سال ۹۵، سال اعتلاء جنبش طبقاتی کارگران

در سال ۹۵، یورش‌های طبقه سرمایه‌دار و دولت این طبقه علیه طبقه کارگر ادامه و گسترش یافت. یورش‌ها و تعرضات همه‌ جانبه‌ای که تمام جوانب زندگی کارگران را در نوردید و آسیب‌های جدی بر کارگران و جنبش کارگری وارد ساخت. هدف اصلی این تعرضات بی‌رحمانه که با تشدید اعمال قهر عریان و مستقیم علیه طبقه کار سازمان یافت، تحمیل فقر و فشار و محرومیت بیشتر بر خانواده بزرگ کارگران، تشدید استثمار و بهره‌کشی و تحمیل بی‌حقوقی بیشتر بر طبقه کارگر بود.
۳۸ سال پس از انقلابی که به مصادره ضدانقلاب درآمد، هنوز “دادگاه انقلاب” سرگرم احضار و صدور حکم زندان فعالان کارگری و سندیکایی‏ست. دستگاه قضائی وامنیتی شب و روز در کار تعقیب و پی‌گرد و پرونده‌سازی برای کارگران پیشروند تا با تنگ‌تر ساختن منگنه تهدید و فشار و ارعاب یا این کارگران را از فعالیت‌های کارگری و سندیکایی بازدارند یا آن‌ها را از پای درآورند!
دادگاه‌های جزایی که در دورۀ حسن روحانی پایشان به موضوع اختلاف میان کارگر و کارفرما باز شد و ده‌ها کارگر و فعال اعتصاب را به حبس و شلاق سپرده است، در سال ۹۵ نیز هم‌چنان فعال بود. اعمال قهر عریان علیه طبقه کارگر باز هم تشدید شد. ۱۷ کارگر مبارز و فعال اعتصاب معدن طلای آق‌دره، در همان ماه‌های آغازین سال ۹۵ محاکمه و برپایه قانون مجازات اسلامی هر یک به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و جزای نقدی محکوم شدند که این حکم ارتجاعی و مجازات دوران برده‌داری به فوریت به مرحله اجرا گذاشته شد. ساطور مجازات اسلامی در تمام طول سال ۹۵ بر فراز سر کارگران در چرخش بود و فرود آمدن ضربات شلاق بر گرده کارگران اعتصابی و مبارز آق‌دره باید در دل سایر کارگران، رعب و هراس می‌انداخت تا به‌رغم آن‌که به شدت استثمار می‌شوند اما دم برنیاورند.
دستگاه قضایی و امنیتی و نیروی انتظامی که با هماهنگی کامل، سرکوب سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده طبقه کارگر را سازمان داده بودند، هرجا کارگران زبان به اعتراض گشودند و برای دستمزد، برای بهبود شرایط کار، برای تغییر وضع موجود و برای یک زندگی بهتر دست به مبارزه زدند، با یک اشاره کارفرما، چون اجل‌معلق بر سر کارگران فرود آمدند و ازپی هر تجمع و اعتصاب، چندین نفر از فعالان و سازمان‌دهندگان اعتراض متشکل کارگران را به جرم ایجاد “اغتشاش” احضار، محاکمه، بازداشت و از کار اخراج نمودند.
