دوگانه “سلامت و آموزش” روحانی، باخت سلامت و آموزش است

روز جهانی معلم هر ساله در ۵ اکتبر برگزار می‌شود. در سال ۱۹۹۴ به پیشنهاد یونسکو و به مناسبت سالروز امضای “بیانیه یونسکو و سازمان جهانی کار پیرامون وضعیت معلمان” در سال ۱۹۶۶ پنج اکتبر به عنوان “روز جهانی معلم” انتخاب شد.

بیانیه‌ای که در آن رئوس استانداردهای مربوط به خط مشی کادر آموزشی، استخدام، آموزش اولیه و نیز آموزش‌های بعدی، شرایط استخدام و کار آن‌ها تعیین شده است. در سایت یونسکو به مناسبت “روز جهانی معلم” در سال ۲۰۲۰ از جمله آمده است: “اپیدمی کووید ۱۹ بر چالش‌های پیشاروی سیستم‌های آموزشی‌ی بیش از حد گسترش یافته تاکنونی در سراسر جهان افزوده است. اغراق نیست اگر گفته شود جهان در مرحله حساسی قرار دارد، و اکنون بیش از همیشه، باید با معلمان برای حمایت از حق آموزش همکاری کنیم و آن را به سوی چشم‌انداز نوگشوده توسط اپیدمی هدایت کنیم.”

همان‌گونه که گفته شد یکی از رئوس تعیین شده توسط بیانیه مشترک این دو نهاد در رابطه با شرایط کار است، یعنی لزوم حفظ ایمنی شغلی، سلامت و رفاه کادر آموزشی. امری که در ایران کاملاً نادیده گرفته می‌شود.

بسیاری از معلمان ایران حتا پیش از شیوع این بیماری ناچار بودند با حقوق‌های ناچیز و زیر خط فقر در مدارسی که بسیاری از آنان دارای بافت فرسوده و خطرناک بودند یا در کانکس‌ها و بیغوله‌ها و حتا زیر چادر یا در بیابان به تدریس بپردازند. به جز آن، هستند معلمانی تحت عناوینی هم‌چون معلمان حق‌التدریسی، معلمان خریدخدمتی، پیمانی، آموزشیاران نهضت سوادآموزی، سرباز معلم، معلمان پیش دبستانی، معلمان آزاد که از همان حقوق و مزایای معلمان رسمی و بیمه درمانی نیز بی‌بهره‌اند. تمامی اعتراضات پیشین آنان نیز تاکنون راه به جایی نبرده است. این هنوز همه درد و رنج معلمان ایران نیست. تهدید، احضار، بازداشت و صدور حکم زندان نیز گریبان‌گیر بسیاری از آنانی است که شجاعانه به میدان دفاع از منافع معلم و دانش‌آموز پا گذاشته‌اند و بیش از این، هر چند فعلا مجال پرداختن به تمامی آن‌ها نیست.

اما سال تحصیلی امسال با سال‌های پیش تفاوتی عظیم داشت. امسال این زنگ آغاز مدارس نبود که نواخته شد، بلکه زنگ مسلخ‌گاه بود که در سراسر ایران طنین انداخت. چرا که دولتمردان رژیم، معلمان و دانش‌آموزان را به مدارس و کلاس‌هایی فرستادند که برای بسیاری از آنان بیماری و مرگ در پی داشت.

از هنگام اعلام رسمی آغاز اپیدمی در ایران، روحانی به بازی با دوگانه‌های “سلامت و اقتصاد”، “سلامت و دیانت” و مزخرفات دیگری پرداخته است. و هر بار در این دوگانه‌ها این “سلامت” بازنده بوده است. در آستانه سال تحصیلی جدید نیز بازی با دوگانه “سلامت و آموزش” را پیشه کرد و معلمان و دانش‌آموزان را موظف به آموزش حضوری در مدارس کرد، هرچند خود در مراسم بازگشایی مدارس، غیرحضوری شرکت کرد. اصرار بر بازگشایی مدارس در حالی بود که مقامات بهداشتی و زیردستان دولت بارها نسبت به عواقب این بازگشایی هشدار داده و حتا آن را “فاجعه‌ای انسانی” و “فاجعه‌ای ملی” خوانده بودند. این اصرار در حالی بود که با گذشت نزدیک به ۷ ماه از شیوع بیماری در ایران، هیچ اقدامی برای ایجاد زیرساخت‌ها و بستر مناسب، ایمن‌سازی مدارس، امکان رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی در کلاس‌های پرازدحام، تهیه مواد لازم برای پیشگیری از جمله ماسک و وسایل ضدعفونی، امکان گردش و تهویه هوا با استانداردهای لازم، افزایش امکان وسایل حمل و نقل عمومی برای تردد در شهر و اقدامات ضروری دیگر انجام نشده بود. اگر عدم کفایت امکانات درمانی و دارویی، تخت بیمارستانی و بخش‌های ویژه و خستگی و فرسودگی کادر درمانی را نیز برآن بیفزاییم، ابعاد “فاجعه انسانی” در حال وقوع هولناک‌تر می‌شود.

