اعتصاب در هفت تپه و بازگشت به‏ کار اسماعیل بخشی

اعتصاب کارگران هفت تپه که روز اول مهر ماه ۹۸ در اعتراض به اخراج ۲۰ کارگر این شرکت آغاز شد سرانجام روز سه شنبه ۱۲ آذر پس از ۷۳ روز، به‏ طور مشروط و موقت پایان یافت. این اعتصاب که با خواست تمدید قرارداد بیست کارگر اخراجی و بازگشت به‏ کار آنها آغاز شده بود، به سرعت با خواست های متعدد دیگری از جمله لغو خصوصی سازی مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه و آزادی و بازگشت به ‏کار اسماعیل بخشی همراه و تکمیل شد. اعتصاب مهر ماه که عمدتاً توسط بخش هائی از کارگران کارخانه، تجهیزات و سایر بخش ها و در غیاب کارگران بخش کشاورزی آغاز شده بود، به‏ رغم بی اعتنائی های اولیه کارفرما و وعده های دروغین او و حامیان دولتی ‏اش و هچنین به‏ رغم توطئه های گوناگون برای درهم شکستن آن تا ۳۲ روز ادامه یافت. اعتصاب به ‏رغم احضارها و تهدیدهای مکرر فعالان آن و بازداشت بیست تن از کارگران که اغلب ان ها نقش مهمی در اعتصاب داشتند و به ‏رغم آن که از عدم حضور کارگران بخش کشاورزی در رنج بود اما توانست از تمام پیچ و خم ‏ها و کمین های مین گذاری شده و خطرات نفاق افکنانه ‏ای که کارفرما و حامیان دولتی آن بر سر راه آن قرار داده بودند به سلامت عبور کند و بیش از یک ماه دوام آورد. جریان اعتصاب شمار بیشتری از کارگران پیشرو را به صحنه فرستاد و رهبران عملی بیشتری را در مکتب خود آموزش داد.

با اغاز اعتصاب و تجمع کارگران روزمزد و قرارداد موقت کشاورزی در ۱۳ آبان ۹۸ که مورد حمایت کارگران کارخانه و تجهیزات و سایر بخش ‏ها قرار گرفت، اتحاد و همبستگی کارگران هفت تپه گسترده تر شد. اگرچه غیبت کارگران کشاورزی در اعتصابی که از اول مهر شروع شده بود نقص و ضعف بزرگ اعتصاب بود و می توانست ضربات کارفرما و حامیان دولتی آن به اعتصاب از همین نقطه بر اعتصاب وارد آید و آن را تا حد یک شکاف و نفاق میان کارگران امتداد دهد و اعتصاب را به شکست بیانجامد، اما هوشیاری کامل کارگران پیشرو و نقش آن ها در آگاهی رسانی و تأکید بر ضرورت اتحاد، هر گونه توطئه برای ایجاد دودستگی در میان کارگران را خنثی کرد. کارگران هفت تپه بار دیگر نمونه درخشانی از اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگری را به نمایش گذاشتند. حفظ هوشیاری و اتحادی که ثمره ی این هوشیاری و آگاهی رسانی کارگران پیشرو بود، تأثیرات بسیار مثبتی هم بر روی کارگران روزمزد و قرارداد موقت کشاورزی و هم بر روند ادامه اعتصاب و نتایج آن بر جای گذاشت.

این اعتصابات که در مجموع بیش از دو ماه ادامه یافت، پس از ۷۲ روز سرانجام در روز ۱۲ آذر  ۹۸ و با پذیرش بخش هائی از خواست های کارگران توسط کارفرما و حامیان دولتی آن، بطور مشروط و موقت و با موفقیت نسبی پایان یافت. نیازی به گفتن نیست که هر اعتصابی حتی اگر هیچ یک از خواست های اعتصاب هم تحقق نیابد، دستاوردهای مفیدی برای کارگران به همراه دارد. کارگران در هر اعتصاب ضعف و کمبودهای خود را بهتر می شناسند، از اعتصاب درس و تجربه می اندوزند و آن درس‏ ها و تجارب را در اعتصابات بعدی به‏ کار می بندند. اعتصاب یک زمین واقعی مبارزه است که در آن کارگران به قدرت و اهمیت اتحاد خود بهتر پی می ‏برند و رهبران واقعی خود را نیز بهتر می شناسند. هر اعتصاب معمولاً با شناخت بیشتر و بهتری نسبت به کارفرما، رابطه وی با مسئولین و ادارات دولتی اعم از دستگاه قضائی، پلیسی، امنیتی و امثال آن همراه است . در هر اعتصاب که معمولاً با آموزش و پرورش رهبران عملی کارگری آمیخته است، کارگران به‏ تدریج می ‏آموزند که طرف حساب آن ها فقط یک سرمایه دار و کارفرمای مشخص نیست بلکه طرف حساب آن ها کل سرمایه داران و طبقه سرمایه دار است که بر کشور مسلط است و رژیم سیاسی و دولت حاکم نیز از منافع این طبقه حراست می ‏کند. این ها و ده ها مورد دیگر از موضوعاتی‏ هستند که کارگر در زمان اعتصاب می‏ آموزد، مستقل از این ‏که اعتصاب قرین پیروزی کامل شده یا تنها با پذیرش برخی از خواست ها پایان یافته باشد یا این‏ که حتی هیچ یک از خواست‏ های اعتصاب برآورده نشده باشد.

