مبارزه چند سال اخیر کارگران هفتتپه حول یکی از خواستهای مهم کارگران کانونی شده است. معضلات و مشکلات گوناگونی که واگذاری کشت و صنعت نیشکر هفتتپه برای کارگران به بار آورده، سال به سال فزونی یافته و بیشازپیش تشدید شده است. ازاینرو تمام مبارزات و اعتصابات کارگران هفتتپه بعد از باز شدن پای بخش خصوصی در این شرکت، به نحوی از انحاء با این مسئله گره خورده است. خلع ید از اسدبیگی و رستمی و لغو خصوصیسازی شرکت نیشکر هفتتپه، در تمام اعتصابات، تجمعات و راهپیماییهای کارگران هفتتپه دستکم در دو سال اخیر، در رأس مطالبات کارگران قرار داشته است. اتحاد کمنظیر کارگران هفتتپه بر سر این خواست و پیگیری و استمرار مبارزه حول آن بهویژه در تابستان سال جاری، موضوع را از سطح شهر شوش و استان خوزستان فراتر برد و ورود مجلس و کمیسیون اصل ۹۰ آن را در پی داشت. تهدیدات و تمهیدات گوناگون دستگاه قضایی و امنیتی و سایر حامیان کارفرما، برای عقب راندن کارگران، اثری نبخشید و در عزم و اراده آنها خللی ایجاد نکرد. پس از ماهها سرگردانی و مذاکرات فرسایشی و وعدههای توخالی، سرانجام پرونده هفتتپه برای رسیدگی و تصمیم گیری در مورد فسخ قرارداد اسدبیگی، به هیئت داوری سازمان خصوصیسازی ارسال شد. در اینجا نیز پرونده هفتتپه بیش از دو ماه- تا این لحظه- معطل ماند تا اینکه سرانجام هیئت داوری برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم نهایی روز چهارشنبه سوم دیماه ۹۹ تشکیل جلسه داد.
کارگران پیشرو هفتتپه در ادامه پیگیریهای خود، وقتی از تاریخ اجلاس هیئت داوری در روز سوم دیماه مطلع شدند، یاری و همراهی حامیان خویش را طلب نمودند. روز اول دی درخواست تجمع در مقابل دادگستری توسط گروهی از کارگران پیشرو هفتتپه انتشار یافت و در کانال تلگرامی سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه نیز درج شد.کارگران هفتتپه که به دلایل مختلف ازجمله محدودیتهای کرونایی، بعد مسافت و مشکلات مالی نمیتوانستند از خوزستان عازم تهران شوند و تجمع برگزار کنند، از همه افراد، تشکلها و حامیان کارگران هفتتپه و مخالفان سیاست خصوصیسازی، خواستند برای اعلام پشتیبانی از کارگران هفتتپه، روز چهارشنبه سوم دی ساعت ۲ بعدازظهر، در مقابل دادگستری تجمع حمایتی برگزار نمایند. این ابتکار عمل کارگران هفتتپه با ابتکار عمل جالب اسماعیل بخشی نماینده محبوب کارگران هفتتپه تکمیل شد. اسماعیل بخشی با انتشار نوشته کوتاهی ضمن اشاره به عواقب وخیمی که خصوصیسازی برای کارگران هفتتپه به بار آورده و واگذاری آن به فردی که متهم ردیف اول بزرگترین پرونده فساد ارزی و پولشویی است و نیز با اشاره به مبارزات کارگران برای خلعید از اسدبیگی و بخش خصوصی بهعنوان خواست اصلی کارگران، حامیان هفتتپه را به یاری طلبید و به تجمع دعوت کرد. وی نوشت” از آنجایی که امیدی به استقلال اعضای این هیئت داوری برای دادن رأی نهایی به سود کارگران هفتتپه نداریم از تمام مردم ایران، دانشجویان، کارگران، معلمان و تمام کنشگران اجتماعی در حوزههای مختلف و از همه عزیزانی که دوست داشتن به ما کمک کنند و به یادمان بودند میخواهیم در کنار ما باشند و با فریادمان هم فریاد شوند و از ساعت بیست و یک امشب یک دیماه تا روز چهارشنبه سوم دیماه که جلسه هیئت داوری برگزار میشود با نوشتن این جمله و این هشتک یاری مان کنید. “مطالبه اصلی کارگران هفتتپه: #خلع_ید_یک_کلام_والسلام.# آزادسازی_هفت_تپه_از_بخش_خصوصی”
