تظاهرات سرا سری پاسخی قهرمانانه و کوبنده به باج‌گیری رژیم

موج تظاهرات سراسر ایران را فراگرفته است. توده‌های ستمدیده مردم ایران تقریباً در تمام شهرهای کشور از آذربایجان تا کردستان، از خوزستان و شیراز تا گیلان و مازندران، از تهران تا اصفهان و یزد از بلوچستان تا خراسان، به تظاهرات خیابانی روی آورده‌اند.

رژیم سرکوب و کشتار، گله‌های نیروی سرکوب را به مقابله با مردم گسیل کرده است. مزدوران مسلح رژیم، مردم بی‌دفاع را مورد ضرب و شتم قراردادند. گاز اشک‌آور شلیک کردند، ماشین‌های آب‌پاش را به کار گرفتند و در برخی شهرها با گلوله‌های جنگی به‌سوی مردم آتش گشودند، تا مردمی را که به مبارزه علنی برخاسته‌اند، مرعوب سازند. مزدوران رژیم در جریان این وحشی‌گری، در برخی شهرها حتی ماشین‌هایی را که مردم در اعتراض به گرانی بنزین وسط خیابان‌ها پارک کرده بودند، تخریب کرند. تاکنون متجاوز از دهها تن با گلوله‌های مزدوران در سیرجان، بهبهان، مریوان، جوانرود، سنندج، شیراز، کرج، جان‌باخته و ده‌ها تن زخمی و به بیمارستان‌ها گسیل‌شده‌اند. مقامات رژیم یکی پس از دیگری به تهدید مردم متوسل شده‌اند. جلسه اضطراری شورای عالی هماهنگی سران و مقامات رژیم برگزار شد و از همه دستگاه‌ها و نهادهای کشور خواست مقاومت مردم را در هم شکنند و برای اجرای موفق افزایش بهای بنزین، همکاری کنند.

معاون رئیس قوه قضائیه و دادستان کل کشور در این جلسه تأکید کرد که قوه قضائیه برای اجرای این طرح به‌طور کامل همکاری خواهد کرد.

محمدجعفر منتظری، دادستان کل جمهوری اسلامی، معترضان به افزایش قیمت بنزین را «اخلالگر» خواند و تهدید کرد که با آن‌ها «برخورد جدی» خواهد شد.

وی اراجیف همیشگی سران رژیم را تکرار کرد و مبارزات مردم ایران را به « خارج از کشور»‌ منسوب کرد.

حسام‌الدین آشنا، معاون پیشین وزارت اطلاعات و مشاور کنونی روحانی نوشت: «فرصت‌طلبان داخلی و خارجی اشتباه راهبردی دیگری مرتکب شدند. ایران نه عراق است و نه لبنان. سفارت آمریکا هم ‌سال‌هاست که بسته است. ما ایرانیان اجازه نخواهیم‌ داد رسانه‌های مزدور برای ما تعیین تکلیف کنند. شب دراز است و قلندر بیدار».

خامنه‌ای، سردسته دزدان و اوباشان حاکم بر ایران، توده‌های ستمدیده مردم ایران را که به تظاهرات روی آورده‌اند، “اشرار” نامید و از “مسئولین حفظ امنیت کشور” خواست ” به وظایفشان عمل کنند”

اما مردمی که از نخستین ساعت‌های روز جمعه به مبارزه‌ای علنی و مستقیم با رژیم حاکم برخاسته‌اند، وقعی به این اراجیف نگذاشتند و قهرمانانه در مقابل تمام سرکوبگری‌های رژیم، مقاومت کرده‌اند. مردم مبارز در پاسخ به اوباشان سرکوبگر در خیابان‌ها سنگربندی کردند و در جریان درگیری‌ها، تعدادی از مراکز سرکوب و ستم، مراکز بسیج، و تربیت آخوند، بانک‌ها، ماشین‌های پلیس مزدور و پمپ‌های بنزین به آتش کشیده شدند. خشم مردمی که از ستم‌های بیکران جمهوری اسلامی جانشان به لب رسیده است، از مدت‌ها پیش، همچون یک انبار باروت آماده انفجار بود. همین‌که خبر افزایش بهای بنزین انتشار یافت، جرقه‌ای شد که به انفجار این خشم انجامید.

