دست خونین جمهوری اسلامی در کشتار کادر درمانی بیمارستان‌ها

در حالی‌که با گذشت حدود ۶ ماه در اثر سیاست‌های حکومت اسلامی ویروس کرونا در ایران هم‌چنان جولان می‌دهد، کمبود کادر درمانی در این روزهای دشوار به یک معضل بزرگ تبدیل شده است. مقامات جمهوری اسلامی در این میان سعی دارند کمبود کادر درمانی، بویژه پرستاران و گسترش ویروس کرونا در میان آن‌ها را به عدم رعایت “پروتکل‌های بهداشتی” از سوی مردم و در نتیجه گسترش ویروس کرونا در جامعه و بدین ترتیب افزایش مراجعه‌کنندگان به بیمارستان نسبت دهند، دروغی بیشرمانه به‌مانند دیگر دروغ‌هایی که چهل‌ویک‌سال حکومت اسلامی سعی کرده است تا به‌ مردم قالب کند.

محمد میرزابیگی “رئیس کل سازمان نظام پرستاری” در گفت‌وگو با “باشگاه خبرنگاران جوان” می‌گوید: “اگر محدودیت‌ها به‌سرعت برداشته نمی‌شد و مردم هم بیشتر به  پروتکل‌های بهداشتی مانند زدن ماسک، فاصله‌گذاری اجتماعی، نرفتن به مسافرت توجه داشتند، حتما می‌توانستیم به سرعت با این ویروس کشنده  مقابله کنیم”. وی با تشریح برخی از مشکلات کادر درمانی بیمارستان‌ها و  شیوع گسترده کرونا در میان آن‌ها می‌گوید: “با این تعاریف مردم هم‌چنان به رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی ادامه می‌دهند که کادر درمان بیشتر در معرض کرونا قرار بگیرند”.

مقامات جمهوری اسلامی به این وسیله می‌خواهند مانند همیشه از بار مسئولیت خود شانه خالی کرده و نتایج سیاست‌های فاجعه‌بار حکومت که کار را به این‌جا کشاند، سیاست‌هایی که مسئولیت‌اش مستقیما با این نظام جبّار است کتمان کنند. سیاست‌هایی چون عدم قرنطینه، عدم حمایت مالی از کارگران و زحمتکشان و بیکاران در برابر کرونا، دروغ‌گویی و پنهان کاری درباره‌ی زمان ورود ویروس به ایران و ابعاد شیوع آن.

یک نمونه بسیار مهم دیگر سیاست‌های جمهوری اسلامی در امر بهداشت و درمان است که نتایج فاجعه‌بار آن امروز و با شیوع ویروس کرونا بیش از گذشته در برابر چشمان همگان قرار گرفته است. نتایج این سیاست فاجعه‌بار از چند جهت قابل بررسی است اما ابتدا به میزان شیوع کرونا در میان کادر درمانی و بویژه پرستاران بپردازیم که یکی از نتایج مستقیم سیاست‌های جمهوری اسلامی در امر بهداشت و درمان است.

اگرچه تعداد زیادی از پزشکان و دیگر کادرهای درمانی که به یاری بیماران کرونایی برخاسته بودند جان خود را در راه کمک به مردم از دست دادند، اما وضعیت پرستاران به عنوان آن بخش از کادر درمانی که بیشترین ارتباط نزدیک با بیمار را دارند به مراتب فاجعه‌بارتر از دیگر کادرهای درمانی بوده و هست.

رضا جلیلی خشنود رئیس بیمارستان “شهدای تجریش تهران” و از اعضای ستاد مقابله با کرونا در تهران روز ۵ شنبه ۲۶ تیر در یک گفتگوی رادیویی گفت: “در بیمارستان شهدای تجریش ۱۷۲ نفر از نیروهای خودمان (منظور وی کادر درمانی است) درگیر شدند و خود بنده و معاونت‌ها هم درگیر شدند. من خودم بستری هستم و ریه‌ام ۴۰ درصد درگیر شده است. معاونت درمان و بهداشت بیمارستان هم بستری هستند”.

