جمهوری اسلامی یک دولت مذهبی فاشیست و نژادپرست است. دولتی که هم چون مذهب، از ابزار نژادپرستی نیز در کثیفترین و افراطیترین اشکال خود برای سرپوش نهادن بر نتایج مخرب سیاستهایاش در عرصههای گوناگون زندگی اجتماعی و سرکوب و تفرقه در میان تودههای زحمتکش جامعه استفاده میکند. سیاست جمهوری اسلامی در قبال مهاجران افغان بویژه کارگران زحمتکش افغان که توسط طبقه سرمایهدار ایران شدیداً استثمار میشوند، یک نمونه از این سیاستهای نژادپرستانه است که در روزهای گذشته شاهد یک نمونه فاجعهبار آن یعنی به آب انداختن و غرق کردن کارگران مهاجر افغان بودیم.
پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت، ۵۷ کارگر مهاجر افغان که تعدادی از آنها زیر هجده سال سن داشتند، در منطقه مرزی “دهانه ذوالفقار” (نزدیک شهرستان تربت جام) که به مرز ترکمنستان نیز نزدیک است، با کمک قاچاقچیان انسان از رودخانه “هریرود” گذشته و وارد خاک ایران میشوند، اما از سوی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی مستقر در پاسگاه “صالحآباد” دستگیر شده و زندانی میشوند. تا ظهر جمعه نیروهای نظامی ایران کارگران مهاجر افغان را مورد ضرب و شتم قرارداده و حتا تعدادی را مجبور به لخت شدن کردند.
بعدازظهر جمعه ۱۲ اردیبهشت، برابر با اول ماه مه روز جهانی کارگر، نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کارگران مهاجر افغان را به کنار رودخانه مرزی “هریرود” میبرند. در اطراف این رودخانه در هر دو سوی مرز آبادیهایی وجود دارد. در آن طرف مرز قریه (آبادی) “دیگلی” بوده و افغانهای مقیم این آبادی که شنا بلد بودند وقتی میبینند که ماموران نظامی جمهوری اسلامی میخواهند مهاجران افغان را به رودخانه بیاندازند با سروصدا از ماموران نظامی ایران میخواهند که اجازه بدهند تا به آنها کمک کنند و مهاجران را به این طرف مرز بیاورند چرا که در اثر شدت جریان و عمق آب، مهاجران اسیر شده غرق خواهند شد. اما ماموران نظامی جمهوری اسلامی به سوی آنها شلیک کرده و آنها را مجبور به بازگشت به آبادی خود میکنند. نیروهای نظامی جمهوری اسلامی سپس کارگران مهاجر اسیر شده را به منطقهای دورتر از آبادی “دیگلی” منتقل میکنند که در آنجا جریان آب شدت بیشتری داشته است. ابتدا تعدادی از کارگران را به رودخانه میاندازند و به سوی کارگران دیگری که از پریدن به رودخانه امتناع کرده بودند شلیک میکنند که آنها نیز مجبور به رفتن به داخل رودخانه میشوند.
بهگفتهی حبیبالله پدرام از نمایندگان ولایت هرات در پارلمان افغانستان و یکی از اعضای هیات تحقیق دولت افغانستان، از مجموع ۵۷ کارگر افغان که به رودخانه انداخته شدند تنها ۱۲ نفر توانستند خود را نجات دهند و ۴۵ تن از آنها غرق شدهاند. شورای ولایتی هرات نیز تعداد جان بدربردگان این فاجعه را ۱۲ نفر اعلام کرده است. در میان جان باختگان کودکان زیر ۱۸ سال (۱۲، ۱۴ و ۱۶ ساله) نیز هستند.
