بن بست برجام، زنجیری بر دست و پای طرفین

جمهوری اسلامی از روز چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۸، گام چهارم کاهش تعهدات هسته ای خود را در توافق برجام آغاز کرد. حسن روحانی، یک روز پیشتر در مراسم افتتاح کارخانه نوآوری آزادی از آغاز گام چهارم خبر داد و گفت: “از فردا (چهارشنبه) به سانتریفیوژهای مستقر در فردو گاز تزریق می کنیم… ما طبق برجام یک هزار و ۴۴ سانتریفیوژ در فردو داریم، در برجام قرار ما این بود این ها در فردو بچرخند اما گاز به آنها تزریق نشود، گامی که از فردا بر می داریم”.

روحانی، در ادامه ضمن تاکید بر اینکه مرحله چهارم کاهش تعهدات ما نیز با “نظارت آژانس اتمی” خواهد بود گفت: “گام چهارم ما هم مثل سه گام دیگر قابل بازگشت است. هر زمانی آنها به تعهدات کامل خودشان برگشتند ما هم به تعهدات کامل خود بر می گردیم”. حرفهایی که به نظر می آید بیشتر جهت کاهش حساسیت ها و واکنش های عملی کشورهای باقیمانده در برجام گفته شد.

با خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی نیز طی عملیاتی مرحله بندی شده گام به گام شروع به نقض تعهدات برجامی خود کرد که تا کنون در چهار مرحله صورت گرفته است. در گام اول، میزان وزنی اورانیوم غنی شده و آب سنگین را بالا برد. در گام دوم، تعهدات خود در ثابت نگه داشتن غلظت غنی سازی اورانیوم را نقض کرد. گام سوم، به “توقف تمام تعهدات تحقیق و توسعه هسته ای” منجر شد و اکنون در گام چهارم نیز تزریق گاز در سانتریفیوژهای مستقر در تاسیسات اتمی فردو را آغاز کرده است.

طی شش ماه گذشته با انجام هر مرحله از نقض تعهدات توافق برجام توسط هیات حاکمه ایران، اعمال فشارهای حداکثری دولت آمریکا بر جمهوری اسلامی افزایش یافت و دیگر کشورهای باقیمانده عضو برجام نیز هر بار از به شکست کشیده شدن توافق برجام توسط جمهوری اسلامی اعلام “نگرانی” کردند و جهت حفظ آن رژیم ایران را به پایبندی نسبت به تعهدات توافقات هسته ای فرا خواندند.

با شروع گام چهارم نیز همان بازیهای گذشته میان طرفین نزاع تکرار شد. به رغم اینکه مرحله چهارم نقض تعهدات برجامی جمهوری اسلامی ادامه همان مراحل پیشین بوده و می توان گفت یک اتفاق آنچنان خاص و در خور اهمیتی نیز رخ نداده است، اما اینبار واکنش های آمریکا و دیگر کشورهای باقیمانده در برجام علیه اقدام جدید جمهوری اسلامی بسیار شدیدتر از مراحل پیشین بود.

وزارت خارجه آمریکا، این اقدام جمهوری اسلامی را “گام بلند در مسیر اشتباه” توصیف کرد و سه قانون گذار ارشد جمهوری خواه این کشور نیز خواستار توقف معافیت همکاری هسته ای غیر نظامی با ایران و بازگشت تحریم های سازمان ملل شدند. انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه نیز به نوبه خود از اقدام جدید جمهوری اسلامی به شدت ابراز “نگرانی کردند. دومینیک راب، وزیر خارجه انگلیس اعلام کرد که این فعالیت ها “به وضوح نقض توافق هسته ای و خطری برای امنیت ملی ما است”. سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز گفت: اعلام خبر افزایش ظرفیت غنی سازی ایران مغایر با توافق وین است که در این زمینه برای ایران محدودیت های شدید پیش بینی کرده است. مکرون، رئیس جمهور فرانسه از این هم فراتر رفت و اعلام کرد هم آمریکا و هم ایران از برجام خارج شده اند. هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان در یک نشست مشترک مطبوعاتی با همتای خود در مجارستان گفت: چنین اقدامی برجام را به خطر می اندازد… ایران سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته ای ساخته در حالی که این اقدام با توافق هسته ای در تناقض است. روسیه نیز با صدور یک بیانیه ضمن بیان تمایل خود بر پابرجایی برجام، از قصد ایران برای عملی ساختن گام چهارم کاهش تعهدادش در توافقنامه هسته ای اعلام “نگرانی” کرد.

