حادثه تونل البرز و مرگ کارگران پروژه‌ای

صبح روز دهم اردیبهشت‌ماه سال جاری، در آستانه روز جهانی کارگر بود که خبر انفجار تونل البرز در آزادراه تهران – شمال از مراکز خبری رژیم پخش شد. این خبر مثل همیشه و مانند اخباری که حاوی جان باختن تعدادی از شهروندان است، در هاله‌ای از ابهام پیچیده شد. اغلب اتفاقات این‌چنینی و حتی اخبار مربوط به حوادث طبیعی که منجر به خرابی و گرفتن جان افراد می‌شود، خبر آن از طرف رژیم، مراکز مربوطه و افراد مسئول به شکلی کاملاً متناقض و قطره‌چکانی پخش می‌شود، با این هدف که ابتدا ابعاد واقعی حادثه دور از چشم دیگران پوشیده بماند، چون هرگونه اتفاقی می‌تواند موجب تغییرات روانی مردم و برانگیخته شدن احساسات تند آن‌ها شود و احیاناً موجب اعتراض عمومی و آشفتگی در ارکان جامعه گردد. جامعه‌ای که به‌شدت بحران‌زده، لرزان و متزلزل است.

«خبرگزاری تسنیم، مجتبی خالدی سخنگوی سازمان اورژانس کشور درباره جزئیات ریزش تونل در آزادراه تهران- شمال اظهار کرد، این حادثه حدود ساعت ۸ و ۵۸ دقیقه امروز (سه‌شنبه) حوالی سیاه‌بیشه، قبل از پل زنگوله، تونل البرز در آزادراه شمال رخ داد.»

حوادث و سوانح کارگری در ایران چنان زیاد است که برای پرداختن به آن‌ها نیاز به یک «کمیته مستقل پیگیری حوادث و سوانح کارگری» دارد و احتیاج به باب جداگانه‌ای در مبارزه جنبش کارگری، تا به سرنوشت و پرونده کارگرانی که دچار سانحه و حادثه می‌شوند رسیدگی کند. هزارتوی بوروکراسی حاکم و کاغذبازی ادارات جمهوری اسلامی که زبانزد عام و خاص است نیاز به اشاره ندارد. بخشی از حقوق اغلب کارگرانی که دچار حادثه و سوانح کارمی شوند از همان ابتدای پیگیری حادثه از طرف حاکمیت و اربابان سرمایه با دست‌کاری و تعابیر قانون به نفع خودشان، غلفتی بالا کشیده می‌شود و تتمه‌ای از آن‌که ناچار به پرداختن آن هستند چنان مشمول کاغذبازی و مرور زمان می‌شود که چیزی به خانواده کارگر جان‌باخته ویا حادثه‌دیده نمی‌رسد. این‌گونه حوادث که به مراکز حقوقی و قضائی مربوطه ارجاع داده می‌شود، سروکار کارگر حادثه‌دیده و یا خانواده کارگر جان‌باخته با دستگاهی مشابه دستگاه حکومت‌های اشغالگری است که میراث دار استعمار و تاریخ یک‌صد سال پیش‌ازاین هستند که امروز بر کرسی حکومت نشسته‌اند. کارگران حادثه‌دیده در پیگیری مشکلات خود در ادارات مربوطه همواره با «نه» بزرگ و اینکه «نمی‌شود» از طرف مسئولین روبرو می‌شوند. اداره بیمه از اداراتی است که کارگران با آن بیشترین سروکار رادارند و مطابق گفته سخنگوی قوه قضائیه از میان کلیه ادارات و دستگاه‌های دولتی، دارای بیشترین شاکی و تعداد شکایات است که علیه آن در جریان است.این شکایات عموماً از طرف کارگران و علیه کارفرمایان و صاحبان سرمایه است.

«مجتبی خالدی سخنگوی اورژانس ایران، به خبرگزاری ایلنا گفته است که در حادثه تونل البرز پنج نفر به‌شدت آسیب‌دیده‌اند، سه نفر به‌شدت دچار (سوختگی ۷۵-۸۰ و ۱۰۰ درصد) و پنج نفر نیز زیر آوار محبوس شده‌اند.»

