با ارائه لایحه بودجه به مجلس که بیان آشکار تداوم سیاستهای ضد مردمی جمهوری اسلامی، تهاجم به معیشت اکثریت بسیار بزرگ جامعه و دست بردن در جیب کارگران و زحمتکشان بود، اطلاعیهای از سوی گروهی از بازنشستگان برای برگزاری تجمعی در برابر مجلس اسلامی به تاریخ دوم دیماه ساعت ۱۰ صبح، در اعتراض به نادیده گرفته شدن و نشیندن صدای اعتراض بازنشستگان و دیگر گروههای جامعه منتشر شد. در پی صدور این اطلاعیه، اطلاعیههای متعددی در حمایت از این تجمع اعتراضی و اعلام مشارکت در آن منتشر گردید.
در اطلاعیهای که امضای “انجمن صنفی بازنشستگان کشوری” را با خود دارد و در تاریخ ۲۷ آذرماه انتشار یافته، آمده است: “ما بازنشستگان از همه راههای قانونی برای احیای حقوق مغفول ماندهِمان استفاده نموده ولی متاسفانه دوازده سال است که نمایندگان ودولتیان ما را با وعده های توخالی مشغول نمودهاند“. در ادامه این اطلاعیه از بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی خواسته شد تا در تجمع اعتراضی روز دوشنبه دوم دیماه در برابر مجلس اسلامی شرکت کنند و بالاخره اطلاعیه اینگونه پایان مییابد: ” بیایید از لاک سکوت و بیتفاوتی خارج شده و در راه احقاق حقوق، همدیگر را یاری نماییم. ما موفق خواهیم شد هرگاه که با هم باشیم. ما موفق خواهیم شد چون حق با ماست”.
در اطلاعیهی دیگری که امضای ۹ تشکل بازنشستگان و حتا غیر بازنشسته را با خود دارد، ضمن دعوت از بازنشستگان و دیگر گروههای اجتماعی به شرکت در تجمع اعتراضی دوم دیماه، آمده است: “ادامه فشارهای اقتصادی حکومت علیه مردم، شرایط را غیرقابل تحمل کرده است. صعود بی وقفه تمامی اقلام مربوط به سبد معیشتی خانوارها، زندگی میلیونها شاغل ، بازنشسته و بیکاران را از آنچه که هست، وخیمتر ساخته که خیزش آبانماه و کشته شدن صدها نفر جوان بیدفاع و هزاران نفر بازداشتی گواه بر یک صفبندی آشکار از اقلیتی صاحب ثروت و قدرت در مقابل میلیونها مردم تحت فشار و محروم است.
از طرفی بودجه پیشنهادی دولت به مجلس، نشان دهنده این واقعیت است که سهم اکثریت مردم، در مقایسه با افزایش بودجه به نهادها و سازمان های نظامی- امنیتی و تبلیغاتی حاکم، و حتی معافیت اقلیت مرفه از پرداخت مالیات، ناچیزتر از قبل شده است و ارادهای برای تغییر این وضعیت از بالا مشاهده نمیشود.
پیشنهاد تنها ۱۵ درصد افزایش حقوق در برابر تورم بالای ۴۰ درصد و اختصاص بودجه ۶ هزار میلیارد تومانی به جای ۳۰ هزار میلیارد تومان جهت همترازی حقوق بازنشستگان یعنی آب از آب برای ما تکان نخواهد خورد و این سیاست ها نه تنها کوچکترین تاثیری در بهبود شرایط زندگی ما نخواهد داشت، بلکه آینده تیرهتری را نشان میدهد! بودجهای که برای میلیونها انسان بیکار بهعنوان ابرچالش این جامعه، اساسا رویکردی ندارد.
در مقابلِ سیاست بی تفاوتی دولت، نسبت به سرنوشت میلیونها بازنشسته و مزدبگیر که هر ساله برایمان رقم زده میشود، راهی جز ادامه اعتراض و تجمع و مقابله با تبعیض و نابرابری، برای ما باقی نمی گذارد.
با اتحاد و همبستگی تمامی شاغلان و بازنشستگان حول مطالبات مشترک و ایستادگی در برابر تحمیل شرایط مرگ تدریجی ، با برگزاری تجمع و سایر شیوه های اعتراضی تا تحقق مطالبات قانونی و مسلم خود پیگیر خواهیم ماند“.
