بازگشایی مساجد، قطعه ای دیگر از پازل دولت در کشتار مردم

با در نظر گرفتن همان آمار های جعلی و دروغین دولت، هنوزهم به طور روزانه ده ها نفر در ایران بر اثر بیماری ویروس کرونا جان می بازند و به طور متوسط روزانه ۱۵۰۰ نفر دیگر هم به آن مبتلا می شوند. با این همه و در وضعیتی که به گفته علیرضا زالی فرمانده ستاد مبارزه کرونا در تهران و نیز با توجه به اعتراف معاون وزارت بهداشت که هیچ نقطه ای از ایران در وضعیت عادی نیست، روز جمعه، ۲۰ اردیبهشت ۹۹، مساجد ۱۸۰ شهر به روی نمازگزاران باز شد.

البته خبر بازگشایی مساجد روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت، توسط حسن روحانی اعلام شد. روحانی در سخنرانی روز یکشنبه خود در ستاد مقابله با ویروس کرونا از تصمیمات جدید دولت خبر داد. از جمله تصمیمات جدید، باز گشایی مساجد از روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در ۱۳۲ شهرستانی بود که به تعبیر دولت، وضعیت “سفید” یا “کم خطر” دارند. علاوه بر این، پایگاه اطلاع رسانی دولت نیز به نقل از حسن روحانی در توییتر نوشت: “قرار شد در مناطق کم خطر، از ۲۰ اردیبهشت مدارس با رعایت پروتکل ها باز گشایی شود…نگران اجرای پروتکل ها بودم؛ قرار شد به ۲۷ اردیبهشت تغییر کند و تا قبل از آن باز هم مطالعه شود؛ نباید هیچ نگرانی ایجاد شود”. او همچنین از بازگشایی “مراکز ورزشی” و برخی صنوف حتا در مناطق “قرمز” هم خبر داد.

همه این تصمیمات مرگبار دولت، پس از آن گرفته شد که کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت در همان جلسه روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت، تعداد کشته شدگان ویروس کرونا در ایران را ۴۷ نفر و مبتلایان را نیز کمتر از هزار نفر اعلام کرد. مبتلایان و کشته شدگان کرونایی که تا آن روز کمترین تلفات رسمی اعلام شده توسط وزارت بهداشت بود. این تعداد از مبتلایان و جان باختگان روز یکشنبه، آنچنان موجب رضایت خاطرحسن روحانی و دیگر اعضای ستاد به اصطلاح مقابله با ویروس کرونا قرار گرفت، که او و دیگر اعضای ستاد مبارزه با کرونا، بدون توجه به امر سلامت، بهداشت و جان توده های مردم ایران در تصمیماتی که از پیش گرفته شده بود، وضعیت جامعه را “عادی” و شرایط را دست کم در ۱۳۲ شهرستان برای بازگشایی مساجد “سفید” اعلام کردند. شهرهایی که تعداد آن ها در نخستین جمعه بازگشایی مساجد افزایش یافت و به ۱۸۰ شهرستان رسید.

ادامه آمار سازی های جعلی، تصمیمات جدید دولت در بازگشایی مساجد و مراکز تولیدی، اعلام وضعیت “سفید” و “کم خطر” جلوه دادن وضعیت فاجعه بار ناشی از بیماری کرونا، جملگی در شرایطی صورت گرفته است که یک روز بعد از سخنان حسن روحانی در عادی جلوه دادن شرایط بحران کرونایی کشور، معاون وزیر بهداشت اعلام کرد: هیچ نقطه ای از ایران در وضعیت “سفید” و “عادی” نیست. او همچنین اوضاع ۱۵ استان کشور از جمله خوزستان را “قرمز” و شدیداً بحرانی اعلام کرد. استان هایی که به گفته مسئولان بهداشتی تعداد مبتلایان و جان باختگان ویروس کرونا در آن ها همچنان روندی صعودی و رو به افزایش دارند.

خبرگزاری ایسنا نیز، روز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت، به نقل از رئیس بیمارستان رازی اهواز نوشت: “اگر در اورژانس ۱۰۰ مراجعه کننده داشته باشیم باید نیمی از آن ها بستری شوند؛ یعنی وضع به قدری خراب است که از هر دو مراجعه کننده به بیمارستان رازی، باید یک نفر بستری شود”. علیرضا زالی، فرمانده ستاد مبارزه با کرونا در تهران نیز روز ۱۷ اردیبهشت اعلام کرد، هیچ تغییری در شرایط این شهر بوجود نیامده و از گروه های پر خطر خواست از حضور در سطح شهر اجتناب کنند. زالی، همچنین از لزوم بازنگری در پروتکل های بهداشتی برخی مشاغل خبر داد و گفت: “به نظر می رسد پروتکل هایی که برای این مراکز صادر شده در تناسب با شرایط جمعیت حاضر در آن ها نیست”.