محمد میرزا بیگی “رئیس کل سازمان نظام پرستاری” در همان گفت‌وگو با “باشگاه خبرنگاران جوان” می‌گوید: “آماری که به دست ما رسیده این است که حدود ۹ هزار نفر از پرستاران ما مبتلا به کرونا شدند. حدودا ۷۰ هزار پرستار برای ۱۴۰ هزار تخت دولتی داریم که به ازای هر تخت بیمارستانی حدود ۸/ ۰ نیروی پرستار در حال خدمت به بیماران هستند(۱). بالغ بر ۶۰ تا ۷۰ درصد این پرستاران مدت‌هاست که به دیدار خانواده‌های خود نرفته‌اند، تا بتوانند موجب قطع زنجیره انتقال ویروس کشنده کرونا شوند… مقیم بودن  چند ماهه پرستاران در بیمارستان به معنی روبه‌رو شدن با  خستگی زیاد جسمی، روحی و روانی و هم‌چنین گذراندن بیشترین زمان در کنار بیماران کرونایی است. همین امر موجب شده است تا ۹ هزار نفر از این پرستاران به کووید ۱۹ مبتلا شوند و ما با کمبود نیرو روبه‌رو شویم. در حال حاضر از این ۹ هزار نفر، بالغ بر ۴ هزار نفر هستند که با این بیماری دست و پنجه نرم می کنند و عملا از چرخه خدمت خارج شده اند”. وی ادامه می‌دهد “در حال حاضر که مجوز استخدام ۳ هزار پرستار از طرف سازمان برنامه و بودجه داده شده است به سرعت مورد بررسی قرار می گیرد  تا بتوان جای آن ۴ هزار نفری که از گردانه خدمت خارج شده اند را پر کرد”.

اما محمد شریفی مقدم “دبیرکل خانه پرستار” معتقد است که تعداد پرستاران مبتلا به کرونا بیشتر از تعداد ذکر شده از سوی محمد میرزابیگی است. وی در ادامه می‌گوید: “در ابتدای شیوع کرونا شاهد کمبود شدید امکانات مراقبتی برای پرستاران بودیم. هر چند این کمبود‌ها کمتر شده، اما همچنان کمبود‌هایی وجود دارد و این عاملی است که خطر ابتلا به کرونا را بالا می‌برد. جز این، دو عامل مهم دیگر در ابتلای پرستاران به کرونا دخیل است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است: عامل اول کمبود کادر پرستاری است… به صورت میانگین به ازای هر هزار نفر باید پنج تا شش پرستار وجود داشته باشد. این نسبت در کشور‌های توسعه یافته ۱۰ به هزار نفر است و کف آن سه به هزار نفر، اما در ایران این نسبت ۵/ ۱ به هزار نفر است که نتیجه سال‌ها بی توجهی به تامین نیروی پرستاری است. وقتی با این میزان کمبود پرستار مواجه باشیم این باعث تحمیل اضافه کار به نیروی پرستاری، خستگی بیشتر و مواجهه بیشتر پرستاران با خطر است… آزمایشی در آمریکا نشان داد که نسبت مستقیمی بین کار زیاد و خطای پرستاری وجود دارد. در برهه‌ای دو ساعت به ساعت کار پرستاران اضافه شد و نتیجه این شد که ۱۴ درصد خطای آن‌ها افزایش یافت. وقتی خطای پرستاری افزایش می‌یابد، مراقبت از خود هم به مخاطره می‌افتد” (خبرگزاری ایلنا ۲۵ تیر).  اما واقعیت بسیار دردناک‌تر از این آمارهاست وقتی که بدانیم پرستارانی که به صورت خفیف به بیماری کرونا مبتلا شده‌اند، هم‌چنان مجبور به کار و مراقبت از بیماران کرونایی بستری در بیمارستان‌ها هستند!!! (خبرگزاری ایلنا ۲۹ تیر) این مساله نشان می‌دهد که تا چه حد بیمارستان‌ها با کمبود کادر درمانی بویژه پرستار روبرو هستند، موضوعی که در کم تر کشوری دیده شده است!!!

کمبود پرستار در بیمارستان‌های ایران (و به‌طور خاص بیمارستان‌های دولتی) البته موضوع تازه‌ای نیست. برای رسیدن به میانگین جهانی بیمارستان‌های ایران با کمبود حدود ۳۰۰ هزار پرستار روبرو هستند. بنابراین مساله ۳ یا ۴ هزار پرستار نیست که محمد میرزابیگی از آن سخن می‌گوید و خواستار استخدام آن‌ها می‌شود، موضوع بسیار عمیق‌تر و فراتر از این است.

اما چرا پرستار استخدام نمی‌شود؟!! علت اصلی در عدم تخصیص بودجه کافی است. دولت جمهوری اسلامی که بر دریایی از نفت و گاز و معدن چنگ انداخته است، در طول این سال‌ها هزینه دستگاه‌های انگلی را که از بودجه دولتی ارتزاق می‌کنند به‌شدت افزایش داده است. یک نمونه بارز آن سپاه پاسداران است که بودجه آن حتا از ارتش نیز به‌مراتب بیشتر است. نهادهای مفت‌خور مذهبی یک نمونه دیگر هستند که بخشی از بودجه را می‌بلعند. هزینه ساخت تسلیحات جنگی یک نمونه دیگر است. در این میان آن چه که در طول این سال‌ها با کاهش واقعی بودجه روبرو بوده همان بخش‌هایی هستند که برای جامعه مفید و حتا ضروری هستند. مانند بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، و مانند آن‌ها.