در ادامه حمایتها از تجمع دوم دیماه، “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” نیز دو اطلاعیه منتشر کرد. اگرچه بر هر دو اطلاعیهی این شورا همچنان روح محافظهکاری حاکم است اما با این وجود تاکید این اطلاعیهها بر برخی از نکات، نشان دهندهی این واقعیت است که همانطور که در اطلاعیههای دیگر نیز آمده، دیگر راهی جز اعتراض به شرایط غیرقابل تحمل کنونی و به منظور تغییر این شرایط وجود ندارد.
اطلاعیه اول “شورای هماهنگی” پیرامون بودجه ۹۹ است که بر بدتر شدن وضعیت آموزش و پرورش و فقیرتر شدن معلمان و دیگر زحمتکشان جامعه تاکید شده و هشدارهایی به جمهوری اسلامی داده شده است. در اطلاعیه دوم اما “شورای هماهنگی” اقدام به فراخوان برای یک اقدام عملی محدود داد. این اطلاعیه با بیان اینکه “وضعیت امروز بازنشستگان آینه پیش روی فرهنگیان شاغل است پس ضروری است که به یاری این عزیزان و آیندهی تمام نمای خود بشتابیم”، از معلمان خواست تا در حمایت از تجمع دوم دیماه بازنشستگان، در این روز در ساعت دوم دست به اعتصاب بزنند. در این اطلاعیه علت این اقدام عملی محدود نزدیک بودن امتحانات دیماه اعلام شده و این در حالیست که در روزهای گذشته به دلیل “آلودگی هوا”، “آب گرفتگی” و غیره، روزهاست که کودکان و نوجوانان ایران از رفتن به کلاس درس محروم بوده و مدارس بهطور کلی تعطیل بودهاند و شاید روز دوشنبه نیز مدارس به همین سرنوشت دچار شوند!!!
در اطلاعیه دوم “شورای هماهنگی” همچنین با اعلام اینکه اگر به خواستها و مطالبات معلمان توجه نشود، “شورای هماهنگی” اقدامات اعتراضی گستردهتری را سازمان خواهد داد، خطاب به مقامات جمهوری اسلامی آمده است: “شما که مدعی به رسمیت شناختن اعتراضات مسالمتآمیز هستید و همه روزه در خبرهای تصویری صداوسیما از اعتراضات به حق سایر کشورها داد سخن میرانید، از رویه گذشته خود دست بردارید و اعتراضات را با کشتار، سرکوب و زندان جواب ندهید… امروز اگرچه بخاطر سرکوب، وضعیت معیشتی اکثریت جامعه و جانباختن دانشآموزان و جوانانمان داغداریم، اما از این زخمها، آزادی جوانه خواهد زد و صدای دادخواهی و عدالتخواهی ما تکثیر خواهد شد”.
بازنشستگان در سالهای اخیر اعتراضات متعددی را سازمان دادهاند که نتیجه واقعی شرایط زندگی آنهاست، بازنشستگانی که بعد از سالها کار و تلاش در فقر بسر میبرند، بازنشستگانی که مناسبات طبقاتی حاکم و فجایع آن را با تمام وجود لمس کرده و نمیخواهند تنها نظارهگر این شرایط باشند.
آخرین تجمع بازنشستگان به ۱۹ آبان یعنی حدود شش هفته قبل و درست چند روز پیش از قیام ۲۵ آبان برمیگردد. در این روز مزدوران سرکوبگر رژیم به ضرب و شتم بازنشستگان پرداخته و چند تن از آنها را که خواستی جز اجرای عدالت در حق خود نداشتند، دستگیر کردند. در این تجمع هزاران بازنشسته حضور داشتند که البته مزدوران سرکوبگر رژیم مانع تجمع کامل بازنشستگان شدند.
اعلام برگزاری تجمع بازنشستگان، بعد از سرکوب ۱۹ آبانماه، و بویژه پس از کشتار و سرکوب قیام آبانماه که چند روز ادامه یافت و در عین حال اعلام حمایت و همبستگی بیسابقهی گروههای متعدد بازنشستگان و حتا دیگر گروههای اجتماعی از جمله معلمان با تجمع بازنشستگان، بیش از هر چیزی بیانگر این نکته بسیار مهم است که بهرغم سرکوب وحشیانه و جنایات سبعانه رژیم در آبانماه، نه تنها هیچ چیز نمیتواند سیلی را که به راه افتاده از حرکت باز بدارد، بلکه این سیل در مسیر خود مدام خروشانتر شده و در نهایت جمهوری اسلامی را جاروب خواهد کرد.
