١٨ تیر امسال در حالی در سکوت برگزار شد که جنبش دانشجویی ۲ ماه پر تنش – اردیبهشت و خرداد – را پشت سر گذاشته بود. در طول این دو ماه اخبار جنبش دانشجویی بخش وسیعی از اخبار مبارزات تودهای را به خود اختصاص داد و طی این مبارزات، جنبش دانشجویی عزم خود را برای مبارزه و مقاومت در برابر تهاجم حاکمیت به نمایش گذاشت.
پیش از این در نشریه کار شماره ٤٥٧ (نیمه دوم تیرماه سال گذشته) در مقاله ای که به مناسبت ١٨ تیر به چاپ رسیده بود، گفته بودیم که جنبش دانشجویی در مرحله گذار از لیبرال رفرمیسم به رادیکالیسم است. در آن مقاله آمده بود: «با گسترش مبارزات دانشجویی، گرایشات لیبرالی منزوی تر شده و گرایش سوسیالیستی و انقلابی دمکراتیک گسترش خواهد یافت. رشد مبارزه ی طبقاتی، دانشجویان را به جستجوی اندیشه هایی می کشاند که پاسخ گوی این مرحله از مبارزه باشند». در آن مقاله هم چنین بر ضرورت گسترش و پیوند مبارزات دانشجویی با جنبش کارگری، زنان و سایر جنبش های انقلابی دمکراتیک تاکید شده بود. این دو مورد امروز در جنبش دانشجویی تحقق یافته و می رود که مسیر تکاملی خود را بپیماید. نگاهی به مبارزات دانشجویی در طی سال گذشته این موضوع را به وضوح نشان می دهد.
با آغاز سال تحصیلی و از همان روزهای اول پاییز، جنبش دانشجویی در جریان حرکت های اعتراضی خود نشان داد که رادیکالیسم وجه مشخصه ی اصلی آن در سال جدید خواهد بود. از همین رو بود که انشعابات متعدد در جریان “تحکیم وحدت” شکل گرفت. اتفاقاتی که در انجمن اسلامی دانشگاه تهران افتاد بیان آشکار این موضوع بود. درخواست سرکوب دانشجویان و فعالین دانشجویی توسط رهبر “جناح سنتی” انجمن اسلامی دانشگاه تهران که تا روز قبل در صف دفتر تحکیم وحدت طیف علامه قرار داشت و از طرفداران دولت خاتمی بود، بیان نا امیدی جناح های مختلف حاکمیت از به انحراف کشاندن جنبش دانشجویی و نگرانی شان از رادیکالیسم غالب در این جنبش بود.
بعد از حوادثی که از آغاز سال تحصیلی شکل گرفت روز دانشجو فرا رسید. در جریان پاسداشت خاطره ١6آذر، حتا تعطیلی دانشگاه ها و به بهانه ی آلودگی هوا، نتوانست به کمک حاکمیت بیاید و دانشجویان در روزهای بعد و به اشکال گوناگون ضمن گرامی داشت آن، بر خواسته های رادیکال خود تاکید کردند. حرکت دانشجویان در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران و در بزرگداشت ۱۶ آذر نماد تحولی بود که باید از راه می رسید و اکنون از راه رسیده بود. این حرکت در حالی مُهر تفکرات سوسیالیستی و چپ را بر خود داشت که بسیاری از نشریات دانشجویی پیش از آن خود را وابسته و یا نزدیک به این نحله ی فکری می دیدند.
جنبش دانشجویی هم چنین در طول سال گذشته و به ویژه در ماه های اخیر با شرکت فعال در جریان اعتصاب کارگران شرکت واحد و مراسم های اول ماه مه و حمایت از مبارزات و خواسته های کارگران، شرکت در جریان اعتراضات زنان و حمایت از خواسته های شان، شرکت و حمایت از خواسته های برحق ملل تحت ستم و اعتراضات شان، نشان داد که بیش از پیش بر پیوند این جنبش با جنبش کارگری، زنان و سایر جنبش های اجتماعی و دمکراتیک تاکید و اصرار دارد.
اکنون و در اثر حرکت رو به جلوی جنبش دانشجویی، با شرایط متفاوتی در دانشگاه ها روبرو هستیم. دیگر کلماتی هم چون سوسیالیسم و کمونیسم کلماتی ممنوعه در دانشگاه ها نیستند و این همه در حالی اتفاق افتاد که حاکمیت با همراهی سرمایه داری جهانی، تبلیغات سرسام آوری را علیه کمونیسم و تبلیغ شکست آن به راه انداخته است. آن ها می کوشند با تحریف کمونیسم و نامیدن حکومت های توتالیتر و شبه سلطنتی هم چون کره شمالی به عنوان حکومت کمونیستی، تصویری ارتجاعی از آن بسازند، اما در این میان واقعیت های مبارزه ی طبقاتی چیز دیگری است. با گسترش و عمیق تر شدن مبارزه ی طبقاتی، کارگران و سایر اقشار انقلابی و دمکرات هم چنان که خواسته های رادیکال تری را مطرح می کنند، نظریات لیبرالی و رفرمیستی را نیز به کناری می نهند و به دنبال نظریاتی می گردند که پاسخی و راه حلی برای آن مرحله دارند و تجربه ی ۸ ساله ی اصلاحات حکومتی تجربه ی بزرگی بود که ظرفیت جریانات لیبرالی و رفرمیستی را در مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی به وضوح به تصویر کشاند.