این خواست و ابتکار عمل اسماعیل بخشی با استقبال عمومی روبرو شد و به سرعت در شبکههای اجتماعی ازجمله کانالهای تلگرامی انعکاس یافت.علیرغم آنکه فرصت بسیار کوتاه بود و بسیاری از تشکلها را غافلگیر کرد به نحوی که حتی نتوانستند اطلاعیههای حمایتی صادر کنند، اما به دنبال فراخوان کارگران هفتتپه و تأیید و تأکید بر آن توسط اسماعیل بخشی، گروههای مختلف اجتماعی از کارگران گرفته تا بازنشستگان و دانشجویان با صدور بیانیههای حمایتی، از خواست کارگران هفتتپه حمایت کردند. علاوه بر حمایت سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه و گروه اتحاد بازنشستگان، یک بیانیه حمایتی با عنوان “دانشجو، کارگر، ایستادهایم در سنگر” در دوم دیماه انتشار یافت. این بیانیه به امضای ۳۶ تشکل ازجمله ۱۱ تشکل دانشجویی در اصفهان، نجف آباد، مازندران، نوشیروان بابل، علامه تهران، پیام نور تهران، بهشتی تهران، خواجه نصیر تهران، هنر تهران، تربیت مدرس و گروههایی از ورزشکاران و فارغ التحصیلان، کارگران ساختمانی، لولهکش، برقکار، نقاش، جوشکار، کارگران پتروشیمیهای عسلویه ازجمله پتروشیمی سبلان، جم، بوشهر، صدف و پتروشیمی دماوند، سندیکای کارگران فلزکار مکانیک، بافنده سوزنی رسیده بود. در این بیانیه ضمن حمایت از کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی نماینده محبوب کارگران این شرکت، از همه کارگران، دانشجویان، معلمان،بازنشستگان، دانش آموزان، بیکاران و جوانان جویای کار و سایر آزادیخواهان دعوت بهعمل آمده بود که با به اشتراک گذاشتن هشتک” خلعید یک کلام والسلام ” به کارزار سراسری در حمایت از کارگران هفتتپه به پیوندند.
دعوت کارگران هفتتپه برای تجمع در مقابل ساختمان دادگستری نیز علیرغم آنکه از زمان انتشار دعوت(اول دی) تا روز تجمع(سوم دی) تنها دو روز فاصله داشت و فرصت برای تبلیغ و بسیج نیرو بسیار کم و کوتاه بود، اما با استقبال خوب و مشارکت تعداد قابل توجهی از حامیان کارگران هفتتپه روبرو شد.
در تجمع روز چهارشنبه سوم دی مقابل دادگستری، علاوه بر گروههایی از دانشجویان، بازنشستگان، فعالان حقوق زنان، معلمان، کارگران و سایر حامیان کارگران هفتتپه، عدهای از دانشجویان بسیجی با عنوان” دانشجویان عدالتخواه” با لباسها و کلاههای متحدالشکل که حاکی از سازماندهی آنها توسط یک مرکز و نهاد معین بود و از طرف نیروهای امنیتی حمایت میشدند، همراه یک آخوند نیز در این تجمع حاضرشده بودند. این عده معلوم الحال با برخی شعارها و کاغذ نوشتهها از قبیل” دانشجوی مسلمان، حامی مستضعفان” ، ” دستهای پینهبسته، پای نظام نشسته”، “اللهاکبر” و شعارهایی علیه شخص اسد بیگی، سعی کردند این تجمع را مصادره و منحرف سازند و خواستهای کارگران هفتتپه را نیز تقلیل دهند. اما حامیان کارگران هفتتپه با حضور فعال در تجمع و کاغذ نوشتهها و شعارهای خود مانند”دانشجو، معلم، کارگر اتحاد” ، ” مرگ بر ستمگر درود بر کارگر”، از هفتتپه تا تهران، اتحاد کارگران” ، ” لغو خصوصی سازی خواسته اصلی ماست”، ” اصل خصوصی سازی فرمان بورژوازی” و از همه مهمتر شعار” نان کار آزادی، اداره شورایی” ترفندها و تلاشهای مذبوحانه مزدوران را خنثی ساختند. پیشازاین نیز گروههای دیگری از درون حاکمیت از نمونه ” کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران” سعی کرده بودند خواست کارگران هفتتپه را صرفاً به رفتن اسدبیگی “فاقد اهلیت” و جایگزینی وی با یک سرمایهدار” اهلیت دار” تقلیل دهند که در اثر هوشیاری و واکنش بهموقع کارگران هفتتپه و نمایندگانشان، این تلاشها نیز خنثی شده بود.