در همان آغاز سال ۹۵ در تاریخ ۱۶ فروردین، یک روز پس از اعتصاب کارگران مس میدوک و درپی شکایت کارفرما، ۱۲ کارگر مبارز و فعال اعتصاب احضار، محاکمه و بازداشت شدند. در جریان اعتراضات مکرر کارگران صنایع چوب و کاغذ (چوکا) با شکایت کارفرما، ۱۳ کارگر به دادگستری رضوان‌شهر احضار و محاکمه و ۵ کارگر اخراج شدند. در پتروشیمی رازی ۱۰ کارگر بازداشت شده و به زندان افتادند که چند تن از آنان نماینده کارگران بودند که قبل از آن نیز به اتهام اخلال در نظم عمومی، به حبس و شلاق محکوم شده بودند! در پارس‌خودرو ۳ کارگر بازداشت و اخراج شدند، در پلی‌اکریل ۷ کارگر بازداشت و زندانی شدند که با قید کفالت آزاد شدند، در اهواز ۲۱ کارگر شهرداری بازداشت و پس از ۵ روز حبس با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شدند، در مخابرات راه ‌دور شیراز ۳ کارگر، سیمان مسجد سلیمان ۳ کارگر و معدن البرز شرقی نیز ۳ کارگر بازداشت شدند. در بسیاری از موارد فعالان اعتصاب پیش از آن‌که سر و کارشان به احضار و محاکمه و بازداشت بیفتد از کار اخراج شدند. در این مورد نیز ده‌ها نمونه وجود دارد. در شرکت رسا ساختمان پس از یک سلسله تجمعات اعتراضی ۱۲ کارگر به جرم ایجاد اغتشاش از کار اخراج شدند. در شرکت آلومینیوم هرمزآل ۱۵ کارگر که چند تن از آنان نماینده کارگران بودند، مس کوه جهر ۵ کارگر، پروژه آزاد‌راه تهران – شمال ۳۰ کارگر، فولاد چدن ۳ کارگر زرین نخ شمال ۴ کارگر، پتروشیمی جم ۴ کارگر، کاشی حافظ ۱۴ کارگر، معدن زمستان یورت (قشلاق)، ملچ آرام و شمال شرقی در شرق گلستان ۲۴ کارگر، معدن چشمه پونه ۱ کارگر، شهرداری آبیک قزوین ۵ کارگر کارخانه شیمی کشاورز ۱۵ کارگر، فولاد خراسان ۲ کارگر، کارخانه برفاب ۵۰ – ۴۰ کارگر و در فولاد ارفع ۲ کارگر اخراج شدند. در بسیاری دیگر از مراکز تولیدی و خدماتی، کارگران مبارز و معترض به کمیته‌های انظباطی احضار و مورد تهدید قرار گرفتند، از آنان تعهد کتبی گرفته شد که اگر دست به اعتراض و اعتصاب بزنند سریعا اخراج می‌شوند و در مواردی نیز رتبه شغلی کارگران معترض تقلیل داده شد!
سال ۹۵ غیر از ۱۷ کارگری که شلاق ارتجاع بر تنشان نشست، ۱۱۵ کارگر و فعال اعتصاب احضار، محاکمه یا بازداشت و زندانی شدند. ۸۰ کارگر با تهدید و کاهش رتبه روبرو شدند و دست‌کم ۲۵۷ نفر از کار اخراج شدند و بدین ترتیب سرمایه‌داری و ارتجاع هار حاکم در اعمال قهر عریان علیه طبقه کارگر و سرکوب کارگران، رکوردهای پیشین خود را نیز پشت سر گذاشت.
سرمایه‌داری درنده‌خو و رژیم سیاسی درنده‌خوتر آن، فقط از طریق تشدید اعمال قهر مستقیم و عریان و سرکوب نبود که ارزان‌ترین قیمت‌ها را بر نیروی کار تحمیل کرد و وحشیانه‌ترین استثمار ممکن را سازمان داد. بی‌رحم‌ترین نمایندگان بورژوازی در کابینه روحانی که پیشبرد منویات این طبقه را برعهده داشتند، با تلاش برای انجماد مزد و تعیین دستمزدهای زیرخط فقر، کاهش دستمزدهای واقعی و قدرت خرید طبقه کارگر، تعرض علیه سطح زندگی و معیشت خانوارهای کارگری را ادامه و گسترش دادند و همزمان با تثبیت و گسترش بیش از پیش قراردادهای موقت و پیمانی (۹۵ درصد قراردادها) و سفیدامضاء (۲۰ درصد این قراردادها) ناامنی شغلی نیز در صفوف کارگران بیش از پیش تشدید گردید و با اخراج‌های گسترده بویِژه تسویه‌حساب با کارگران با سابقه، معترض و آگاه پس از پایان قرارداد کار، تعرض به حقوق ابتدایی کارگران نیزبیش ازپیش تعمیم گسترش یافت.