اما صرف نظر از تأثیرات کلی و عمومی هر اعتصاب، موضوعی که بسیار مهم است چگونگی و زمان پایان اعتصاب است. در هر اعتصابی به‏ خصوص هر اعتصاب طولانی مدتی، کارگران پیشرو و سازماندهندگان اعتصاب، نه فقط بایستی این آمادگی را در خود و سایرکارگران ایجاد کنند که در هر گام، با ترفندها و توطئه های رنگارنگی که در برابر اعتصاب ظهور می‏ کند مقابله و آن ها را خنثی کنند، بلکه در عین حال باید ارزیابی و یا چشم انداز به نسبت روشنی در مورد چگونگی و زمان پایان اعتصاب نیز داشته باشند. هیچ اعتصابی نمی تواند و قرار نیست الی غیرالنهایه ادامه داشته باشد. اعتصاب روزی شروع می شود و روزی نیز پایان می ‏یابد. حتی در کشورهائی که کارگران در سندیکاها و اتحادیه های بزرگ کارگری متشکل شده اند و از صندق اعتصاب و بیمه و کمک در دوره اعتصاب برخوردار هستند نیز اعتصاب تابع همین قانونمندی‏ست. در جمهوری اسلامی که کارگران از هر گونه امکانات و صندوق اعتصاب و تشکل های توده ای خود محروم ‏اند تکلیف روشن است و بدیهی‏ست که اعتصاب نمی تواند چندین ماه ادامه داشته باشد.

اعتصاب با خواست یا خواست های معینی آغاز می شود که در ادامه می تواند خواست های دیگری به آن اضافه شود. اعتصابی که با تحقق کامل خواست ها پایان می گیرد، اعتصابی صد در صد موفق است. اما ممکن است کارفرما همه‏ ی خواست های اعتصاب کنندگان را نپذیرد و فقط به بخشی از این خواست ها تن دهد. اعتصابی که در این حالت پایان می یابد با موفقیت نسبی همراه است. بدترین حالت این است که اعتصاب، بدون تحقق هیچ‏ یک از خواست های کارگران پایان یابد.

از این ‏رو نکته بسیار مهم این است که کارگران پیشرو و فعالان و سازماندهندگان هر اعتصاب، از شرائط مشخص چه در رابطه با کشش و توانائی کارگران به ادامه اعتصاب و چه در ارتباط با حد و حدود امکان عقب نشینی کارفرما یک ارزیابی دقیق نسبی داشته باشند. آیا کارگران کشش و توان ادامه اعتصاب طولانی مدت را دارند و تا کجا؟ آیا با ادامه اعتصاب، کارفرما همه ‏ی خواست های کارگران را می پذیرد یا نمی پذیرد؟ اعتصاب تا کجا و چه زمانی باید ادامه یابد؟ بدترین حالت این است که اعتصاب بدون آن که حتی به یکی ازخواست های خود برسد، حال یا در اثر خستگی کارگران و ضرورت ترمیم و بازسازی انرژی یا بی اعتنائی کامل کارفرما یا این هر دو و یا دلایل دیگری نظیر این ها به پایان برسد. بنابراین تشخیص آن لحظه مناسب و آن توازن قوا و شرایط مناسب برای ادامه یا پایان اعتصاب حائز اهمیت بسیار جدی‏ست. پایان اعتصاب به‏ویژه یک اعتصاب طولانی مدت بدون آنکه حتی یک خواست کارگران پذیرفته شده باشد، خیلی روشن است که تأثیرات منفی بر کارگران خواهد گذاشت. در این حالت بعد از چندین هفته تلاش و مبارزه، وقتی که کارگران می بینند اعتصاب‏شان هیچ ثمری نداشته است این می تواند در میان برخی از آن ها تزلزل و دودلی ایجاد کند و تأثیرات منفی و بازدارنده ای بر حضور و مشارکت آن ها در اعتصابات بعدی داشته باشد.

