یادداشت سیاسی- طی سه ماهی که از روی کار آمدن دولت روحانی می گذرد، پس از چالش بحران هسته ای و سیاست خارجی رژیم، به نظر می آید که مسئله زنان و چالش های پیش روی آنان با حکومت اسلامی از جمله مسائلی است که به شدت فضای جامعه و ذهن مسئولان نظامی-امنیتی جمهوری اسلامی را به خود مشغول کرده است. کمتر روزی است که شاهد موضع گیری، مصاحبه و واکنش های علنی مقامات جمهوری اسلامی، خصوصا مسئولان نظامی-امنیتی این رژیم در مورد معضلات زنان و ارائه راه کارهای سرکوب آنان در جامعه نباشیم. مصاحبه فرمانده نیروی انتظامی با روزنامه شرق در ۲۸ مهر و اظهار نظرهای این مقام نظامی در مورد برخورد پلیس “با بدحجابان عمدی، گروه های سازمان فساد و افراد با پوشش زننده” از جمله تازه ترین واکنش فرمانده نیروی انتظامی در مورد طرح “عفاف و حجاب” و چالش های اجتماعی زنان در جامعه است. احمدی مقدم در این گفتگو از جنبه های مختلف در مورد زنان ایران اظهار فضل کرده است. او در ابتدای مصاحبه پیرامون رویکرد نیروی انتظامی در اجرای طرح “عفاف و حجاب” می گوید: اساسا در طرح عفاف و حجاب ۲۶ دستگاه دارای مسئولیت هستند و در این میان در طرح عفاف و حجاب ۲۳ وظیفه برای ناجا در نظر گرفته شده است. او بدون بر شمردن این ۲۳ وظیفه با نگرانی از عدم اجراشدن طرح “عفاف و حجاب” در دولت احمدی نژاد گفت: فکر نکنم چیزی از طرح عفاف و حجاب باقی ماند و اگر مانده بود، بسیار کمرنگ و حتی بیرنگ شد و یکی دو جلسه هم بیشتر در وزارت کشور در این راستا تشکیل نشد. احمدی مقدم در ادامه مصاحبه گفت: وقتی احمدینژاد، این طرح را قبول ندارد، برای وزرایش هم هزینهبر بود و بر همین اساس ناجا در میدان تنها ماند.
این اظهار نظر فرمانده نیروی انتظامی برای زنان ایران که بیشترین سرکوب و تبعیضات جنسیتی را در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد تجربه کرده اند، به یک شوخی نزدیک تر است تا یک موضع گیری علیه دولت احمدی نژاد. اینکه فرمانده نیروی انتظامی با چه انگیزه سیاسی از اجرا نشدن طرح ارتجاعی “عفاف و حجاب” در جامعه آنهم در زمان دولت احمدی نژاد سخن می گوید، به خودش مربوط است. اما تا آنجا که به زنان، جوانان و دانشجویان ایران مربوط می شود، وزرای احمدی نژاد از جمله وزرای علوم، ارشاد، کشور و اطلاعات با همدستی نیروی انتظامی به ریاست همین احمدی مقدم، خیابان ها، میادین و فضای دانشگاه های کشور را جهت پیشبرد طرح “عفاف و حجاب” و تبعیضات جنسیتی آنچنان قرق کردند، که فضای جامعه طی ۸ سال زمامداری دولت احمدی نژاد بیش از دوره های دیگر به زندان زنان تبدیل شد.
احمدی مقدم به همان نسبت که از دولت احمدی نژاد در مورد تنها گذاشتن نیروی انتظامی جهت سرکوب زنان در جامعه گله مند است، از موضع دولت روحانی جهت عملیاتی شدن طرح “عفاف و حجاب” راضی به نظر می آید و لذا با خوشحالی می گوید: اما به نظر میرسد این دولت [دولت روحانی] تصمیم گرفته که در اجرای این قانون وارد شود و مسئولیتاش با خودش است و ما با آنها هماهنگ عمل میکنیم و خوشحال هم میشویم که عمده این طرح، ایجابی باشد.