یک بررسی اجمالی مورد به مورد خبرهای مربوط به اخراج کارگران نشان می‌دهد که در سال ۹۵، ۴۸۵۵ کارگر پس از اتمام قرارداد کار اخراج شده‌اند. علاوه بر این بعلت تعطیل یا توقف کارگاه در همین بازه‏ی زمانی، بیشتر از ۹۶۸۰ کارگر کار خود را از دست داده‌اند. لازم به ذکر است که در این برسی اجمالی، اولا موارد اخراجی کم‌تر از ۲۰ کارگر منظور نشده و ثانیا آمار محدود به موارد اعلان شده در سایت حکومتی ایلناست. اما روشن است که رقم واقعی کارگرانی که کار خود را از دست داده‌اند بسیار فراتر از این‌هاست. تنها در سه ماه اول سال ۹۵ و فقط در مناطق ویژه اقتصادی پتروشیمی بندرامام هزار کارگر و در استان اصفهان ۱۸۰۰ کارگر اخراج و بیکار شدند. به گفته رئیس اتاق بازرگانی اصفهان در ۶ ماه اول سال ۹۵، ۱۵ هزار کارگر اخراج شدند. مطابق گزارش ایسنا مورخ ۴ آبان در استان قزوین ظرف ۶ ماه ۴ هزار کارگر اخراج شدند. ایلنا ۱۹ مرداد به نقل از معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت معدن و تجارت نوشت در طول چند ماه گذشته ۵۰ تا ۶۰ معدن سنگ‌‌آهن تعطیل و ۵ هزار کارگر بیکار شده‌اند. علاوه بر این در شهرک صنعتی شمس‌آباد از ۳۸۰۰ واحد تولیدی و صنعتی، فعالیت ۲۶۰۰ واحد آن متوقف شد، به گفته رئیس اتحادیه فخاران تهران، نیمی از کارگاه‌های این بخش تعطیل (۱۵۰ کارگاه) و نیمی دیگر با یک پنجم ظرفیت کار می‌کردند و نیروی کار در این واحدها از ۳۰ هزار به ۲ هزار نفر رسیده است. ۳۳ درصد واحدهای صنعتی سمنان (۶۲۱ واحد از مجموع ۱۷۹۲ واحد) تعطیل است. ۳۰ درصد کل نیروی کار نساجی‌ها اخراج شده‌اند. تسنیم نوشت ۷۰۰۰ واحد صنعتی راکد و ۲۰۰۰ واحد نیمه فعال بوده‌اند. این ها فقط چند نمونه است . نشریات رسمی رژیم پراست ازاین‏گونه آمارها که همگی براخراج وسیع و بیکارسازی گسترده کارگران دلالت دارد. بنابراین روشن است که اخراج‌ها و بیکارسازی کارگران در سال ۹۵ نیز بسیار گسترده بوده و صد‌ها هزار کارگر شغل خود را از دست داده و به صف میلیونی بیکاران پیوسته‌اند.
این صف میلیونی کارگران بیکار نیز که روزبه‌روز بر شمار آن افزوده می‌شود، تاثیرات بازدارندۀ بی‌واسطه‌ای بر مبارزات کارگران گذاشت و یکی از عوامل دیگر تشدید فشار کار و استثمار بود. چرا که رقابت میان دو بخش شاغل و بیکار طبقه کارگر، در پذیرش شرایط سخت‏تر و دستمزد کم‏تر و تشدید استثمار کارگران شاغل تاثیرگذار است و اثرات منفی و محافظه‌کارانه‌ای بر مبارزات این کارگران می‌گذارد. وجود میلیون‌ها بیکار، کار بی‌حد و حصر شاغلین را درپی دارد و درعین حال کار بی‌حد و حصر شاغلین، صف بیکاران را متراکم‌تر می‌سازد که همه این‌ها به زیان طبقه کارگر و مبارزات آن است.
به‌رغم تمام سرکوب‌ها و ترفندهای طبقه سرمایه‌دار و دولت این طبقه، اما مبارزات طبقه کارگر در سال ۹۵ نیز در اشکال گوناگون و متنوعی نه فقط ادامه یافت، بلکه این مبارزات با رشد کمی و کیفی نیز همراه بود و جنبش طبقاتی کارگران را وارد مرحله جدیدی ساخت!