بهگفتهی مقامات افغانستان تاکنون جسد ۱۸ کارگر افغان از رودخانه “هریرود” از آب گرفته شده که اجساد ۵ تن از آنها در آبهای ترکمنستان از آب بیرون کشیده شده است. بهگفتهی عبدالغنی نوری فرماندار گلران در ولایت هرات، آثار باقی مانده بر اجساد کارگران افغان حاکی از آن است که آنها را قبل از به رودخانه انداختن کتک زده و شکنجه کرده بودند. بهگفتهی جانبدر بردگان، نیروهای نظامی ایران آنها را با کابل و سیم برق مورد شکنجه قرار دادهاند. اگرچه برخورد جنایتکارانه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی با مهاجران افغان مسبوق به سابقه است، اما ابعاد این فاجعه و انتشار وسیع آن در شبکههای اجتماعی و رسانههای خبری و در میان مردم، رئیسجمهور افغانستان را مجبور کرد تا هیاتی از مقامات بالای دولت افغانستان به سرپرستی محمد حمید طهماسبی برای رسیدگی به این موضوع تعیین کند. صدیق صدیقی سخنگوی اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان نیز در توئیتر خود نوشت: “این اعمال وحشیانه، غیرانسانی و جنایتکارانه است و وزارت خارجه افغانستان آن را دنبال خواهد کرد”.
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نیز با صدور اطلاعیهای از دولت، وزارت خارجه، کمیسر عالی حقوق بشر و کمیسر عالی پناهندگان سازمان ملل متحد خواست تا با تشکیل هیاتی مشترک از سوی دولتهای افغانستان و ایران و نهادهای حقوق بشری سازمان ملل متحد، تحقیقی همه جانبه و دقیق در رابطه با این فاجعه صورت گرفته و ضمن شناسایی عاملان این جنایت، جبران خسارت و اجرای عدالت، از تکرار چنین وقایع فاجعهباری جلوگیری شود. نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان نیز خواستار تحقیقات همه جانبه در رابطه با این فاجعه شده و اعلام کرد که انتظار دارد تحقیقات با شفافیت کامل انجام شود.
این فاجعه همچنین منجر به اعتراضات متعددی در افغانستان از سوی مردم شد. در منطقه کهسان در مسیر اسلام قلعه در ولایت هرات دهها تن با مسدود کردن جاده یک کامیون با پلاک ایران را به آتش کشیدند. یکی از شرکت کنندگان در این اعتراض گفت: “از این به بعد هیچ کامیون ایرانی اجازه عبور از مسیر اسلام قلعه – هرات را ندارد و در صورت مشاهده راننده ایرانی را خواهیم کشت”.
روز سهشنبه یک گردهمایی اعتراضی نیز در برابر دفتر والی ولایت هرات برگزار شد و شرکتکنندگان در این اعتراض خواستار رسیدگی جدی به این فاجعه شدند. آنها اعلام کردند که در صورت عدم رسیدگی به این فاجعه، کنسولگری جمهوری اسلامی در هرات را خواهند بست. نجمه حیدری یکی از شرکتکنندگان در این اعتراض گفت: “این اولین بار نیست که حکومت ایران با شهروندان افغانستان برخورد غیرانسانی می کند و پیش از این بارها چنین رویدادهایی رخ داده است”. در کابل و در برابر سفارت جمهوری اسلامی در افغانستان نیز تظاهرکنندگان افغان دست به تجمع زدند. در این اعتراض دو تن از معترضان با پوشیدن لباسهایی به رنگ خون در برابر این سفارتخانه دراز کشیدند.
همانطور که معترضان در اعتراضات خود بر آن تاکید کردند، این اولین بار نیست که مهاجران افغان از سوی نیروهای نظامی ایران مورد آزار قرار میگیرند. بارها فیلم، تصاویر و یا روایاتی از برخورد وحشیانه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی با کارگران و مهاجران افغان منتشر شده است. در پاییز ۹۷ فیلمی از کتکزدن مهاجران افغان توسط نیروهای نظامی ایران منتشر شده بود، وقایعی که به نظر میآید برای تمامی مهاجران افغان که بدست نیروهای نظامی ایران دستگیر میشوند اتفاق میافتد. سال گذشته نیز شلیک ماموران نظامی جمهوری اسلامی به تعدادی از مهاجران افغان در منطقه مرزی منجر به کشته شدن حداقل دو کارگر مهاجر شده بود.
