران، جهنم کارگران!! سوء استفاده از میلیونها کارگر بیکار جویای کار، سوء استفاده از نبود تشکلهای صنفی ، سیاسی، مستقل و علنی طبقه کارگر، بهرهگیری از قوانین شدیدا ضد کارگری جمهوری اسلامی که تنها یکی از نتایج آن قراردادی کردن تقریبا عموم کارگران است، شرایط کنونی را برای کارگران رقم زده است، شرایطی که کارگران و خانوادههایشان را به قربانیان بزرگ شیوع ویروس کرونا در ایران نیز تبدیل کرده است.
دولت جمهوری اسلامی یکی از وحشیترین دولتهای سرمایهداری حاضر در جهان است. عملکرد دولت در مقابله با شیوع ویروس کرونا یک نمونه است. تنها کار دولت تاکنون این بوده است که با ارائه آمار دروغ، میزان واقعی شیوع کرونا در کشور را لاپوشانی کند تا کارگران را مجبور به رفتن به سر کار کند. بدون شک تا هم اکنون نیز مردم ایران بزرگترین قربانی ویروس کرونا (به نسبت جمعیت) در جهان بودهاند. این را بهخوبی میتوان از این موضوع فهمید که هیچ کشوری حتا آمریکا و برزیل به این اندازه از نظر زمانی (۵ ماه) با شیوع ویروس کرونا روبرو نبودهاند. برای درک بهتر موضوع باید این را در نظر بگیریم که براساس اعلام مدیر سازمان بهداشت جهانی حدود ۳/ ۴ درصد از مبتلایان به کووید ۱۹ جان خود را از دست میدهند. پایینترین آماری که محققان از میزان مرگ و میر مبتلایان به ویروس کرونا (کووید ۱۹) ارائه کردهاند یک درصد است. حال اگر همین یک درصد را در مورد میزان مرگ و میر بر اثر کرونا در ایران در نظر بگیریم، با توجه به گفتههای علیرضا رئیسی معاون وزرات بهداشت جمهوری اسلامی در نشست خبری ویدئو کنفرانسی ۴ تیرماه وزارت بهداشت که ۴۰ درصد از جمعیت استانهای قم و گیلان و ۱۵ درصد از جمعیت تهران به کرونا آلوده شدهاند، میتوان با یک محاسبه ساده دریافت که بین آمار رسمی با آمار واقعی مرگ و میر بر اثر ویروس کرونا فرسنگها فاصله وجود دارد.
دلیل اصلی سیاست دولت جمهوری اسلامی را نیز بهخوبی میتوان در همین سخنان علیرضا رئیسی دید. وی میگوید: “آمریکا ۱۱۴ میلیارد دلار برای کرونا پول گذاشت، انگلیس ۲۲ میلیارد. پول ما برای کرونا یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی که با گذشت ۵ ماه از اپیدمی کرونا فقط ۳۰ درصد این پول را گرفتهایم. باید واقعنگر باشیم”!!! به بیان روشن و آشکار، جمهوری اسلامی برخلاف دیگر کشورها حتا دولت آمریکا که در راس آن یک رئیس جمهور نژادپرست با تمایلات فاشیستی قرار دارد حاضر به خرج کردن پول برای مقابله با شیوع کرونا نیست. رژیمی که خود میگوید حدود ۷۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد اما این پولها که مالک اصلی آن مردم ایران هستند، برای این مردم خرج نمیشود ولی در کشورهای دیگر صرف جنگ و خونریزی میشود و همچنین به جیب گشاد مقامات دولتی و مذهبی حاکم میرود که میزان و پایانی برای آن در تصور نیست. جمهوری اسلامی فاسدترین حکومت دنیا.
اما راه حل همین دولت جنایتکار که حاضر نیست برای مقابله با شیوع کرونا و حفظ جان کارگران و زحمتکشان هزینهای کند چیست؟! این را نیز در سخنان علیرضا رئیسی میبینیم. وی پس از اینکه میزان ابتلا به کرونا در گیلان و قم را ۴۰ درصد، تهران را ۱۵ درصد و سایر استانها را بین ۴ تا ۵ درصد اعلام میکند، میگوید: “برای رسیدن به ایمنی جمعی بالای ۶۵ درصد از جمعیت درگیر ویروس کرونا شوند”. این یعنی قتلعام مردم برای رسیدن به ایمنی جمعی!! چرا که جمهوری اسلامی و طبقه حاکم سرمایهدار حاضر به هزینه کردن برای مردم نیستند. جمهوری اسلامی البته از درگیر کردن مردم با ویروس کرونا هدف دیگری نیز دنبال میکند و آن اینکه بر این گمان است که شیوع کرونا باعث میشود تا آبان ۹۸ تکرار نشود!!
نظرات شما