علاوه بر موارد یاد شده، محمد رضا ظفرقندی، رئیس سازمان نظام پزشکی ایران نیز روز شنبه ۲۰ اردیبهشت، در گفتگو با روزنامه شرق گفته است، پس از رفع محدودیت ها در پایان فروردین در شهر تهران اکنون “نتایج آن را داریم می بینیم که تعداد مبتلایان رو به افزایش است و آمار آن در تهران چند برابر شده است”.

در کنار این مجموعه از اظهار نظرهایی که همچنان بر وضعیت بحرانی کرونا در ایران تاکید دارند، آمارهای رسمی کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت نیز گویای این امر است، که در روزهای بعد از اعلام تصمیم دولت در بازگشایی مساجد آمار مبتلایان و کشته شدگان ویروس کرونا در ایران افزایش یافته است.

تصمیمات جدید دولت و اقدامات تاکنونی آن در مقابله با ویروس کرونا، تماما بیانگر این واقعیت است که دولت جمهوری اسلامی از آغاز تا به امروز، اجرای یک سیاست معین و از پیش تعیین شده ای را دنبال کرده است. سیاستی که بر مبنای “ایمن سازی” گله ای در مبتلا کردن تدریجی ۷۰ درصد جمعیت کشور به ویروس کرونا سازماندهی شده است. پیشبرد این سیاست جنایتکارانه که از همان روزهای نخست ورود کرونا به قم، با شعار “قرنطینه بی قرنطینه” آغاز شد، طی سه ماه گذشته، کشتاری تدریجی، ادامه دار و فاجعه ای بس هولناک را بر سر توده های مردم ایران آوار کرده است.

در واقع، هیئت حاکمه ایران از همان ابتدای امر که از ورود ویروس کرونا به کشور باخبر شد، بجای برخورد شفاف، اطلاع رسانی سریع، قرنطینه کردن مناطق آلوده و به دنبال آن ردیابی دقیق افراد مبتلا به ویروس کرونا جهت مهار و کنترل ضربتی این ویروس در همان نقطه آغازین شیوع، به پنهان کاری روی آورد. در ادامه این پنهانکاری آشکار با سهل انگاری و عدم قبول مسئولیت، عملا راه انتقال عمومی کرونا به سراسر کشور را هموار کرد.

در مقابل اینگونه اقدامات جنایتکارانه جمهوری اسلامی و بسیاری از دولت های دیگر که دست کم در روزهای اولیه شیوع ویروس کرونا، جملگی عملکردی مشابه هم داشته اند، دولت های نظیر چین، کره جنوبی، ژاپن و ویتنام قرار دارند که با اقدامات سریع و ضربتی در قرنطینه کردن مناطق آلوده قادر به مهار ویروس کرونا شدند. در این میان اما، دولت ویتنام با عملکردی بسیار مطلوب جهت مهار کرونا، اکنون بر تارک همه کشورهای جهان نشسته است. کشوری غیر ثروتمند، با ۹۶ میلیون جمعیت و داشتن بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک با کشور چین آلوده به ویروس کرونا. کشوری با اقتصادی ضعیف و موقعیتی نه چندان مطلوب می بایست به مقابله با ویروس مرگبار کرونا بر می خاست. دولت ویتنام، به محض باخبر شدن از شیوع ویروس کرونا در چین، از همان آواخر ماه ژانویه (اوایل بهمن) با برخوردی قاطع نسبت به رعایت قرنطینه و دنبال کردن انسجام اجتماعی، به طرز شگفت آوری از پیامدهای مرگبار و تراژیک ویروس کووید ۱۹ بدور ماند. دولت ویتنام، بجای انجام آزمایش های گسترده کرونا روی افراد، که اقدام اصلی کشور نسبتا ثروتمندی همانند کره جنوبی بود، سیاست اصلی خود را بر جداسازی و قرنطینه کردن افراد مبتلا و ردگیری تماس های رده دوم و رده سوم این افراد گذاشت. در ویتنام، بر عکس جمهوری اسلامی، مقامات این کشور به محض با خبر شدن از شیوع ویروس کرونا در چین، فورا کمیته ملی هشداردهی را ایجاد کردند. در اولین گام از اجرای این برنامه ملی، مدارس ویتنام از ماه ژانویه(بهمن ماه) بسته و ۱۶ مارس(دهه سوم اسفند)، قرنطینه عمومی در تمام این کشور آغاز شد. با انجام اینگونه اقدامات سریع و ضربتی، دولت ویتنام در کوتاه ترین زمان ممکن بدون بر جای گذاشتن حتا یک کشته و تنها با داشتن ۲۸۸ فرد مبتلا که آن ها نیز تا نیمه فروردین جملگی درمان شدند، به طرز شگفت آوری موفق به مهار و کنترل ویروس مرگبار کرونا شد. تا جاییکه، نماینده سازمان جهانی بهداشت در ویتنام معتقد است که “واکنش سریع دولت این کشور به بحران کرونا، مهمترین عامل موفقیت بوده است. اولین تحقیقات کشور در رابطه با ارزیابی از خطرات، اوایل ماه ژانویه، بلافاصله پس از دریافت اخبار مربوط به موارد بیماری در چین انجام شد”.