اعتصاب طولانی مدت کارگران هفت تپه در پائیز سال گذشته، به رغم اتحاد و همبستگی کم نظیری که میان کارگران بخش های مختلف اعم ازکارگران کارخانه و تجهیزات و کشاورزی، کارگران شاغل و بازنشسته، کارگران رسمی و روزمزد و قراردادی وجود داشت و به‏ رغم شکوه و عظمتی که اعتصاب با راه‏پیمائی های گسترده خیابان از خود بر جای گذاشت، اما بعد از بازداشت کارگر مبارز و آگاه اسماعیل بخشی و ارعاب و تهدید سایر کارگران، می توان گفت که در نامناسب ‏ترین لحظه ممکن و پس از آن که کارگران فرصت امتیازگیری را از دست داده بودند پایان گرفت.

امسال اما اعتصاب ۷۳ روزه هفت تپه به ‏رغم آن که در آغاز از آن اتحاد و همبستگی گسترده و فراگیر بخش های مختلف محروم ماند و اتحاد کارگران از این جنبه آسیب دید، اما این اعتصاب زمانی به‏ طور مشروط و موقت پایان یافت که کارگران امتیازات معینی بدست آوردند و برخی از خواست های خود را بر کارفرما و حامیان وی تحمیل کردند. از این بابت اعتصاب امسال نسبت به اعتصاب سال گذشته گام بسیار مهمی به جلو محسوب می‏ شود. “کانال مستقل کارگران هفت تپه” در مورد خواست هائی که پذیرفته شده چنین نوشته است “نظر به تعهد کارفرما برای بازگشت به کار همکاران اخراجی ظرف کمتر از پنج روز، نظر به قول اکید به بستن تمام پرونده های مفتوحه علیه همکاران در دادسرای شوش، همچنین با توجه به سلب اختیار از کارفرما برای اخراج خارج از کمیته انضباطی، تهیه و توزیع سالی دو بار لباس کار و کفش، زمان بندی معین و مکتوب ارائه شده برای پرداخت حقوق (حقوق مهر ماه در تاریخ بیست و شش آذر، حقوق آبان در پنجم دی ماه و حقوق دی ماه به بعد سر موعد و بدون تاخیر)، پرداخت مطالبات بازنشستگان نهایتا تا سه ماه آینده، تمدید بی چون و چرا و فوری دفترچه بیمه و پرداخت لیست بیمه، تامین مطالبات عرفی، حق همسر، سختی کار، ایاب و ذهاب، پاداش و بهره برداری، پرداختی ماه رمضان و… افزایش حق غذا و موارد متعدد دیگری، امروز سه شنبه جمعی از همکاران حاضر در اعتصاب با قبول موقت و مشروط صورتجلسه امضا شده بین کارفرما و مسئولین شهر تصمیم گرفتند تا موقتا اعتصاب را معلق کنند.”

تحمیل این خواست ها البته آسان میسر نشد. کارفرما و حامیان دولتی آن صرف نظر از برخوردهای سرکوبگرانه و ارعاب و تهدید و بازداشت بسیاری از کارگران در طول اعتصاب، تا آخرین لحظات به توطئه و نیرنگ علیه کارگران اعتصابی ادامه دادند. آن ها برای درهم شکستن اعتصاب و پایان دادن به اعتصاب بدون آن که کم‏ترین خواستی از کارگران را بپذیرند، تا آخرین لحظات به تلاش های مذبوحانه خود ادامه دادند. از جمله این‏ که آن ها با تهیه صورتجلسه مورخ ۱۱ آذر که برخی کارگران و نمایندگان دولت و کارفرما نیز در آن حضور داشتند، سعی کردند سرِ کارگران کلاه بگذارند. در این صورت جلسه به پذیرش خواست های کارگران منجمله زمان پرداخت حقوق های معوقه و تعهدات کارفرما برای بازگرداندن کارگران اخراجی به کار، هیچ اشاره ای نشده اما در عوض بر پایان اعتصاب تأکید شده بود. تنی چند از کارگرانی که در این جلسه حضور داشتند نیز صرفاً به‏ عنوان دریافت صورت جلسه آن را امضاء کرده بودند. کارفرما و حامیان دولتی آن با این ترفند تلاش کردند بدون آن که هیچ امتیازی به کارگران بدهند، به اعتصاب آن ها پایان دهند. آنان تلاش کردند این صورت جلسه را توافق کارگران و کارفرما جلوه دهند. “توافق”ی که در اساس توافق نبود بلکه دربرگیرنده امیال یک طرفه‏ ی کارفرما بود. اما کارگران هفت تپه هوشیارتر از آن بودند که در دام فریب‏کاران گرفتار شوند. کارگران به فوریت مچ این دغل‏کاران را گرفتند و سریعاً دست رد بر سینه این طرح توطئه آمیز زدند و آن را بی اعتبار خواندند و تنها زمانی که خواست هایشان (که در بالا به آن اشاره شد) پذیرفته شد حاضر شدند به‏ طور مشروط و موقت به اعتصاب پایان دهند. کارگرانی که اقدام به امضای صورت جلسه کرده بودند نیز دریافتند که بایستی بیش از این هوشیار باشند و بدانند که کارفرما برای ضربه زدن بر کارگران به هر بهانه و ابزاری متوسل می شود.