کارگران ایران در سال ۹۵ در صدها مورد و تقریبا در تمام صنایع و موسسات تولیدی و خدماتی و در اشکال متنوعی دست به اعتراض زدند. از کارگران صنایع فولاد و ذوب‌آهن و معادن و نفت و گاز و پتروشیمی و نساجی و صنایع غذایی گرفته تا کارگران خودروسازی، کاشی‌سازی، ماشین‌سازی، کشتی‌سازی و سیمان و کارگران راه‌آهن، برق، مخابرات، راه سازی، حمل‌ونقل شهری، سدسازی، آب و فاضلاب، مترو، کشت و صنعت‌ها، فازهای مختلف عسلویه و کارگران شهرداری‌ها که تقریبا در تمام استان‌ها و شهرهای بزرگ دست به تجمع و اعتصاب زدند، در این اعتراضات پرشمار شرکت داشتند.
در سال ۹۵ نه فقط کمیت اعتصابات و اعتراضات کارگری بسیار زیاد بود و ده‌ها هزار کارگر در سراسر کشور در شکل اعتصاب، تجمع در محوطه کارخانه، راه‌پیمایی و تظاهرات، مسدود ساختن جاده، تجمع در مقابل استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، شهرداری‌ها، دادگستری، مجلس، دفاتر شرکت‌ها، ادارات کار و سایر ادارات دولتی، دست به اعتراض و مبارزه زدند، بلکه این مبارزات درعین حال با رشد کیفی، ارتقاء آگاهی سیاسی و روحیه اعتراضی کارگران نیز همراه بود. در میان اعتصابات و اعتراضات پرشمار کارگری در سال ۹۵، اعتراضات طولانی مدت و برجسته کارگری نیز نسبت به سال قبل‌تر از آن بیشتر بود. بعنوان نمونه در کشت و صنعت هفت‌تپه میزان اعتراضات به نسبت چشمگیر بود به نحوی که ازهمان روزهای نخستین سال(۱۶ فروردین) تا روزهای پایانی سال (۱۶ اسفند) هر ماه بطور متوسط شاهد دو اعتصاب و اعتراض هستیم که برخی از این اعتصابات که همه کارگران در آن شرکت دارند از ۴ تا ۱۱ روز بطول می‌انجامد. تعدد اعتراضات ، پی‌گیری کارگران و ایستادن آن‌ها در برابر تعرضات مالک جدید این واحد، نشانه فعال‌تر شدن و تحرک بیشتر سندیکای کارگران هفت‌تپه پس از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی است.
نمونه برجسته دیگر اعتراضات کارگری، تجمعات اعتراضی و منظمی‌ست که سندیکای کارگران شرکت‌واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه در چند نوبت آن را سازمان داد. این تجمعات اعتراضی چه به لحاظ امور فنی و تدارکاتی و تهیه پلاکاردها و تبلیغات و شعارها، چه از نظر تاثیرات آن بر توده کارگران شرکت‌واحد و تقویت نفوذ و اعتبار سندیکا در میان کارگران این شرکت و تقویت روحیه مبارزاتی و همبستگی در میان کارگران، از نمونه‌های بسیار برجسته اعتراضات کارگری در سال ۹۵ بود. در تجمع ۲۵ آبان مقابل مجلس، سندیکای کارگران شرکت‌واحد پیشتاز مبارزه علیه لایحه‌ای بود که وزیرکار برای تغییر قانون کار به زیان بیشتر کارگران، تحویل مجلس داده بود. نقش و جایگاه کارگران شرکت‌واحد و سندیکای آن‌ها در این مبارزه و به چالش کشیدن دولت، نقشی محوری و منحصر به فرد بود. مجموعه مبارزات سندیکای کارگران شرکت‌واحد در سال ۹۵ بویژه تجمعات و راه‌پیمایی‌های اعتراضی کارگران این شرکت، تاثیرات مفید، آگاهی دهنده و تشویق‌کننده‌ای بر روی سایر کارگران گذاشت. نیروی مبارزه کارگران علیه دولت را تقویت کرد و چشم‌انداز امیدبخشی را فرا روی عموم کارگران گشود.
