درحالیکه سکوت مرگبار رسانههای وابسته به رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در مورد مطالبات و مبارزات معلمان و بازنشستگان فرهنگی ادامه دارد، مرحله دیگری از مبارزات قهرمانانه دهها هزار معلم و بازنشسته فرهنگی آغازشده است.
بهرغم مبارزات چندین ماه اخیرِ دهها هزار معلم و بازنشسته فرهنگی در سراسر ایران و وعده وعید مقامات اجرائی و نمایندگان مجلس ارتجاع برای تحقق مطالبات معلمان و بازنشستگان فرهنگی، چنین به نظر میرسد که با تبانی دولت، مجلس و شورای نگهبان، قرار است مطالبات معلمان همچنان بیپاسخ بماند. ارگانهای دولتی بهجای پاسخ دادن به مطالبات معلمان به بازی مسخره پاس دادن تحقق این مطالبات از این ارگان به آن ارگان دولتی روی آوردهاند. چندی پیش، نمایندگان مجلس ارتجاع، طرح ناقصی را برای سرهمبندی کردن رتبهبندی، بهظاهر تصویب کردند تا گویا معلمان را آرام کنند.سپس نوبت به شورای نگهبان رژیم رسید که با این ادعا که طرح منبع تأمین مالی ندارد، آن را به مجلس برگرداند، بعد هم نوبت به دولت رسید که از بیخ و بن از اجرای خواست معلمان با این ادعا که بار مالی دارد سرباز بزند.
لایحه همسانسازی حقوق بازنشستگان هم که از همان آغاز مسکوت مانده بود. روشن است که این بازی چیزی جز تبانی ارگانهای دولتی برای پاسخ ندادن به مطالبات برحق معلمان و بازنشستگان فرهنگی نیست.
سرانجام نیز رئیسی در گفتگوی تلویزیونی اخیر خود، چیزی هم طلبکار شد و ادعا کرد، «مگر این اقشار در طول ۸ سال گذشته این مشکلات را نداشتند. مشکل معلمان یا بازنشستگان یا کارگران مربوط به امروز نیست و باید همان موقع بررسی میشد.» گویا این مرتجع نهفقط در ۸ سال گذشته، بلکه در طول لااقل دو دهه اخیر خواب بوده و از مبارزات کارگران،معلمان و بازنشستگان برای تحقق مطالباتشان و کارشکنی و بی توجهی دولت نه چیزی دیده و نه شنیده است. گویا که اگر در طول ۸ سال گذشته مطالبات معلمان، بازنشستگان، کارگران، پرستاران عملی نشده است، مقصر خود آنها بودهاند. درحالیکه حتی یک کودک مدرسهای هم که بیش از این آخوند مرتجع شعور و آگاهی دارد، میداند کسی که باید جواب دهد رژیم جمهوری اسلامی است که مقامات آن از رأس تا ذیل کاری جز دزدی، غارت و چپاول و بیپاسخ گذاشتن مطالبات کارگران و زحمتکشان نداشتهاند. الان هم وضع بر همین منوال است. در همین لحظه هم دولت آنقدر درآمد دارد که بتواند مطالبات معلمان و بازنشستگان را عملی کند. همانگونه که در لایحه بودجه مبالغ کلانی به ارگانها و نهادهای نظامی و پلیسی و امنیتی ، به نهادهای رنگارنگ مذهبی ، به دستگاههای تبلیغاتی ارتجاع اسلامی اختصاص داده است، میتواند مطالبات معلمان و بازنشستگان را نیز عملی کند. علاوه بر این میدانیم که جمهوری اسلامی هرسال میلیاردها دلار از حاصل دسترنج کارگران و زحمتکشان را به جیب گروههای اسلامگرا در لبنان، سوریه، فلسطین، یمن و دهها گروه در آسیا و آفریقا سرازیر میکند. اگر برای آنها منبع مالی هست برای تحقق مطالبات معلمان نیز چنین منابعی وجود دارد. بنابراین دولت آنقدر منبع تأمین مالی دارد که هماکنون بتواند مطالبات معلمان و بازنشستگان را عملی کند. اما جمهوری اسلامی بهجای اجرائی کردن مطالبات معلمان به شیوههای فریب و سرکوب متوسل شده است.
جمهوری اسلامی تاکنون به اشکال مختلفی از سرکوب و ارعاب برای فرونشاندن موج اعتراضات معلمان متوسل شده است. از تهدید فعالان تشکلهای صنفی معلمان توسط دستگاه پلیسی و امنیتی رژیم، تا یورش واحدهای پلیس به تجمعات،از بازداشت و پروندهسازی، محکوم کردن معلمان به حبس تا اخراج و تبعید. اما برخلاف خواست رژیم، موج مبارزه معلمان سر ایستادن ندارد. معلمان با مبارزات پیگیرانه خود نشان دادهاند که این شیوههای سرکوبگرانه برای بازداشتن آنها از مبارزه جواب نمیگیرد.