استمرار اعتصاب و مهم‏ تر ازآن ایستادگی مبارزاتی، شجاعت و نترسی از اقدامات سرکوب‏گرانه و بالاخره حفظ هوشیاری و خنثی سازی تلاش های کارفرما و عوامل ریز و درشت آن برای ایجاد نفاق و چند دستگی درمیان کارگران، ازجمله مهم ترین دلائل پیروزی اعتصاب اخیر کارگران هفت تپه است. تشخیص به‏ موقع زمان پایان اعتصاب و تصمیم سنجیده در این مورد پس از کسب چندین امتیاز، از نقاط قوت دیگر این اعتصاب است. اگرچه اعتصاب کارگران هفت تپه تا همین جا با موفقیت‎‏های شایان توجهی توأم گشته و عقب نشینی هائی را برکارفرما و حامیان دولتی آن تحمیل نموده است، اما این احتمال وجود دارد که کارفرما و حامیان وی به تعهدات خود پای بند نباشند و به آن پشت پا زنند. از این‏رو بسیار ضروری‏ست که کارگران هفت تپه هوشیاری کامل خود را حفظ کنند. کارگران هفت تپه مختومه اعلام شدن پرونده ابراهیم عباسی، محمد خنیفر و یوسف بهمنی در دادسرای شوش و بازگشت به‏ کار محمد خنیفر و ایمان اخضری را هر روزه رصد می کنند. کارگران هشدار داده اند و نهایتاً تا چهار شنبه آینده ۲۰ آذر مهلت داده اند که این خواست ها عملی شود. آنان اکیداً هشدار داده اند در صورت عدم بازگشت به‏ کار اخراجی ها و بسته شدن پرونده های قضائی و قطعیت یافتن قرارداد کار اسماعیل بخشی و بازگشت به‏ کار وی، اعتصاب را از سر خواهند گرفت و اعتراض خود را این بار به خیابان و مقابل فرمانداری خواهند برد. کارگران هفت تپه قویاً هشدار داده اند اگر از پذیرش خواست هایشان امتناع شود، خواست ها و اعتراضات خود را به میان سایر کارگران و عموم زحمتکشان خواهند برد به نحوی که با برپائی اعتصابات و اعتراضات خیابانی چند هزار نفره، توفان اعتصاب کل خوزستان را درنوردد.

به‏ رغم آن که یکی ازخواست های اصلی کارگران هفت تپه یعنی لغو خصوصی سازی شرکت هنوز پذیرفته نشده است، اما هفت تپه تا همین جا موفقیت های بزرگی بدست آورده و کارگران مبارز هفت تپه نشان دادند که علی ‏رغم دسیسه ها و توطئه های گوناگون کارفرما و دولت حامی آن، هفت تپه کماکان متحد و زنده و فعال است. هفت تپه پس از تجدید و ترمیم قوا، تا تحقق کامل خواست های خود، به مبارزه ادامه خواهد داد. هفت تپه پرورنده‏ ی علی نجاتی و اسماعیل بخشی و ده ها کارگر پیشرو است. اسماعیل در هفت تپه ندای نان کار آزادی و اداره شورائی سر داد و در دل سرمایه داران وحشت انداخت. اسماعیل مورد غضب و کینه شدید طبقه حاکم قرار گرفت و به زندان افتاد و وحشیانه شکنجه شد. اسماعیل اما به رسم طبقه خود محکم و استوار ایستاد و به همت ایستادگی و مقاومت و پایداری خود و با تلاش و مبارزه رفقای کارگر خود در هفت تپه و سرتاسر ایران ولو بطور موقت از بند و زندان رها شد. کانال تلگرام سندیکای کارگران نی‏شکر هفت تپه و کانال مستقل کارگران هفت تپه با انتشار عکسی از اسماعیل بخشی در کنار یاران خویش، از بازگشت به‏ کار اسماعیل خبر داده اند. همه‏ ی کارگران کشت و صنعت نی‏شکر هفت تپه آغوش خود را به روی اسماعیل گشوده اند تا او به کار و پیکار خویش ادامه دهد. هفت تپه نه، خوزستان و فراتر از آن تمام جنبش طبقه کارگر، اسماعیل بخشی پاره‏ ی تن خویش را درآغوش می‏ کشد.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۵۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.