جمهوری اسلامی همانند دزدی که در نیمه‌های شب هنگامی‌که مردم در خوابند، خانه آن‌ها را خالی می‌کند، در ساعت ۲۴ پنجشنبه‌شب، درحالی‌که مردم ایران در خواب به سر می‌بردند، با اعلام ناگهانی افزایش بهای بنزین، یک‌بار دیگر برای خالی کردن ته‌مانده جیب مردمی که زیرخط فقر به سر می‌برند، اقدام کرد. درعین‌حال برای آن‌که هرگونه فرصت واکنش از مردم را سلب کند، روز جمعه را که همه‌جا تعطیل و مردم در محل کار و زندگی تجمعی نداشته باشند، لحظه مناسب برای اعلام خبر افزایش بهای بنزین انتخاب کرد. اما تصور نمی‌کرد که از همان لحظه اعلام خبر گرانی بنزین، اعتراض و تظاهرات و به آتش کشیدن پمپ‌های بنزین آغاز شود. تحمل این زورگویی و باج‌خواهی دولت برای مردم ایران که بیش از ۸۰ درصد آنها زیرخط فقر زندگی می‌کنند، ناممکن بود.

بهای بنزین آزاد سه برابر شده بود و بهای بنزین سهمیه‌ای به ۱۵۰۰ تومان افزایش‌یافته بود. این افزایش سه برابری بهای بنزین، در شرایطی که گرانی روزافزون کالاها و خدمات و افزایش پی‌درپی نرخ تورم، زندگی اکثریت بسیار بزرگ مردم ایران را تباه کرده است، تحمل ناپذیر بود.

گزارش مرکز آمار از تورم، تا شهریور ۹۸ نشان می‌دهد، که حتی بر طبق آمار قلابی منابع رسمی، در طول یک سال، نرخ گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها، نسبت به سال قبل در همین ماه، رشدی ۷۱.۹ درصدی یافته است. “به‌گونه‌ای که به ترتیب برای خوراکی‌ها ۵۹.۷ درصد، نان و غلات ۲۸.۹ درصد، گوشت قرمز و سفید و فرآورده‌های آن‌ها ۷۷ درصد، گوشت قرمز و گوشت ماکیان ۷۶.۴ درصد، ماهی‌ها و صدف داران ۸۱.۳ درصد، شیر، پنیر و تخم‌مرغ ۴۵.۲ درصد، روغن‌ها و چربی‌ها ۴۵.۶ درصد، میوه و خشکبار ۸۲.۵ درصد، سبزیجات ۷۵.۷ درصد، شکر، مربا، عسل، شکلات و شیرینی ۴۸.۹ درصد، چای، قهوه، کاکائو، نوشابه و آب‌میوه ۵۸.۱ درصد و محصولات طبقه‌بندی نشده در جای دیگر ۹۷ درصد رشد را شاهد بودیم.”

مرکز آمار ایران درحالی‌ به‌دروغ نرخ تورم سالانه برای خانوارهای کشور را ۴٢درصد اعلام کرده است که این نرخ تورم از ۶۰ درصد نیز فراتر است. آنچه بیش از هر چیز مدام افزایش‌یافته، کالاها و خدمات موردنیاز روزمره کارگران و زحمتکشان بوده است.

جمهوری اسلامی که درنتیجه دزدی و غارت ثروت‌های کشور توسط مقامات دولتی و سرمایه‌داران، هزینه‌های هنگفت نیروهای مسلح و دستگاه‌های جاسوسی و امنیتی، هزینه‌های دستگاه‌های انگل و مفت خور مذهبی، هزینه‌های کلان توسعه‌طلبی پان‌اسلامیستی و کمک به گروه‌های اسلام‌گرای شیعه در منطقه، با ورشکستگی مالی رو به رو شده است، تلاش می‌کند با افزایش بهای بنزین و یک‌رشته کالاهای دیگر، بار این ورشکستگی را بازهم بر دوش توده‌های کارگر و زحمتکش قرار دهد و کمبود هزینه‌های خود را از این طریق، جبران کند. حسن روحانی چند روز پیش در کرمان اعلام کرده بود، بودجه سال آینده دستگاه دولتی با یک کسری ۳۰۰ هزار میلیارد تومانی مواجه است. بنابراین، افزایش بهای بنزین رقمی معادل ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان عاید دولت می‌کند تا بخشی از هزینه‌های دستگاه انگل دولت دینی را تأمین کند. اما فقط از این طریق نیست که رژیم دزد و غارتگر، جیب‌بری می‌کند و جیب مردم را خالی می‌کند. بلکه افزایش بهای بنزین می‌تواند نرخ تورم کنونی را به چند برابر افزایش دهد. از همین روست که عموم توده‌های مردم در سراسر ایران به خیابان‌ها ریخته و مصممانِه به نبرد خود ادامه می‌دهند. این مبارزه‌ای است که تا به امروز با موفقیت ادامه یافته است.