چراکه این مبارزات برخاسته از مطالبات مبرم صدها هزار معلمی است که سالها برای تحقق آنها مبارزه کردهاند. از همین روست که با هر فراخوانی از سوی شورای هماهنگی، تعداد بیشتری از معلمان به مبارزه متشکل روی آوردهاند.
این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که معلمان و بازنشستگان فرهنگی همچون میلیونها تن از کارگران و زحمتکشان سراسر ایران، در شرایط مادی و معیشتی وخیمی به سر میبرند. عموم معلمان زیرخط فقر زندگی میکنند. در شرایطی که خط فقر به ۱۶ میلیون تومان در هرماه رسیده است، متوسط حقوق معلمان حدود ۶ میلیون تومان است و پوشیده نیست که حقوق اغلب معلمان و بازنشستگان به همین مبلغ نیز نمیرسد. بنابراین بیدلیل نیست معلمانی که باید وقت و فرصت لازم را برای ارتقای دانش خود و دانشآموزان اختصاص دهند، برای تأمین هزینههای زندگی ، ناگزیرند شغل دومی داشته باشند و حتی مسافرکشی کنند.
پس روشن است که چرا اقدامات سرکوبگرانه رژیم برای متوقف ساختن این مبارزات جواب نداده و نخواهد داد. برعکس، با هر فراخوان شورای هماهنگی تعداد بیشتری از معلمان به مبارزه متشکل روی آورده و در مبارزات چند ماه اخیر در بیش از ۱۰۰ شهر، این مبارزات در جریان بوده است. اکنون نیز تبانی ارگانهای دولتی برای عدم اجرای مطالبات از سوی معلمان بدون پاسخ نمانده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران که یگانه تشکیلات واقعی فرهنگیان سراسر کشور است، هفته گذشته در اعتراض به بیتوجهی دولت نسبت به مطالبات معلمان، فراخوان جدیدی برای برپائی اعتصابات و تجمعهای سراسری صادر کرد. در این فراخوان آمده بود:
“مطالبات قانونی فرهنگیان با بیتوجهی کامل از جانب حاکمیت مواجه گردیده است و عملاً در تمام ارکان حاکمیت هیچ ارادهای برای پاسخگویی به مطالبات فرهنگیان شاغل و بازنشسته وجود ندارد.”
ازاینرو شورای هماهنگی فراخوانی در دو مرحله به شرح زیر صادر کرد :
روزهای شنبه و یکشنبه ۹ و ۱۰ بهمنماه، آموزش حضوری و مجازی در کلیه مدارس و تمام مقاطع از شهر تا روستا تعطیل خواهد شد و معلمان در مدارس تحصن اختیار میکنند و روز دوشنبه ۱۱ بهمن تجمع سراسری برپا میگردد.
این فراخوان شورای هماهنگی با موفقیت به مرحله اجرا درآمد. روز شنبه دهها هزار معلم در متجاوز از ۳۰۰ شهر، منطقه ، روستا و ناحیه آموزش و پرورش دست از کار کشیدند و در دفاتر مدارس جمع شدند. روز یکشنبه این حضور معلمان در اعتصاب و تحصن گستردهتر از روز شنبه بود. قرار است روز دوشنبه نیز تجمعات گستردهای در شهرستانها در مقابل ادارات آموزش و پروش و در تهران مقابل مجلس برگزار گردد. در همین حال اتحاد بازنشستگان نیز با صدور فراخوانی اعلام کرد:
“از آنجا که دولتمردان، مجلسیان و شورای نگهبان ارادهای برای پاسخگویی به مطالبات فرهنگیان شاغل و بازنشسته و… ندارند؛ این بار نیز در راستای فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی و برای اجرای طرح رتبه بندی برای شاغلین و اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری برای بازنشستگان، ما بازنشستگان نیز حمایت خود را از تحصن شنبه و یکشنبه در مدارس و نیز تجمع روز دوشنبه اعلام میکنیم. ضمن دعوت به شرکت فراگیر معلمان و بازنشستگان، از دانش آموزان و والدین آنها نیز میخواهیم در این درد مشترک معلمان را یاری رسانند. ”
شورای هماهنگی درعینحال به رژیم هشدار داد که در صورت عدم پاسخگویی به مطالبات، روز شنبه ۲۳ بهمن تا روز چهارشنبه ۲۷ بهمن تحصن در مدارس و روز پنجشنبه ۲۸ بهمن، تجمع سراسری برپا خواهد کرد.