ظهر روز دهم اردیبهشت‌ماه، روستای کلدوزخ در شمال شرقی شهر ایذه در جنوب ایران و بافاصله‌ای نزدیک به دو هزار کیلومتر با محل حادثه تونل البرز در تب معمول خود، آرام می‌سوزد، ناگهان با صدای شیون زنان سکوت روستا شکسته می‌شود، شیونی که هرلحظه شدیدتر و جان‌سوزتر می‌شد. اهالی اطراف سراسیمه و با آشفتگی خود را به محل شیون و زاری می‌رسانند که حالا جمعیت زیادی آنجا جمع شده بود. زن، مرد، پیر، جوان و کودک همه بر سروصورت خود می‌زدند و سخت مویه می‌کردند، کسی را یارای پاسخ دادن به سؤال دیگران نبود، سرانجام پرسان آگاه می‌شوند که شیون و زاری مرتبط با ریزش تونل البرز است و سه نفر کارگر جان‌باخته از خانواده‌های باقری و احمدی اهل این منطقه هستند.

«ایلنا: اسامی نفراتی که به علت جراحت شدید فوت کردند اعلام شد، فرشاد باقری، نبی‌الله احمدی (روح‌الله) و مهران باقری در شمار کشته‌شدگان این حادثه هستند، همچنین ۸ کارگر دیگر هم که مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند. طبق اعلام مرکز اورژانس و پزشکی البرز حال ۳ نفر از کارگران نیز وخیم گزارش شد.»

ایذه در شمال شرق اهواز، طی سال‌های اخیر شاهد مهاجرت افراد و خانواده‌های زیادی از اطراف به این شهر بوده است. ساخت‌وساز سه سد بر روی رودخانه کارون در اطراف این شهر موجب هجوم مردم روستاها به شهر بوده است. این شهر فاقد مراکز صنعتی، کارخانه و مراکز تولید و اشتغال است. بافت کشاورزی و دام‌پروری سابق این شهر از بین رفته، بخشی از جمعیت این شهر درگیر بازار، شغل‌های خدماتی و شغل‌های کاذب هستند. جمعیت جوان‌تر این شهر تحت عنوان کارگران پروژه‌ای سال‌هاست که آواره شهرها و مراکز استان‌های دیگر هستند- عسلویه، کنگان و پروژه‌های صنعتی نفت، گاز و پتروشیمی‌های در دست‌ساخت درجاهای دیگر ایران دور از خانه و خانواده‌ خود مشغول کار هستند. کارگرانی که همواره هشتشان درگرو نه است و هزاران مشکل‌دارند. مردم ایذه بارها شاهد خبر مرگ‌ومیر فرزندان کارگر خود در پروژه‌های صنعتی در چهارگوشه ایران بوده اند. خیلی از مراکز کارگری و مردم جاهای دیگر، ایذه را از طریق کارگران پروژه‌ای‌اش می‌شناسند!

کانال عصر خبر شهر ایذه در ارتباط با حادثه انفجار در تونل آزادراه تهران – شمال درزمانی که این حادثه رخداد با برادر یکی از قربانیان این حادثه گفتگویی داشته که بیشتر ما را با حادثه و وضعیت این کارگران آشنا می‌کند.