اما چشم‌انداز تداوم این مبارزه میان توده‌های وسیع مردم ایران با رژیم ارتجاعی ستمگر حاکم چیست؟ همان‌گونه که اشاره شد، نفع مشترک اکثریت بزرگ مردم ایران بر سر این مسئله، آن نیروی محرکه‌ای است که می‌تواند تضمینی بر ادامه موفقیت‌آمیز آن باشد. اگر این جنبش بتواند در چند روز آینده ادامه یابد، بی‌تردید ابتکار عمل به‌کلی از دست ارتجاع حاکم خارج خواهد شد. چراکه شرایط جامعه ایران به‌گونه‌ای است که با ادامه این مبارزه، توده‌های وسیع‌تری به میدان خواهند آمد و اشکال مبارزه و سازمان‌یابی در میان توده‌های مردم رشد می‌کند و ارتقاء خواهد یافت. جامعه ایران از مدت‌ها پیش وارد یک دوران پرتلاطم سیاسی، یک دوران انقلابی، شده است. توده‌های مردمی که سال‌های متمادی، فشارهای اقتصادی و سیاسی طبقه حاکم را تحمل کرده‌اند، دیگر نمی‌خواهند وضع موجود ادامه یابد و برای دگرگونی آن به پا خاسته‌اند. سیاست‌های طبقه حاکم و همه جناح‌های آن در تمام عرصه‌ها به شکست انجامیده است. واقعیت این شکست‌ها برای توده‌های زحمتکش مردم، کاملاً عیان و آشکارشده است. بحران علاج ناپذیر اقتصادی پیوسته ژرف‌تر شده است. این بحران عواقب بسیار وخیمی برای کارگران و زحمتکشان به بار آورده است. متجاوز از ده میلیون بیکار، تورم افسارگسیخته، فقر بی‌سابقه، میلیون‌ها معتاد، تن‌فروشی، کودکان کار و ده‌ها معضل اجتماعی دیگر، بحران‌های اجتماعی را به اوج رسانده است. در عرصه سیاسی، استبداد مذهبی و دیکتاتوری عریان طبقه حاکم، عموم مردم را به مقابله با رژیم سوق داده است. فساد همه‌جانبه درون طبقه حاکم و دستگاه دولتی، ازنظر اخلاقی نیز رژیم را رسوا ساخته است. اقتدار سیاسی رژیم در میان توده‌های مردم درهم‌شکسته است. ماحصل این وضعیت، تشدید تضادها، روی‌آوری توده‌ها به مبارزات علنی و مستقیم، تشدید مبارزه طبقاتی و عمومی، اعتصابات، تظاهرات، تجمع‌ها و شورش‌هایی  است که در طول دو سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. در این فاصله، همراه با اعتلای مبارزات و آگاهی روزافزون مردم، بحران سیاسی عمیق‌تر شده و تمام شرایط برای مبارزه‌ای سرتا سری فراهم‌شده است. بنا به دلایل فوق، چنانچه تظاهرات کنونی بتواند همچنان ادامه یابد، چشم‌انداز رشد و ارتقای آن به تظاهرات میلیونی و شکل‌گیری یک اعتصاب عمومی سیاسی سرتاسری، همراه با تشکیل کمیته‌ها و شوراها در محلات و کارخانه‌ها وجود دارد. اما به فرض، اگر این جنبش در لحظه کنونی هم نتواند از این مرحله فراتر رود، تا همین‌جا، یک پیروزی بزرگ برای مردمی است که در مقابل زورگویی و باج‌خواهی یک رژیم ستمگر، دزد و جیب‌بر، قد برافراشتند، قهرمانانه جنگیدند و راه را بر مبارزات عالی‌تر آتی هموارتر کردند.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۴۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.