اتحادیه اروپا نیز بیکار نماند و در یک موضع گیری جداگانه اعلام کرد: ” ما از تصمیم ایران برای کاهش تعهدات برجامی که رئیس جمهور روحانی آن را اعلام کرد، نگرانیم و از ایران می خواهیم از تمامی فعالیت های که مغایر با تعهدات برجامی این کشور است صرف نظر کند…زیرا حفظ برجام روز به روز دشوارتر می شود”.

همه این واکنش هایی که در بالا به آن ها اشاره شد، با کمی تغییر در گفتمان آن، مشابه همان واکنش های پیشین این کشورها در زمان انجام هر یک از مراحل سه گانه قبلی جمهوری اسلامی در نقض تعهدات توافق هسته ای بوده است. توافقی که بعد از خروج آمریکا از برجام عملا موجودیت خود را از دست داد و تا به امروز به صورت کاریکاتوری از آن توافق استمرار داشته است.

واقعیت این است که با خروج آمریکا از توافق هسته ای برجام، این توافق موجودیت خود را از دست داد و نتایج آن در عمل برای جمهوری اسلامی از حیض انتفاع افتاد. اینکه تا این زمان جمهوری اسلامی همچنان به تابوت برجام چسبیده و حاضر به اعلام خروج رسمی از آن نیست، ارتباط تنگاتگی به وضعیت بحرانی جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بین المللی دارد. اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی در عرصه داخلی با بزرگترین بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دوران حیات خود مواجه است. خزانه دولت خالی، بحران رکود- تورمی ژرفتر، نارضایتی عمیقتر، اعتراضات کارگران و توده های زحمتکش در کارخانه و خیابان به صورت روزمره جاری ، اتوریته سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی نیز در متن جامعه ترک برداشته است. در عرصه خارجی نیز جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری در انزوای سیاسی قرار دارد. وضعیت اعتراضات توده ای در لبنان وعراق که این روزها به طور آشکاری علیه جمهوری اسلامی و دخالت های آن در کشورهای منطقه سمت و سوی پیدا کرده است، تنها گوشه ای از این واقعیت است. تحریم های اقتصادی، شروع رزمایش بین اللملی در خلیج فارس متشکل از ۵ هزار نظامی، ۴۰ ناو جنگی و ۱۵ هواپیما از ۵۰ کشور جهان به رهبری دولت آمریکا در حفاظت از تجارت و کشتیرانی در آبهای خلیج فارس و نیز تحولات جنگ داخلی یمن در پی توافق عربستان و امارات و دیگر حوادثی از این دست جملگی اقداماتی هستند که آشکارا شرایط را برای جمهوری اسلامی در عرصه های داخلی و بین المللی بیش از پیش تنگتر کرده اند.

مجموعه این شرایط، طبقه حاکم و رژیم سیاسی پاسدار آن را در وضعیتی بحرانی و وخامت بار قرار داده است. واضح است در یک چنین شرایط وخامت باری که رژیم جمهوری اسلامی در آن گرفتار است، چسبیدن به جنازه برجام و نیز عدم اعلام رسمی خروج از آن برای این رژیم دست کم از نظر سیاسی بسیار مفیدتر است تا اینکه بخواهد به طور رسمی خروج خود از توافق برجام را اعلام کند.

