حسن روحانی روز ۲۳ تیرماه در آخرین روزهای زمامداری خود، جناح رقیب را از بابت متوقف ساختن روند توافق بر سر برجام موردحمله قرارداد و گفت:” اگر اصل ۶۰ قانون اساسی حاکم بود و لطمه نمیخورد؛ اگر ۱۱ آذر نداشتیم و اصل ۶۰ جاری بود، در ماه اسفند تحریم مردم برداشتهشده بود و امروز مردم نتیجه آن را مشاهده کرده و از ماههای قبل مردم فروردین و اردیبهشت و خرداد دیگری را میدیدند.” منظور وی از اصل ۶۰ اختیارات روسای جمهوری و دستگاه اجرائی است و ۱۱ آذر هم روزی است که مجلس ارتجاع اسلامی طرحی را تصویب کرد که براساس آن کابینه ملزم شد اگر تا اسفند سال ۹۹، تحریمهای مالی، بانکی و نفت حذف نشوند، اجرای پروتکل الحاقی را متوقف سازد و غنیسازی ۲۰درصدی را آغاز کند.
وی ادامه داد: “بههرحال آنقدری که مقدور بوده دولت و وزارت خارجه و بخشهای دیگر تلاش کردهاند و امروز یک سفره آماده است که باید در باز شود و مردم بیایند کنار این سفره بنشینند و کار آماده شده است، فرصت دولت دوازدهم را از دستش گرفتند. البته ۵-۶ ماه فرصت ما را گرفتند.”
روحانی پیشازاین نیز گفته بود: «میتوانیم همین هفته تصمیم بگیریم که آن را تمام کنیم یا میتوانیم تصمیم بگیریم که ماهها ادامه پیدا کند.»
اما آنچه که روحانی از آن بهصراحت چیزی نگفت و با اشاره به اصل ۶۰ و ۱۱۳ قانون اساسی رژیم در مورد اختیارات دستگاه اجرائی از آن گذشت، دستور خامنهای در خردادماه برای تشکیل کمیته تطبیق توسط شورای عالی امنیت ملی متشکل از نمایندگان مجلس، کابینه و شورای عالی امنیت ملی بود که ببینند جزئیات توافقات برجامی صورت گرفته توسط روحانی با دستورات خامنهای منطبق است یا نه ، تا بر این اساس شورای امنیت ملی تصمیم بگیرد. همین کمیته بود که توافق را رد کرد و در پی آن اعلام شد : تهران به کشورهای اروپایی اطلاع داده است که تیم مذاکرهکننده ایرانی تا بعد از آغاز به کار دولت جدید در اواسط ماه آگوست برای دور هفتم مذاکرات به وین بازنمیگردد.
از گفتار حسن روحانی چنین برمیآید که بر سر اصل قضیه احیای برجام توافق شده است و این توافق میتوانست از سه ماه پیش، به برچیده شدن تحریمها بیانجامد. به گفته وی آنچه که مانع از امضای نهائی آن شده است، سنگاندازی جناح رقیب بوده است. سخنگوی وزارت خارجه رژیم نیز در ۳۱ خرداد اعلام کرده بود که متن توافق احیای برجام آمادهشده است. “در تمامی کارگروهها به یک متن روشنی رسیدهایم و آنچه که باقیمانده بیش از آنکه به مذاکره نیاز داشته باشد احتیاج به تصمیم سیاسی تمامی طرفها دارد و اگر تصمیمات سیاسی گرفته شود میتوانیم امیدوار باشیم که در دور پایانی گفتوگوها قرار بگیریم.”
از این اظهارنظرها چنین برمیآید که در این مرحله، طرفین نزاع بر سر یک مسئله وارد بحث و مذاکره و توافق شدهاند که همانا احیاء برجام است و نه بحث بر سر موضوعات مورد اختلاف دیگر از نمونه برنامه موشکی و یا سیاست منطقهای جمهوری اسلامی.
روشن است که هر دو طرف مایلاند نخست این مسئله حل گردد. برای آمریکا و دولتهای اروپائی این توافق از آنجائی دارای اهمیت است که گویا میتواند مانع از تبدیلشدن جمهوری اسلامی به یک قدرت هستهای گردد که چنانچه صورت واقعیت به خود بگیرد، توازن قوا را در منطقه برهم خواهد زد و در شرایطی که امکان جنگ بر سر این مسئله وجود ندارد، همچون کره شمالی به یک معضل لاینحل جهان سرمایهداری و سیاستهای منطقهای آمریکا و اروپا در خاورمیانه تبدیل گردد. آنچه را که آمریکا و اروپا از جمهوری اسلامی میخواهند این است: به تعهدات نقض شده برجامی ۲۰۱۵ بازگردد.
رابرت مالی نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران نیز اخیراً در گفتوگو با شبکه سی. ان. ان گفت: “ما آمادهایم تا تحریمهای مطابق با توافق ۲۰۱۵ را لغو کنیم. بازگشت به برجام سبب میشود تا برنامه هستهای ایران دوباره محدود شود و این هدف اصلی ما است.”