اما هم چنان مسیر سخت و پُر از سنگلاخی پیش روی جنبش انقلابی و از جمله جنبش دانشجویی قرار دارد تا به یک جنبش سراسری که قادر به سرنگونی جمهوری اسلامی و تحقق خواسته های انقلابی دمکراتیک و سوسیالیستی شود، تبدیل گردد.
حکومت اسلامی همیشه با آزادی اندیشه مخالف بوده است و این مخالفت از این روست که از حضور اندیشه و در نهایت از فراگیرشدن آن می ترسد. وقتی تفکری همه گیر شد، دیگر حکومت توان مقابله با آن را ندارد. این موضوع در مورد تشکل مستقل نیز صادق است. اگر تشکل مستقل همه گیر شود، دیگر نمی توان جلوی آن را گرفت و سرکوب اش کرد. از همین رو است که حکومت اسلامی با روی کار آوردن کابینه نظامی – امنیتی احمدی نژاد سرکوب وحشیانه و خاموش کردن هر صدای مخالفی را در دستور کار قرار داده است.
در این میان جنبش دانشجویی باید بتواند که از همه ی ظرفیت های موجود استفاده کرده تا به اهداف خود برسد و در این میان ایجاد تشکلات مستقل و متنوع علنی، نیمه علنی و حتا مخفی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
و آن چه که در این میان اهمیتی بسیار دارد این است که جنبش دانشجویی گام های خود را هم چنان به جلو بردارد و با هر گونه توهم آفرینیهای لیبرالی و رفرمیستی مبارزه کند. شکی نیست که این تفکرات به ویژه در شرایطی که سرکوب شدید وجود دارد همواره به دنبال بستری برای رشد مجدد خود می گردند. در این میان هر چقدر که مبارزه طبقاتی عمیق تر شود و جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی متشکل تر و سازمان یافته تر شوند، امکان رشد تفکرات و توهم آفرینی های لیبرالی و حتا سوسیال رفرمیستی کمتر می شود.
کوتاه سخن، جنبش دانشجویی در شرایط کنونی باید ضمن تقویت ارتباط خود با طبقه کارگر و سایر زحمتکشان از جمله معلمان، پرستاران و غیره و پیوند هر چه بیشتر با مبارزات آنان و سایر جنبش های انقلابی و دمکراتیک، باید بتواند ضمن سازماندهی خود در سطح وسیع و حمایت همه جانبه از مبارزات مستقلی که در دانشگاه ها رخ می دهد، از هرز رفتن پتانسیل خود جلوگیری کرده و در راستای عمق بخشیدن هر چه بیشتر به مبارزات خود بکوشد. شیوه ها و اشکال مبارزات پیش رو چیزی است که به موقعیت مشخص آن لحظه بر می گردد، اما آن چه که مهم است اهداف مبارزه ی انقلابی است که باید ضمن خنثا کردن سیاست های سرکوبگرانه ی رژیم، مبارزات را به پیش برده و شرایط را برای اقدام سراسری و انقلابی علیه رژیم مهیا کند.
فراموش نکنیم که رژیم همه ی توان سرکوب خود را به میدان آورده و در این رابطه نباید توهمی به خود راه دهیم و باز فراموش نکنیم که علی رغم شباهت هایی، حکومت نمی تواند کشتارهای دهه ی شصت را تکرار کند و این به دلیل شرایط کنونی جامعه، حاکمیت و جهانی است. در این جریان جنبش دارای فراز و نشیب هایی خواهد بود و رژیم سعی خواهد کرد از تفرقه و عدم سازمان یابی توده ها حداکثر استفاده را در جهت سرکوب آن ها کند، اما یک درس را باید از یاد نبریم و آن این که علی رغم گذشت یک سال از عمر دولت احمدی نژاد و کابینه ی سرکوب، مبارزه به پیش رفته و گام های موثری به جلو برداشته شده است و این خود درس بزرگی است که می توان از مبارزات یک سال گذشته و به ویژه جنبش دانشجویی گرفت.
برگرفته از نشریه “کار” شماره ۴۸۱ – نیمه دوم تیر ۱۳۸۵
نظرات شما