سال ۹۵ اعتصابات به نسبت طولانی مدت ونیز کارخانه‌ها و واحدهایی که کارگران آن بیش از یک هفته در اعتراض و اعتصاب بسر بردند فراوان و بیشتر از گذشته بود. اگر از کارگران پلی‌اکریل که تقریبا هر روز در حال اعتراض و هر چند روز یکبار دست به راه‌پیمایی زدند و کارگران کشت و صنعت مهاباد که بیش از ۵۰ روز بطور شبانه‌روزی در محوطه این شرکت و بیرون آن با برپایی چادر، اعتراضات مستمری را سازمان دادند بگذریم، در بسیاری دیگر از کارخانه‌ها و مراکز کارگری نیز اعتصابات و اعتراضات کارگری حتا تا ۳۰ روز به درازا کشید. از آن نمونه است کمپرسورسازی تبریز (۸ روز) پتروشیمی پردیس (۹ روز) بلبرینگ‌سازی تبریز (۹ روز) مخابرات راه‌ دور (۱۶ روز)، گروه ملی صنعتی فولاد (۱۹ روز) کمپرسورسازی (۲۱ روز) ماشین‌سازی تبریز (۲۳ روز) و گل سرسبد اعتراضات کارگری در سال ۹۵ هپکو که ۳۰ روز به درازا کشید. ۳۰ روز تجمع اعتراضی پی‌درپی، هر ۴ روز یکبار تظاهرات و راه‌پیمایی که خیابان های اراک را به لرزه انداخت،توأم باسردادن شعارهای پرشوری که تاآن زمان سابقه نداشت و خاطره روزهای قبل از قیام ۵۷ و مبارزات خیابانی توده‌های مردم علیه رژیم دیکتاتوری شاه که به سرنگونی آن انجامید را زنده می‌کرد.مبارزات مستمرکارگران شجاع هپکو بیان‌گر روحیه اعتراضی و رشد آگاهی سیاسی طبقه کارگر بود که در اعتراض‌های خیابانی و شعارهای هپکو تجلی می‌یافت. “زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی”، “یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل می‌شه”،” دربهار آزادی، جیب کارگرخالی” به سرعت برق و باد در میان کارگران سراسر کشور پیچید. پرتوهای انرژی و امیدی که از لرزه‏ی خیابان‌های اراک زیر گام‌های استوار هپکو و غرش شعارهای آنان تابیدن آغاز کرد، گرمابخش دل‌ میلیون‌ها کارگر در سراسر کشور شد. نبرد هپکو و رودررویی آشکار و مستقیم آن با دولت در نوع خود بی‌همتا بود و با این نبرد، جنبش طبقاتی کارگران وارد مرحله جدیدی شد.
در سال ۹۵ کارگران به سرعت از یکدیگر می‌آموزند و از تجارب مبارزاتی یکدیگر استفاده می‌کنند. بعد از تجمع خیابانی کارگران شرکت‌واحد و حمل یک پلاکارد بزرگ، در مهم‌ترین تجمعات و راه‌پیمایی‌های اعتراضی بعدی، ما شاهد این هستیم که کارگران با پرچم‌ها و پلاکاردهای بزرگ وارد عرصه مبارزه می‌شوند و در اکثر اعتراضات کارگری پس از هپکو شعارهای کارگران هپکو تکرار می‌شود. کارگران در جریان مبارزه از یکدیگر آموختند و جنبش طبقاتی مستقل خود را صیقل دادند.
علاوه بر اعتصاب و تجمع در محوطه کارخانه یا تجمع در مقابل ادارات دولتی، اعتراضات کارگری در شکل راه‌پیمایی نیز نسبت به سال قبل‌تر از آن زیادتر بود. صرف‌نظر از این‌که بسیاری از تجمعات اعتراضی در برابر ادارات دولتی معمولا با راه‌پیمایی همراه است، اعتراضات کارگری درشکل راه‌پیمایی‌ نیزدر سال ۹۵ افزایش یافت. از آن جمله‌اند، راه‌پیمایی کارگران زغال‌شویی زرند، کارگران کارخانه قند فسا، کارگران کارخانه سپیدار ساوه، کارگران روغن‌نباتی گلناز، کارگران پلی‌اکریل اصفهان،کارگران شرکت‌واحد، کارگران هپکو، روغن‌نباتی جهان، بلبرینگ‌سازی تبریز، فولاد اهواز، روغن‌نباتی قو، کنتورسازی ایران و کارگران فرنخ و نازنخ.