گزارشهای منتشره در رابطه با اردوگاه “سفید سنگ” واقع در شهرستان فریمان در استان “خراسان رضوی”، نمونه بارز جنایت سازمانیافته حکومتی علیه مهاجران افغان است. از این اردوگاه گزارشهای بد آنچنان زیاد است که رسانه اینترنتی “فرارو” پس از انتشار اخباری از ضربوشتم و مرگ یک کارگر افغان در این اردوگاه در مرداد ۹۴ با رد “کشتار دسته جمعی افغانها در این اردوگاه در سالهای ۷۳ و ۷۷” نوشته بود: “رد چنینی اتهاماتی نمیتواند چشممان را بر آنچه در سفیدسنگ میگذرد ببندد. وقتی تقریبا همه کسانی که پایشان به سفیدسنگ باز شده، از دانشجو و طلبه گرفته تا کارگر و زن خانهدار و… یک چیز میگویند و آن، شدت عمل بیش از اندازه و توهین و تحقیرهای نابجا است، لزوم توجه و رسیدگی به وضعیت این اردوگاه و اردوگاههای مشابه برجسته میشود”. اما چه اتهاماتی را “فرارو” رد میکند.
از اردوگاه “سفید سنگ” اخبار متعددی از مرگ افغانها در اثر ضربوشتم، نبود امکانات بهداشتی و حتا تجاوز به کودکان و زنان منتشر شده است. اما مهمترین وقایع به شورش زندانیان افغان در سالهای ۷۳ و ۷۷ در این اردوگاه برمیگردد که منجر به قتلعام زندانیان شد، قتلعامی که جمهوری اسلامی همواره آن را تکذیب کرده است، همانطور که دیگر کشتارها را تکذیب میکند!!!درجریان این کشتار تعداد بسیار زیادی از شورشیان توسط نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی سرکوب و به قتل رسیدند. دولت افغانستان نیز به دلیل نفوذ جریانات سیاسی دست پرورده جمهوری اسلامی و از آن مهمتر خاستگاه طبقاتی دولت مستقر، نه در این موارد و نه در موارد دیگر هرگز از حقوق کارگران افغان مهاجر در ایران دفاع نکرده است و اتفاقا همین مساله یکی از دلایل بیپروایی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی در قتل بیمحابای کارگران مهاجر افغان بوده است. اینگونه است که کارگران مهاجر افغان جانشان نیز همچون مزدشان در جامعه سرمایهداری “کم ارزش” شده و هر کسی به خود اجازه میدهد تا “جان” آنها را به راحتی بگیرد!!!
بدینترتیب و بدون هیچ تردیدی جمهوری اسلامی متهم اول و عامل اصلی قتل کارگران مهاجر افغان و به رودخانه انداختن آنهاست. جمهوری اسلامی سالهاست که با تبلیغات نژادپرستانه و ضد افغان سعی کرده است تا بسیاری از مشکلات داخلی را به گردن مهاجران و کارگران افغان بیاندازد. نتایج این سیاست نژادپرستانه حتا در رفتار بخشهایی از جامعه که از نظر فکری عقبمانده هستند، قابل مشاهده است. آتش زدن منازل مهاجران افغان در روستای “نظامآباد” قزوین و شهر یزد در سالهای گذشته از جمله نمونههای برجسته این رفتار هستند. رفتاری که بدون تردید در پشت آن تحریکات عوامل حکومتی بوده است. از سالهای گذشته اسکان و حتا عبور و مرور افغانهای ساکن در ایران در بسیاری از استانهای کشور ممنوع شده است، براساس این طرح که از سال ۸۹ کلید خورد، حضور افغانهای مقیم ایران در ۱۵ استان بهطور کل ممنوع و در ۱۲ استان دیگر حضور آنها در برخی شهرها و مناطق ممنوع اعلام گردید. در استان مازندران ۳۰ هزار افغان مقیم استان، حتا آنها که به صورت قانونی با زنان ایرانی ازدواج کرده بودند، به استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و سمنان منتقل شدند. در برخی از شهرها از ورود افغانها به پارکها جلوگیری شد که نمونه آن ممنوعیت ورود افغانها به پارک جنگلی “صفه” در روز سیزدهبدر در اصفهان بود.