وضعیت فاجعه‌بار بیمارستان‌های دولتی که یک نمونه آن کمبود فاحش پرستار است نتیجه همین سیاست دولت جمهوری اسلامی است، دولتی که پول دارد تا لشکر فاطمیه و زینبیه برای جنگ در سوریه راه بیاندازد، پول دارد تا بیمارستان و مدرسه و پارک و غیره در عراق و لبنان بسازد و در اختیار حزب‌الله و کتائب حزب‌الله قرار دهد، پول دارد تا برای حوثی‌ها موشک و غیره بفرستد، پول دارد تا به دولت بشار اسد کمک کند و جنگ را از نظر مالی پشتیبانی کند، اما برای بهداشت و درمان پولی ندارد.

جدا از عدم استخدام پرستار به اندازه مورد نیاز و استانداردهای امروزی، وضعیت شغلی و معیشتی پرستاران شاغل نیز یک موضوع بسیار مهم دیگر است که باعث رانده شدن بسیاری از پرستاران از این شغل گردیده است.

دولت جمهوری اسلامی برای پایین نگاه داشتن هزینه‌ها، نه فقط از استخدام پرستار به اندازه نیاز سر باز می‌زند، بل‌که از دادن حقوق کافی به پرستاران نیز خودداری می‌ورزد. بیمارستان‌های دولتی و خصوصی یکی از روش‌های‌شان برای پرداخت ناچیز حقوق و دستمزد به پرستاران را در استخدام ۸۹ روزه‌ی آن‌ها یافته‌اند، راهی که قوانین جمهوری اسلامی برای آن‌ها باز کرده است. در هفتم دی‌ماه سال گذشته خبرگزاری ایلنا به نقل از هادی رضا‌زاده “دبیر اجرایی خانه کارگر آمل” از پرستارانی خبر داد که در ازای صد ساعت کار در ماه فقط ۷۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرند که از این ۷۰۰ هزار تومان ۲۲۰ هزار تومان بابت بیمه کسر می‌شود و در نهایت ماهی ۴۸۰ هزار تومان برای پرستاران باقی می‌ماند که در برخی مواقع حتا کمتر از کرایه ماشین آن‌ها از خانه به محل کار و برعکس است.

همین مساله باعث گردیده تا خواست استخدام رسمی به یکی از خواست‌های محوری پرستاران تبدیل شده و هر بار در خیابان‌ها آن را فریاد بزنند. در همین دوران کرونایی بارها پرستاران برای خواست‌های خود ازجمله پرداخت حقوق‌ها و دستمزدهای عقب‌افتاده و استخدام رسمی دست به اعتراض زدند و باز در همین دوران کرونایی برخی از پرستاران حاضر به تمدید قرارداد ۸۹ روزه نشده و نشستن در خانه را ترجیح دادند. حمله وحشیانه نیروی انتظامی به تجمع پرستاران در برابر دادگستری مشهد در روز ۱۱ تیرماه، آن هم در شرایطی که همین پرستاران جان خود را بر کف دست گرفته و در صف اول مبارزه با شیوع ویروس کرونا قرار دارند نشان‌گر چیزی نیست جز ماهیت جنایتکارانه و سرمایه‌دارانه جمهوری اسلامی. این اولین بار نبود و بی‌شک آخرین بار نیز نخواهد بود که جمهوری اسلامی به تجمع پرستاران حمله می‌کند. این به بخشی از ماهیت وجودی این حکومت فاشیست و جنایت‌کار تبدیل شده است که هر گونه صدای حق‌طلبانه‌ای را با سرکوب خفه کند. یادمان نرفته است که در اسفند سال گذشته و زمانی که کرونا اوج گرفته بود، پرستاران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی از وضعیت وحشتناک بیمارستان‌ها و آمار بالایی جان‌باختگان خبر می‌دادند، اما جمهوری اسلامی با دستگیری تعدادی از آن‌ها و اعمال فشار و ایجاد جو پلیسی در بیمارستان‌ها مانع تداوم آن شد تا بدین‌ترتیب بتواند اخبار دروغ و جعلی خود را در جامعه منتشر سازد که اتفاقا یکی از دلایل گسترش ویروس کرونا نیز همان اخبار دروغ و جعلی است.