نقض گام به گام جمهوری اسلامی در تعهدات برجامی اش، اگرچه به گفته مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به معنای خروج ایران از توافق هسته ای است، اما اتخاذ این شیوه دست کم در عمل توانسته فرانسه، انگلیس، آلمان و کل اتحادیه اروپا را در یک وضعیت انفعالی و صرفا در حد اعلام “نگرانی” از اقدامات جمهوری اسلامی نگه دارد. مضافا اینکه با اتخاذ چنین شیوه ای و عدم اعلام رسمی جمهوری اسلامی در خروج از برجام، تا کنون چین و روسیه به عنوان دو متحد سیاسی جمهوری اسلامی باقی مانده اند. دو متحد سیاسی که با توجه به عضویت ثابت آنان در شورای امنیت سازمان ملل و برخورداری از حق وتو، هیات حاکمه ایران مطمئن است که دست کم در شرایط کنونی قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت تصویب نخواهد شد.

از این نظر، وضعیت پیش آمده طرفین مناقشه را تا این لحظه به یک بازی موش و گربه با هم کشانده است. جمهوری اسلامی با هدف باج خواهی از کشورهای باقیمانده در توافق برجام، همچنان بر سیاست گام به گام نقض تعهدات برجامی خود اصرار دارد. اتحادیه اروپا هم که در مقابل این باج خواهی نه قادر به انجام اقداماتی به نفع جمهوری اسلامی است و نه اراده ای برای اتخاذ تصمیمات “تنبیهی” علیه آن دارد، هر بار صرفا با اعلام نگرانی و درخواست از جمهوری اسلامی به پایبندی بر توافق برجام بسنده کرده است.

اینبار اما اگرچه نگرانی کشورهای اروپایی باقیمانده در برجام در پی ممانعت ورود یکی از بازرسان آژانس اتمی به تاسیسات فردو که منجر به بازداشت موقت او هم شد، تا حدودی با چاشنی تهدید خروج آنان از برجام همراه شد، اما تردیدی نیست که جمهوری اسلامی با وقوف از ناتوانی اتحادیه اروپا در تصمیم گیری علیه خود و نیز با تکیه بر پشتیبانی چین و روسیه تا جایی که برایش ممکن است به این بازی موش و گربه با اتحادیه اروپا ادامه خواهند داد. یک بازی دو طرفه که هر کدام از طرفین ماجرا در انتظارند تا طرف مقابل زودتر از دیگری خروج خود را از توافق برجام اعلام تا تکلیف طرف مقابل هم روشن گردد.

واقعیت این است که توافق برجام با بن بستی که بدان گرفتار است، به پایان رسمی خود نزدیک شده است. بعید به نظر می آید که جمهوری اسلامی گام های بیشتری برای نقض تعهدات برجامی خود در آینده داشته باشد. هم اظهار نظر عراقچی و هم موضع گیری حمید بعیدی نژاد بیانگر به پایان رسیدن توافق برجام است. عراقچی، معاون ظریف در آخرین اظهار نظر خود با بیان اینکه اگر شرایط تغییر نکند در مسیر “کاهش تعهدات” خود ادامه می دهیم، چرا که “حفظ منافع جمهوری اسلامی مهمتر از حفظ یک توافق است”، عملا اقدامات جمهوری اسلامی را در مسیر خروج از توافق برجام تعبیر کرده است. حمید بعیدی نژاد، سفیر جمهوری اسلامی در انگلیس نیز با بیان اینکه هیات حاکمه ایران بعد از انجام “آخرین مرحله کاهش تعهدات” برجامی خود از “پیمان ان پی تی نیز خارج” خواهد شد، تا حدودی چشم انداز اقدامات بعدی جمهوری اسلامی را روشن کرده است.

لذا، با توجه به شرایط موجود، اکنون باید برای همه روشن شده باشد که از توافق برجام چیزی جز یک کاریکاتور نمایشی باقی نمانده است، که این کاریکاتور نیز، هم اینک به بن بستی لاینحل رسیده است. بن بستی که به صورت زنجیری دست و پا گیر طرفین نزاع را در چنبره خود گرفته است که نتایج عملی آن همانا تعمیق بیشتر تضادهای موجود میان طرفین نزاع، افزایش کشمکش در سطح منطقه، تنگتر شدن بازهم بیشتر شرایط برای جمهوری اسلامی و پیامد آن افزایش سرکوب و تشدید فشار بر کارگران و توده های زحمتکش ایران خواهد بود.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۴۶ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.