یک نمونه قابل توجه و مهم که باید بر آن تاکید کرد، شعار تشکل دولتی و ضد کارگری “خانه کارگر” در روز جهانی کارگر در سال ۹۴ بود، زمانی که یکی از اعضای مهم این تشکل دولتی علی ربیعی در کابینه حسن روحانی به پست وزارت “تعاون، کار و امور اجتماعی” رسیده بود. در راهپیمایی و تجمع این روز در تهران، تراکتها و پلاکاردهایی از سوی “خانه کارگر” تهیه شده بود که بر روی آنها نوشته شده بودند: “کارفرما حیا کن – افغانی را رها کن” و بدین ترتیب دولت جمهوری اسلامی تلاش کرد این تفکر نژادپرستانه را به میان کارگران – آن هم در روز همبستگی و اتحاد کارگران سراسر جهان – ببرد که عامل بیکاری کارگران ایران کارگران زحمتکش و تلاشگر افغان هستند!!!
سخنان عراقچی معاون وزیر خارجه یکی از آشکارترین اظهار نظرهای نژادپرستانه و ضد افغان مقامات جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بوده است که بهخوبی تفکر طبقه حاکم را عیان میسازد. وی ۱۸ اردیبهشت سال گذشته در برنامه ویژه خبری شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی با اشاره به “هزینه تحصیل بیش از ۴۰۰ هزار دانشآموز افغان در مدارس و بیش از ۲۳ هزار دانشجوی افغان در دانشگاههای ایران” و بیان اینکه “افغانهای شاغل در ایران برای خانوادههای خود در افغانستان پول میفرستند”، گفت بهخاطر تحریمهای جدید آمریکا، ممکن است دولت ایران مهاجران افغان را از کشور بیرون کند!!! وی با وقاحت گفت: “بحران را در افغانستان آمریکاییها ایجاد کردند نه ما و خودشان باید هزینههایاش را بپردازند نه ایران”.
اما همین حکومت که این همه تبلیغات نژادپرستانه میکند و بسیاری از مشکلات جامعه را به گردن افغانهای کارگر و زحمتکش میاندازد، در سوء استفاده از فقر و تنگدستی کارگران افغان وقاحت و بیشرمی را حتا نسبت به دیگر دولتهای جهان از حد گذرانده است. از سویی طبقه حاکم سرمایهدار با بهرهبری از کارگران افغان که مجبورند به دلیل موانع “قانونی” که توسط همین طبقه تصویب شده، سختترین کارها را با مزدهای پایینتر و بدون داشتن بیمه و سایر حقوقی که در “قانون کار” آمده انجام دهند، بین کارگران ایرانی و افغان رقابت ایجاد کرده و از این طریق حداکثر بهره را هم از کارگران افغان و هم از کارگران ایرانی میبرند. از سوی دیگر دولت جمهوری اسلامی باز با بهرهگیری از همان موانع قانونی و فقر تحمیل شده به کارگران افغان، آنها را اجیر کرده و بهطور مثال با سازماندهی در لشکر “فاطمیه” از آنها به عنوان سرباز (مزدور) برای پیشبرد سیاستها و مطامع منطقهای خود بهره میبرد.
کارگران و زحمتکشان ایران و افغانستان نه تنها دشمن یکدیگر نیستند، بلکه متحد واقعی یکدیگر در برابر دشمن مشترکی به نام جمهوری اسلامی هستند، حکومتی که مسبب تمام این فجایع است، از کشتار کارگران و جوانان در قیام آبان که تعدادی از آنها اتفاقا افغان بودند، تا به رودخانه انداختن کارگران افغان و قتلعام آنها.
نظرات شما