پس، سرنوشت دوگانه “سلامت و آموزش” از پیش آشکار بود: باز هم باخت “سلامت”. باختی که هزینه آن را معلمان و دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان با سلامت و جان خود می‌پردازند.

و نمایش مهوع پیشین. انکار واقعیت، اذعان به آن اما در مقیاسی بسیار کوچک‌تر، پنهان‌سازی آمارها.

اما در لابلای اظهارات مقامات می‌توان بارقه‌هایی از واقعیت را یافت. ۷ مهر، ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت مدعی شد: “خوشبختانه آمار ابتلای دانش‌آموزان به کووید ۱۹ یک درصد و کمتر از آن نیز بوده است.” روز ۱۵ شهریور مدیر کل آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تعداد دانش‌آموزان سال جاری را ۱۴ و نیم میلیون نفر اعلام کرد. یعنی “خوشبختانه” تنها ۱۴۵ هزار دانش‌آموز به کرونا مبتلا شده‌اند! البته در مورد یک میلیون و نیم فرهنگی در همین حد هم اشاره‌ای نشده است. تنها اخباری پراکنده از این شهر و آن شهرستان منتشر می‌شود. چرا که “وزارت‌خانه انتشار آمار را ممنوع کرده است.”

روحانی ۴ روز بعد از بازگشایی مدارس، یعنی ۱۹ شهریور در پی مخالفت‌های گسترده با بازگشایی مدارس اعلام کرد آموزش حضوری برای دانش‌آموزان اجباری نیست، اما، ۲۶ شهریور با وجود انتشار اخباری مبتنی بر ابتلای برخی از دانش‌آموزان و معلمان به کووید ۱۹، وزیر آموزش و پرورش، گفت: “مدارس می‌بایست دایر باشند و معلمان هم سر کار بیایند و ضمن تدریس به صورت مجازی، به دانش‌آموزان حاضر در مدرسه حتا اگر یک نفر باشد، آموزش دهند.”

اگر سرنوشت این قمار بر سر سلامت و زندگی معلمان و دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان از پیش معلوم بود، پس اصرار مقامات رژیم در این بازگشایی از چه رو بود؟ عمده‌ترین دلیل آن به جز منافع مالی ناشی از بازگشایی مدارس، یعنی دریافت شهریه‌های “غیررسمی” در مدارس دولتی و شهریه‌های کلان و رسمی در مدارس خصوصی و تأمین منافع مافیای آموزشی در خارج از مدرسه، پیگیری سرسختانه سیاست “ایمنی گله‌ای” بود. همان سیاستی که به گفته مدیر بخش اضطراری سازمان بهداشت جهانی: “هیچ ایمنی برای دست یافتن به ایمنی گله‌ای در مقابل ویروس کرونا در حال حاضر وجود ندارد.” در ۲۸ تیر، روحانی اعلام کرد ۲۵ میلیون ایرانی از کرونا عبور کرده‌اند و ۳۵ میلیون ایرانی دیگر در معرض این بیماری هستند. گرچه تمام مقامات دولت اتخاذ این سیاست را انکار می‌کنند، اما یکی از اعضای کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا، در ۳۱ تیر گفت: “چه سیاست کشور بر ایجاد ایمنی جمعی باشد و چه نباشد، ما در حال حرکت به سمت ایمنی جمعی هستیم.”