این مساله بویژه از این زاویه نیز قابل توجه است که استقبال گسترده از فراخوان تجمع بازنشستگان در دوم دیماه، در شرایطی صورت میگیرد که جمعی از خانوادههای جانباختگان چهل سال جنایت رژیم اسلامی، دعوت به برگزاری تجمعاتی در یادبود جان باختگان قیام آبانماه و در محکومیت جنایات رژیم در روز ۵ دیماه کردهاند (۳ روز بعد از تجمع بازنشستگان)، مادرانی که نوشتند: “فرزندان ما در ایران برای برخورداری از آزادی و زندگی انسانی به خیابان میآیند و توسط نیروهای حکومتی به قتل میرسند… ما مادران ساکت نمینشینیم”.
در همین جا لازم است که به تجمعات اعتراضی دانشجویان پس از قیام آبانماه نیز اشاره کرد، آن هم در شرایطی که رژیم همچنان بهدنبال دستگیری شرکتکنندگان در قیام آبانماه است و هر روز با وقاحت این اخبار را منتشر نیز میکند و بهتازگی جعفر منتظری دادستان آدمکش رژیم از آغاز دادگاه دستگیرشدگان در روزهای آینده خبر داده است. در واقع تجمعات اعتراضی رادیکال دانشجویان – در روز دانشجو و قبل و بعد از آن – بود که نشان داد قیام آبان ماه اگرچه سرکوب شد اما نه تنها روحیه انقلابی در نزد تودهها فروکش نکرده، بلکه رژیم در ترساندن تودهها شکست خورده است.
همچنین فراخوان تجمع بازنشستگان در دوم دیماه و استقبال بیسابقه از این تجمع توسط گروههای مختلف بازنشسته و غیر آن، در کنار فراخوان پنجم دی اثبات همین موضوع است. رژیم قیام آبان ماه را سرکوب کرد اما پیروز نشد. این تودهها بودند که با جانفشانی گامهایی مهم در مبارزه با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی به پیش برداشتند.
واقعیتهای جامعه هم (همانطور که در اطلاعیههای متعددی که به مناسبت تجمع دوم دی ماه منتشر شده آمده است) نشان میدهد که تودهها به طور واقعی نیز نه تنها نمیخواهند زیر بار این ظلم بمانند، بلکه دیگر حتا تحمل ادامه چنین شرایطی را ندارند. در چنین شرایطیست که هرگونه تحول و یا اتفاقی میتواند به تحرک گروههای متعدد اجتماعی منجر شود که لایحه بودجه سال ۹۹ یک نمونه است.
لایحه بودجه با نادیده گرفتن خواستها و مبارزات کارگران، معلمان، بازنشستگان و دیگر گروههای اجتماعی، آنها را به فقری کُشندهتر از فقر کنونی محکوم کرده است. یک نمونه بارز آن افزایش تنها ۱۵ درصد حقوق است آنهم در حالی که نرخ رسمی تورم به بالای ۴۰ درصد رسیده و با افزایش بهای بنزین بهیکباره بهای بسیاری از کالاهای دیگر نیز افزایش یافت. با توجه به وضعیت اقتصادی و کسری عظیم بودجه سال ۹۹، طبیعیست که سال آینده تورم افزایش و رکود اقتصادی عمیقتر شود و این را تودهها بهخوبی میدانند. همچنین افزایش ناچیز حقوق نسبت به نرخ تورم در حالیست که تودهها شاهد این هستند که حجم بزرگی از بودجه صرف نهادهای نظامی، امنیتی و مذهبی میشود. نهادهایی که مسئول حفظ نظم موجود هستند، نظمی که مردم برای به زیر کشیدن آن جانفشانیها کردند.
بنابراین طبیعیست که در چنین شرایطی لایحه بودجه ۹۹ موجب تحرکات اعتراضی جدیدی در جامعه شود. حتا محافظهکارترین بخشهای گروههای اجتماعی اکنون این را بهخوبی دریافتهاند که در تمام این سالها تنها هدف جمهوری اسلامی خریدن وقت بوده و هرگز در راستای تحقق خواستهای زحمتکشان و رنجبران جامعه گامی برنداشته و نخواهد برداشت. برای همین هم هست که امروز اکثریت بسیار بزرگی از جامعه در برابر اقلیت کوچک اما حاکم برخاستهاند. پیشروترین بخشهای این اکثریت بزرگ در همین اطلاعیههای خود بهدرستی تاکید کردند که نباید هیچ امیدی به حاکمیت داشت و کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه تنها با اتحاد و مبارزه میتوانند به اهداف خود برسند.
این جمعبندی نهایی درسهاییست که گروههای اجتماعی در طول سالها مبارزه و فریاد خواستهایشان به آن رسیدهاند که قیام آبانماه تجلی عملی این درسها بود، قیامی که میتوان از آن به عنوان نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی نام برد.
نظرات شما