تا اینجای واکنش فرمانده نیروی انتظامی در مورد زنان و پیشبرد طرح “عفاف و حجاب” و نیز اظهار نظرهای او در مورد دولت احمدی نژاد و شیخ حسن روحانی را می توان چندان جدی نگرفت و از کنارش گذشت. اما جان کلام احمدی مقدم و موضع او در جایگاه فرمانده نیروی انتظامی در موضع گیری تهدید آمیز او نسبت به جناح رقیب است که در تماس تلفنی او با وزیر کشور دولت روحانی تجلی می یابد. او می گوید: من در این تماس تلفنی به رحمانیفضلی عنوان کردم که شما به ما بگویید چکار کنیم؟ اصلا بگویید هیچ کاری نکنید. هرچند که نمیتوانند بگویند، چرا که هر دستگاه باید به وظایف خود عمل کند و ناجا نیز ۲۳ وظیفه دارد که وزارت کشور میتواند بگوید چطور انجام بده، اما نمیتواند بگوید که انجام نده (تاکیدها از ماست). در واقع تمام موضع گیری های اولیه احمدی مقدم صرفا مقدمه ای برای بیان همین موضع تهدیدآمیز فرمانده نیروی انتظامی به دولت روحانی و بعضا خطاب او به زنان کشور است تا بگوید تصمیم ها و دستورات امنیتی رژیم از جمله سرکوب زنان نه در دولت که در جایگاه دیگری اتخاذ می شود. یعنی در جایگاه رهبری و ولی فقیه نظام که احمدی مقدم هم منصوب او است. و لذا با چنین نگرشی بسیار طبیعی است که فرمانده نیروی انتظامی ابتدا خطاب به وزیر کشور تاکید می کند “اصلا بگویید هیچ چکاری نکنید”. اما بی درنگ بر موضع اصلی خود باز می گردد و بی توجه به جمله پیشین خود، اینبار از موضع قدرت و از جایگاه برگزیده ولی فقیه به زبان تهدید می گوید: هرچند که نمیتوانند بگویند.
جوهر موضع گیری و واکنش احمدی مقدم را باید در همین جمله تهدیدآمیز او یافت. واکنشی که از یک طرف بیانگر واقعیت چالش برانگیز زنان و جوانان کشور با نظام جمهوری اسلامی است و از طرف دیگر بیانگر دوگانگی و کشمکش های مجموعه نیروهای تحت حاکمیت مستقیم رهبری با دولت روحانی در امر پیشبرد سیاست طرح “عفاف و حجاب” در وضعیت کنونی. چرا که موضع زنان و جهت حرکت آنان از کم حجاب به سوی شل حجابی و بعضا کشف حجاب از جمله مسائل بسیار نگران کننده برای حاکمان اسلامی از جمله فرمانده نیروی انتظامی است. حاکمانی که وحشت شروع حرکت اجتماعی زنان در مسیر کشف حجاب، خواب شان را آشفته کرده است. این وحشت و نگرانی رژیم را بیش از هر جای دیگر می توان در فراز دیگری از سخنان فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی دید. احمدی مقدم با توجه به چالش زنان در مورد حجاب و حرکت اعتراضی آنان در مسیر کشف حجاب می گوید: در مورد پوشش هم، فعلا روی دو مساله تاکید وجود دارد و فعلا معارضی به پا نخاسته است که یکی از آنها کشف حجاب است که برخی افراد تجری کرده و روسریشان را کنار میگذارند. (تاکید از ماست). البته در اینجا نیر احمدی مقدم دچار لکنت زبان می شود. او در همان حال که تاکید می کند فعلا معارضی به پا نخاسته است، روی کشف حجاب انگشت می گذارد و می گوید برخی افراد تجری کرده و روسریشان را کنار می گذارند. سخنان احمدی مقدم و تنافض گویی های او تماما بیانگر این واقعیت است که معضل زنان و تحمیل پوشش اجباری به آنان، جمهوری اسلامی را با اقدامات پیش رونده حرکت زنان از موضع شل حجابی به سمت اقدامات عملی در مسیر کشف حجاب مواجه کرده است. و به نظر می آید که همه نگرانی فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی نیز برخاسته از همین وضعیت چالش برانگیز زنان در موقعیت کنونی رژیم است
واقعیت این است که معضل زنان هم اکنون یکی از چالش برانگیزترین موضوعات داخلی برای حکومت اسلامی است. وضعیت زنان کشور در تمام عرصه های اجتماعی از بیکاری گرفته تا فقر و فحشاء، از تبعیضات جنسیتی گرفته تا حجاب اجباری و محرومیت آنان از داشتن حق انتخاب پوشش به معضل جدی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. معضلی که دیگر جمهوری اسلامی نمی تواند با آرامش از کنار آن بگذرد و یا همانند گذشته صرفا با تکیه بر نیروی انتظامی، پلیس و گله های حزب الله، زنان ایران را به سکوت و تسلیم بکشاند.