باری، با آن که واقعیات روزمره زندگی مردم نشان می‌دهد، علت اصلی گسترش اپیدمی بی‌اعتنایی دولت به جان و سلامت مردم است،  مسئولین رژیم هیچ‌گاه از مقصر شمردن مردم کوتاهی نکرده‌اند. اما در ۲۴ مرداد، علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران در مصاحبه‌ای با اذعان به این امر گفت: “خطای راهبردی که در ماه‌های اخیر و به دنبال شعله‌ور شدن بیماری کرونا شاهد آن بودیم این بود که این عامل را فقط به حساب مردم گذاشتیم که واقعیت اینگونه نبود.”

رژیم از همان ابتدا گزینه سیاست قرنطینه یا ایزولاسیون را از دستور کار خود خارج کرد، چرا که می‌دانست حاضر نیست برای حفظ جان و سلامت مردم اندکی از سرمایه‌های به غارت رفته کارگران و زحمتکشان را هزینه کند. پس، روحانی حق داشت در ۲۱ تیر در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا بگوید: “راحت‌ترین کار این است که همه‌چیز بسته شود اما بعدش هم مردم از گرسنگی و فقر و بیکاری به خیابان خواهند آمد.”

در ۱۱ مهر معاون وزارت بهداشت درباره کلاس‌ها و مدارس دارای دانش‌آموزان و معلمان دارای علائم عفونت تنفسی، آنفلوانزا یا مورد مثبت کرونا از جمله نوشت:

“د. اگر معلم اختصاصی در دوره ابتدایی دارای علائم تنفسی آنفلوآنزا یا مورد مثبت کرونا باشد کلاس او به مدت دو هفته باید غیر حضوری تشکیل شود.

ذ. در خصوص معلمان چرخشی مانند دبیران مقطع متوسطه اول و دوم اگر معلم دارای علائم تنفسی، آنفلوآنزا یا مورد مثبت کرونا باشد آخرین کلاس‌هایی که معلم طی سه روز گذشته در آن حضور داشته است به مدت دو هفته غیرحضوری تشکیل خواهد شد.”

یعنی معلمان حتا در صورت ابتلا به کرونا باید به صورت غیرحضوری به تدریس ادامه دهند، یا بار آنان را معلمانی بر دوش کشند که بسیاری از آنان باید نیمی از روز را در مدارس به سر برند و نیمی دیگر را به صورت مجازی به تدریس بپردازند.

اکنون چنان بر آمار ابتلا و مرگ و میر افزوده شده است که در بسیاری از شهرها و استان‌ها چاره‌ای باقی نمانده است جز بستن مدارس. دوگانه “سلامت و آموزش” روحانی این بار همچون گذشته به باخت سلامت و آموزش هر دو منجر شده است. تفاوت در افزوده گشتن نام معلمان و دانش‌آموزان بر لیست مبتلایان و جان‌باختگان است.

باخت “سلامت و آموزش” چرا که با بستن اجباری بسیاری از مدارس، از اسفند ماه تاکنون در امکان برگزاری مجازی کلاس‌های درس نیز تغییری ایجاد نشده است. با وجود افزایش سرسام‌آور قیمت‌های تلفن‌های موبایل و تبلت، معلمان و دانش‌آموزان هم‌چنان می‌بایستی سخت‌افزارهای لازم برای تدریس و یادگیری را خود تهیه کنند که با وجود فقر و تورم گسترده این امکان فراهم نیست، به ویژه برای خانواده‌های دارای چند دانش‌آموز. اپلیکیشن شاد پس از گذشت ماه‌ها هم‌چنان با مشکلات بسیاری روبروست. دانش‌آموزان و معلمان در بسیاری از مناطق حاشیه‌ای شهرها، حتا تهران، و به ویژه استان‌های محروم و روستاها به اینترنت دسترسی ندارند و در مناطقی نیز که این دسترسی وجود دارد، سرعت آن کم است و ده‌ها معضل دیگر در این راستا.

در چنین شرایطی آیا نباید به دفاع از جان و سلامت خود و کودکان‌مان برخیزیم؟ آیا وقت آن نیست که بر سیاست “قتل عدم کودکان و معلمان” بشوریم؟ تحمل تحقیر و فقر و شکنجه و زندان و بیماری و مرگ تا به کی؟ این رژیم نشان داده است که زبانی جز اعتراض، به عقب‌نشینی وادارش نخواهد کرد.

روز جهانی معلم بر تمامی معلمان گرامی باد. معلمانی که با فداکاری و ازخودگذشتگی می‌کوشند چراغ آموزش را در این روزهای تیره هم‌چنان برافروخته نگاه دارند.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۸۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.