شورای هماهنگی همچنین هشدار داد که اگر حاکمیت همچنان از پاسخ گوئی به مطالبات معلمان سرباز بزند، در اسفندماه اعتراضات گستردهتری برپا خواهد کرد.
شورای هماهنگی در فراخوان اخیر بار دیگر مطالباتی را که خواستار اجرای فوری آنها شده است اعلام کرد:
اعتراض به اجرا نشدن لایحه همسانسازی بازنشستگان. شورای هماهنگی پیشازاین اعلام کرده بود، خواستار “اجرای کامل همسانسازی بازنشستگان بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری از اول مهرماه ۱۴۰۰” است.
اعاده رتبهبندی از طرف شورای نگهبان به مجلس باهدف اجرایی نشدن آنیکی دیگر از اعتراضات معلمان در فراخوان اخیر بود.شورای هماهنگی مکرر اعلام کرده است که خواستار اجرای فوری و کامل طرح رتبهبندی، بهنحوی است که حقوق و مزایای هر فرهنگی حداقل هشتاد درصد حقوق و مزایای اعضای هیئتعلمی دانشگاه باشد.
شورای هماهنگی همچنین به فقدان آموزش رایگان اعتراض دارد. این حق هر کودکی است که از آموزش رایگان برخوردار باشد. گرچه رژیم در قانون اساسیاش این رایگان بودن را اعلام کرده است، اما در واقعیت، رژیم جمهوری اسلامی بهویژه از دوران رفسنجانی مدارس خصوصی را گسترش داد و حتی در مدارس دولتی تحت عناوین مختلف از دانشآموزان پول میگیرند. شورای هماهنگی همانگونه که تاکنون مکرر اعلام کرده است، خواستار برچیده شدن بساط کالایی کردن آموزش است.
یکی دیگر از مطالبات معلمان، استخدام معلمان خرید خدمات آموزشی است.
جمهوری اسلامی همگام با خصوصیسازی سیستم آموزشی کشور، تلاش کرده است که از استخدام رسمی معلمان سرباز زند. هماکنون دهها هزار معلم تحت عناوین مختلف، معلمان خرید خدمات آموزشی، معلمان پیشدبستانی، آموزش یاران نهضت سوادآموزی، وجود دارند که پیوسته شاهد تجمعات اعتراضی آنها هستیم. آنها نهفقط با مبلغ بسیار ناچیزی که دریافت میکنند و اغلب حتی به دو میلیون تومان هم نمیرسد، در وخیمترین شرایط معیشتی قراردادند، بلکه امنیت شغلی هم ندارند.
بهویژه معلمان خرید خدماتی که تعداد آنها بین ۳۰ تا ۵۰ هزار اعلامشده است توسط شرکتهای خصوصی موسوم به شرکتهای آموزشی به کار واداشته و استثمار میشوند. بااینهمه حتی از هرگونه مزایای کارگری نیز محروماند و هر زمان که کارفرما اراده کرد میتواند آنها را اخراج کند. آنها نهفقط هیچ امنیت شغلی ندارند، بلکه در منتهای فقر و بی حقوقی به سر میبرند.
شورای هماهنگی در بیانیه اخیر خود بار دیگر به دربند بودن و اخراج کردن معلمان کنشگر و فعال صنفی اعتراض کرده است.
پیشازاین نیز مکرر خواستار” آزادی معلمان دربند و مختومه شدن پرونده فعالان صنفی و توقف احضار و بازجویی معلمان توسط حراستها و نهادهای امنیتی” شده بود. با این وجود رژیم به اقدامات سرکوبگرانه ادامه داده و هم اکنون تعدادی از فعالان صنفی معلمان به حبس محکوم شدهاند و رژیم از آزادی آنها سر باز زده است.
شورای هماهنگی در فراخوان اخیر خود بهصراحت عنوان کرده است تا وقتیکه مطالبات معلمان عملی نشود، مبارزات همچنان ادامه خواهد یافت. باید از این مبارزات حمایت کرد.
حمایت از مطالبات و مبارزات معلمان وظیفه عموم کارگران و زحمتکشان ایران است. پیروزی معلمان، صرفاً یک پیروزی برای خود معلمان نیست، پیروزی تودههای مردم ایران بر رژیمی ستمگر و فاسد است که عموم کارگران و زحمتکشان را به فقری هولناک محکوم کرده است. پیروزی بر رژیمی است که با دیکتاتوری و سرکوب عریان مردم ایران را به اسارت گرفته است. بنابراین باید به هر طریق ممکن، خواه از طریق حضور خانوادههای محصلین و خود محصلین در این اعتراضات یا برپائی اعتراضات در رشتههای دیگر به پیروزی معلمان و مبارزات آنها یاری رساند.
نظرات شما