چرا که در موقعیت کنونی، علاوه بر معضل حجاب اجباری و تبعیضات جنسیتی اعمال شده بر زنان، وضعیت شغلی آنان نیز بسیار وخیم تر از موقعیت مردان و فشار اقتصادی وارده بر آنان بسیار شدیدتر از مردان است. آمار بیکاری زنان خصوصا زنان با تحصیلات دانشگاهی به طرز شدیدی در حال افزایش است. بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۹۱ از مجموعه زنان بیکار کشور بیش از ۴۸ درصد آنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. گسترش ابعاد فقر و به طور اخص وضعیت شکننده زنان سرپرست خانوار در جامعه به مرز بحران رسیده است. آذر اسماعیلی مشاور سرپرست کمیته امداد خمینی آخرین آمار زنان سرپرست خانوار را یک ملیون و ۵۰۰ هزار نفر در کشور اعلام کرده است. بی دلیل نیست که تن فروشی ابعاد وسیعی به خود گرفته و سن تن فروشی از ۲۹ سال در رژیم گذشته به ۱۴ سال و بعضا ۱۲ سال در جمهوری اسلامی کاهش یافته است. موارد یاد شده تنها نمادی از وضعیت بحرانی زنان در جامعه است. واقعیات موجود تماما زنگ خطری برای جمهوری اسلامی و در مقطع کنونی زنگ خطری برای دولت “تدبیر و امید” روحانی است. دولتی که از جمله با تبلیغات در مورد تغییر وضعیت زنان ایران بر صندلی ریاست جمهوری نشست، اما طی همین مدت سه ماه اول آغاز به کار دولت او، فشار بر زنان به نحو آشکاری افزایش یافته است.
آنچه مسلم است با وجود مطالبات تل انبار شده زنان و چالش های پیش روی آنان برای دست یابی به حق انتخاب پوشش، نه تنها از طرف دولت روحانی تغییری در وضعیت آنان رخ نخواهد داد، بلکه دولت روحانی نیز به رغم وعده های تبلیغاتی داده شده در مورد تغییر وضعیت زنان، در نهایت انتخابی جز همراهی و همگامی با سیاست محوری هیئت حاکمه در امر سرکوب زنان نخواهد داشت. چرا که سرکوب زنان و اجرای طرح های سرکوبگرانه ای از قبیل “عفاف و حجاب” با اهدافی فراتر از مسئله سرکوب زنان دنبال می شود. جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی آن همواره از سرکوب زنان، ارعاب و امنیتی کردن کل فضای جامعه را مد نظر داشته اند. لذا، با توجه به وضعیت بحرانی جمهوری اسلامی، ضروری است که زنان بر تلاش و مبارزه خود برای لغو حجاب اجباری و ممنوعیت هرگونه فشار و اجبار در مورد نوع پوشش، بیافزایند. زنان باید از حق آزادی انتخاب پوشش برخوردار باشند. حقی که به یکی از چالش برانگیزترین معضل زنان برای حکومت اسلامی تبدیل شده است.
نظرات شما