پس از پایان تجمع، هفت تن از حامیان کارگران هفتتپه و شرکت کنندگان در این مراسم، ازجمله امیر امیرقلی و عسل محمدی، در محل پارک دانشجو، توسط نیروهای سرکوب که خود را “پلیس امنیت” معرفی کردند، بازداشت و پس از یک ساعت بازجویی و تهدید و ارعاب، آزاد شدند.
در بحبوحه ماجرای رسیدگی به پرونده هفتتپه و زمانی که بحث ضرورت خلعید از اسد بیگی در مجلس، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات نیز مطرح شده و موضوع داشت به مرحله نهایی خود نزدیک میشد، تحرکات اسدبیگی و حامیان وی برای متوقف ساختن پروسه رسیدگی به این پرونده نیز تشدید گردید. قابل ذکر اینکه تحت فشار و مبارزه کارگران هفتتپه، مبلغ ۵۶ میلیارد تومان از حسابهای اسد بیگی آزاد و برای دستمزدهای عقب افتاده و مطالبات کارگران در نظر گرفته شد. اما دادستان خوزستان از حامیان و رشوه گیران اسد بیگی به داد وی رسید و در نامهای به هیئت داوری، یادآوری کرده بود که این ۵۶ میلیارد تومان بابت بدهی ۸۶ میلیارد تومانی اسد بیگی به سازمان خصوصیسازی است. بدین ترتیب چنین وانمود شد اسد بیگی که در طول ۵ سال گذشته هیچگونه اقدامی برای صاف کردن بدهی خود انجام نداده ناگهان حاضر شده این بدهی را بپردازد و “اهلیت” خود را ثابت کند.
جلسه روز سوم دیماه هیئت داوری برای اعلام نظر نهایی پس از پنج ساعت بدون نتیجه پایان یافت و رسیدگی به این پرونده ظاهراً به دو هفته بعد از آن موکول شد.همان روز بلافاصله کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی نماینده مبارز آنها در پیامهایی ضمن قدردانی و سپاسگزاری از حاضرین در تجمع سوم دی و افشای ماهیت عناصر معلوم الحال و وابستگان به جناحهای حکومتی برای خرابکاری در این تجمع، بر ادامه مبارزه تا خلعید از اسد بیگی و برچیده شدن بساط خصوصیسازی از کشت و صنعت نیشکر هفتتپه تأکید کردند.
گرچه خلعید از اسدبیگی و لغو خصوصی سازی هفتتپه هنوز جامه عمل پوشانده نشده است، اما مبارزات کارگران هفتتپه تا همینجا پیروزیهایی را همراه داشته است. این اما هنوز تمام ماجرا نیست. مسئله بسیار مهم این است که ابتکار عمل کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی در فراخوان تجمع و کارزار اینترنتی بهاضافه آنچه در عمل اتفاق افتاد، بار دیگر بر جنبههای بسیار مهمی از مبارزات طبقه کارگر پرتو افکند که پیش از آن و در کوران مبارزات کارگران هفتتپه نیز عیان گشته بود. در این مسئله جای هیچ تردیدی نیست که اگر اتحاد و استمرار مبارزات کارگران هفتتپه نمی بود، هیچ بحثی از محاکمه اسدبیگی، آنگاه طرح موضوع خلعید از وی در مجلس، سازمان بازرسی و دیوان محاسبات هم نمی بود و درنهایت پرونده هفتتپه برای رسیدگی به هیئت داوری سازمان خصوصی سازی نیز ارسال نمیشد. اینها همه ثمره تلاش، مبارزه، مقاومت و رنج چندساله و پرداخت هزینههایی است که کارگران هفتتپه و نمایندگان آنها متحمل شدهاند و درعین حال در زمره موفقیتها و پیروزیهای کارگران هفتتپه به حساب میآیند. این درست است که خلعید از اسدبیگی و لغو خصوصی سازی شرکت نیشکر هفتتپه به عنوان یکی از خواستها اصلی کارگران هنوز حاصل نگشته و پیروزی در این عرصه هنوز نصیب کارگران نشده است، اما تمام تجارب و شواهد ازجمله پروسه مبارزات طولانی مدت کارگران هفتتپه بعد از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی بهویژه در دو سال اخیر، نشان میدهد که کارگران هفتتپه بهاندازه سرسوزنی از این خواست عقب نخواهند نشست. نه فقط این بلکه با حفظ و تقویت اتحاد و استمرار مبارزه متشکل، قادرند دولت را گام های دیگری عقب برانند.