یکی دیگر از ویژگی‌های اعتراضات کارگری در سال ۹۵ حضور گسترده و مستمر کارگران اخراجی و بازنشسته در این اعتراضات است. اعتراضات کارگران اخراجی و بازنشسته اگرچه بی‌سابقه نیست، اما در سال ۹۵ اعتراضات این بخش از طبقه کارگر ایران نسبت به چند سال قبل از آن بسیار بیشتر و گسترده‌تر بود. کارفرما کارگر را اخراج می‌کند و مسولیتی در قبال آن نمی‌پذیرد اما کارگر اخراجی، اخراج خود را نمی‌پذیرد و به آن رضایت نمی‌دهد، بلکه مستمرا دست به تجمع و اعتراض می‌زند و خواهان بازگشت بکار می‌شود. در این مورد نیز می‌توان به ده‌ها نمونه اشاره کرد. از جمله اعتراضات کارگران اخراجی کاشی نیلو، پتروشیمی کارون، پارس سرام، نساجی بروجرد، ایستک کردستان، پارس نئوپان، حفاری نفت شمال، حوزه‌های نفتی بیجار و کمانکوه، پارس‌خودرو، نی‌شکر میان آب، آونگان، پتروشیمی جم، دیار خودرو، کارخانه فاستونی اردستان، راه‌آهن اندیمشک، فولاد چهارمحال و بختیاری، تولید نوشابه بهنوش، کنتورسازی، معدن چشمه پونه، کاشی حافظ، کشت و صنعت هفت‌تپه و…
کارگران بازنشسته نیز در سال ۹۵ ده‌ها اعتراض و تجمع اعتراضی از جمله چند تجمع اعتراضی سراسری را سازمان دادند. در این زمینه نیز نمونه‌های زیادی وجود دارد که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته معدن طزره، کاشی نیلو، فرنخ و نازنخ، هفت‌تپه، ذوب‌آهن اصفهان، فولاد، مخابرات مازندران، راه‌آهن، مخابرات راه‌دور شیراز، برق منطقه‌ای، نئوپان گنبد، ریخته‌گری ماشین‌سازی تبریز، جهاد کشاورزی گیلان، کارگران شرکت هواپیمایی هما، بازنشستگان پیش از موعد، کارگران بازنشسته دستگاه دولتی و …
نکته دیگری را که در ارتباط با مبارزات کارگری در سال ۹۵ نباید ناگفته گذاشت، حضور خانواده‌ها در تجمعات اعتراضی و همراهی آن‌ها با کارگران است. در این مورد نیز می‌توان به حضور خانواده‌ها در تجمعات اعتراضی کارگران شرکت‌واحد، پارسیلون، پلی‌اکریل، هپکو، معدن قلعه زری، معدن مس‌کوه جهر، روغن‌نباتی جهان، خطوط لوله پالایشگاه گاز، آرتا سیمان و فولاد اهواز اشاره کرد. حضور و مشارکت خانواده‌ها در اعتراضات کارگری نیز در سال ۹۵ نسبت به سال‌های قبل‌تر افزایش یافت.