علاوه براین، دولتهای آمریکا و اروپائی بر این پندارند که احیاء برجام و بهبود مناسبات با جمهوری اسلامی، مانع از نزدیکی جمهوری اسلامی به روسیه و چین خواهد شد . همچنین، بازار بزرگ و آماده ایران برای صدور سرمایه و کالاهای بهویژه اروپائی گشوده خواهد شد که بر طبق استراتژی اروپائیها، با پیشرفت این روند، تدریجاً سیاستهای توسعهطلبانه و میلیتاریستی جمهوری اسلامی نیز مهار خواهد شد.
از همین روست که بدون اینکه جمهوری اسلامی کمترین عقبنشینی حتی در مورد نقض توافقات برجامی خود داشته باشد، از وقتیکه بایدن به قدرت رسید، برای نشان دادن حسن نیت دولت آمریکا، دادن یکرشته امتیازات به جمهوری اسلامی را آغاز کرد. بایدن بهمحض به قدرت رسیدن، برخی محدودیتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی را در آمریکا، حذف کرد. نامهای را که ترامپ تحت عنوان اسنپ برای برگرداندن تحریمهای سازمان ملل ارسال کرده بود، پس گرفت. افرادی را که به خاطر نقض تحریمها در آمریکا زندانی بودند، آزاد کرد. صادرات و فروش برخی کالاها حتی در محدودهای نفت را از جانب جمهوری اسلامی نادیده گرفت و اخیراً نیز وزارت امور خارجه آمریکا دستور آزادی لااقل ده میلیارد از دلارهای بلوکهشده را در کره جنوبی و ژاپن صادر کرد.
ناگفته روشن است که جمهوری اسلامی نیز شدیداً نیازمند احیای برجام و برداشته شدن تحریمهاست. چراکه با یک بحران عمیق اقتصادی و مالی درگیر است و برای حفظ موجودیت خود و پیشبرد سیاستهای سرکوبگرانه داخلی و منطقهایاش نیاز شدیدی به دلارهای نفتی دارد.
بنابراین اگر هر دو طرف مایلاند که این ماجرا خاتمه یابد و آنگونه که اعلامشده است بر طبق توافقاتی که تاکنون صورت گرفته تحریمهای نفتی و بانکی، کشتیرانی، بیمه و نیز برخی از تحریمهای مرتبط با تروریسم و حقوق بشری ازجمله در مورد دفتر خامنهای و سپاه پاسداران بر خواهد افتاد، و در مقابل ایران هم باید در مورد نقض تعهدات برجامی به وضعیت قبل از خروج ترامپ از برجام بازگردد ، گره کار که منجر به تعویق امضای توافق شده است، در کجاست؟
اگر رقابتهای جناحی را در ایران کنار بگذاریم، اصل قضیه این است که از دیدگاه خامنهای هنوز جای چانهزنی و گرفتن امتیازات باقی است. جمهوری اسلامی در اساس خواستار برافتادن نهفقط تحریمهای مرتبط با برجام، بلکه همه تحریمهای خارج از برجام نیز هست. بعید است تا جایی که این کار از عهده بایدن برآید، مشکلی پیش آید. همانگونه که در مورد برخی از آنها، هماکنون توافق شده است. علاوه براین خامنهای میخواهد تغییراتی در محدودیتهای غنیسازی تحت عنوان استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای بدهد که یکی از بحثهای اختلافبرانگیز خواهد بود. چون میتواند در درون خود آمریکا برای بایدن مشکلاتی را پدید آورد. دو موضوع دیگر از جانب جمهوری اسلامی مطرحشده است که به نظر میرسد طرح آنها بیشتر یک تاکتیک برای رسیدن به توافق بر سر مسائل دیگر است. یکی از آنها تعیین مدتزمانی برای راستی آزمائی لغو تحریمهاست، که توافق بر سر آن کار دشواری نیست. دیگری تضمین دولت آمریکا در خصوص حفظ توافق هستهای است که هر دو طرف میدانند چنین تضمینی در مناسبات دولتها وجود ندارد. بهویژه که اختلاف و نزاع دولت آمریکا با جمهوری اسلامی بر سر مسائل مهمتر بهجای خود باقی است. لذا پاسخ آمریکا به جمهوری اسلامی در این مورد، صریح و روشن بوده است.مدتی پیش یک مقام وزارت خارجه آمریکا درباره درخواست ایران برای تضمین عدم خروج مجدد واشنگتن از توافق هستهای گفته بود: «ضمانتی در کار نیست. این را ما میدانیم، ایران هم میداند. بهترین تضمین بازگشت به توافق و اجرای متعهدانه آن است.» اخیراً نیز نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در پاسخ به سؤال سی ان ان در مورد تضمین ، آن را رد کرد و گفت: ” همانطور که رئیسجمهور بایدن نیز گفته است با تکیهبر این توافق میتوانیم درباره سایر موضوعات مورد نگرانی گفتوگو کنیم. این توافق پایان دیپلماسی نیست، بلکه آغاز دیپلماسی برای رفع مسائلی است که دهههاست میان دو کشور وجود دارد.” در هر حال اختلافات باقیمانده بر سر احیای برجام برای طرفین تعیینکننده نیستند.
اصل قضیه را کابینه روحانی حل کرد و چانهزنی برای رئیسی باقیمانده است. حالا این موارد چنانچه دو طرف بخواهند میتواند سریع حل شود یا حتی ماهها به درازا بکشد.
نظرات شما