: «برادر و پسرعموهایم درازای روزی پنجاه‌هزار تومان خانه وزندگی‌شان را رها کرده و حاضرشده بودند در تونل کار کنند، اما به خاطر کوتاهی مسئولان تونل جان خود را از دست دادند.» این حرف‌های برادر یکی از قربانیان حادثه انفجار در تونل آزادراه تهران- شمال است.۳ جوان ایذه‌ای که در جستجوی زندگی به مصاف مرگ رفته بودند با انفجار در تونلی که کار می‌کردند، آنجا را برایشان به تونل مرگ تبدیل کرد. عزت‌الله، برادر نبی‌الله احمدی می‌گوید: – «برادر و پسرعموهایم از سر ناچاری تن به این کار داده بودند و حالا خواسته ما مشخص شدن مقصران حادثه است.» برادرتان نبی‌الله چند سال داشت و از چه زمانی در تونل کارمی کرد؟ برادرم ۳۲ ساله و پدر دو دختر دو و نه‌ساله بود. ما اصالتاً اهل ایذه استان خوزستان هستیم، اما برادرم در زرین‌شهر اصفهان زندگی می‌کرد. او از دو ماه قبل برای کار به تونل آزادراه تهران – شمال رفته بود. دو قربانی دیگر هم پسرعموهای شما هستند؟ درباره آن‌ها صحبت کنید. بله فرشاد و مهران باقری هم پسرعموهایم هستند. آن‌ها هم در کارهای فنی بودند و همراه برادرم در تونل کار می‌کردند. فرشاد بیست‌ودوساله بود، اما مهران که سی‌ویک سال داشت پدر دو دختر خردسال بود که حالا فرزندان او هم مثل برادرزاده‌هایم یتیم شده‌اند. چطور شد که برادر و پسرعموهایتان تصمیم گرفتند برای کار به تونل بروند؟ – همان‌طور که گفتم در ایذه کار مناسبی وجود ندارد و همه‌مان مجبوریم برای کار به شهرهای دیگر برویم. بیشترمان کارهای تأسیساتی انجام می‌دهیم. مثلاً خود من تا همین دیروز دریک تونل در خرم‌آباد کار می‌کردم که به خاطر این حادثه کارم را رها کردم. نبی‌الله، فرشاد و مهران هم از دو ماه قبل برای کار به تونل البرز رفته بودند و در آنجا نصاب عایق بودند.»

حادثه تونل البرز با کمترین اقبال عمومی از طرف خبرگزاری‌ها و وسایل ارتباط‌جمعی روبرو شد. درحالی‌که حجم تلفات انسانی، اهمیت پروژه و سهل‌انگاری مدیریت آن پیشاپیش برای آشنایان به کارهای پروژه‌ای روشن است. کارهای پروژه‌ای عموماً با شتاب همراه هستند، چراکه مدت‌زمان تحویل پروژه از قبل تعیین و اصطلاحاً زمان‌بندی‌شده است. همین موضوع باعث می‌شود که ایمنی کارگران در بعضی مواقع از اولویت بیفتد و جای خود را به‌سرعت و شتاب زیاد در کار بدهد؛ یعنی کارگران فدای سود و بازدهی سرمایه برای کارفرمایان می‌شوند. موضوع «فورس ماژور» و کار اورژانسی در پروژه‌های پیمانکاری نیز در شکل‌گیری حوادث کارگری بدون سهم نیستند. کارگران پروژه‌ای در حین اجرای کار با موانع و مشکلاتی روبرو می‌شوند که احتمال می‌رود نه از قبل برایشان قابل پیش‌بینی بوده و نه تجربه‌ای درزمینهٔ اتفاقی که افتاده داشته باشند. چراکه، هرلحظه با آزمون و تجربه‌ای تازه روبرو می‌شوند. از همین رو کارگران پروژه‌ای همواره در جریان اجرای کار با موانعی غیرمنتظره روبرو می‌شوند که باید با تاکتیک‌های خلاقه از طرف کارگر همراه باشد و این کار نیاز به ریسک دارد و خطرپذیری آن بسیار بالاست. کارگران پروژه‌ای فارغ از دیروزود بودن، درهرحال قربانیان پروژه هستند، چون در شرایطی ناپایدار و با مشکلات و سختی‌های فراوان کار می‌کنند و از طرفی فاقد بیمه‌های نیازمند و مزایای کاری لازم می‌باشند.

قربانیان کارگر حادثه تونل البرز بزرگراه تهران – شمال محدود به جان باختن سه نفر فوق باقی نماند. علاوه بر مجروحینی که درحال مداوا درمان هستند، سه نفر دیگر از مجروحین این حادثه در فراموشی و سکوت مطلق رسانه‌ها و در خاموشی حامیان و جریانات سیاسی پشتیبان جنبش کارگری جان باختند. اگر حادثه تونل البرز هم‌زمان با تدارک برای روز اول ماه مه از طرف حامیان این جنبش همراه بود که فوری از آن عبور کردند! جان باختن سه کارگر بعدی این حادثه در سه هفته بعد در شرایطی عادی با سکوت و خاموشی جریانات سیاسی همراه بود.