صرفنظر از نتایج مبارزات اخیر کارگران هفتتپه و چندوچون تأثیرات آن در جهت خلعید از کارفرما و لغو خصوصی سازی این شرکت، حرکت اخیر کارگران هفتتپه از جهات دیگری حائز اهمیتی بسیار جدی است.
اولاً نفس فراخوان تجمع در تهران و ابتکار عمل کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی و راه اندازی کارزار اینترنتی که در هردو زمینه مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت بسیار مهم است. این حرکت نهفقط هوشیاری و موقعیتشناسی اسماعیل بخشی و سایر کارگران پیشرو هفتتپه را اثبات نمود بلکه درعین حال اعتماد به نفس کارگران را درمقیاس سراسری تقویت کرد.
ثانیاً تجربه این فراخوان و کارزار و پاسخ مثبت و استقبال اقشار زحمتکش از معلمان و دانشجویان و بازنشستگان تا فعالان کارگری و اجتماعی، درجه اعتبار، نفوذ و اتوریته بخش پیشرو طبقه کارگر و به یک معنا اتوریته طبقه کارگر درمیان سایر اقشار زحمتکش را به روشنی نشان داد. این حرکت نشان داد هرآینه طبقه کارگر پرچم مبارزه طبقاتی را برافرازد، مورد استقبال سایر زحمتکشان قرار میگیرد و به یک عبارت طبقه کارگر قادر است اقشار زحمتکش جامعه را حول آن پرچم گردآورد. ابتکار عمل کارگران هفتتپه، استعداد و شایستگی طبقه کارگر را برای رهبری جنبش انقلابی کارگران و زحمتکشان به نمایش گذاشت.
ثالثاً شعارهایی که در این تجمع پیرامون اتحاد کارگران، دانشجویان و معلمان سر داده شد، شعارهایی که علیه خصوصی سازی بهعنوان یکی از سیاستهای محوری دولت و طبقه حاکم داده شد، به وضوح جهتگیری های جنبش سیاسی واحدی را نشان داد که نیروی محرکه اصلی آن کارگراناند.
رابعاً با طرح شعار محوری کارگران “نان، کار، آزادی- اداره شورایی” نشان داده شد که بهرغم سرکوبها و بگیر وببندهای گسترده، این شعار و آلترناتیو شورایی و کارگری جای خود را درمیان عموم تودههای زحمتکش مردم تثبیت نموده است. این خواست و شعار به خواست و شعار عموم زحمتکشان بدل شده و از دل هر مبارزه اجتماعی سر برمیآورد. با این روی داد یکبار دیگر آلترناتیو شورایی و کارگری در برابر نظم موجود قرار داده شد و آشکارا مطالبات فوری و حداقل طبقه کارگر در موجزترین شکل، در معرض دید عموم قرار گرفت.
گرچه از لحظه فراخوان تا برگزاری تجمع سوم دی فاصله بسیار کوتاه بود و فرصت کافی برای تبلیغ و تدارک و سازماندهی گستردهتر تجمع وجود نداشت،گرچه هیئت داوری نیز در این روز از تصمیمگیری در مورد خلعید از اسدبیگی طفره رفت و کارگران به خواست خود نرسیدند، اما هیچیک از اینها از اهمیت این رویداد کارگری و اجتماعی که بر دفتر پربرگ و پرافتخار مبارزات کارگران هفتتپه نقشبست نمیکاهد. روی داد اخیر بار دیگر نشان داد که پرچم مبارزه علیه نظم موجود و برای دگرگونی آن، جز به دست طبقه کارگر برافراشته نمیشود.
نظرات شما