در مقابل دولت ویتنام، با چنین تجربه ای گران بها در مهار ویروس کرونا، دولت جنایتکار جمهوری اسلامی قرار دارد که از همان آغاز با پنهانکاری، دروغگویی، آماردهی جعلی و پیشبرد سیاست “قرنطینه بی قرنطینه” عملا کشتار بی محابای مردم را پیشه کرده است. دولتی که با پیشبرد سیاست ایمن سازی گله ای، به طور روزانه جان و هستی مردم را به حراج مرگ گذاشته است. سیاستی مرگبار که پیشبرد آن با همه فجایع، آلام و تبعات ویرانگری که تا کنون بر جای گذاشته است، همچنان توسط دولت ایران دنبال می شود.

پوشیده نیست که تبعات پیشبرد سیاست تدریجی “ایمن سازی گله ای” یا همان ایمنی انبوه مورد نظر دولت جمهوری اسلامی، صرفا در افزایش روزانه آمار مبتلایان و تعداد جانباختگان ویروس کرونا خلاصه نشده و نخواهد شد. طی همین سه ماه گذشته، در پی پیشبرد این سیاست جنایتکارانه دولت جمهوری اسلامی، تا کنون کارگران و عموم توده های زحمتکش مردم ایران به اندازه کافی با فجایع مرگبار ویروس کرونا مواجه شده اند. روشن است که ادامه این وضعیت و به درازا کشیدن زمان مهار ویروس کرونا در ایران که فعلا هیچ چشم اندازی هم برای مهار آن متصور نیست، علاوه بر بالا رفتن روزانه آمار مبتلایان و جان باختگان، موجب افزایش هرچه بیشتر بیکاری، گسترش فقر و بی خانمانی، از بین رفتن سلامت روانی جامعه، افزایش خشونت های خانگی، بالارفتن آمار ناهنجاری های اجتماعی و تشدید وضعیت فلاکت بار معیشتی توده های کارگر و زحمتکش نیز خواهد شد. توده هایی که طی ۴۱ سال با سرکوب و زندان و کشتارهای جمهوری اسلامی مواجه بوده و اکنون نیز گرفتار ویروس مرگبار کرونا شده اند. وضعیتی که با اعمال سیاست ایمن سازی گله ای دولت دست کم تا ماه های طولانی ادامه خواهد داشت.

چرا که، طبق گفته حسین عرفانی، رئیس اداره مبارزه با بیماری های واگیر وزار بهداشت، تا کنون “کمتر از نیم درصد جمعیت ایران به کرونا مبتلا شده اند، این در حالی است که برای ایمنی گله ای یا ایمنی انبوه که برخی مطرح می کنند باید ۷۰ تا ۷۵ درصد جمعیت گرفته باشند”. در چنین وضعیتی، روشن است که “هنوز با ایمنی گله ای یا ایمنی انبوه در ایران خیلی فاصله داریم. بنابر این، اینکه عده ای از مردم فکر کنند ایمنی پیدا کرده اند و می توانیم وارد شرایط عادی زندگی شویم، درست نیست”.

در واقع، هنوز در آغاز راه هستیم و با تصمیمات جدید دولت جمهوری اسلامی در باز گشایی مساجد و دیگر اماکن عمومی، فعلا قطعه دیگری از پازل سیاست “ایمن سازی گله ای” هیئت حاکمه ایران برای کشتار عمومی مردم در کنار قطعات دیگر این پازل گذاشته شده است. روشن است تا تکمیل این پازل مرگبار و مبتلا شدن ۷۰ درصدی جمعیت ایران به ویروس کشنده کرونا، زمان درازی در پیش است. پوشیده نیست، تحمیل چنین وضعیت مرگبار و غیر قابل تحملی به کارگران و توده های زحمتکش ایران، نمی تواند با سکوت، عدم اعتراض و قامت شکستن مردم در زیر چنین آوار سنگین و مهلکی ادامه پیدا کند.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۶۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.