در این جا بد نیست به این موضوع نیز اشاره شود که براساس گزارش خبرگزاری “آنا” وابسته به “دانشگاه آزاد اسلامی” در برخی از بیمارستان‌های دولتی و خصوصی زمانی که پرستاری مبتلا به کرونا می‌شود، برای درمان و بستری شدن‌اش در همان بیمارستان باید هزینه درمان بپردازد. در طول مدت درمان (و یا قرنطینه) نه تنها برای آن‌ها مرخصی تشویقی صادر نمی‌شود بلکه از حقوق آن‌ها نیز بابت حاضر نبودن بر سر کار کاسته می‌شود. در برخی از بیمارستان‌های خصوصی تنها برای تست PCR برای تشخیص کرونا مبلغ ۵۵۰ هزار تومان از پرستاران دریافت می‌کنند.

یکی دیگر از نتایج سیاست‌های جمهوری اسلامی، تبدیل عرصه بهداشت و درمان به عرصه جولان سرمایه است. بهداشت و درمان یک حق است، حق تمامی انسان‌ها و تنها زمانی این حق تحقق می‌یابد که بهداشت و درمان به معنای کامل کلمه برای همگان رایگان و برابر باشد. اما وقتی بهداشت و درمان به عرصه جولان سرمایه تبدیل می‌شود، سرمایه به تنها چیزی که فکر می‌کند و اهمیت می‌دهد سود و سود بیشتر است، برای سرمایه چیزی که مهم نیست جان انسان‌هاست. نه در ایران بلکه در تمام کشورهای دنیا وقتی پای سرمایه به بهداشت و درمان باز شد، چیزی جز ویرانی و لگدمال کردن حق زحمتکشان جامعه در داشتن بهداشت و درمان مناسب به همراه نداشته است.

به همین دلیل است که امروز ثروتمندان جامعه از بهترین امکانات درمانی در پیشرفته‌ترین بیمارستان‌ها مانند “هتل بیمارستان گاندی”، “بیمارستان تخصصی عرفان” و غیره در همان شهر تهران برخوردار هستند، در حالی که میلیون‌ها ساکن تهران از جمله حاشیه‌نشینان آن از ابتدایی‌ترین امکانات درمانی محروم بوده و حتا پول ویزیت یک دکتر معمولی را هم ندارند!!! آیا نتیجه این تفاوت و فاصله بین فقر و ثروت، چیزی جز گسترش کرونا در میان محرومان و زحمتکشان جامعه نبوده و نیست؟! آن‌ها که حتا قادر به تامین و خرید وسایل بهداشتی مورد نیاز و ضروری خود نیستند!! این است نتیجه مناسبات طبقاتی و خشن سرمایه‌داری.

اگر حسن روحانی جنایتکار این همه بر “ایمنی جمعی” در مقابله با شیوع ویروس کرونا تاکید می‌کند، بیانگر تفکر فاشیستی این جنایتکار حافظ مناسبات سرمایه‌داری است. این که “ایمنی جمعی” در مقابله با کرونا امکان‌پذیر است یا نه بحث دیگری را می‌طلبد، اما این تفکر که قربانی شدن مردمان محروم جامعه را هدف قرار داده آن قدر جنایتکارانه است که حتا بسیاری از دولت‌های سرمایه‌داری به دلیل ترس از افکار جمعی و حتا برای جلوگیری از تعمیق درهم‌شکستگی اقتصادشان از آن دوری جسته و آن را نفی کردند. اما برای جمهوری اسلامی که امروز یکی از خشن‌ترین اشکال مناسبات سرمایه‌داری را در ایران حاکم کرده است، طبیعی‌ست که در برابر شیوع ویروس کرونا نیز جنایتکارانه‌ترین سیاست را پی بگیرد که قتل‌عام کادر درمانی یک نتیجه آن است.

پی نوشت:

۱ – اگر آمار محمد میرزابیگی را درنظر بگیریم یعنی وجود ۷۰ هزار پرستار برای ۱۴۰ هزار تخت بیمارستانی و با توجه به این‌که هر ۲۴ ساعت شبانه روز ۳ شیفت است، می‌توان به‌سادگی حساب کرد که برای هر تخت بیمارستانی برخلاف گفته میرزا بیگی نه ۸/ ۰ پرستار بلکه برای هر ۶ تخت بیمارستانی تنها یک پرستار وجود دارد. حال اگر روزهای مرخصی پرستاران و مریضی آن‌ها را هم در نظر بگیریم، می‌توان نتیجه گرفت که برای هر ۶ تخت در بیمارستان‌های دولتی حتا یک پرستار نیز به‌طور واقعی وجود ندارد.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۷۹ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.