«حادثه انفجار و آتش‌سوزی در تونل البرز صبح روز سه‌شنبه دهم اردیبهشت امسال در حوالی سیاه‌بیشه قبل از پل زنگوله رخ داد و سه کارگر به نام‌های «فرشاد باقری»، «مهران باقری» و «روح‌الله احمدی» جان باختند. همچنین ۸ کارگر دیگر که مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل شدند. طبق اعلام رئیس مرکز اورژانس و فوریت پزشکی البرز حال ۳ نفر از کارگران نیز وخیم گزارش‌شده بود. درحالی‌که مجروحان حادثه در بیمارستان تحت درمان قرار داشتند بعد از سه هفته مسئولان بیمارستان از جان باختن ۳ کارگر مجروح دیگر خبر دادند. بدین ترتیب تعداد قربانیان این حادثه به ۶ نفر افزایش پیدا کرد. این افراد «جواد خلیلی»، «صالح کاظمی» و «مهدی کاظمی» نام داشتند دچار سوختگی‌هایی بین! ۱۵ احتمالاً (۵۱) تا ۶۵ درصد بودند که تلاش کادر درمانی بیمارستان البرز کارساز نشد و آن‌ها فوت کردند. باوجوداینکه علت اولیه حادثه تونل البرز انفجار گاز متان اعلام‌شده بود، اما کارشناسان در حال بررسی و تحقیقات بیشتر برای تعیین علت اصلی این انفجار هستند.»«روزنامه ایران شماره ۷۰۶۶ به تاریخ ۹۸/۳/۱»

مجری طرح پروژه آزادراه تهران – شمال بنیاد مستضعفان است! این طرح ابتدا در سال ۱۳۵۳ موردمطالعه و کارشناسی قرار گرفت. ساخت و احداث این پروژه سال ۱۳۷۶ آغازشده است. بیش از بیست سال از زمان اجرا آن می‌گذرد و همچنان دستمایه دولت‌هایی است که می‌آیند و می‌روند و بالای آن نان می‌خورند و پز می‌دهند. این پروژه واگذار به شرکت‌های پیمانکاری شد. قبلاً شرکت‌های خارجی در اجرای آن سهم داشتند، هم‌اینک ده شرکت پیمانکاری داخلی در اجرای آن مشارکت دارند. تونل البرز ۶۴۰۰ متر طول دارد، و بیش از ۴۰۰ کارگر در آنجا مشغول کار هستند.

۳ نفر کارگر جان‌باختهٔ حادثه تونل البرز که سه هفته بعد از بین رفتند، آذربایجانی بودند. کارگران ایران همچنان قربانی حرص و آز سرمایه‌داران می‌شوند، وبی تفاوتی و کم‌توجهی کارفرمای سرمایه نسبت به ایمنی و حفاظت جان کارگران موجب جان باختن کارگران می‌شود. آنجا که پول و سود و سرمایه جای ارزش‌های انسانی بنشیند جان انسان‌ها و کارگران که بزرگ‌ترین سرمایه این کشور هستند مفت باخته می‌شود.

تنها راه جلوگیری و کاهش تلفات حوادث کارگری تقویت و سازمان‌دهی جنبش کارگری و زیر فشار گذاشتن سرمایه‌داران برای تأمین و ایمنی جان کارگران است. با نظارت جمعی و قدرت شورایی کارگران است که تلفات و آسیب‌های جنبش کارگری کمتر می‌شود. با سازمان‌دهی و غلبه بر صاحبان سرمایه است که طبقه کارگر به سعادت و بهروزی نائل می‌شود. زمانی کارگران سعادتمند و شاد هستند که بچه‌های خردسال آنان در کمال شادی، نشاط و با صورت‌های پرآب و رنگ در خانه به استقبال پدر کارگرشان می‌روند و این میسر نیست مگر اینکه کارگران حاکم بر سرنوشت خود و کاری که می‌کنند باشند. این نیز میسر نباشد مگر به همت خود طبقه کارگر که با سازمان‌دهی انقلابی در تشکیلات خود و مسلح به افزار جنبش کارگری برای قدرت گیری هدفمند و برپائی حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان تلاش نمایند.

– زنده‌باد سازمان‌دهی محکم و انقلابی طبقه کارگر

– زنده‌باد انقلاب وزنده باد سوسیالیسم

– نابود باد سرمایه و جمهوری اسلامی

– برقرار باد حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان

مورخه ۱۱/ ۳ / ۹۸

«فعالان کارگری جنوب»

کار، نان، آزادی حکومت شورایی

متن کامل نشریه کار شماره ۸۲۴ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.