سال ۹۵ در میان تنوع اشکال مبارزه و اعتراض کارگری که به آن اشاره شد، علاوه بر این که در چندین مورد شاهد مسدودساختن جاده هستیم، با نمونه‌های خود ویژه دیگری از اعتراض نیز روبرو هستیم. اشاره به این نمونه‌ها نیز از آنجا که روحیه اعتراضی کارگران را بازتاب می‌دهد، مهم است. به چند نمونه اشاره می‌کنیم:
یک نمونه اقدام کارگران نساجی بروجرد است. ۵۰۰ کارگر باسابقه این کارخانه در ۲۲ فروردین با شکستن در و پنجره وارد کارخانه شدند، ماشین‌آلات را خاموش و تولید را متوقف کردند. آن‌ها به این وسیله نسبت به اخراج خود اعتراض نموده و خواهان بازگشت بکار شدند. در نمونه بعدی حدود ۲۰ نفر از کارگران سابق شرکت غدیر به نمایندگی از ۱۰۰ کارگر اخراجی با حضور در کارخانه، ضمن قطع برق و بستن درب ورودی کارخانه به مدت ۲ ساعت مانع فعالیت کارخانه می‌شوند. این کارگران سپس با تجمع در دفتر مرکزی شرکت، خواهان پرداخت طلب خود از شرکت می‌شوند. نمونه بعدی مربوط به کارخانه چوکا است. کارگران بعداز چند نوبت تجمع و اعتراض و گفتگو با مدیریت و بی‌نتیجه ماندن آن، مدیرعامل را با تخم‌مرغ مورد حمله قرار می‌دهند و سپس او را از دفترش بیرون می‌کشند و از شرکت بیرون می‌اندازند. کارگران به وی اجازه نمی‌دهند از خودرو استفاده کند و مدیرعامل به اجبار با پای پیاده محل را ترک می‌کند. نمونه بعدی در پلی‌اکریل اتفاق افتاد. کارگران پلی‌اکریل پس از چندین بار اعتراض و ملاقات با مدیریت و بی‌نتیجه بودن آن، مدیرعامل شرکت را هو می‌کنند و با گفتن دروغگو برو گمشو، وی را از شرکت بیرون می‌اندازند.
یک جمع‌بندی کوتاه
مبارزات کارگران در سال ۹۵ به‌رغم تشدید سرکوب و فشار و به‌رغم تمامی فاکتورهای دیگری که به زیان مبارزه طبقه کارگر عمل می‌کرد، با رشد کمی و کیفی همراه بود. سال ۹۵ شمار کارگران اعتراض‌کننده فزونی یافت و بخش قابل توجهی از اعتراضات به کارگران اخراجی و بازنشسته اختصاص یافت و خانواده‌ها نقش پررنگ‌تری در مبارزات کارگری ایفا کردند. سال ۹۵ مملو از اعتصابات و اعتراضات برجسته کارگری بود. در سال ۹۵، کارگران بسی بیشتر از سال‌های قبل‌ترازآن، با پرچم‌ها و پلاکاردهای مستقل خود وارد خیابان‌ها شدند و با طرح شعارهای مختلف از جمله شعارهای سیاسی و رادیکال، افق‌های جدیدی را فراروی جنبش طبقاتی کارگران گشوند. همین حضور و رژه‏ی مکرر خیابانی همراه با شعارهای جدید که نشان از رشد آگاهی سیاسی، تقویت روحیه اعتراضی، جسارت، نترسی و بیداری کارگران است گاه تا مبارزه مستقیم و بی‌واسطه علیه دولت امتداد یافت. بر پلاکارد بزرگی که کارگران کنتورسازی، هنگام راه‌پیمایی خیابانی با خود حمل می‌کردند نوشته شده بود، “ما کارگران کنتورسازی ایران با عزمی راسخ و جدی برای احقاق حقوق خود تا پای جان ایستاده‌ایم”!
این فقط شعار کارگران کنتورسازی نیست، همان‌طور که شعار “زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی” کارگران هپکو نیز فقط شعار این کارگران نبود. این شعارها که تماماً حاکی از عزم راسخ و استوار طبقه کارگر برای احقاق حقوق خود و تغییر وضع موجود است، شعار همه کارگران، شعار طبقه کارگر ایران است. طبقه کارگر ایران در سال ۹۵ یکبار دیگر پرقدرت‌تر از قبل به مثابه یگانه نیروی پیشتاز عرصه مبارزۀ واقعی و یگانه نیروی پی‌گیر مبارزه علیه نظم موجود ظاهر شد و استعداد و شایستگی خود را برای رهبری جامعه به نمایش گذاشت.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۳۸ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.